در حال بارگذاری ...
...

گفت وگو با کمال زارعی کارگردان نمایش

درنمایش ارکسترزنان آشویتس نگاهم ضد جنگ است

گفت وگو با کمال زارعی کارگردان نمایش

درنمایش ارکسترزنان آشویتس نگاهم ضد جنگ است

نمایش"ارکستر زنان آشویتس"فضایی زنانه دارد وکارگردان تلاش می کند دراین نمایش شخصیت محوربه واکاوی درونیات شخصیت های زن درخشونت ایجاد شده درجنگ بپردازد

زمان وقوع رخدادهای این اجرا مربوط به سال های اواخر دهه سی واوائل دهه چهل میلادی و زمان سلطه آلمانی بربخش بزرگی از اروپا رخ می دهد.این نمایش زندگی زنانی را روایت می کند که در دوران جنگ جهانی دوم برای فرار از مرگ وسپرده شدن به اتاق های گاز به هنرموسیقی پناه می برند. داستان نمایش بر اساس واقعیت ها نوشته شده است ومربوط به دوره فرماندهی دکتر ماریا ماندل از معروفترین زنان تاریخ نازی، درکمپ آشویتس است که بیش از 500 هزارزندانی زن به اتاق های گازفرستاده شدند.ماندل برای دلمشغولیش ارکستر بانوان آشوویتس را ایجاد کرده بود.نمایش یادآور زشتی و پلشتی جنگ و تاثیرات سوء آن برروح وروان انسانها ودرمذمت افکار فاشیستی و جنگ طلبانه آنها است. کارگردان نمایش درفضایی رئال رویدادها وحاشیه‌هایی که معمولا در جنگ‌ها به فراموشی سپرده می‌شود را به تصویر می‌کشد ودرجاهایی فضای اکسپرسیونیست را به واسطه تاریکی و هجمه‌هایی که جنگ ایجاد می‌کند را در اجراقابل دیدن است.به واسطه شرایط دراماتیک اجرا،دربخش هایی ازنمایش فضای رئال با فضای اکسپرسیونیسم درهم آمیخته می شود .قابل به اشاره است "ارکستر زنان آشویتس”به کارگردانی کمال زارع و به نویسندگی آتیلا پسیانی چندی قبل درآبان ماه درتئاتر شهر کرج صحنه رفته بود ودر جشنواره تئاترشهر کرج هم برنده چند جایزه شد و سال قبل هم توسط علیرضا عیسی پور در شهر انزلی روی صحنه رفت. نمایش "ارکستر زنان آشویتس" به کارگردانی کمال زارعی آذرماه در تماشاخانه استاد جمشید مشایخی واقع در خیابان انقلاب، ضلع شمال غرب چهارراه ولیعصر، جنب داروخانه، پلاک ۱۴۷۸ به صحنه رفته است .سجیه آشوری، سپیده جعفری، سید امیرمعاون اسلامی، محسن رنجبر بایگران این اثرند. با کمال زارعی  درباره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

براساس چه ویژگی هایی متن ارکستر زنان آشویتس را برای اجرا انتخاب کردید؟

قبل ازخواندن این متن شناختی ازفیلم نامه آرتورمیلرنداشتم وفیلمی هم که براساس این فیلم نامه ساخته شده بود را ندیده بودم و ترجمه این فیلم نامه میلر در بازارنشروجود ندارد ونایاب است.آتیلا پسیانی در اواسط دهه شصت براساس ایده کلی فیلم نامه میلرنمایش نامه ارکستر زنان آشویتس را نوشته بود.

 

 

 آیا پسیانی متن میلر را با زنویسی کرده بود؟

در این مورد به دلیل اینکه متن اصلی را نخوانده ام نمی توانم قضاوت دقیقی داشته باشم که  آتیلاپسیانی بازنویسی ویا دراماتورژی براساس فیلم نامه میلر انجام داده است. اما استباط شخصیم این است که متن تغییرات زیادی نسبت به متن میلر نداشته است .آتیلا پسیانی درسایرکارهای نوشتاریش که از نوشته های بزرگان ادبیات  مثل شاه لیروام گرفته است ،معمولا سبک خاص خودش را دارد و براساس شاه لیر نمایش تبار خون را نوشت. سال قبل هم درنمایش باغ آلبالو چنین رویکردی داشت. پسیانی علاقه دارد دراین کارها پرسوناژها وعملکردهایشان را موجزوخلاصه کند ویا برخی ازپرسوناژها را هم حذف کند. پسیانی ضمن وفادار بودن به جان مایه اثر تلاش می کند اثررا آداپته کند واقتضاعات زمانی و مکانی را دراثرش بگنجاند.به طور مثال درسالن های کوچک بلک باکسی سالن های نمایشی کشور ما نمی شود نمایشی با سی شخصیت اجرا کردو پسیانی براساس این وضعیت تغییراتی درمتن به وجود می آورد. فیلم نامه میلرهم خیلی پرشخصیت بود .

 

بنابراین نمایش نامه ارکستر زنان آشویتس یک اثرمستقل از فیلم نامه آرتورمیلراست؟

بله، کار مستقلی است و باید نویسنده اش را پسیانی بدانیم.

 

مهم ترین درونمایه نمایش نامه که شما را مجاب کرد تاآن را روی صحنه ببرید چه بود؟

دردوران دانشجویی متن راخوانده بودم وفضای احساسی نمایش آنقدرجذاب بود که من را درگیرخودش کرد.درآن دوران فکر می کردم زمان مناسب برای اجرای نمایش باید فرا برسد تا آن را روی صحنه ببرم.برای من واکنش مخاطب بعد ازدیدن اجرا مهم است .شاید اگرآن سالها این نمایش را اجرا می کردم. مخاطب می گفت چه لزومی برای اجرای نمایش وجود دارد و یا سال های مشابه دیگری در ذهنش طرح می شد.از دوسه سال قبل که شاهد رشد فزاینده خشونت وجنگ در کشورهای همسایه وخاور میانه هستیم. احساس کردم زمان مناسب اجرای نمایش فراهم شده است.

 

خشونت و وحشی گری بی سابقه ای دراین درگیری ها از سوی نیروهای تندرو و داعش به مردم تحمیل شده است؟

 این وحشی گری ها کور وبدون منطق گروههای تند روشدیدا من را تحت تاثیر خودش قرار داد.

 

 در این نوع جنگ ها زن ها و بچه ها قربانیان اصلی این خشونت کور و بدون منطق هستند؟

 بله، متاسفانه قربانیان اصلی این نوع جنگها زن ها وکودکان هستند .درنمایش ارکستر زنان آشویتس هم به قربانیان اصلی جنگ یعنی زندگی زنها در اردوگاه پرداخته می شود. دردرون رحم یکی از این زن های اسیر در اردوگاه آشویتس جنینی مراحل تکامل را برای ورود به این جهان می گذراند واوهم باید با این خشونت مواجه بشود ونگاهم به شدت ضدجنگ است.

 

 نگاه نژاد پرستانه ای که در افسران نازی آلمانی در اردوگاه آشویتس نسبت به زنان غیر ژرمن وجود دارد را می شود به نگاه نژاد پرستانه داعش هم تسری داد که تمام اقلیت های دینی را در جاهایی که اشغال کرده اند مورد آزار و کشتار قرار داده اند؟

این نگاه نژاد پرستانه در اغلب گروه های تندرو وجود دارد وحس برتری نژادی وتفکری دارند .درنمایش هم طیف افسران نازی واس اس ها را داریم وطیف مقابل هم اسیران لهستانی است ودرجایی از نمایش یکی از زنان اسیر می گوید از نگاه نژادی بیزار است وباید نگاه انسانی به همه وجود داشته باشد داعش هم دراین دوره و زمانه خوذش را برتر وصاحب حق می داند وهرکسی که مخالفت کند را به کام مرگ می فرستد.

 

در نمایش شاهد فضایی زنانه ای هستیم که دغدغه و آمال و آرزوهای این چند زن اسیرنشان داده می شود. در مورد نگاهی که به این شخصیتها داشتید توضیح بدهید؟

ببینید زنان قوت و توان تحمل خشونت جنگ را باندازه مردان ندارند ومردان درجنگ ها معمولا راحت تر می توانند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند وجاهایی هم موفق می شوند ازمهلکه جنگ به سلامت عبور کنند. دیشب تصاویری را ازدرگیری های سوریه می دیدم که تک تیراندازهای داعش درمعابر شهری کمین کرده بودند وزنان را هدف قرارمی دادند. بناراین پرداختن به وضعیت حال وهوای زنان درچنین شرایط دراماتیک تراست.

 

 گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی