کارگردانان دومین همایش آیینهای عاشورایی
اشاره کارگردانان بخش صحنهای دومین همایش آیینهای عاشورایی در پاسخ به دو سؤال خبرنگار نمایش پاسخهای خود را ارایه دادند. نخست دو سؤال ذکر شده و سپس پاسخ هر یک از بخوانید: ۱ـ آیین و مذهب در فرهنگ هنرهای نمایشی، اتصال ...
اشاره
کارگردانان بخش صحنهای دومین همایش آیینهای عاشورایی در پاسخ به دو سؤال خبرنگار نمایش پاسخهای خود را ارایه دادند. نخست دو سؤال ذکر شده و سپس پاسخ هر یک از بخوانید:
1ـ آیین و مذهب در فرهنگ هنرهای نمایشی، اتصال ویژهای دارند. شکل یافتن تئاتر صحنهای، ملهم از مفاهیم ذکر شده چقدر میتواند مخاطب را جذب کند؟ چه طیف از مخاطبان جذب خواهند شد و استقبال خواهند کرد؟
2ـ برگزاری جشنواره به شکل مناسبی چه نکات مثبت و منفی دارد؟ آیا به روند کلی تئاتر کشور کمک میکند؟
عباس غفاری (آب مرا قصه کرد)
1ـ این درست است که تا مدتی روضهخوانی و یا نوحهخوانی سالار شهیدان در تکایا، مساجد و ... توسط مداحان و یا روحانیون انجام میشد؛ ولی بعد از مدتی؛ یعنی با شروع شبیهخوانی و تعزیه و جمع آوری نسخ آن توسط میرعزا و سایر معین البکاها، این فرهنگ شفاهی به نوعی نمایشی میشود. خب در این سالها و حتی در قبل از انقلاب، سعی فراوان شده که این اشکال آیینی و مذهبی، شکلی تئاتری به خود بگیرند. تلاشهای نویسندگانی همچون محمد چرمشیر، محمد رحمانیان، سعید شاپوری، امیر دژاکام و ... از این گونه است. طبیعتاً اجرای این نوع نمایشها میتواند برای مخاطبان خاص تئاتر و یا حتی عام (البته در صورتی که تجربة درست و علمی باشد) جذاب باشد؛ زیرا جنس آن از تئاتر ناب جدا نیست و در نتیجه حتی میتواند مخاطب نیز تربیت کند.
2ـ من به شخصه زیاد با این تفکیکها موافق نیستم؛ زیرا نمایش یک تعریف کلی و عام دارد. به طور مثال تئاتر مذهبی از کلیت تئاتر جدا نیست؛ زیرا در یک نگاه کلی نمایش ریشه در آیینهای مذهبی دارد؛ ولی در کشور ما به دلیل بعضی مشکلات، اعم از سالن، بودجه، امکانات و ... و همین طور وجود باورهای مذهبی، گاهی مجبور به تفکیک هستیم؛ در حالی که من باور دارم با مقداری سعة صدر، میتوان این تفکیکها را از میان برداشت. اگر بخواهیم راجع به ضفعها صحبت کنیم دوباره به همان بحث زیر ساختی تئاتر در ایران بر میخوریم. پس بهتر است چیزی نگوییم! اگر بخواهیم به حسن آن هم اشاره کنیم، میتوان به از بین رفتن بعضی تابوها اشاره کرد و این مهم میسر نمیشود مگر با سعی و ممارست افرادی همچون حسین پارسایی، حسین مسافر آستانه و ...
سپیده نظری پور (در سایه سارسوگ سکوت)
1ـ آیین و مذهب، اسطوره و مفاهیم باستانی، داشتههای فرهنگی هر ملت است و هر قوم و مخاطبی، خودآگاه و بویژه ناخودآگاه نسبت به این مفاهیم، ارزشها و داشتهها، ارادت و حس نوستالژیک دارد. اگر آنتونن آرتو به سراغ تئاتر آیین و مناسکی میرود و در فرم و محتوا، جستجوی خویش را پی میگیرد به دلیل همگرایی ذکر شده است.
عاشورا یک آیین و یک مانیفست مذهبی است و دل هر مسلمانی با آن میتپد. پس میتواند در جذب مخاطب مؤثر واقع شود؛ مشروط بر آنکه قالب دراماتیک برگزینیم. همایش آیینهای عاشورایی هم طیف مخاطب عام داشت و هم خاص. اتفاقاً این همایش، مخاطبان عام بیشتری را جذب کرد و همین میتواند در گرایش مخاطب عام در صحن تئاتر مؤثر باشد.
2ـ حسن جشنواره این است که تئاتر جریان مییابد. همیشه در این ایام تئاترها تعطیل بودند؛ اما با وجود این همایش ما مشغول میشویم و از طریق کاری که بلدیم، ارادت و عشقمان را به آستان مقدس او نشان میدهیم. عزاداری تئاتریها به این شیوه، بسیار زیبا و ستودنی است. دیگر آنکه مخاطب هم همراه ما میشود. وقتی خیمهگاه عاشورا که در محوطه تئاتر شهر بر پا بود، مملو از تماشاگران میشد، حس عجیبی در من شکل میگرفت. امیدوارم این روند ادامه یابد و شرایط حرفهای برای تمام عزیزان تئاتری پدید آید؛ بویژه اجراهای عمومی این قبیل آثار در تهران و شهرستانها جریان پیدا کند.
افشین زارعی (کوفیان)
1ـ نمایش همیشه مخاطب خودش را دارد، حتی اگر یک نمایش آیینی باشد. پس با وجود بخش صحنهای در این جشنواره، همچنان تئاتر دارای مخاطب است. در همایشها و جشنوارهها عدهای همیشه پای ثابت آن هستند و سعی میکنند تئاتر را به نوعی دنبال نمایند. مخاطب تئاتر به دنبال کارهای جدید است که تولید میشود.
2ـ جشنواره به این شکل، ضعفهای زیادی دارد و نمیتواند چندان پدیده مثبتی باشد. کار عاشورایی را میتوان در طول سال نیز داشت و اجرای آنها در این ماهها باعث تشدید آثار میشود؛ چون مخاطب در این حال و هوا سیر میکند و با این کارها به راحتی ارتباط برقرار مینماید. در هر صورت کارها به علت برخورداری از نقاط قوت بالا، میتوانند در طول سال نیز اجرا شوند و وقایع عاشورا را انتقال دهند. نباید فقط محدود به همین دوران شود.
تئاتر مذهبی در صورتی که پارامترهای هنری و دراماتیک قضیه به خوبی رعایت شود، میتواند در طول سال تداوم یابد. از ضفعهای این جشنواره، میتوان به کمبود زمان اشاره کرد که باعث میشود کارها به پختگی کامل نرسند و اگر قرار باشد جشنواره در همین زمان کم برگزار شود، چندان کمکی به رشد تئاتر نخواهد کرد. در صوتی که مجال و فراغت فکری نداشته باشید، نمیتوانید کار خوبی ارایه دهید و تماشاگر هم توقع کار خوب را دارد؛ بنابراین با کمبود زمان، باعث جذب مخاطب نمیشویم.
سیروس همتی (محال هم ممکن است)
1ـ چنانچه مستقیم گفته نشود و اندیشهای پشت آن کار نهفته و نمایش دارای تعلیق و حادثه باشد و نیز خلاقیت همراه با گروه اجرایی باشد، مطمئناً میتوان حضور تماشاگر را در بخش صحنهای تضمین کرد.
2ـ از نقاط ضعف جشنواره مناسبتی، این است که زمان خاصی را به خود اختصاص میدهد در صورتی که باید در طول سال تداوم داشته و نباید مختص یک ماه مشخص باشد. حسن جشنوارهها این است که از این طریق ما به اجرای عمومی میرسیم و خوشبختانه امروزه ضوابط بر روابط حاکم شده است. جشنواره عاشورایی به روند رشد تئاتر، کمک شایانی میکند و باعث میشود کسی که تعزیه را نمیشناسد با دیدن آن بشناسد و به تفاوت آن با کار مدرن پی ببرد. تئاتر ما قبل از ملّی بودن، مذهبی است.
اکبر قهرمانی (آنکه گفت نه)
1ـ تئاتر صحنهای در این جشنواره، آن را به سمت و سوی حرفهای سوق میدهد و همین امر سبب میشود تا کارهای ارزشمندی ارایه شود. بهتر است نگرش شکلی ما به مسأله عاشورا عوض شود و به سمت اشکال نو در تعزیه و مسایل سنتی جدید و متفاوت حرکت داشته باشیم. در واقع مدرن شویم. در این جشنواره با وجود کارگردانهای مطرح که نگاه مذهبی، نو و گیرا دارند، امیدوارم. البته امسال که کارها را میدیدم حضور تماشاگر عام کمرنگتر بود و بیشتر خودمان بودیم که کارهای همدیگر را میدیدیم. برای داشتن نظرات مخاطب، بهتر است کارها اجرای عمومی بروند.
2ـ در صورت برگزاری یک جشنواره به صورت مکّرر به نقاط ضعف و قوت آن پی میبریم. هر جشنوارهای که برگزار میشود باید تکلیف، اهداف و نگاهمان به آن مشخص باشد. در کل هر جشنوارهای که برگزار میشود، نمیتواند بیتأثیر نسبت به احوالات تئاتر آن جامعه باشد، حتی اگر جشنواره دانشجویی باشد. مهمترین مسأله در یک جشنواره، مشخص بودن هدف است که خوشبختانه در این جشنواره، این مسأله مشخص است. این هدف زمانی از بین میرود که همه درگیر واژه پول شوند.
غلامرضا جهانپا (شیرعلی)
1ـ ضعفی که متأسفانه در این چند دهه اخیر گریبانگیر تئاتر مذهبی ما بوده، ضعیف کار کردن و بدکار کردن بعضی از کسانی است که کار مذهبی میکردند و باعث شد تماشاگر از دیدن تئاترهایی از این دست چشمپوشی کند. بخشی از ضعیف کار کردن به مشکلات مالی بر میگردد. متأسفانه اکثریت این ذهنیت را از تئاتر مذهبی داشتند که به هنگام دیدن این آثار باید گریه کنند. وجود این همایش سبب میشود تا علمیتر به قضیه نگاه کرد. تئاتر مذهبی را باید از دید اسلامشناسان نگاه کنیم. کار مذهبی که امروز میشود باید تماشاگر را به تفکر وا دارد و بعد از اجرا نیز تماشاگر خود را درگیر با نمایش ببینیم.
2ـ برگزاری جشنواره، آن هم به صورت مناسبتی خیلی کمککننده است و همین امر سبب میشود تا هدف مشخص باشد و اینکه کارها همه باید در حول محور عاشورا باشد و در نتیجه میتوان دیدهای مختلف را در تمامی زمینهها شاهد بود و همین باعث زیبایی جشنواره میشود. در هر جشنوارهای، تعدادی از کارها به خاطر مسایل مالی است و تعدادی کارها هم آدمی را به تفکر وا میدارد. آیینهای عاشورایی فقط یکی از آن شاخههای اصلی است که در مقوله تئاتر انجام میشود. امروزه باید آیینها و مراسم مذهبی خودمان؛ مانند تعزیه، پردهخوانی و غیره را که رو به زوال رفته، مجدد احیا کنیم. تئاتر صحنهای همیشه هست و خواهد بود. این تعزیه و مانند آن است که کم کم به دست فراموشی سپرده میشود و باید جلوی این امر گرفته شود؛ البته این به مسئولان بر میگردد تا با برگزاری آیینهایی این چنین مردم را دوباره با مراسم مذهبی و دیرینهمان آشتی دهند.
میثم یوسفی (بازیگر تعزیه)
1ـ مسلماً بخش شفاهی و اجرایی با هم تفاوت دارند. مثلاً ممکن است ساعتها پای بحث شخصی بنشینید؛ ولی نتوانید ارتباط برقرار کنید؛ اما یک نمایش که در مدت زمان کمی اجرا میشود، میتواند خیلی تأثیرگذار باشد. در صورتی که بتوان با مخاطب ارتباط برقرار کرد، مفید است و کاری درست انجام دادهایم. همین تعزیه را تصور کنید؛ اگر در شکل اجرایی آن تفاوت ایجاد کنیم، باعث جذب میشود و ما این کار را کردیم و تعزیهای با شکل عروسکی برای مخاطب کودک و نوجوان اجرا کردیم تا آنها نیز از تعزیه لذت ببرند. از طریق همین شکل و رنگ
است که میتوان هر سنی را برای دیدن نمایش جذب کرد.
2ـ البته همین مسأله رقابتی جشنواره باعث میشود تا تلاش کنیم که کار نو و تازهای را ارایه دهیم؛ البته نزدیکی جشنواره، کمبود زمان و امکانات نیز باعث ضربه خوردن میشود. همیشه این نکته در جشنواره بوده، کسی که کار میکند فقط فکر این است که کار را برساند و میگوید در اجرای عمومی آن را درست میکنم. از دیگر نقاط ضعف این جشنواره در محدود بودن آن است. این جشنواره میتواند در تمامی ایام سال نیز اجرا شود؛ ولی متأسفانه در ایامی برگزار میشود که مردم مشغول رسیدگی به اعتقادات و باورهای خود هستند و کمتر به دیدن تئاتر میآیند. یک نکته دیگر از محاسن جشنواره مناسبتی آن هم به شکل عاشورایی، این است که ما همیشه شاهد جشنواره و نشستهای شکسپیرشناسان و غیره بودیم. مگر امام حسین (ع) ما شخصیت کمی است که به آن نمیپردازیم؟ این جشنواره این امکان را ایجاد میکند و باعث میشود که از تکرار مکررات جدا شویم. چیزی که باعث جذب مخاطب میشود، این است که باید در شیوه گفتار، تفاوت قایل شویم؛ چون حوادث و وقایع فرقی نکرده است.
مصطفی عبداللهی (کابوس سرخ)
1ـ تئاتر به قدری گسترده است که با هر مضامینی کار شود، مخاطب خاص خودش را خواهد داشت و این را تجربه به خوبی نشان داده است و در این جشنواره شاهد آن بودیم. من خودم شاهد بودم که مردم چگونه به سالنهای نمایش برای دیدن کارها هجوم میبردند. واقعه عاشورا آنقدر بزرگ است که میتواند دستمایه بسیاری از کارهای فرهنگی باشد.
2ـ بعضی از جشنوارهها به مضامین خاصی میپردازند و کارها از این طریق تفکیک میشوند که زیاد لزومی ندارد. تئاتر از فرهنگ یک جامعه بر میخیزد. در جامعه ما دینمداری حاکم است و ما شیفتگان امام حسین (ع) هستیم. قرار نیست که در کارهای صحنهای مذهبی ما شبه روضه خوانی بر پا شود، بلکه باید با نگاهی هنرمندانه، واقعه عاشورا را به تصویر کشاند و در این صورت با مضامین زیادی که در این باره موجود است، میتوان کارهای نمایشی بسیاری را ارایه داد و جامعه را که طیف بسیاری از آن گرایش به مذهب دارند به تئاتر کشاند. در دوران کودکی من که جنبههای نمایشی نبود و یا اگر هم بود کم بود، وقتی تعزیه در جایی برگزار میشد خیل زیادی از مردم را به سمت خود جذب میکرد؛ اما امروزه مسایل دیگری آمده که آن را از گردونه خارج کرده است. ما میتوانیم با تدابیر مطرح آن را مجدد احیا و حتی از نو بسازیم.
پدرام رحمانی (آوای باد)
1ـ با داشتن تعزیه آن هم به شکل عالی، دیگر لازم نیست که بخش صحنهای هم به آن اضافه شود. بیشتر میخواهند جشنواره را پربارتر کنند و نگذارند که تئاتر در این یک ماه تعطیل شود. هشتاد درصد کارهایی که اجرا میشوند، همان تعزیهها هستند که به روی صحنه رفته آن هم با کمی بزک کردن؛ البته دو، سه نمایش بودند که از داستانهای مذهبی به شکل نمایشی بهره گرفتند که میتوانند در جشنواره فجر یا دیگر جشنوارهها نیز اجرا شوند. در این جشنواره، نمایشهای بخش صحنهای توسط خود گروههای اجرایی پر میشد؛ مگر کارگردانهای بنامی که تماشاگر خاص خود را دارند. تکیه بیرون تئاتر شهر که مخصوص اجرای تعزیه بود خیلی بیشتر از سالن اصلی، مردم را به سمت خود میکشاند. به طور کلی این مراسم روی صحنه زیاد جواب نمیدهد.
2ـ به نظر شخص من مناسبتی کردن جشنواره، حال با هر عنوانی به ضرر تئاتر است. تنها نقطه مثبت جشنواره به شکل مناسبتی، افزایش تعداد نمایشنامهنویسان در آن زمینه است؛ اما به طور کلی بار کیفی جشنواره بالا نمیرود؛ چون میگویند فقط عاشورا؛ بنابراین ما را در موضوعات محدود میکنند و در نتیجه این کیفیت را به لحاظ تکنیکی محدود مینماید. تئاتر ایران سالهاست که تلاش میکند به آن آرمان مورد نظر خود برسد.
محمد حسن زاده (آرزو نامه)
1ـ روایت عاشورا و حوادث آن دوران، چنانچه به شکل نمایشی ارایه شود و البته از سندهای حقیقی برگرفته شده باشد بهتر از آن چیزهایی که به صورت روتین برگزار میشود و مطمئناً تأثیرگذارتر است. روایتهایی که از واقعه عاشورا میشود باید از مستندات صحیح الهام گرفته باشند و به تماشاگر منتقل شوند تا باعث رواج خرافه در میان مخاطبان نشوند. در این همایش، احساس میکنم با توجه به ایام عزاداری تعداد تماشاگر کم بود. اگر زمان این جشنواره چند روز عقب یا جلوتر برود حتماً تماشاگر بیشتری از کارها استقبال میکند.
2ـ معتقدم تئاتر را نمیتوان دستهبندی کرد؛ چون از عناصر تئاتر نمیشود دور شد. نکات مثبت این جشنواره، داشتن مضمون مشخص است و اینکه هر هنرمندی، مکانی را برای آوردن افکار و انتقال آن به مخاطبش دارد. به هر حال هر جشنوارهای در کنار نکات مثبت، ضعفهایی نیز دارد. اینکه هنرمندان از سرتاسر کشور میآیند و روزها تمرین میکنند و کلی هزینه مینماید و بعد به جشنواره میآیند و کار اجرا مینمایند، مهم است. مهم بعد از جشنواره است که آیا این گروهها اجرای عمومی خواهند داشت یا اینکه اجرای آنها به همین چند روز جشنواره محدود میشود و پایان میپذیرد. بازخورد جشنواره باید در ارتباط با تماشاگر مشخص شود. اگر مرکز هنرهای نمایشی تمهیداتی را برای گروههای جشنواره تدارک ببیند و این کارها در شهرستان خودشان اجرای عمومی بروند، آن وقت از طریق برخورد تماشاگر با کار متوجه میشویم تا چه مقدار مفید عمل کردهایم.
عاطفه معینی (دلم معجزه میخواد)
1ـ ما در نمایش هیچ محدودیتی نداریم و میتوانیم هر نوع مسایل و شکلی را در قالب صحنهای ارایه و این دو اصلاً با هم منافاتی ندارند. رسالت بزرگ هنرمندان تئاتر این است که اسطورهها، نقل قولها و داستانهایی را که سینه به سینه، امروز به ما رسیده در قالب دراماتیک تصویر کنند. قشر خاصی با نمایشهای مذهبی ارتباط برقرار میکنند. در این نمایشها قالبها بیشتر سنتی است و اغلب کارها از جنبه تئاتریشان دور هستند. اگر این قضیه برطرف شود و مسایل سنتی ما به سمت مدرن شدن حرکت کنند در نتیجه مخاطب ما هم در این زمینه بیشتر میشود.
2ـ تمرکز روی یک موضوع و در نتیجه آن، مقایسه صحیحتر و دقیقتر از محاسن جشنواره مناسبتی است. به طور کلی هر اتفاق تئاتری مثبت است؛ چرا که هدفش اعتلای سطح فرهنگی کشور است. به قول آقای پارسایی همایش آیینهای عاشورایی در ایام عزاداری، باعث میشود که دکان تئاتر تعطیل نباشد.
رضا حسینی (مثنوی سرخ)
1ـ در واقع نمایشهای صحنهای هم که اجرا میشوند برگرفته شده از همین آیینهای عاشورایی موجود است. ما این مراسم را به صورت تعزیه و دیگر شکلهای اجرایی داریم و نمیتوانیم به شکل صحنهای اجرایشان کنیم. بعضی از مضامین خیابانی را نمیتوان به صورت صحنهای اجرا کرد. به طور کلی نمیتوان مضامین را دستهبندی صحنهای و خیابانی کرد. به اعتقاد من نوع اجرا و ساختار اجرا مهم است و اینکه مفاهیم تعزیه در صحنه جواب میدهد یا خیر؟ در تعزیه خیلی از مسایل باورپذیر است؛ ولی وقتی که به روی صحنه میروند باید به درام نزدیک شوند و گروه اجرایی، تمهیداتی را برای دراماتیک شدن اثر پیشبینی کند. درباره مخاطب این قبیل کارها باید بگویم، مخاطبی که در این ماه و ایام در سطح جامعه میبینیم، گرایش به مراسم آیینی ما از قبیل نوحهخوانی، سینهزنی و ... دارد. ما هم با این کار در واقع یک نوع ادای دین به امام حسین (ع) کردهایم. این نگاه، نگاه هنرمندان به این مراسم است. همانطور که یک فرد عادی در تکیهها به مراسم عزاداری میپردازد، ما هم در صحنه سوگواری میکنیم. در تئاتر تجلّی فرهنگ عاشورا را برای مردم زنده میکنیم.
2ـ در سالهای بعد از پیروزی انقلاب، جشنوارههایی داشتیم که در یک مقطع برگزار شدهاند؛ اما پس از برگزاری در یک یا دو دوره بازماندند و خاموش شدند. این جشنواره برای پایداری باید نهادینه و تعریف شود و یک برنامهریزی طولانی مدت برای سالهای آتی نیاز دارد و مختص یک جریان خاص باشد و تا زمانی که جریان هست، وجود داشته باشد. همچنین اگر این جشنواره جنبه تشریفات و گزارش گونه به خود بگیرد به زودی به فراموشی سپرده میشود، گو اینکه ما این قبیل جشنوارهها را به دلیل هدفمند و نهادینه نبودن داشتیم؛ بنابراین شرط ماندگاری یک جشنواره، هدفمند بودن آن است. در این ایامی که در جامعه ما و حتی در کل جهان، مسلمانان به گونهای در سوگواری هستند، این مسأله میتواند بهانه خوبی برای پایداری و ماندگاری این جشنواره شود. هر جریانی که باعث شود تئاتر در صحنه اجرا شود به تئاتر این مملکت کمک میکند؛ بخصوص در شهرستانها. در تهران به هر حال تئاتر شهر وجود دارد که این هم به نظر من برای مردم تهران بسیار کم است. هر اجرای تئاتری در هر زمان و هر مکانی و به هر تعداد به رشد تئاتر کمک میکند. اینگونه حرکتها در شهرستانها به خوبی بازتاب دارد.
بهار کریمزاده (فصلی دیگر)
1ـ در کنار مراسم آیینی موجودمان به خوبی از تئاتر صحنهای هم استقبال شد. تئاتر مذهبی به دلیل گرایش مذهبی مردم، مخاطبش بیشتر است و میتواند قشر بیشتری از تماشاگر ـ عام ـ را نسبت به تئاترهای دیگر به خود جذب کند.
2ـ مضمونی شدن به دلیل محرم، مناسب است. در این دو ماه محرم و صفر، مسلماً روال تئاتر مانند ماههای گذشته نخواهد بود و تئاتر تعطیل میشود؛ اما همین امر سبب جلوگیری از رکود تئاتر میشود. به نظر من و تا آنجایی که کارهای امسال جشنواره را دیدم، کارها به لحاظ تکنیکی، کیفیت بالایی دارند و این امر خیلی به رشد تئاتر در این زمینه و حتی در سطحی کلی کمک میکند.
سعید موحدی (وین راز سر به مهر)
1ـ اگر مبحث شفاهی و مکتوب را با هم مورد بررسی قرار دهیم در یک سیر نهایی، آثار شفاهی مکتوب میشوند، گو اینکه این را درباره تعزیه شاهد هستیم. چنانچه قرار باشد نمایشهای صحنهای که برگرفته از سنتهای شفاهی است به طور آگاهانه در اختیار کار قرار گیرد آن وقت به تئاتر ملی ما کمک شایانی میکند. متأسفانه با کارهایی از این دست، تماشاگر کم ارتباط برقرار میکند؛ چون برای مخاطب عام زیاد جذاب نیست و علت آن زیاد شدن فاصلههاست.
2ـ من به نوبه خود موافق جشنواره به شکل و شمایل مناسبتی نیستم؛ چون دایرة فکر و اندیشه من کارگردان را محدود به موضوعات مشخص و از قبل تعیین شده میکند. در صورت داشتن نگاهی هدفمند به قضیه، میتوانیم همگان با هدف اصلی، پیش رویم.
عباس اقسامی (حقیقت دارد تو را ...)
1ـ چون در کار صحنهای، دو عنصر مورد استفاده است و تماشاگر با این دو عنصر به شدت ارتباط دارد (عناصر دیداری و شنیداری) مسلماً تماشاگر با نمایشهای بخش صحنهای ارتباط برقرار خواهد کرد. باید به آن بخش برگردیم که تماشاگر چه شکل و فرمی را از این آیینها را نظارهگر خواهد بود و به طور کلی چه چیزی به او عرضه میشود. چنانچه در فرم و قالبِ درستی، بتوان این آیینها را به تماشاگر عرضه داشت در آن صورت تماشاگر با اثر ارتباط برقرار میکند. در این جشنواره، دو قشر مخاطب هستند. عدهای محتوایی نگاه میکنند و عدهای دیگر نگاه فرمالیستی دارند که تماشاگر خاص تئاتر هستند. به نظر من در این جشنواره، اکثریت مخاطب، کسانی هستند که به دنبال محتوا میگردند؛ اما متأسفانه به دلیل اینکه این کارها در شکل صحنهای به گونه بدی به تماشاگر عرضه شده ـ به شکل قالبهای کلیشهای ـ بنابراین دافعه ایجاد کرده است. چنانچه ما قالبشکنی کرده و قالبها را از نو بسازیم، آنگاه نه تنها تماشاگری که به دنبال محتواست از آن استقبال میکند، بلکه نظر مخاطب خاص را نیز به خود معطوف میکنیم.
2ـ ضعف جشنواره به شکل مناسبی، همان کلیشهای شدن کارهاست که سبب کاهش مخاطب میشود و این کاهش تماشاگر، نسبت به جشنواره فجر، کاملاً مشخص است و حسن این قبیل جشنوارهها به دلیل انرژی گذاشتن بر روی کارهاست و ما به این قبیل کارها زیاد بها میدهیم و تماشاگر را به این سمت هدایت میکنیم و با این هدایت، باعث میشویم که کارها نیز جان بگیرند و جایگاهش را پیدا کنند. حداقل سود برگزاری جشنواره به شکل مناسبی، این است که قشر دیگری از تماشاگر به تئاتر افزوده میشود و با این کار سبب گسترش طیف تماشاگران تئاتر میشویم.
مهدی مکاری (حقیقت دارد تو را...)
1ـ درست است که ما متون شفاهی در رابطه با آیینهای مذهبی داریم؛ اما برگزاری این قبیل آیینها در شکل صحنهای بسیار مفید است؛ چون واقعه عاشورا، بستر مناسب جذب مخاطب است؛ البته به شرطی که متون خوب و جذابی انتخاب شوند. بعضی از نویسندهها در این زمینه کارهای ارزندهای دارند؛ منتها روی این مسأله کم کار شده است. این جشنواره نسبت به سال گذشته، حرکتهای خوبی داشته و کیفیت کارها نسبت به جشنواره پیش بهتر شده؛ اما هنوز جای این را دارد که بهتر شود. به نظر من بهتر است قضیه عاشورا به صورت تحلیلی بیان شود؛ چون تأثیرگذاریاش هنگامی است که فلسفه این قیام و حرکت تحلیل شود؛ اما درباره مخاطب این قبیل کارها باید بگویم تا جایی که من در سالنها بودم و دیدم از هر قشری بودند؛ چه دانشجویان این رشته و چه تماشاگر عام.
2ـ هر فکری که بتواند شرایطی را ایجاد کند تا این خانواده کار کنند، مفید است به شرط آنکه برنامهریزیها، اهداف، سیاستگذاری و تمرکز بر سیاستها به یکپارچگی برسد. برگزاری هر کدام از این جشنوارهها بهانه خوبی را برای جمع شدن فراهم میکند. همه مضامینی از این دست، میتواند در یک جشنواره برگزار شود و در کل همهاش تئاتر است.
بهناز امینی (شهادتخوانی شمعون و شهرزاد)
1ـ خیلی خوب است که در جشنوارهای این چنین به اعتقادات، آیینها و سنت مردم پرداخته میشود؛ البته تبلیغات زیادی احتیاج دارد. متأسفانه دانشجویان تئاتر و کمتر مردم، جذب دیدن این نمایشها میشوند. من وقتی با یکی از مخاطبان عام صحبت کردم در جواب به من گفت که فکر نمیکردم تئاتر این قدر زیبا باشد؛ چون تئاتر از مدارس شروع میشود تا به اینجا میرسد؛ لذا تکامل کامل صحنهای را مردم در تئاتر ندیدهاند. کارگردان ما با توجه به دانستههای محدود خود کار میکند.
2ـ البته جشنوارهها تفکیک نشوند، بهتر است؛ ولی به هر حال پرداختن به موضوعات خاص هم از اهمیت خاصی برخوردار است. تئاتر نفسش با مردم یکی است و وقتی به این جریانها در این ماه میپردازند، عاشقان امام حسین (ع) را به خود جذب میکنند. جشنواره آیینهای عاشورایی، بازگشت به ریشه و جریان عاشوراست؛ هر چند که به آن دیرپرداخته شده؛ ولی باید فرصت را غنیمت شمرد.
فریبا رییسی (خورشید)
1ـ حرکتی مانند آیینهای عاشورایی بسیار مفید است؛ چون در این ایام همه اماکن تعطیل است و هنرمند با به کارگیری از حرفه و هنرش خود را با مردم در این ایام همسان میکند. مفاهیم عاشورایی با توجه به اینکه در ایام محرم، دستههای عزاداری داریم و عدهای هم تماشاگر این مراسم هستند در هنر تئاتر، کلاسهبندی میشوند و همه آن مفاهیم جهتدار شده و به مردم عرضه میگردد. حال از این بابت که چه کسانی مخاطب اینگونه نمایشها هستند باید بگویم که هشتاد درصد مخاطبها عام بودند و این را با توجه به اینکه من سال اولم بود که در این همایش شرکت میکردم به خوبی شاهد بودم.
2ـ جشنواره به صورت مناسبتی سبب میشود که هم هنرمند و هم تماشاگر تکلیفش مشخص باشد. مهم این است که بتوان این مناسبتها را گسترش داد؛ چون با این گسترش، ایدههای زیادی به هنرمندان داده میشود تا به این باور برسند که در متن جامعه هستند. بعد از انقلاب خیلی از هنرمندان تصوری از جامعهای که در آن زندگی میکردند، نداشتند و عادت کرده بودیم که برای خودمان کار کنیم. ما باید به سمت و سویی حرکت کنیم که تئاتر برای عامه مردم شود و وجود این همایش عاشورایی، کمک بسیار بزرگی در این زمینه میکند.
سعید نجفیان (در سایه سار سوگ سکوت)
1ـ در این زمینه، نمایش صحنهای بسیار نوپاست. تعدادی از آنها برگرفته از کارهای تلویزیونی است و تعدادی هم به تعاریف دیگر رسیدهاند که در آنها مفاهیم تعزیه، نوحه و غیره دیده میشود و خواستهاند تعزیه را به صورت مدرن اجرا کنند. در این همایش برای اولین بار بود که کارهایی برای صحنه نوشته شد و حرکت تازهای بود که قبلاً در کارهای چرمشیر و رحمانیان دیده بودیم. از محاسن این کارها نزدیکیشان به درام است؛ البته جریانهایی مانند همایش عاشورایی به مرور مخاطب خودش را پیدا خواهد کرد و مانند تعزیه جایگاه ویژهای خواهد یافت.
2ـ دو حًسن این جشنواره: یکی اینکه مسئولان و سرمایهگذاران چون مناسبتی است به راحتی هزینه میکنند و دوم چون فضای اجتماعی و روانی آماده است، طبیعتاً پذیرش اینگونه نمایشها در این ایام بیشتر است. از ضعفهای مهمی که میتوان برای این جشنواره برشمرد اینکه چون فقط در این ایام کارها اجرا میشود، نمیتوانند در بدنه تئاتر کشور ادامه یابند که لازم بقای آن، تداوم در طول سال است.
بهرام صادقی (اعتراف 4)
1ـ تلفیق کارهای عاشورایی با تئاتر صحنهای، نیازمند مطالعه و تعمق فراوانی است؛ چون همانطوری که میدانید این مفاهیم برگرفته از ادبیات شفاهی ما هستند و باید هر چه بیشتر برگزار شوند تا مشخص شود چه مقدار مخاطب را میتواند جذب کند و این هم بستگی به تبلیغات دارد. نکته دیگری که میتوانم بگویم اینکه از مواردی که باعث میشود تئاتر صحنهای در این مقوله دارای جایگاهی شود، یک برنامهریزی خوب و دقیق است.
2ـ به نظر من این کارها میتواند در طول سال نیز ادامه یابد و حتی میتواند با کارهای دیگر در کنار یکدیگر باشند و زمان آنها نیز یکی شود؛ مثلاً وقتی از نمایش دفاع مقدس حرف میزنیم؛ مانند زمانی است که از عاشورا میگوییم؛ چون اینها به گونهای با یکدیگر ارتباط دارند. وقتی ما به قضیه با نگاههای مختلفی روبهرو شویم، آنگاه میتوانیم ریشهایتر تأثیرگذار باشیم.
حسن سرچاهی (پردهخوانی افلاک)
1ـ اگر کاری تئاتر یکال و به بیان دیگر امروزی شود، میتواند مخاطب خودش را جذب کند و این را باید مدنظر داشت که تماشاگر امروز ما تعزیه و نقالی را به خوبی میشناسد. ما باید محتوا و مضمون همیشگی را تکرار نکنیم. باید از حاشیههای این قضیه استفاده کنیم و داستانی را به میان بکشیم که تا امروز کسی نشنیده؛ البته آن را به صورت مدرن اجرا کنیم. در این قبیل کارها هم قشر خاص و هم قشر دانشجو و هم قشر عامی را میتوان به عنوان مخاطب نام برد. اگر وجه هنری، وجه تجاری و گیشه را نیز در این کار بیاوریم، بسیار خوب است. باید کار را به نوعی از لحاظ شعاری به شعور رسانید.
2ـ بهتر است جنبه رقابتی را در این جشنوارهها بیشتر کرد و مضمونیتر کار کنیم. نمیتوان همه جنبهها و مفاهیم را در یک جشنواره جا داد؛ چنانچه مجزا و کانالیزه عمل کنیم، فردا روز میتوانیم بگوییم هم تئاتر آیینی و هم تئاتر مدرن و حتی گونههای دیگری از تئاتر را داریم؛ البته هر یک مخاطب خودش را خواهد داشت. ما هنرمندان باید خوراک تماشاگران را به روز کنیم؛ البته نباید از کیفیت کارها چشم پوشی کنیم. متأسفانه به لحاظ امکانات در جشنوارههایی این چنین، ضعیف عمل میشود و بهتر است حمایت بیشتری از این همایشها و آیینها شود.
حسین مسافر آستانه (غزل کفر)
1ـ تئاتر از دیرباز از آیین به عنوان منبع استفاده کرده تا بتواند خود را دوباره خلق کند. شما میدانید که تئاتر اصلاً برآمده از آیین است. آیینهای عاشورایی به دلیل گستردگی و تفاوتهایش میتواند منبع خلق بسیاری از آثار باشد. ما در این همایش شاهد بودیم که کارهای خیلی خوبی خلق شد و زمینهای فراهم آمد تا با شناخت آیینهای نمایشی از دیرباز، دستمایه خوبی برای نمایشنامهنویسان امروز فراهم شود. تئاتر محل تولید اندیشه است؛ بنابراین وقتی تئاتر عاشورایی با مضامین آیینی اجرا میشود به طبع ویژگیهای خاصی هم دارد. اگر در تئاتر> تماشاگر ویژه، مخاطب قرار میگیرد در این آیینها دیگر دیوار میان مخاطب ویژه و غیره ویژه برداشته میشود. ما شاهد بودیم که اقشار مختلفی با سلیقهها و دیدگاههای متمایز از همایش آیینهای عاشورایی استقبال کردند. این فرهنگ عاشورایی است که موجب ویژگی جذاب آیینها میشود. فرهنگ عاشورایی ما یک فرهنگ عامه است و در نتیجه طیف گستردهای را هم مخاطب خویش قرار میدهد. مردم دیگر هم که تا به حال به تئاتر نمیآمدند، این پُل باعث شد تا با فرهنگ تئاتر دیدن آشتی کنند و بدانند که تئاتر با این مضمون هم میتواند قابلیتهای اجرایی داشته باشد.
2ـ جشنوارهها طبعاً متفاوت هستند. آیینهای سنتی زمینه احیای نمایشهای ایرانی را به وجود میآورند. طبعاً این اهداف خاص هستند و با برگزاری این جشنوارهها بستری برای نمایشهای ایرانی ایجاد میشود. به نظرم جشنواره با موضوع عاشورا با مضمون همایش آیینهای عاشورایی بدون محدودیت هر قشر خاصی صورت میگیرد و سعی میکند تا همه مردم را به سمت خود جذب نماید و ما شاهد بودیم که این همایش خیلی موفق عمل کرد. دوباره اشاره میکنم که اگر ما بخواهیم یک تئاتر ملی داشته باشیم، آیینها و سنتهای عاشورایی کهن ما بیشترین تأثیر را برای به وجود آمدن دارند.
این همایش چون از دل فرهنگ برآمده بود، دستمایه خوبی را برای نویسندگان فراهم ساخت تا ما به تئاتر ملی نزدیک شویم. در شیوة اجرای آثار نمایشی هم همین اتفاق میافتد. ما اگر از چارچوبهای تعزیه و فرهنگ عاشورایی استفاده نکنیم، نمیتوانیم خیلی به تئاتر ملی نزدیک شویم. استفاده از فرهنگ عاشورایی کمک میکند تا ما به تعریف تئاتر ملی نزدیک شویم.
روح الله جعفری (شهادت خوانی ...)
1ـ برای روشنتر شدن موضوع، لازم است ابتدا به این مساله اشاره داشت که مراسم آیینی و مذهبی همانند تعزیه و یا فرهنگ فولکلور تا جایی به صورت سینه به سینه به نسل بعد انتقال داده شده است؛ اما این ارتباط در حال حاضر قطع شده و متأسفانه با عدم ایجاد و پیریزی بانک و مرجعی کامل برای جمعآوری اسناد و مدارک مورد اشاره به آن، این فرهنگ در میان نسل هنرمندان باقی نمانده و امروزه دیگر چیزی که بتوان به آن فخر داشت در اختیارمان نیست.
اینکه تئاتر صحنهای میتواند جایگزین مناسبی برای این رویداد باشد یا نه، میتوان گفت که با توجه به وضعیت موجود در عرصه هنرهای نمایشی، این تبدیل به منصه ظهور نمیرسد؛ زیرا اولین مرحله برای این تبدیل، عنصر پژوهش و جمع آوری مدارک به جا مانده و سپس آموزش و انتقال به هنرمندان، دانشجویان و تمام افرادی است که در این زمینه مشغول به کار هستند. تا به امروز این اتفاق به صورت جدی و کامل رخ نداد و اگر هم در گوشه و کنار، فعالیتی در این زمینه صورت پذیرفته، سطحی و ناقص بوده است؛ لذا برای اینکه در این راستا بتوان گامی مؤثر برداشت باید ابتدا به مسأله بسیار مهم پژوهش و تحقیق پرداخت ...
2ـ اعتقاد دارم که هر مناسبت و یا نقطه عطفی در بین جوامع بشری، میتواند ظرفیت بازگویی و یا یادآوری را در بین مردم داشته باشد؛ لذا تفکیک جشنوارهها تعبیر جالب و معقولی نیست. اینکه یک مناسبتی میطلبد تا مثلاً یک جشنواره آیینی و نمایشی را در دل خود داشته باشد از ضروریات بازگویی و یا بازخوانی روایت آن مناسبت است. وقتی این اصل را پذیرفتیم دیگر موضوع ضعف و یا نقاط قوت به عنوان دادن امتیاز مطرح نخواهد شد.
آوردن ریشه نهضت حسینی در بطن و متن زندگی نمایشی، میتواند یک حرکت ارزشی تلقی شود.
سعید شاپوری (روزهایی که به یادت گذشت)
1ـ من به شخصه نمیخواهم آیین اجرا کنم و یا تئاترم اسم عاشورایی به خود بگیرد. من کار تئاتر کردهام و در همین ابتدا به شما بگویم که کار من ارتباطی با سنت و آیین ندارد؛ ولی اگر به طور کلی بخواهم بررسی کنم باید بگویم مراسم سنتی آنقدر برای مردم جذابیت دارد که احتیاجی پیدا نمیکند، حتماً در سالن نمایش اجرا شود. در این صورت مردم کمتری برای دیدن نمایشهای سنتی به سالن تئاتر میآیند. از نگاهی دیگر نباید آیینها را با همان استیل و ساختار روی صحنه برد؛ چون هم به تئاتر و هم به آیین، هر دو لطمه وارد میشود. با اجرای اینگونه نمایشها خطر اینکه به تئاتر یا آیین لطمه وارد شود، وجود دارد. مثلاً نباید تعزیه را در صحنه تئاتر اجرا کرد؛ چون تعریف تعزیه، متفاوت و مکان ویژهای را که مختص خود است، میطلبد. برای همین همیشه در اینگونه کارها تناقص پیش میآید. برای ارجاع و مراجعه به نمایشهای سنتی باید خیلی مواظب بود.
2ـ برگزاری جشنواره با عنوان همایش عاشورایی آن هم در تئاتر شهر زیباست؛ چرا که نشان میدهد هنرمندان همنفس با مردم سوگوار و عزادار حسین بن علی (ع) هستند؛ ولی اگر نمایشهای صحنهای به سمت آیینی شدن پیش بروند همیشه این خطر هست که به آن لطمه وارد شود. ما نمیتوانیم و نباید بدون پشتوانه تحقیق و پژوهش، دست به کار صحنهای کردن یک آیین قدیمی و چند هزار ساله بزنیم که بناچار عواقبی جز سطحی شدن و عوام فریبی ندارد. بعد از این همایش باید بگویم هنوز نتوانستیم نتیجه مطلوبی از آن بگیریم.