در حال بارگذاری ...
...

بررسی وضعیت تئاتر کودک و نوجوان در ایران بخش نخست

سیدحسین فدایی‌حسین اشاره: « بر این باورم که تئاتر کودکان از بزرگ‌ترین ابداعات قرن بیستم بوده‌است. این نوع تئاتر، قوی‌ترین معلم اخلّاق و بهترین انگیزه به سوی بهزیستی است که نبوغ آدمی آن‌را آفریده‌است. » این سخن ...

سیدحسین فدایی‌حسین
اشاره: « بر این باورم که تئاتر کودکان از بزرگ‌ترین ابداعات قرن بیستم بوده‌است. این نوع تئاتر، قوی‌ترین معلم اخلّاق و بهترین انگیزه به سوی بهزیستی است که نبوغ آدمی آن‌را آفریده‌است. »
این سخن «مارک تواین»، نویسنده نامدار کودکان و نوجوانان در خصوص ویژ‌گی و اهمیت تئاتر کودک، حقیقتی انکار ناپذیر است که بسیاری از بزرگان عرصه هنر و ادبیات و حتی صاحب‌نظران مسائل تربیتی و روانشناسی کودکان و نوجوانان، به آن واقف بوده و همواره مقوله تئاتر کودک را به عنوان عرصه‌ای جهت بروز و رشد استعدادها و خلاقیت‌های کودکان و فرصتی برای نقش‌آفرینی و کسب آمادگی جهت ورود به اجتماع و درعین‌حال مجالی برای زدودن رفتارها و آداب ناپسند و برطرف نمودن ضعف‌ها و معایب دوران کودکی، مورد توجه قرار داده‌اند.
از سوی دیگر، به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران، هرگونه سرمایه گذاری مادی و معنوی و برنامه‌ریزی عمیق و دراز مدت، جهت رشد و اعتلای جامعه، می‌بایست با کودکان آغاز گردد. کودکانی که وارث و حافظ تمدن آینده‌اند. بنابراین، هرقدر کودکان به لحاظ رشد ذهنی و ادراک معنوی، غنی و پربار گردند، در حقیقت تمدن انسانی پربار می‌گردد. با این وصف، توجه به مقوله تئاتر کودک، به عنوان قوی‌ترین و موثرترین ابزار آموزش و پرورش جسم و روح کودکان و نوجوانان، به معنای توجه به اعتلای جامعه و تلاش در جهت ساختن تمدن انسانی آینده خواهد بود.
حدود نیم قرن از شکل‌گیری تئاتر کودک و نوجوان، در ایران می‌گذرد. اما متأسفانه این جریان نمایشی جز در مقاطعی کوتاه، هرگز مورد توجه دست‌اندرکاران، متولیان و مسئولین امر قرار نگرفته‌است. در این گزارش، سعی بر آن است تا از زوایای مختلف به این مهم پرداخته و در صورت امکان راهکاری برای توجه و عنایت هرچه بیشتر به این مقوله بسیار مهم ارائه گردد.

 تعریف تئاتر کودک ونوجوان
منصور خلج، نویسنده، کارگردان و پژوهشگر تئاتر کودک، در گفتگویی با کتاب ماه کودک و نوجوان - شماره 76 -، در تعریفی از تئاتر کودک، آن‌را به لحاظ ساختاری بسیار شبیه نمایش بزرگسالان می‌داند: «یک نمایشنامه خوب کودک، دقیقا همان مشخصات نمایشنامه بزرگسال را دارد به اضافه این‌که باید در فرصتی کوتاه به انجام برسد و موجز باشد تا کودک را جذب کند. باید سرگرم کننده هم باشد و به لحاظ تربیتی، چیزهایی به او بدهد.»
خلج، در ادامه این گفتگو و در تشریح تعریف خود از تئاتر کودک، چنین می‌گوید: «تئاتر کودک، تئاتری است دراماتیک؛ با تمام آن چیزهایی که در تئاتر بزرگسال هست، مثل گره افکنی، تحول شخصیت و گره‌گشایی. اینها چیزهایی است که همواره برای بچه‌ها جذاب است.»
ایشان، سپس تئاتر کودک را با توجه به ویژگی‌ و اقتضای سنی کودکان و نوجوانان به دو بخش تقسیم می‌نماید: «کودک از سه سالگی شروع به یادگیری می‌کند و پس از آن وارد مرحله نوجوانی می‌شود. در واقع پانزده – شانزده سالگی، مرز نوجوانی است به جوانی. تئاتر کودک از این منظر، به دو بخش تقسیم می‌شود: تئاتر دوره کودکی و تئاتر نوجوانی.»
از سوی دیگر، دکتر قطب‌الدین صادقی، نویسنده، کارگردان و مدرس تئاتر، ویژگی‌ عمده تئاتر کودکان را به فعالیت درآوردن خرد و قوه تعقل آنان دانسته و چنین می‌گوید: «ویژگی درام برای کودکان و نوجوانان، ارتباط با عقل تماشاگر و به فعالیت درآوردن خرد کودک است. جوهر فکری درام کودک را در یک کلام، می‌توان حل مشکلات قهرمان، به یاری عقل کودک دانست.» ایشان در ادامه سخن خود اظهار می‌کند: «مهم‌ترین ویژگی تئاتر کودک و نوجوان، تعلیم دادن نیست، بلکه کشف کردن است.»
بهروز غریب پور، نویسنده و کارگردان نام آشنای تئاتر کودک ونوجوان که سال‌ها مدیر مرکز تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بوده ‌است، در تیر ماه سال 82 در مصاحبه‌ای با روزنامه ایران - شماره 2500- تعریف خود را از تئاتر کودک چنین عنوان می‌کند: «تئاتر کودکان و نوجوانان، تئاتری است مبتنی بر مسائل مبتلا به کودکان و نوجوانان که یا توسط بزرگسالان و یا خردسالان به اجرا درمی‌آید. طبیعی است که این نوع تئاتر، همواره تفاوت‌های اساسی با تئاتر بزرگسالان دارد. برای اینکه در تئاتر بزرگسالان به دلیل ذهنی، عقلی و وضعیتی که به هرحال مخاطب پیدا کرده، برای پذیرش داستان، ممکن است شیوه‌های مختلفی را نویسنده و کارگردان اتخاذ کند. اما در تئاتر کودکان، الزاماً در هر اجرا ما نیازمند آن هستیم که اول مخاطب را جذب کنیم و بعد بتوانیم مسئله‌ای را منتقل کنیم.»
به هر تعبیر، شکی در این نیست که تئاتر کودک، با هر تعریفی که از آن متصوّر باشد، در میان کودکان و نوجوانان، از ارزش والایی برخوردار است. این ارزش و اعتبار شاید بیش از هر چیز به دلیل شباهت نمایش با بیشترین و مهمترین فعالیت کودک، یعنی بازی باشد. در حقیقت، نمایش خیلی شبیه به بازی است. تا آنجا که به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران امر نمایش و حتی روانشناسان کودک، اصل نمایش بازی است. نمایشگران، نقش‌ها را بازی می‌کنند و به همین جهت، به آنان بازیگر گفته می‌شود.

 اشکال و گونه‌های اجرایی نمایش کودکان
اشکال و گونه‌های اجرایی نمایش کودکان و نوجوانان می‌تواند به فراخور سن و سال مخاطب، پیشینه فرهنگی و منطقه‌ای، باورها و اعتقادات تماشاگران، اهداف و برنامه‌ریزی‌های مسئولین و گروه اجرایی و سایر عوامل، متفاوت و گوناگون باشد. اما برخی خصوصیات مشترک در مخاطب کودک و یا نوجوان، باعث می‌گردد تا بتوان ویژگی‌هایی را به عنوان ویژگی خاص تئاتر کودک و نوجوان، برشمرد. دکتر «قطب‌الدین صادقی»، در این رابطه می‌گوید: «مهم‌ترین ویژگی اجرایی تئاتر برای کودکان، این است که چون کودک نمی‌تواند زیاد تمرکز کند و لازم است که او را پیوسته جذب کرد، شیوه ارتباط با او می‌بایست شیوه ارتباط زنده باشد. یعنی مدام او را دعوت به شرکت در فعالیت نمایشی، از طریق کف‌زدن و عرض‌اندام کردن قهرمان و کمک کردن به او در ماجرا کرد. این امر از طریق شرکت بی‌واسطه و در لحظه و زنده تماشاگر خردسال در طی روند اجرای نمایش میسّر می‌شود.»
دکتر صادقی، در ادامه می‌افزاید: «تئاتر برای کودکان باید شاد باشد و آزادی، شور و هیجان به ارمغان بیاورد. نمایش دل‌مرده، کشدار و بی‌تحرک، به درد کودک نمی‌خورد؛ چرا که کودک، جهان را با ریتم خود می‌فهمد و بنابراین تحرک، ریتم و ضرباهنگ، باید بسیار زیاد باشد.»

 نمایش خلّاق
بسیاری از کارشناسان تئاتر کودک ونوجوان، از گونه‌ای خاص در تئاتر کودک به عنوان تئاتر خلّاق نام می‌برند که ریشه در اصطلاح Creative Drama -درام خلّاق- دارد. این گونه نمایشی البته در جهان، دارای سابقه و پیشینه طولانی است، اما در کشور ما، در ارتباط با چنین اصطلاحی، همواره اختلاف نظرهایی وجود داشته‌است. چرا که عده‌ای معتقدند اساس هنر تئاتر و نمایش، بر خلّاقیت است و نمایش، نمی‌تواند خلّاق نباشد. بنابراین به اعتقاد آنان، اصطلاح نمایش خلّاق، بی‌معنی است. اما گذشته از این اختلاف نظر که بیشتر به اصطلاح نمایش خلّاق مربوط می‌شود، این گونه‌ی نمایشی که اجرایی برخاسته از ذوق و خلّاقیت کودکان و نوجوانان، توسط خود آنان و فارغ از اصول و قواعد معمول اجرای نمایش است، از سالیان دور در جوامع و فرهنگ‌های مختلف، مورد توجه کودکان و نوجوانان و دست‌اندرکاران تئاتر کودک قرار گرفته‌است.
«دیویی چمبرز»، در کتاب قصه‌گویی و نمایش خلّاق، در تعریفی از این گونه نمایشی چنین می‌نویسد: «نمایش خلّاق، شکلی از وانمودبازی است. یک تجربه سازمان یافته‌است که با دقت طراحی می‌شود و به اجرا در می‌آید. کودکان به‌وسیله نمایش خلّاق، صحنه، رویداد، مشکل یا واقعه برخاسته از ادبیات کودکان را با هدایت آموزگار، خلق یا بازآفرینی می‌کنند. این فعالیت نمایشی به‌وسیله کودکان مورد بحث قرار می‌گیرد؛ همچنین به‌وسیله خود آنها طراحی و ارزشیابی می‌شود. گرچه در اجرای نمایشی خلّاق که کودکان در آن نقش‌آفرینی می‌کنند، کم و بیش از تکنیک‌های نمایشی استفاده می‌شود، اما این فعالیت را نمی‌توان به معنی سنتی آن «نمایش» خواند. در اینجا نمایشنامه هرگز مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.»
«مقوله نمایش خلّاق در نظام آموزشی از اهمیت فراوانی برخوردار است و این در حالی است که ما به جای تقویت آن درصدد حذف آن هستیم.» داود کیانیان، مدرس، نویسنده و پژوهشگر تئاتر کودک و نوجوان، در اولین و تنها نشست جایگاه نمایش خلّاق در نظام آموزشی، که در دی‌ماه سال 1383 برگزار شد، با بیان مطلب فوق, می‌افزاید: «متاسفم از این که می‌بینم این اولین نشست جدی، چه قبل و چه بعد از انقلاب، در زمینه تئاتر کودک است. در حالی که تمام نظام‌های پیشرفته دنیا به این باور رسیده‌اند که توجه به تئاتر کودک و نوجوان امری جدی است. در تمام دنیا و در تمام نهادها و یا سازمان‌های مربوط به آموزش و پرورش مقوله تئاتر و ارتباط آن با روش‌های آموزشی، امری بسیار جدی و ضروری است و جای این مقوله در کشور ما بسیاری خالی است.»
ایشان ضمن تاکید بر کاربرد نمایش، به ویژه نمایش خلّاق در مراکز آموزش و پرورش اظهار می‌دارد: «تراژدی قضیه در این‌جاست که نمایش در برنامه درسی دانش‌آموزان گنجانده شده، اما برای معلمین، این مقولات توجیه نشده و آنها توانایی آموزش را ندارند و نمی‌دانند چطور آموزش دهند. این امر، توجه ما را به این نکته معطوف می‌کند که باید به این ژانر به صورت کاملا تخصصی نگاه شود. تئاتر خلّاق، در سطوح مختلف آموزش و پرورش می‌تواند به اقتضای سطوح آموزشی، کاربرد بالایی داشته باشد و خلّاقیت دانش آموزان را رشد و پرورش دهد.»
مدیر سابق مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در ادامه می‌گوید: «البته به نمایش خلّاق و نمایش کودک و نوجوان نباید در یک جهت نگاه شود. زیرا در نمایش کودکان, این کودکان هستند که به عنوان مخاطبان اصلی وجود دارند و بعد که کار تمام می‌شود به اهدافشان می‌رسند. اما در نمایش خلّاق، علاوه بر بداهه‌پردازی توسط کودکان، بازیگر خود کودک است.»

 ضرورت‌ها و قابلیت‌های نمایش کودک ونوجوان
نمایش کودکان و نوجوانان، علاوه بر جنبه هنری و پیام‌رسانی که قابلیت اصلی تئاتر در معنای عام آن محسوب می‌گردد، دارای قابلیت‌ها و ظرفیت‌های ویژه‌ای‌ست که آن‌را از تئاتر بزرگسال و تئاتر به معنای عام، متمایز می‌سازد. دامنه‌ی این قابلیت‌ها تا آن حد گسترده‌است که به زعم برخی از صاحب‌نظران، تئاتر به عنوان ضرورتی بزرگ در آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان، قابل طرح و توجه است. «محمدرضا یوسفی»، نویسنده کهنه کار ادبیات کودک، که آثار منتشر شده‌ای نیز در حوزه نمایشنامه کودکان دارد، در گفتگویی با کتاب ماه کودک ونوجوان، - شماره 69 - در خصوص ویژگی‌های تئاتر کودک، چنین می‌گوید: «تئاتر، ویژگی‌های خودش را در ارتباط با کودک دارد. مهم‌ترین عنصر حیاتی و خاص تئاتر، زنده بودن کلام و حرکت است. کودک، واژه و جملات را از دهان بازیگری می‌شنود که او را به‌واقع می‌بیند. انگار کودک به دنیای رمزآمیز و شگفتی پا می‌گذارد. اگر کار هنرمندان بر دل او بنشیند، کودک، خودش را در چرخه زندگی می‌بیند و با نقش‌های گوناگون هنرمندان، همذات‌پنداری می‌کند.»
«داود کیانیان» نیز در فصلی از کتاب «تئاتر کودک و نوجوان» خود در این خصوص می‌نویسد: «ضرورت تئاتر کودکان را باید از دو زاویه مورد نظر قرار داد: یکی از جهت منافعی که از آن متصوّر است و دیگر آنکه، به عنوان یک وسیله و روش آموزشی می‌توان از آن سود جست.»
از سوی دیگر، می‌دانیم که بچه‌ها، گاه مشکلات اخلاقی و رفتاری خاصی دارند. «به طور مثال بچه‌ای اعتماد به نفس ندارد، بچه‌ای دروغ می‌گوید، بچه‌ای کم کاری می‌کند، بچه‌ای تنبل است. به واقع، بهترین راه برای حل کردن مشکل این بچه‌ها، این است که در کوران فعالیت تئاتری قرار بگیرد و به طور مثال در یک برنامه نمایشی، نقشی را بازی کند و از طریق این نقش، مشکل روانی و شخصیتی‌اش حل شود. این کاری است که در بسیاری از کشورهای جهان انجام می‌شود.» «سید مهدی شجاعی»، نویسنده و مترجم ادبیات کودک و نوجوان و عضو هیئت مدیره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ضمن بیان مطلب فوق، می‌افزاید: «بچه‌ای که درسش را با زبان غیرمستقیم تئاتر بشنود، یقین بکنید طوری با تئاتر خو می‌کند که پس‌فردا اگر هم خودش هنرمند نشود، حداقل بیننده قابلی خواهد شد.»
«بهروز غریب‌پور» نیز در خصوص قابلیت‌های تئاتر کودک، چنین می‌گوید: «در واقع در تئاتر کودک و نوجوان، براساس استعداد بازیگر، نقش‌ها را تقسیم نمی‌کنیم بلکه برای تمرین زندگی است که چنین کاری را می‌کنیم.»
و همین امر، یعنی تمرین زندگی به جای بازیگری، شاید تفاوت اساسی تئاتر کودک و نوجوان با بزرگسال باشد. اکنون در ادامه بحث، به برخی از کاربردها و اثرات آموزشی تئاتر کودکان و نوجوانان، به عنوان ویژگی منحصر به فرد این گونه نمایشی، از زبان صاحب‌نظران، اشاره می‌گردد.

الف- کاربردهای تئاتر کودکان و نوجوانان
«داود کیانیان»، در ادامه مبحث خود در خصوص ضرورت تئاتر کودکان و نوجوانان‌، در کتاب «تئاتر کودک و نوجوان»، پاره‌ای از کاربردهای تئاتر کودکان را چنین برمی‌شمارد:
1- آشنایی با یک فعالیت جمعی و اجتماعی
2- آشنایی با یک رسانه گروهی
3- آموزش پیام گیری و پیام رسانی
4- آشنایی با هنرهای تجسمی، در رابطه با گریم و دکور
6- آشنایی با حرکات موزون
7- آشنایی با موسیقی و آواز
8- آشنایی با ادبیات و انواع قصه در رابطه با نمایشنامه
9- آشنایی با معماری و مجسمه سازی
10- آشنایی با موضوعات متنوع و حوادث گوناگون
11- تقویت قدرت تفکر و ایجاد خلّاقیت
12- درک لذت از زیبایی و هنر
13- آشنایی با نظم و ترتیب
14- ظهور توانایی‌هاو ناتوانی‌هاو رشد استعدادهای ویژه
15- تئاتر به عنوان وسیله‌ای برای تخلیه هیجانی و عاطفی
16- تئاتر به عنوان یک وسیله درمانی برای رفع کم رویی گوشه گیری و انزوا

ب- اثرات آموزشی و پرورشی تئاتر کودک و نوجوان
«دیویی چمبرز»، در کتاب «قصه گویی و نمایش خلّاق»، بعضی از کاربردهای آموزشی نمایش کودکان را چنین عنوان می‌کند:
1- تحلیل ادبی
2- مهارت‌های گوش کردن
3- زبان محاوره
4- اندیشیدن خلّاق
5- برنامه ریزی
6- مهارت‌های ارزیابی موثر
در کتاب «نقش نمایش در تعلیم و تربیت» نوشته «گوردون فایرکلو» نیز در رابطه با قابلیت‌های تئاتر کودکان و نوجوانان، چنین می‌خوانیم: «کارشناسان آموزش و پرورش آگاهند که نمایش، هنگامی که در دوره ابتدایی شروع می‌شود و بدون توقف در دوره متوسطه جریان پیدا می‌کند، واسطه‌ای است بسیار مهم برای رشد و پیشرفت فردی.»
در بخش دیگر این کتاب، همچنین از تئاتر، به‌عنوان ابزاری موثر در آموزش نام برده می‌شود: «در این خصوص، این ادعا بی‌جا نیست اگر فلسفه پشت نمایش، آموزشی حقیقی باشد و ما بتوانیم کارکنان خود را آموزش دهیم که این اهداف را در آموزش عملی، جامه‌ی عمل بپوشانند، آن‌گاه ابزار کارآمد و بر جسته‌ای در دست‌های کارشناسان خود خواهیم داشت.»
«غریب‌پور» نیز در خصوص موارد آموزشی تئاتر کودک و نوجوان می‌گوید: «من فکر می‌کنم اولین چیزی که از طریق تئاتر می‌توان به کودکان آموزش داد، مسئله اعتماد به نفس است و باید بده و بستان فرهنگی را از طریق گفت‌وگو انجام دهیم. ساختار تئاتر کودکان و نوجوانان لبریز از عناصری است که کودک را به اظهار وجود وا می‌دارد و او را مجبور به اظهارنظر، گفت‌وگو و فکر کردن می‌کند.»
«علی اکبر حلیمی»، مسئول تربیتی شعبه مرکزی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشهد، در خصوص تاثیرات فوق‌العاده نمایش کودک و نوجوان بر این نسل، نسبت به سایر هنرها، اذعان می‌دارد: «تئاتر کودکان، هنری مرکب است که اجرا و طراحی یک نمایش کامل، به تخصص‌هایی چون نویسندگی، طراحی صحنه، لباس یا عروسک، درک موسیقی و نت‌نویسی جهت موسیقی متن نمایش نیاز دارد که تاثیر مجموع این هنرها بر روی کودکان، باعث عمیق‌تر شدن نگرش روانشناختی نمایش در نسل کوچک و کودک می‌شود.» وی در همین خصوص می‌افزاید: «تئاتر، نسبت به فیلم و تلویزیون، هنری زنده‌است و به خاطر همین نزدیکی و زنده بودن و برقراری آسان ارتباط حسی، بازتاب بیشتری در شخصیت کودک دارد.»
ادامه دارد...