نگاهی آماری به 25 سال تئاتر دانشگاهی در تالار مولوی؛ از آغاز تا سال 1375 براساس پایاننامه: «سیدحجتالله علیخانی»
تلخیص: فرزانه آراسته پیشدرآمد هنگامی که از تئاتر دانشگاهی سخن به میان میآید، در واقع از نمایشی سخن میگوییم که ماهیت اصلی آن تفاوتی با دیگر گونههای تئاتر ندارد. تفاوت اساسی بین این گونههای تئاتری، در صنف، ...
تلخیص: فرزانه آراسته
پیشدرآمد
هنگامی که از تئاتر دانشگاهی سخن به میان میآید، در واقع از نمایشی سخن میگوییم که ماهیت اصلی آن تفاوتی با دیگر گونههای تئاتر ندارد. تفاوت اساسی بین این گونههای تئاتری، در صنف، فرهنگ و دانش برپاکنندگان آن است. تئاتر دانشگاهی، به دورهای خاص و به سبک و شیوهای ویژه، محدود نمیشود؛ بلکه آنچه این نوع تئاتر را از دیگر گونههای نمایشی متفاوت میسازد، همان ویژگیهایی است که در مفهوم کلمه «دانشگاه» و «دانشجو» وجود دارد. تئاتر دانشگاهی، یعنی داشتن روحیه تجربهگری؛ و تئاتر تجربی شکل نخواهد گرفت، مگر با داشتن جسارت. جسارت در ارائه شکلی بدیع که در عرصه انواع تئاترهای دیگر، کمتر از آن میتوان سراغ گرفت.
دانشجو، ضمن فراگیری دانش، علوم و تجارب گذشتگان، در پی دست یافتن به دانش و علوم جدید میباشد. دانشجو، میتواند در دانشگاه، خود و دیگران را بیابد. اگر استعدادی دارد، بنمایاند، اگر طالب است، طلبه باشد و اگر جستجوگر است، غافل نباشد. زیرا چنانچه زمان از دست برود و از فرصت کوتاه دوران تحصیلی بهرهبرداری نشود، چه بذرهای مستعدی که در نطفه عقیم خواهند ماند. دانشگاه، زمین باروری است که میتواند آبستن بذرهای شکوفایی باشد.
تئاتر دانشجویی چیست؟ در این بحث میخواهیم در حد توان، یک تعریف درست ارائه دهیم یا حداقل به بهترین تعریف از «تئاتر دانشجویی» برسیم.
در تمامی تعاریفی که تاکنون از تئاتر دانشجویی شده و هر کجا بر سر این پدیده صحبت به میان آمده، از صفاتی چون «جوانی»، «تحرک»، «جویندگی»، «تلاش»، «پویایی»، «جسارت» و... کمک گرفته شده است. با تمام این احوال به نظر میرسد که هنوز جایگاه واقعی تئاتر دانشجویی در کشور، شناخته شده نیست. دلیل عمده این موضوع این است که شاید هنوز برای بسیاری از اشخاص، تئاتر دانشجویی تعریف مشخصی ندارد.
تئاتر دانشجویی به اندازهای که انواع دیگر تئاتر، چشم به مسائل مالی دارد، درگیر با آن نیست. پس میبایست به جای آن، امکانات دیگری در اختیار وی قرار گیرد؛ از قبیل نمایشنامه مناسب، امکانات اجرایی، برنامه آموزشی متناسب با شرایط و مقتضیات فرهنگی، وسایل کمک آموزشی، اعم از دیداری و شنیداری، مبادله استاد و دانشجو و گروههای تئاتری با کشورهایی که سطح تئاتر آنها در حد مطلوبتری قرار دارد، بودجه بیشتر، حضور استادان با صلاحیت، مبادله کتب، مجلات، مقالات و فیلمهای ویدیویی از اجراهای تئاتری و از همه مهمتر، اعمال اندیشه فرهنگ اصیل ایرانی ـ اسلامی در بخش محتوایی.
سیاستهای فرهنگی دانشگاه (پیش از انقلاب)
با مطالعه اسناد، مکاتبات و پژوهشهای انجام شده در خصوص توجه رژیم پهلوی به مسائل فرهنگی و هنری که اهداف خاص خود را دنبال میکردهاند، مشخص میگردد که رژیم، طی دو راهبرد، مسیر فرهنگی و هنری دستگاههای دولتی و غیردولتی را تعیین کرده است. نخست در جریان برنامه سوم، مصوب سال 1353 و سپس در برنامه چهارم، که از سال 1347 آغاز شد، با تقسیمبندیهای جدید وزارتخانهها و دستگاههای فرهنگی، هنری و آموزشی، خطمشی و سیاست کلی تعیین گردید. برنامه فرهنگ و هنر در پنج بند به شرح زیر تنظیم گردیده بود:
الف: پژوهش فرهنگی، نگهداری و زنده کردن میراث ارزنده فرهنگی
ب: آموزش
پ: گسترش فرهنگ
ت: ایجاد تسهیلات برای آفرینش هنری و ادبی
ث: فرهنگ ایرانی در رابطه با فرهنگهای دیگر
بنابراین، همه دستگاههای فرهنگی، هنری و آموزشی کشور بنا بر موقعیت و توان خود، سعی میکردند باتوجه به سیاستهای اعلام شده، فعالیتهای خود را تعریف کنند.
دانشگاه تهران به عنوان مرکزی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی با همفکری کارشناسان خود، اقدام به تأسیس واحدی میکند به نام «واحد فعالیتهای فوقبرنامه دانشگاه تهران». این واحد در سال 1348، فعالیت خود را آغاز میکند. محدوده وظایف این واحد، در رابطه با فعالیتهای «نمایشی»، «فیلم و سینما»، «انتشارات» و... بوده است. در سال 1348، بنا بر پیشنهاد رئیس وقت دانشگاه تهران به خانم «پری صابری»، واحد «امور فعالیتهای فوقبرنامه» راهاندازی میشود. تئاترهایی که زیرنظر این واحد به اجرا در میآمد، سه دسته بود:
الف: تئاترهایی که تنها توسط دانشجویان روی صحنه میرفت.
ب: تئاترهایی که توسط استادان و دانشجویان کار میشد.
پ: تئاترهایی که گروههای غیردانشجویی و دانشگاهی آماده میکردند و از بیرون دانشگاه جهت اجرای برنامه، دعوت میشدند.
پس از برنامهریزیهای فراوان، «امور فعالیتهای فوقبرنامه» با اجرای نمایش «امشب از خود میسازیم» اثر «لوئیجی پیراندللو» به کارگردانی «پری صابری»، به طور رسمی فعالیت خود را در بخش تئاتر دانشگاهی آغاز کرد. این نمایش، در بهمنماه سال 1348، در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به روی صحنه رفت.
در سالهای اولیه فعالیت این مرکز، یعنی از سال 1348 تا 1351، نمایشها در سالنهای متعلق به دانشگاه، بویژه «تالار دانشکده هنرهای زیبا» و «تالار فردوسی دانشکده ادبیات»، به روی صحنه میرفت. اجراهای نمایشی، زیر عنوان «امور فعالیتهای فوقبرنامه دانشگاه» تا تأسیس رسمی تالار مولوی، ادامه پیدا کرد.
تاریخچه تأسیس تالار مولوی
تا قبل از تأسیس تالار مولوی، نمایشهای دانشگاهی تا چند سال، به شکل پراکنده اجرا میشد؛ اما از آنرو که سالنهای مذکور به طور تمام وقت و مستقل، در اختیار امور فعالیتهای فوقبرنامه قرار نداشت و مشکلاتی را در خصوص برنامهریزی مداوم پیگیر، فراهم میآورد، تصمیم گرفته شد تا سالنی مستقل و مجزا، جهت انجام امور مربوط به کارهای نمایشی دانشگاه، در نظر گرفته شود.
پس از پیگیریهای لازم، تالار مولوی که تا آن زمان یک انبار بود، برای تبدیل به سالن نمایش در نظر گرفته شد. سرانجام پس از یک سال و با ساختن اتاقهای جنبی تالار و اتاقهای گریم و همچنین تهیه لوازم و تجهیزات نور و صدا و با مساعدتهای مالی برخی شرکتهای دولتی، تالار مولوی در پنجم آذرماه 1351، به طور رسمی فعالیت خود را با اجرای نمایش «وهم»، نوشته «فدریکو گارسیالورکا» به کارگردانی «ارژنگ فرخپیکر»، شروع کرد. ولی فعالیت رسمی تالار، با اجرای نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» اثر «فردریک دورنمات» و کارگردانی «حمید سمندریان»، در دیماه سال 1351 آغاز شد.
یکی از خصوصیات کاربردی تالار مولوی، شکل ساختمانی آن بود که با برخورداری از صحنهای آزاد، علاوه بر کارهای مدرن و میدانی، امکان اجرای آثار کلاسیک و اجرایی را در خود جای داده است.
تالار مولوی از ابتدا تاکنون چهار دوره را پشت سر گذاشته است:
1ـ دوره اول: از سال 1351 تا 1357
2ـ دوره دوم: از سال 1358 تا 1359
3ـ دوره سوم: از سال 1360 تا 1364
4ـ دوره چهارم: از سال 1365 تا 1375
دورههای چهارگانه تئاتر در تالار مولوی
تالار مولوی تنها بخش اندکی از دوره فعالیتهای اجرایی خود را در سالهای پیش از انقلاب، گذرانده است. برای بررسی موشکافانه هر یک از دورههای اجرایی، باید به خصوصیات آماری و محتوایی نمایشهای اجرا شده، بر اساس شرایط «تاریخی – سیاسی» هر دوره، توجه داشت.
به این منظور، هر یک از آثار اجرایی را از منظر کمی و کیفی مورد پژوهش قرار خواهیم داد. در منظر کمی، به نسبت تولیدی نمایشها در هر سال، پرداخته میشود و در امتداد آن اجراها و دیگر فعالیتهای این سالن از منظر کیفی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. موضوعاتی همچون بررسی مضمونی آثار اجرا شده، بررسی گروههای اجرایی از دیدگاه دانشجو و یا استاد بودن مجری اثر و نیز گرایش هر دسته به نوع اثری که اجرا کردهاند.
نخستین دوره: سالهای 1351ـ1357ـ
مقطع اول:
در این سالها، به دلیل تازه تأسیس بودن تالار مولوی، کمبود امکانات اجرایی و شکل ساختمان تالار که میان دیگر سالنهای موجود در تهران کمی عجیب بود، شاهد اجرای 5 نمایش در سالهای 52 و 51، هستیم.
ـ مقطع دوم:
با گذشت دو سال از تأسیس تالار مولوی و افزایش تعداد دانشجویان رشته تئاتر، استقبال از امکانات این تالار اندکی رشد داشت. بر این اساس در سال 1353، پنج نمایش، 1354، نه نمایش، 1355، هشت نمایش و 1356، هشت نمایش در این سالن، روی صحنه رفتند.
نگاهی گذرا به عملکرد کاری تالار مولوی، بیانگر آن است که نسبت آثار اجرا شده در مقطع دوم نسبت به مقطع اول، 5 به 1 شده است. این مقیاس، برای سالنی تازه تأسیس بسیار امیدوارکننده است.
از نکتههای قابل توجه این سالها، تعطیل شدن تالار مولوی در سال 1357، همزمان با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی است.
طی سالهای دوره اول، در مجموع 34 نمایش روی صحنه رفت: 9 نمایش ایرانی و 25 نمایش غیرایرانی.
از این میان، 4 نمایش کلاسیک – آثار نگاشته شده از یونان باستان تا پایان نیمه اول قرن 19 میلادی – و 20 نمایش از آثار نویسندگان معاصر و مدرن بوده است.
گرایش به آثار نویسندگان معاصر و مدرن، میتواند نشاندهنده جو فرهنگی حاکم بر طبقه روشنفکر و جریانهای شکلدهنده به حیات فرهنگی و هنری آن زمان باشد. از میان 9 نمایش ایرانی که در تالار مولوی اجرا شده است، 3 نمایشنامه متعلق به دو نویسنده از نویسندگان شناخته شده دوران معاصر میباشد. 6 نمایش دیگر، متعلق به آثار نویسندگان ناشناخته و یا تازهکار آن دوران است.
از میان 10 نمایش اجرا شده ایرانی در تالار مولوی، اگرچه مضمون اکثر نمایشها برگرفته از محیطهای سنتی و روستایی و یا قصههای اصیل ایرانی بوده است، ولی تنها نمایشی را که میتوان به معنای واقعی کلمه، «نمایش سنتی» نامید، در تیرماه سال 1354 در تالار مولوی به روی صحنه میرود. در سال 1354 دو نمایش «تخت حوضی» تحت عناوین «عاقوالدین» و «بیژن و منیژه»، توسط یکی از گروههای حرفهای تئاتر تخت حوضی که از جمله بازیگران آن میتوان به «سعدی افشار» اشاره کرد که به دعوت مسئولین وقت تالار مولوی و تنها جهت آشنایی هر چه بیشتر دانشجویان با شیوههای نمایش ایرانی، روی صحنه میروند.
ـ گروههای اجرایی:
نمایشهای اجرا شده در تالار مولوی را میتوان براساس گروههای اجرایی به دو دسته گروههای دانشجویی و گروههای حرفهای – اساتید در گروههای آزاد – تقسیمبندی کرد. از میان اساتیدی که در این دوره به اجرای نمایش پرداختند میتوان به: «حمید سمندریان»، «علی رفیعی»، «محمد کوثر»، «هوشنگ حسامی» و «خانم پری صابری» اشاره کرد. در همین دسته، یکی از نمایشها توسط افراد غیردانشجو؛ یک نمایش توسط گروه تخت حوضی تئاتر «حافظ نو» و یک نمایش نیز توسط گروهی که از خارج از کشور دعوت شده بود، اجرا گردید. در مجموع، 13 نمایش در تالار مولوی توسط غیردانشجویان اجرا شده است.
در مقابل، گروههای دانشجویی، 21 نمایش را به صحنه بردند که کلیه آثار ایرانی که طی این سالها در تالار مولوی اجرا شده، توسط گروه اخیر بوده است. *
درباره دستهبندی مضامین آثار اجرایی در این دوره، چند گرایش مهم دیده میشود که اگر جریان حکومتی، سیاسی و فرهنگی کشور دچار تحول نمیشد و انقلاب اسلامی پدید نمیآمد، شاید این گرایشهای به ظاهر ناپایدار به دستهبندیهای قابل بررسی و دارای چارچوبهای مشخص و پایدار، تبدیل میشدند. در این میان میتوانیم به گرایشهای زیر اشاره کنیم: گرایش به آثار کلاسیک «اتللو، الکترا و آنتیگون»، آثار «برتولت برشت»، آثار مبتنی بر قصههای ملی و روستایی، آثار «بهرام بیضایی، بهزاد فراهانی، علاءالدین رحیمی و...»، آثار نویسندگان ناشناخته خارجی در آن دوران «واهه کاچا، آلفرد دوموسه»، آثار مدرن با مضامین فلسفی – سیاسی «ملاقات بانوی سالخورده، خانه برناردا آلبا» و آثار متفرقه.
گرایشهای متفرقه و بدون نظم
طی این سالها، در کنار «گروه تئاتر و سینمای امور فرهنگی» که به لحاظ حضور مسئولین وقت تالار در این گروه و حضور استادان تئاتر، یکی از منسجمترین گروههای آن سالهاست، سه گروه فعال دیگر در تالار به طور مستمر فعالیت داشتهاند که عبارتند از:
الف- گروه پیاده: گروه تئاتر پیاده، یکی از فعالترین گروههای تئاتری بود که توانست موقعیت خاصی را بین گروههای تئاتری آن زمان، برای خود فراهم آورد و از اعتبار درخور توجهی برخوردار شود. «مهدی هاشمی»، «داریوش فرهنگ»، «گلاب آدینه»، «سوسن تسلیمی»، «احمد آقالو»، «علیرضا خمسه»، «پرویز پورحسینی»، «مرضیه برومند» و «راضیه برومند»، از فعالان این گروه بودهاند.
ب- گروه تئاتر کوچ: از جمله فعالان این گروه، «مهدی میامی»، «بهزاد فراهانی»، «کریم اکبریمبارکه»، «هادی مهدیچوپان»، «پرویز پرستویی»، «مرتضی مسجدجامعی» و... بودهاند. این گروه بیشتر روی آثار مبتنی بر قصههای محلی، آثار «بهزاد فراهانی»، «بهرام بیضایی» و آثار نویسندگان بلوک شرق و آمریکای لاتین کار میکردهاند.
پ – گروه تئاتر رعد: در آثار اجرایی این گروه، نوعی تندروی مضمونی دیده میشود. این گروه تنها به آثار خارجی با گرایشهای «اپیک» و «ابزورد» میپرداختند.
گروه «تئاتر رعد» را بیشتر با نام «رجب محمدین» میشناسند و از جمله افراد دیگر این گروه میتوان به «آرمان امید»، «جمشید جهانزاده»، «فرزانه نشاطخواه»، «نسرین پاکخو» و... اشاره کرد.
دوره دوم: سالهای 1358 ـ 1359
با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امامخمینی(ره) در بهمنماه 1357، در همه زمینههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی وهنری کشور، دگرگونیهایی پدید آمد. پرواضح است که در چنین شرایطی، در بعضی از زمینهها بویژه در زمینه هنر که با فکر و اندیشه و احساس بشری سروکار دارد، نوعی سردرگمی ایجاد میشود. از طرفی فضای باز سیاسی اوایل انقلاب و سیاستهای خردمندانه امام(ره)، به منظور جلوگیری از هر نوع خودکامگی، در سالهای نخستین انقلاب، شرایط را به گونهای ساخت که دستهها و گروههای مختلف، در همه زمینهها و از جمله در زمینه هنر، فعالیت کردند.
به این ترتیب، فعالیتهای انجام شده در محیطهای دانشجویی، بویژه «تالار مولوی»، از این قاعده جدا نیست.
در این سالها، بنابر شرایط مذکور، آثار گوناگونی بدون هیچگونه ممیزی و بازنگری روی صحنه رفت که بیشتر گرایشهای سیاسی افراد و گروهها را بازتاب میداد. این جهتگیری، بویژه در سال 1358، متاسفانه نشانگر آثاری است که با دیدگاههای سیاسی و به قصد مقابله فرهنگی با انقلاب اسلامی، به صحنه رفتهاند؛ این امر به همراه دیگر مشکلاتی که در سطح دانشگاهها به وجود آمده بود، با هوشیاری امام (ره) در ارتباط با تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی، متوقف گردید. در سال 1358، نه نمایش و در سال 1359، سه نمایش در تالار مولوی اجرا شدند.
اگرچه تعداد آثار اجرا شده در سال 1358 نسبت به سالهای قبل از انقلاب اسلامی، خبر از رشد میدهد، اما این میزان در سال 1359 به یکسوم سال 1358 تقلیل مییابد. در سال 58، حضور گروههای سیاسی در تالار مولوی، منجر به اجرای نمایشهایی با اهداف غیرتئاتری و غیرفرهنگی میشود. این حرکت که در سال 59 نیز ادامه دارد، با حضور موقت جهاد دانشگاهی در تالار مولوی و جلوگیری از اجرای اینگونه آثار متوقف میشود. در اسفندماه سال 1359، با اجرای نمایش «شلمچه در خون» که توسط امور فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران روی صحنه رفت، نخستین فعالیت نمایشی جهاد دانشگاهی، در تالار مولوی رقم خورد. این نمایش که مضمونی ضداستعماری و در پشتیبانی از دفاع مقدس داشت، سرآغازی برای تجدید حیات تالار مولوی بود. طی این سالها، در مجموع، 12 نمایش روی صحنه رفت: 4 نمایش ایرانی و 8 نمایش غیرایرانی. آثار خارجی اجرا شده در تالار مولوی، شامل یک نمایش کلاسیک و 7 نمایش معاصر و مدرن بود.
در مقایسه با دوره نخست – قبل از پیروزی انقلاب اسلامی – مشخص است که همچنان نسبت آثار کلاسیک به آثار معاصر و مدرن، معادل یک به هفت است و گرایش مجریان تئاتر به آثار معاصر بیشتر از آثار کلاسیک است. اما از میان 4 نمایش ایرانی اجرا شده در تالار مولوی، یک نمایشنامه توسط یکی از نویسندگان شناخته شده دوره خود و سه نمایشنامه از نوشتههای نویسندگان ناشناخته آن دوران است.
ـ گروههای اجرایی
در این دوره، به دلیل عدم مدیریت صحیح در تالار مولوی و تلاش هر گروه برای اجرای نمایش خود، یک رویه خاص قابل تأمل، وجود ندارد. با این همه، تنها 4 نمایش توسط استادان دانشگاه و غیردانشجویان و 8 نمایش توسط گروههای دانشجویی روی صحنه رفت.
با توجه به مضامین آثار اجرایی این دوره چند نوع گرایش دیده میشود که خود متضمن مسائل دیگری است. اما در این میان میتوانیم به گرایشهای زیر اشاره کنیم: آثار کلاسیک (ادیپوس شاه)، آثاری که به غلط، معروف به تفکر چپ و یا مارکسیست بودند (ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی، در اعماق، خرده بورژواها، خدا را هجی کن)، آثار مدرن با مضامین فلسفی ـ سیاسی مانند (تسخیرشدگان، عادلها، بوسمن ولنا). در این دوره که در مجموع یک سال و سه ماه را دربرمیگیرد، گروههای نمایشی به طور پیوسته فعالیتی نداشتهاند. ولی چند نکته قابل توجه در این رابطه وجود دارد. اول اینکه، تنها گروهی که از دوره قبل از انقلاب در این دوره به فعالیت خود ادامه داد، گروه «تئاتر رعد» است که طی فعالیت خود در سال 1358 نمایش «بوسمن ولنا» را روی صحنه بردهاند. دوم آنکه، چند گروه دیگر از جمله گروه «تئاتر بهار» و گروه تئاتر «همشهری» فعالیت خود را آغاز میکنند، که هر کدام تنها یک نمایش را روی صحنه بردند.
دوره سوم: سالهای 1360 ـ 1364
تالار مولوی دوره سوم فعالیت کاری خود را در حالی آغاز میکند که هنوز دانشگاهها به دلیل جریان انقلاب فرهنگی در تعطیلی به سر میبرند. تالار مولوی با هماهنگی جهاد دانشگاهی و پس از حدود یک سال تعطیلی -اسفند 1359 تا بهمن 1360-، بازگشایی میشود و دوره سوم فعالیت کاری خود را تحت سرپرستی امور فعالیتهای فرهنگی و هنری دانشگاه تهران آغاز میکند. در این دوره که حدود 4 سال به طول میانجامد، تالار مولوی، شاهد اجرای 11 نمایش میباشد.
طی سالهای 1360 تا 1364 در مجموع، 11 نمایش در تالار مولوی روی صحنه میرود که شاید سال 1362، نقطه اوج این دوره است و پس از آن اجرای نمایشها سیر قهقرایی پیدا میکند: سال 1360، 1 نمایش، سال 1361، 1 نمایش، سال 1362، 5 نمایش، سال 1363، 2 نمایش، سال 1364، 2 نمایش.
نکته قابل توجه در دوره سوم، اجرای 10 نمایش ایرانی، در میان 11 نمایش اجرا شده در این سالها است. نگاهی گذرا به آمار این دوره، نشانگر این امر است که توجه به آثار ایرانی در این دوره در دستور کار مسئولان وقت تالار مولوی بوده است. در این دوره، تنها یک نمایش خارجی در تالار مولوی روی صحنه رفته است و این نمایش نیز، اثری غیرکلاسیک بوده است. باتوجه به این آمار درمییابیم که توجه بیشتر به آثار مدرن و معاصر همچنان ادامه داشته است. از میان 10 نمایش ایرانی اجرا شده در تالار مولوی در این سالها، تمامی نمایشنامهها نوشته نویسندگان ناشناخته آن زمان بوده است.
نکته بسیار قابل توجه در بررسی آثار اجرایی این دوره، عدم حضور دانشجویان در تالار مولوی است. تنها یک نمایش از میان 11 نمایش اجرا شده در این دوران، حاصل فعالیت دانشجویان بوده است. البته نیمی از فعالیت این دوران، همزمان با تعطیلی دانشگاهها است و دانشجویان در محیط دانشگاه کمتر حضور فعال داشتند. تنها حضور دانشجویان، مربوط به سال اول میباشد که در این دوره گرایش خاصی میان آثار اجرایی وجود نداشته است.
نمایشهایی که از نظر مضمونی با جنگ ارتباط داشتند، «غروب خونین» و «ابتلا»، بودند که تنها اشارهای به جنگ تحمیلی و دفاع مقدس داشتند.
دستمایه کار نمایشگران این دوران، اغلب متنهایی بود که توسط نویسندگان ناشناخته و نوپا نگاشته شده است. شاید بتوان تنها یک متن، از بین تمامی نمایشهای به اجرا درآمده را حاصل کار نویسندگان شناخته شده دانست.
در دوره سوم، دیگر از گروههای متشکل تئاتری، خبری نیست. شاید تنها گروه که در این دوران دست به اجرای نمایش میزند، گروهی است که اعضای آن خود از متولیان تالار مولوی در این دوران هستند، یعنی گروه وابسته به امور فعالیتهای فرهنگی – هنری دانشگاه تهران، که 4 نمایش از 11 نمایش به اجرا درآمده در این دوران، حاصل کار این گروه است. از نکات قابل اشاره در این دوره، عدم حضور دانشجویان و گروههای دانشجویی در این دوره میباشد. در دوره سوم، تنها یک نمایش دانشجویی اجرا شده است.
دوره چهارم: سالهای 1365 ـ 1375
اواخر سال 1364 همراه است با تغییر و تحولاتی در سطح مدیریت دانشگاه که پیرو آن تغییراتی در سطح مدیریت امور فعالیتهای فرهنگی و هنری دانشگاه تهران نیز به وجود میآید. سال 1364، بخش فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران، مدیریت مجموعه تالار مولوی را به عهده گرفت. اواخر سال 1364، جهاد دانشگاهی، تحقیقات خود را در مورد چگونگی ادامه کار تالار، شروع و پس از مدتی، با به خدمت گرفتن چند تن از استادان دانشکده هنرهای زیبا، در ابتدای سال 1365 به طور رسمی شروع به کار کرده و دوباره فعالیتهای نمایشی در تالار مولوی از سرگرفته میشود. واحد تئاتر معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی تالار مولوی، در تیرماه 1365 کار خود را شروع میکند.
مدیریت جدید تالار مولوی، در سال 1366، با اجرای 7 نمایش به کار خود پایان میدهد و در سال 1367 پس از اجرای سه نمایش و با برنامهریزیهای مشخص، کار خود را ادامه میدهد. در این زمان، زمینه فعالیت برای دانشجویان فراهم است و دانشجویان، با همکاری مسئولین وقت تالار که همگی از استادان دانشکده هنرهای زیبا نیز میباشند، وارد عمل شده و در سال 1367، 7 نمایش را روی صحنه میبرند.
این دوره را، میتوان از موفقترین دورهها به حساب آورد، چرا که 122 نمایش در این دوره روی صحنه رفت. بیشترین تعداد نمایشهای اجرا شده، مربوط به سال 1369 و 1374 با اجرای 16 نمایش میباشد: 1365، 2 نمایش، سال 1366، 7 نمایش، سال 1367، 10 نمایش، سال 1368، 12 نمایش، سال 1369، 16 نمایش، سال 1370، 8 نمایش، سال 1371، 14 نمایش، سال 1372، 12 نمایش، سال 1373، 14 نمایش، سال 1374، 16 نمایش، سال 1375، 11 نمایش.
از میان آثار اجرا شده در این سالها، تعداد 82 نمایش ایرانی و تعداد 40 نمایش خارجی بوده است. این آمار نشانگر آن است که در این دوره، سهم نمایشهای ایرانی دوبرابر نمایشهای خارجی است و توجه بیشتری به اجرای نمایشهای ایرانی، شده است.
ولی در مقابل، در سال 1368 تنها یک مورد نمایش ایرانی روی صحنه رفته است. در این دوره در سه سال متوالی، اجرای نمایشهای خارجی، نسبت به نمایشهای ایرانی، برتری نشان میدهد.
توجه به آثار مدرن و غیرکلاسیک در این دوره، همچون دورههای قبل، بیش از حد است. تا آنجا که نسبت آثار کلاسیک به غیرکلاسیک ، 1 به 7 است. یعنی در مقابل 35 نمایش مدرن و غیرکلاسیک، تنها 5 نمایش کلاسیک در تالار مولوی به روی صحنه رفته است. اما در این دوره، گرایش به نمایشنامهنویسی و تمایل گروههای اجرایی به اجرای نمایش ایرانی، بیش از قبل خودنمایی میکند. از میان 82 نمایش ایرانی اجرا شده، 24 نمایش از آثار نمایشنامهنویسان شناخته شده، 8 نمایش سنتی که از میان 82 نمایش اجرا شده، اغلب این نمایشها، به اجرای شبیهخوانی (تعزیه) مربوط میشدند.
- گروههای اجرایی
طی سالهای دوره چهارم، استادان و غیردانشجویان، تعداد 40 نمایش به روی صحنه میبرند که از این میان، تنها 10 نمایش توسط استادان اجرا شده است. در مقابل، دانشجویان تئاتر و غیرتئاتری، مجموعا 82 نمایش را به صحنه بردهاند. از این میان، تعداد 56 نمایش، به عنوان پایاننامه عملی بر صحنه رفته است که از میان این 56 پایاننامه عملی دانشجویان، تعداد 34 نمایش، اجرای عمومی و 22 نمایش، تنها به عنوان پایاننامه عملی اجرا شده است.
فعالیت دانشجویی در دوره چهارم رو به افزایش بوده است، نقش مدیریت تالار، در این زمان، غیرقابل انکار است. در این سالها نسل جدیدی از فارغالتحصیلان تئاتر وارد جامعه تئاتری کشور میشوند. نسل جوانی که گذشته از برخورداری از توانمندیهای هنری نسل پیشین، روح انقلاب اسلامی را به خوبی درک کرده بودند.
جشنوارهها
یکی از دستاوردهای هنری بعد از انقلاب اسلامی، برگزاری جشنوارههای مختلف تئاتری است. ارزیابی کمی و کیفی این جشنوارهها به نوبه خود جای بررسی بسیار دارد.
شکی نیست که یکی از پرثمرترین و تأثیرگذارترین جشنوارههای تئاتری، جشنواره تئاتر دانشجویی است که به یقین، هیچ جشنواره دیگری، نه به لحاظ فنی و هنری و نه به لحاظ محتوایی، قدرت رقابت با آن را ندارد. نگاهی گذرا به روند جشنواره تئاتر دانشجویان، نشان میدهد که این جشنواره، از نظر مضامین ارائه شده و شکلهای اجرایی، سیر صعودی و رو به رشد، داشته است.
لازم به ذکر است که علاوه بر جشنوارههای تئاتر دانشجویان، جشنوارههای دیگری نیز در تالار مولوی برگزار شده است که از میان تمامی جشنوارههای برگزار شده در تالار مولوی، تنها یک جشنواره تئاتر در قبل از انقلاب اسلامی در این تالار برگزار شده و عموم جشنوارههای دیگر، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برگزار گردیده است.
گفتنی است که بعد از سومین جشنواره تئاتر دانشجویان، هیچ نمایش خارجی در این جشنوارهها شرکت نداشته و همه نمایشهای شرکتکننده توسط نویسندگان جوان و باذوق ایرانی نوشته شدهاند.
جشنوارههای برگزار شده در تالار مولوی از سال 1355 تا 1375
1ـ اولین جشنواره تئاتر و سمینار شهرستان، 3 نمایش (21 – 29 فروردین 1355)
2ـ اولین جشنواره تئاتر دانشجویان کشور، 7 نمایش (17 –23 مرداد 1364)
3ـ دومین جشنواره تئاتر دانشجویان کشور، 9 نمایش (14-22 آبان 1365)
4ـ سومین جشنواره تئاتر دانشجویان کشور، 21 نمایش (21-30 آبان 1366)
5ـ هفتمین جشنواره تئاتر دانشجویان کشور، 10 نمایش (22 –30 اردیبهشت 1371)
6ـ نهمین جشنواره تئاتر دانشجویان کشور، 7 نمایش (3-10 خرداد 1373)
7ـ دهمین جشنواره تئاتر دانشجویان کشور، 5 نمایش (27 آبان – 4 آذر 1374)
8ـ ششمین جشنواره سراسری تئاتر فجر، 7 نمایش (15-21 بهمن 1366)
9ـ هفتمین جشنواره سراسری تئاتر فجر، 7 نمایش (12-20 بهمن 1367)
10ـ هشتمین جشنواره سراسری تئاتر فجر، 2 نمایش (13-19 بهمن 1368)
11ـ دوازدهمین جشنواره سراسری تئاتر فجر، 7 نمایش (12-21 بهمن 1372)
12ـ سیزدهمین جشنواره سراسری تئاتر فجر، 7 نمایش (12-20 اسفند 1373)
13ـ پانزدهمین جشنواره سراسری تئاتر فجر، 6 نمایش (3-10 اسفند 1375)
14ـ جشنواره سراسری تئاتر زندانهای کشور، 6 نمایش (1 - 6 دی 1370)
15ـ سومین جشنواره تئاتر گلریزان کشور، 5 نمایش (5 - 9 مهر 1372)
16ـ سومین جشنواره سراسری تئاتر فتح، 3 نمایش (1 - 3 مهر 1372)
17ـ دومین جشنواره سراسری تئاتر معراج، 2 نمایش (3 - 6 آذر 1372)
18ـ سومین یادواره تئاتر دفاع مقدس (عاشورائیان)، 7 نمایش (28 اردیبهشت - 3 خرداد 1375)
پانویس
* همانگونه که در عنوان مقاله به آن اشاره شد، این پژوهش از آغاز تا سال 1375 را مدنظر قرار داده است. برای دستیابی به آمار و جزییات بیشتر به «گزارش نگاهی به جشنوارههای دانشجویی» که در همین شماره از مجله نمایش چاپ شده یا اصل رساله نظری کارشناسی سیدحجتالله سیدعلیخانی، مراجعه کنید.