در حال بارگذاری ...
گفت‌وگو با مهین صدفی به بهانه انتشار مجموعه نمایشنامه‌هایش

زورم فقط به کلمه‌ها می‌رسد!

مهین صدفی نویسنده و محقق تئاتر، از سال ۵۸ یعنی نزدیک به چهار دهه، درزمینه نشر و نویسندگی فعالیت داشته است. او به‌تازگی سه نمایشنامه «سقراط»، «خانه ابری» و «سفر طولانی» را که سال های زیادی از زمان نگارش آن می‌گذرد، منتشر کرده است. به بهانه انتشار مجموعه نمایشنامه‌های مهین صدفی با او گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

-نمایشنامه‌های شما سال‌ها پیش نوشته شده است یعنی نزدیک به چهار دهه قبل. چرا با این تأخیر طولانی نوشته‌هایتان را منتشر کردید؟

چند دلیل عمده وجود داشت؛ نمایشنامه «سفر طولانی» درواقع پایان‌نامه‌ام بود و به توصیه استادم ابراهیم مکی برای انتشارش عجله‌ای نداشتم. استاد مکی معتقد بود وقتی اثری نوشته می‌شود، باید زمانی بگذرد بعد منتشر شود برای اینکه وابستگی به اثر کمتر شود و نگاه انتقادی به آن داشته باشیم. من هم به این باور رسیده بودم و دلم می‌خواست از نوشته‌هایم اجرایی ببینم تا شاید تصمیم بگیرم قسمت‌هایی از آن را تغییر دهم بعد منتشرش کنم. دلیل دیگری که برای وقفه پیش‌آمده این بود که کتاب نزدیک به دو سال در نشری که در نهایت برای انتشار کتاب به توافق نرسیدیم، باقی‌مانده بود و تا توانستم کتاب را پس بگیرم و انتشارات دیگری پیدا کنم، مدتی طول کشید. ناشر بعدی هم که اقدام به انتشار کرد، ورشکست شد و... . اما مهم‌ترین دلیل این وقفه تصمیم خودم بود.

-نمایشنامه «سقراط» مربوط به زندگی این فیلسوف نامی و دوره تاریخی خاصی از کشور یونان است. به چه دلیل در آن بازه زمانی و امروز احساس کردید باید در مورد سقراط حرف زد؟

شخصیت سقراط همیشه برایم جذابیت ویژه‌ای داشته است. اندیشه‌های او همیشه و همه‌جا به کار می‌آید. سقراط یک شخصیت اسطوره‌ای نبوده و واقعاً زندگی می‌کرده، زیست این فیلسوف و ایستادگی او در برابر عقایدش برای من عین باور و حقیقت بود تا جایی که حتی زمان فعالیتم در فصلنامه هنر می‌خواستم بخشی را به اخلاق و هنر اختصاص دهم. امروز هم حتی بیشتر از دیروز، اخلاقیات و آگاهی به فلسفه اخلاق و هنر احساس می‌شود چراکه اگر پایبندی اخلاقی نباشد، انسان سقوط می‌کند؛ بنابراین سقراط و عقایدش هم در شرایط گذشته و هم امروز با تمام پیشرفت‌های بشری، کارآمد بوده و هست.

- چرا تئاتر در تمام این سال‌ها برای شما جذاب بوده؟ روی جلد کتاب گفته‌اید به دلیل پی بردن به چگونگی روابط میان انسان‌هاست که این هنر برای شما جذاب است. دراین باره توضیح دهید.

از سال 58 که وارد تئاتر شدم، همیشه از خودم می‌پرسیدم چرا تئاتر را دوست دارم؟ چرا نقاشی را دوست ندارم یا اصلا چرا نمی‌خواهم پزشک شوم؟! چه چیزی در تئاتر وجود دارد که هیچ جای دیگر نیست؟ تئاتر همان‌طور که همه بزرگان مان گفته‌اند، گفتمان است، اما تئاتر فقط گفت‌وگو نبود و زندگی را برش می‌زند. تئاتر در جایی به زندگی برش می‌زند که به چگونگی روابط انسانی پی می‌بریم. نمی‌دانم تئاتر وامدار روانشناسی است یا روانشناسی وامدار تئاتر؟ هرچه که هست هر دو به تأثیر اتفاقات در روابط می‌پردازند. در یک نمایشنامه وقتی نقاب ظاهری پرسوناژها کنار می‌روند، نیات درونی آن‌ها پدیدار می‌شود، درست مثل زندگی که گاهی حرف انسان‌ها با اعمالشان یکی نیست. این ویژگی، هنر تئاتر را برایم جذاب کرده است.

-در نمایشنامه «سفر طولانی»، سوژه انتظار بشر مطرح است، انتظاری که گاهی روشن نیست انتظار برای چیست. در مورد انتخاب موضوع انتظار در این متن توضیح دهید.

اصولا دوست ندارم به آثارم سنجاق شوم و اگر آن چیزی که در ذهن داشتم به مخاطب منتقل نمی‌شود، ضعف کاری من است. شاخص‌ترین متنی که انتظار را محور قرار داده است، نمایشنامه «در انتظارگودو» است. فکر می‌کنم انسان، حداقل در عرصه هنر نشان داده که اصولا بخشی از واقعیت را نمایش می‌دهد و همیشه منتظر است. این مسئله در آثار متاخر بیشتر دیده می‌شود. در نمایشنامه «سفر طولانی» هم زن منتظر مسافری است که نمی‌آید و مرد هم منتظر قطاری که هرگز نمی‌آید. این انتظار برای مخاطب می‌تواند معناهای مختلفی داشته باشد و ترجیح می‌دهم هرکس استنباط خودش را داشته باشد.

-به‌عنوان یک نویسنده، فکر می‌کنید در شرایط فعلی چقدر پرداخت به موضوعاتی مثل روابط انسانی و تلاش برای بهبود آن، از مجراهای فرهنگی مثل انتشار کتاب و... می‌تواند تأثیرگذار باشد و تأثیر آثار خودتان در جامعه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

باید واقع‌بین بود و روی زمین راه رفت. به‌هرحال من امیدوارم، ولی وقتی تیراژ کتاب را ببینید، واقع‌بین‌تر می‌شوید. به این شرط که همه نسخه‌ها فروخته شود یا به تعداد تماشاگرانی که اجرایی از متن می‌بینند، می‌توانم امیدوار باشم تأثیرگذار بوده‌ام، اما آن‌قدرها هم غیرواقع بین نیستم که فکر کنم تحول عظیمی ایجاد خواهد شد! درهرصورت من کار خودم را می‌کنم و نمی‌توانم نسبت به وظایفم و مسائل جامعه و حتی کل جهان بی‌تفاوت باشم. حالا که در عصر انفجار اطلاعات هستیم و رسانه‌ها حرف اول را می‌زنند، بشر با تمام پیشرفت‌های تکنولوژیک و علمی که همه‌چیز را به خدمت گرفته است، بیش از گذشته نیازمند زیست بهتر و رواج مهربانی است. روابط انسانی امروز نسبت به گذشته تغییرات زیادی داشته و پیچیده‌تر شده است. من حتی اگر به‌اندازه یک کلمه بتوانم تغییری ایجاد کنم، خوشحال می‌شوم چراکه زورم فقط به کلمه‌ها می‌رسد!

 

گفت و گو از فاطمه رستمی

 




مطالب مرتبط

نظرات کاربران