بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون از تجربه اجرای کنسرت اش به ایران تئاتر گفت
مرجانه گلچین : جای خالی زندگیام با موسیقی پر میشود

ایران تئاتر:مرجانه گلچین این روزها با چالشی جدید مواجه است، چالشی که قرار است او را در مقام یک خواننده و نوازنده به بانوان ایران معرفی کند. هر چند که خودش اعتقاد دارد، با همه دشواریها و سختیهای پیش رو از پس این چالش بر میآید و میتواند مانند ده سال پیش که دوباره بازیگری را در فضای جدیدی از سر گرفت در این حوزه هم موفق شود.
گلچین معتقد است نه تنها از موسیقی جدا نیست و ورودش به این حوزه نباید برای مخاطبانش عجیب باشد بلکه وی پیش از بازیگری روحش با موسیقی و خوانندگی عجین بوده و نزد عمویش با این هنر آشنا شده و در هنرستان هم به تحصیل در این عرصه پرداخته است. او حال پس از سالها دوری از این هنر به همراه خواهر بزرگترش منیژه که او هم دستی در عرصه بازیگری به ویژه تئاتر دارد برای بانوان در قالب کنسرتی با نام «نوای گلچین» به اجرای برنامه میپردازد و امیدوار است که بتواند در عرصه موسیقی هم مانند خوانندگی تواناییهایش را ثابت کند.
خانم گلچین، وقتی خبر برگزاری کنسرت موسیقی شما رسانه ای شد بسیاری از این موضوع متعجب شدند چرا که پیش تر شما را در مقام بازیگر دیده بودند و تصور نمی کردند دستی در عرصه موسیقی و خوانندگی هم داشته باشید در حالی که سابقه خانوادگی شما در عرصه موسیقی به مراتب پررنگ تر از بازیگری است.
خوشحالم که به موضوع حضورم در عرصه موسیقی و اجرای کنسرتم از این زاویه نگاه کردید چون بسیاری تصور می کنند من هم مانند برخی از علاقمندان موسیقی از سر تفریح و میل به شهرت طلبی بیشتر وارد این عرصه شدم. در حالی که موسیقی در خون من است و سالها پیش از ورودم به عرصه موسیقی به واسطه عموی عزیزم با موسیقی به شکل جدی آشنا شده بودم.
اگر اشتباه نکنم تحصیلات شما هم در حوزه موسیقی است؟
بله، با وجود اینکه من موسیقی را به شکل تجربی آموخته بودم و زیر نظر استادهای گرانقدی هم دوره گذرانده بودم اما دوست داشتم در این حرفه به شکل تخصصی تحصیل کنم و به همین خاطر وارد عرصه دانشگاه موسیقی شدم.
وارد دانشگاه موسیقی شدید اما در همان دوران حضورتان در عرصه بازیگری، پررنگ و پرنگتر شد به گونهای که پس از گذشت سالها موسیقی برایتان در سایه قرار گرفت؟
گاهی اوقات که به آنها سالها فکر میکنم با خودم میگویم چرا نتوانستم با مدیریت درست از پس این دو هنر به موازات هم بر بیاییم و یکی را به خاطر دیگری فدا کردم. نمیدانم در آن دوران چه اتفاقی برایم رخ داد که بیشتر سمت بازیگری رفتم. البته در آن مقطع تمرینات تئاتر و به دنبال آن درگیر شدن در کارهای تصویری فرصتی را برایم فراهم نمیکرد آنطور که دلم میخواهد به موسیقی بپردازم و آهسته آهسته از آن دور شدم تا جایی که به قول شما این هنر برایم در سایه قرار گرفت.
چه شد که تصمیم گرفتید آن را از سایه در بیاورید؟
یک جاهایی در زندگی هست که دلتان برای خودتان تنگ میشود برای آن چیزی که واقعا بودید برای علایقی که به دست فراموشی سپردید. در طول این سالها هر وقت نوای سازی یا صدای خوش آوازی میشنیدم دلم غنج میرفت و با خودم میگفتم مرجانه با دلت چه کردی، تا اینکه یک روز به خودم گفتم دیر نشده، تا کی میخواهی بنشینی و افسوس گذشته را بخوری به همین خاطر تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم. من همیشه با موسیقی جاهای خالی زندگیام را پر میکردم و حالا میخواستم این حس ناب را با مخاطبان به اشتراک بگذارم.
و ماجرا را با خواهرتان منیژه و عمویتان استاد نادر گلچین در میان گذاشتید؟
البته این موضوع تصمیم گیری من به سال ها پیش باز میگردد.در آن سال ها قصد داشتم کنسرتی مشترک با امیرحسین مدرس داشته باشم که آن اتفاق بنا به دلایلی رخ نداد. بعد از آن به شیوههای مختلف اجرای کنسرت فکر کردم تا در نهایت به این نتیجه رسیدم کنسرت مشترکی با خواهرم منیژه که او هم دانش آموخته موسیقی است برگزار کنیم.
خواهرتان هم در عرصه بازیگری به ویژه تئاتر دستی دارد.
بله، اصلا دلیل ورود من به عرصه بازیگر منیژه بود، او سال ها قبل از من وارد عرصه تئاتر شده بود و کارنامه قابل دفاعی را هم از خود به جای گذاشت و در آثاری نظیر «جزیزه» و «سوگ سیاوش» خوش درخشیده بود. اما خب، دست سرنوشت باعث شد ایشان از بازیگری و موسیقی دور شوند. دیگر وقت آن شده بود که هر دوی ما به عشق اولمان موسیقی بازی گردیم و با جدیدت و پشتکار به آن بپردازیم.
ثمره این تصمیم هم به کنسرتی در تالار وحدت انجامید؟
بله، البته ما برای زمان و مکان و حتی ساعت اجرا گزینهای پیش رویمان قرار نداشت. هر چند که تالار وحدت بهترین گزینه برای اجرای برنامه ما به شمار میرفت اما خودم ترجیح میدادم در روزهای پایانی هفته و ساعتی که حداقل خانمها سر کار یا درگیر مدرسه بچههایشان نباشند اجرا برنامه داشته باشم.
اما ظاهرا تنها ساعت کنسرت بانوان دو و چهار است؟
همینطور است، شما فکر کنید وسط هفته و وسط روز آن هم در ساعت طرح ترافیک ما باید از خانمها بخواهیم که به تماشای یک برنامه موسیقی بیایند. من به خوبی می دانستم که انتخاب روز، زمان اجرا در آن ساعت منطقی نیست، اما خب وقتی شما گزینه دیگری پیش رویتان نیست مجبوری به این قوانین تن بدهید. اما به نظرم میتوان با یک برنامهریزی مناسبتر شان و منزل کنسرت خانمها را بالا برد و صرفا جهت از سر باز کردن این زمان را به خانمها اختصاص نداد.
اما با تمام این شرایط ظاهرا استقبال از کنسرت شما خوب بوده است؟
خوشبختانه بله، از اولین اجرا ما توانستیم مخاطبان را به سالن بکشانیم و من از تک تک این نازنین ها هم سپاسگزارم که این سختیها را به جان دل و خریدند و به تماشای اجرای ما پرداختند.
فکر می کنم ساز تخصصی شما تار بود؟
همین طور است. من سال ها سه تار و تار کار کردم. صدای این سازها که حکایت از تاریخ کهن موسیقی ما را دارد واقعا دلنشین است و هر وقت به آن زخمهای میزنم روحم تازه میشود.
از این به بعد مرجانه گلچین بازیگر را پررنگتر میبینیم یا مرجانه گلچین خواننده؟
سعی میکنم این بار هر دوی آنها را به موازت هم پیش ببرم و کاری نکنم که هیچ کدام روی دیگری سایه بیندازند. میدانم انجام این کار، ساده نیست اما من همه سعیام را به کار میبندم. گاه با خودم می گویم تو می توانی از پس هر سختی و مشکلی بربیایی. وقتی بعد از ده سال دوباره بازیگری را از سر گرفتم بعضیها فکر میکردند که من نمیتوانم همان مرجانه گلچین قبل باشم. من برگشتم. همان مرجانه نبودم. یک گلچین جدید در قالبی جدید بودم و توانستم با تغییر موقعیت، به جنسی دیگر از مخاطبان نزدیک شوم. فکر میکنم با تلاش و تمرین میتوانم از پس همه محدودیتها بر بیایم و تواناییام را در قالب جدید هم به مخاطبان نشان دهم.
خواندن در کنار خواهرتان چه حسی را برایتان به دنبال داشت؟
سراسر لذت. در این اجراها بخشی از تصنیفها را من و برخی دیگر را خواهرم میخواند. بخشی دیگر را هم با هم اجرا می کنیم. صدای ایشان به شدت با حال و هوای من سازگار است و از شنیدن آن به شدت لذت میبرم. سبکی که هر دوی ما در آواز داریم در عین شباهت کاملا از هم جداست و همین حس و حال خوبی را به صدای ما میبخشد.
در اجراهای بعدی تان باز هم خواهرتان شما را همراهی می کند؟
ممکن است که این اتفاق دوباره بیفتد اما خودم قصد دارم با خواننده مرد دیگری یک کنسرت مشترک داشته باشم تا اجرایم صرفا متعلق به خانمها نباشد و همه مردم بتوانند به تماشای کنسرت ما بیایند. البته حرفهای ابتدایی در این زمینه زده شده و هیچ چیز قطعی نشده است.
این روزها که درگیر موسیقی بانوان شدید اوضاع را چطور میبینید؟
متاسفانه از جهت امکانات اوضاع خوبی نیست. در کنار این کمبودها محدودیت و بیبرنامه گیهای زیادی هم وجود دارد اما با همه این اوصاف خانمهای با استعداد زیادی هستند که توانستند مخاطبان خودشان را پیدا کنند و به همراه طرفدارانشان فضاهای جدیدی را تجربه کنند. به هر حال دیدن این همه انرژی و شوق و روحیه جنگجو و خستگی ناپذیری برای من بسیار جالب است و همواره آنها را تحسین میکنم.
خانم گلچین شما سالهاست که از عرصه تئاتر هم دور افتادید، علت این فاصله به همان شلوغی سرتان به واسطه کارهای تصویر باز می گردد یا عدم پیشنهاد نمایشنامه خوب و به دنبال آن دستمزد کم در عرصه تئاتر؟
به نظرم مجموعه این عوامل در دوری من از تئاتر نقش داشت، اما این دوری مانع از آن نمیشود که عشقم نسبت به تئاتر کم شود. من همواره به تئاتر علاقمند بودم و از نفس کشیدن روی صحنه تئاتر لذت می برم. آنهایی که طعم همنفس شدن با تماشاگران تئاتر را پیدا کردند میدانند که هیچ چیزی جای بازی روی صحنه تئاتر را نمیگیرد. به هر حال من امیدوارم با یک پیشنهاد خوب بتوانم بازگشت با شکوهی را به عرصه نمایش داشته باشم.
گفتگو از:نگار حسینی