آتیلا پسیانی در نشست تخصصی انجمن کارگردانان خانه تئاتر:
تئاتر تجربی توسط افرادی صورت میگیرد که به عنوان حرفهای تئاتر استخوان خورد کردهاند و امروز با توانایی و تسلط بر عناصر تئاتری به دنبال زبان ناب خود در تئاتر میگردند؛ زبانی که منحصر به یک گروه باشد. تئاتر تجربی یک شیوه است و این شیوه منحصر به یک گروه است که با شیوه دیگران تفاوت اساسی دارد
رضا آشفته:
آتیلا پسیانی عصر شنبه 8 مهر ماه در نشست تخصصی انجمن کارگردانان خانه تئاتر درباره مسائل تئاتر گفتوگو کرد.
او در این نشست به وجود استعدادهایی در حد استعدادهای تئاتری در غرب اشاره کرد و گفت:«به خاطر علاقه 49 سالهام به تئاتر و طی دیدارهایی که در سفرهایم از تئاتر غرب داشتهام، به این نتیجه منطقی رسیدهام که در کشورمان استعدادهایی با بینش و معادل با آدمهای غربی داریم. متاسفانه به لحاظ سطح رفاه، بین ما فاصله زیاد است و همین امر باعث میشود که بازیگر تئاتر در طول سال طوری برنامهریزی کند که در فاصلهای چند ماهه از تئاتر دور شود و در سریال تلویزیونی نیز بازی کند.»
این کارگردان اعتقاد دارد که در تئاتر دنیا پدیدههای جدید به مفهوم یک علم دیده میشود و ما هنوز در تئاترمان از پیتر بروک به عنوان یک کارگردان پویا و تجربی نام میبریم؛ در حالی که او امروز به عنوان یک کارگردان حرفهای و با راه اندازی یک کمپانی عظیم تجارت میکند. این در حالی است که در اروپا حرف اول را گروههای تجربی و پویا میزنند که ما هیچ شناختی از آنان نداریم.
وی در ادامه به عدم تلاش تئاتریهای کشورمان برای برقراری ارتباط و به دست آوردن جدیدترین دستاوردها، تکنیکها و شیوههای اجرایی از سراسر دنیا انتقاد کرد و گفت:«وقتی امکان سفر و حضور زنده در تئاترهای دنیا ممکن نیست باید از طریق آبونمان یک نشریه تخصصی و همچنین دیدنِ فیلم تئاترهای روز دنیا، از عقب افتادگی دوری کنیم. به نظرم صبحها در یکی از تالارهای تئاترشهر(که زمانِ نامناسبی نیز برای تمرین تئاتر تلقی میشود) بتوان از طریق ویدئو پروجکشن فیلمهای تئاتر روز دنیا را برای علاقهمندان به نمایش گذاشت.»
سرپرست"گروه بازی" از نبودن نشریه تخصصی در کشورمان ابراز تاسف کرد و از این که هزینهای صَرف درآوردن گاهنامههای غیر تخصصی میشود، منتقدانه خواستار صرف هزینه برای رسیدن به یک نشریه تخصصی و مفید شد.
وی در ادامه به درخشان شدن استعدادهایی که در تئاتر وجود دارند، اشاره کرد و گفت:«تئاتر فعلی سیستماتیک نیست و نمیتواند باعث شکوفایی استعدادهای درخشان شود.»
مدیریت و ساختارهایش
آتیلا پسیانی کارگردانی است که به تشکیل هیأت امنای هفت نفره برای اداره تئاترشهر معتقد است و در این خصوص گفت:«پیشنهاد ما در چند سال پیش به مدیریت وقت مرکز هنرهای نمایشی این بود که به گروههای ثابت اعتماد کند تا طبق ضوابط شورای نظارت و ارزشیابی در تالارهایی با برنامهریزی مشخص فعال شوند، به این ترتیب تالارها دارای هویت مشخص خواهند شد.»
وی افزود:«از مسئولان این تالارها برای مدیریت تئاترشهر هفت نفر هیأت امنا تشکیل شود تا بر برنامهریزی و سیستم زیبایی شنایی آثار موجود در تئاترشهر، نظارت داشته باشند. وقتی برنامهها مدون باشند، تماشاگران از برنامههای طول سال، فصلها و ماههای آن آگاه میشوند و به راحتی میتوانند از این آثار بنا بر انتخاب صحیح دیدن کنند.»
این کارگردان در پاسخ به پرسش خبرنگاری که مسئله 44 گروه ثابت و تعیین شده توسط وی و چند نفر دیگر را مطرح کرد، گفت:«این گروهها بر مبنای آشنایی با افرادی بود که کار مستمر در تئاترشهر انجام میدادند، صورت گرفته بود. تمامی کارگردانهایی که حتی اسم گروه نداشتند(ولی کار کرده بودند) جزء فهرست قرار گرفته بود. این یک فهرست پیشنهادی بود که براساس بضاعت تئاترشهر تنظیم شده بود که شامل 44 گروه به اضافه شبه گروه و آدمهای تک نفره که میپنداشتند گروه هستند، میشد.»
آتیلا پسیانی در ادامه به تفاوت تئاتر تجربی و تجربه کردن تئاتر توسط آماتورها و دانشجویان پرداخت:«تئاتر دانشجویی به تجربه کردن تئاتر توسط آماتورها میپردازد؛ اما تئاتر تجربی توسط افرادی صورت میگیرد که به عنوان حرفهای تئاتر استخوان خورد کردهاند و امروز با توانایی و تسلط بر عناصر تئاتری به دنبال زبان ناب خود در تئاتر میگردند؛ زبانی که منحصر به یک گروه باشد. تئاتر تجربی یک شیوه است و این شیوه منحصر به یک گروه است که با شیوه دیگران تفاوت اساسی دارد.»
وی اعتقاد دارد برای آن که به شکل سلسله مراتب و بدون خودکشی، جوانان نیز بتوانند در تئاتر حضور داشته باشند، باید تئاتر در جامعه نهادینه شود. در ابتدا باید تئاتر را از مهدکودک و مدارس به بچهها و طی ساعات فوق برنامه آموزش داد و این افراد درست مثل سیستم فوتبال با طی کردن مراحل باشگاههای نوجوانان، جوانان، لیگ 3، 2، 1 و برتر بتوانند در مدارج عالیتر خود را مطرح کنند.
این کارگردان به هنجارسازی و ایجاد ملایمت از طریق آموزش تئاتر و دیگر هنرها تاکید کرد و از مسئولان خواست برای پرهیز از بزهکاری به همگانی شدن هنر تئاتر در مدارس و جامعه فکر کنند.
وی به این نکته اشاره کرد که«هر گاه خواسته و توانسته بیغولهای را تبدیل به یک تالار فعال کند، عدهای هجوم آوردهاند که آتیلا باز بر فلان جا سیطره یافته است.»
آتیلا پسیانی معتقد است برای آن که بخواهد یک تالار را فعال کند، خودش وارد عمل میشود و با جستوجو در میان جوانان از افراد مستعد دعوت میکند تا بنا بر ضوابط شورای نظارت و ارزشیابی هر نوع کاری را به لحاظ زیبایی شناسانه در آن جا ارائه کنند.
تماشاگر و تهیهکنندگی تئاتر
رضا حامدیخواه کارگردان در این نشست درباره جایگاه مخاطب در گروه تجربی"بازی" پرسید و آتیلا پسیانی اعلام کرد که این پرسش را باید از تماشاگران بپرسیم که ما در کجای دلشان قرار داریم و در ادامه گفت:«این وظیفه گروههای حرفهای است که گوشه چشمی نیز به گیشه دارند، تا با نظرسنجی، اطلاعات دقیقی از مخاطبان خود جمعآوری کنند.»
وی افزود:«ما با هر گونه نظر سنجی مخالفیم برای آن که هر کس با بازی ما موافق باشد به کارمان خوش آمده وهر کس از کارمان خوششان نیاید، جذب آن نمیشود. ما نباید برای مخاطب تصمیم گیرنده باشیم؛ او باید خودش همبازیهایش را انتخاب کند.»
کارگردان نمایش"گنگ خوابدیده" در خصوص تهیه کنندگی تئاتر در ایران گفت:«تنها متولی و تهیه کننده تئاتر ایران مرکز هنرهای نمایشی است. حتی آنهایی که در چند مورد در بروشورها اعلام کردهاند که تهیه کننده کارها بودهاند، آنها نیز پولشان را از مرکز گرفتهاند. بهتر است به این افراد مدیر تولید تئاتر گفت تا تهیه کننده. مرکز از طریق انجمن نمایشِ کشور بر تولید تئاتر نظارت دارد.»
وی افزود:«یکی از راههای بهبود وضعیت اقتصادی تئاتر، جذب اسپانسرهای خصوصی و دولتی است. ما میتوانیم از طریق جذب اسپانسر به شکل حمایت مالی و جذب امکانات تا حد زیادی بر کمبودهای مالی غلبه کنیم.»
کارگردان"بسه دیگه خفه شو" از عدم شناخت اسپانسرهای تئاتر در ایران به عنوان مانع بزرگی برای بهرهمندی از چنین رویکرد و تعاملی برای بهبود وضع تئاتر یاد کرد و گفت:«ما باید سرمایه گذارانی پیدا کنیم که زمینهای فرهنگی را تبدیل به مکانهای چند منظوره تجاری و فرهنگی کنند تا از این طریق اطمینان خاطری برای بازگشت سرمایه آنان فراهم شود.»
وی به ساخت و ساز و فعال کردن سولههای تئاتری و تالارهای کوچک در گوشه و کنار شهرها اشاره کرد و گفت:«متاسفانه همه میپندارند که وقتی صحبت از تالارسازی میکنیم، باید تالار وحدت 2 را بسازیم. در صورتی که امروز تالارهای 180 تا 200 نفره در سطح شهر، میتواند بهترین زمینه را برای رونق دادن تئاتر در پی داشته باشد.»
کارگردان"تلخ مثل عسل" به عدم به کارگیری تالارهای متعدد و آماده در سطح شهر تهران انتقاد کرد و گفت:«تالارهای فرهنگسرای بهمن امروز بلا استفاده است و تالارهای دیگری که همه از وجود آنها آگاه هستیم هم همین طور. چرا نباید به فکر فعال سازی این تالارها باشیم؟! عملاً نحوه استفاده از تالارها، مدیریت، برنامهریزی، سرویس دهی و فعال سازی آنها دچار لغزش شده است.»
کیومرث مرادی در ادامه به حضور آتیلا پسیانی در تالار 30 در 30 مترمربع اشاره کرد که این کارگردان اعلام آمادگی کرد که در چنین محیطی نیز حاضر به تمرین و اجرا هست.
مرادی گفت:«زمانه تغییر کرده و ما هنوز با عوالم گذشته به فکر کار کردن هستیم. من خود حاضرم در یک خرابه نیز کار کنم، مشروط بر آن که این محیط را در اختیارم بگذارند. متاسفانه مانند گذشته مدیران سازمانها و نهادها حوصله پرداختن به امور فرهنگی و تئاتر را ندارند و به قول خودشان دنبال دردسر نمیگردند.»
وی افزود:«کمی هم مشکل از خودمان هست؛ چرا کسی از ما نمیخواهد در فرهنگسرای بهمن کار کند؟ مادامی که ما فقط به 7 تالار تئاترشهر چشم داشته باشیم، این مشکلات تکرار میشوند.»
این کارگردان ابراز نگرانی کرد که 5 سال آینده با امکانات حال حاضر چه بلبشویی در فضای تئاتر درست شود.
آتیلا پسیانی در ادامه نشست به پرداخت یک درصد مالیات به شکل کمک فرهنگی از سوی صاحبان صنایع اشاره کرد و گفت:«این کار باید به ازای پنج درصد معافیت از پرداخت مالیات صورت بگیرد؛ در این صورت ما بودجه هنگفتی برای امور فرهنگی و فعالیتهای هنری در اختیار خواهیم داشت.»
کارگاه نمایش
آتیلا پسیانی، کارگاه نمایش را در زمان پیش از انقلاب یک سیستم ساده و کارآمد تئاتری تلقی کرد که در آن جا گروههای مشخص طی برنامه مدون از سوی شورای کارگاه فعالیت میکردند. که در آن جا گروهها بیش از 15 اجرا نداشتند؛ مگر گروههایی که به صورت رپرتوار کارهایشان را اجرا میکردند.
ایرج راد، مدیر عامل خانه تئاتر با حضور در این نشست، بر موثر بودن جلسات تاکید کرد و گفت:«امیدواریم تشکیل گروهها نقطه شروعی برای غلبه بر مسائل طرح شده از طرف اهالی تئاتر باشد. همچنین تجربه تئاتر خصوصی در زمان رضاخان و پهلوی دوم این نکته را برایمان یادآوری میکند که با این رویکرد میتوانیم تئاتر را به صورت عمومیتری در اختیار مردم قرار دهیم. البته آن زمان سینما، ویدئو و تلویزیون نبود و مردم بیشتر جذب تئاتر میشدند و امروز باید با نوع کارها و ارتباطی که با مردم برقرار میشود، بتوانیم تئاتر را همچنان پویا نگه داریم.»
وی در ادامه به شروع تئاتر در ایران در بخش خصوصی اشاره کرد که فقط تکیه دولت و تئاتر دارالفنون، تئاترهای دولتی به شمار میآمدهاند و با توجه به تغییر زمانه و مسائل فرهنگی و نوع نگاه مردم، هنوز هم میتوان به روی پا بودن تئاتر امیدوار بود.