این روزها در سالن اصلی تئاترشهر، شاهد تمرین نمایش"پایین، گذر سقاخانه" هستیم. این هشتمین نمایشنامه از آثار استاد اکبر رادی است که توسط هادی مرزبان برای صحنه آماده میشود. وقتی وارد سالن شدم، گروه، گرم تمرین بود. تمام دکور صحنه چند صندلی تاشو و دو نیمکت چوبی است که محیط یک قهوهخانه قدیمی را تداعی میکندو چند استکان کوچک در دست بازیگران است.
این روزها در سالن اصلی تئاترشهر، شاهد تمرین نمایش"پایین، گذر سقاخانه" هستیم. این هشتمین نمایشنامه از آثار استاد اکبر رادی است که توسط هادی مرزبان برای صحنه آماده میشود. وقتی وارد سالن شدم، گروه، گرم تمرین بود. تمام دکور صحنه چند صندلی تاشو و دو نیمکت چوبی است که محیط یک قهوهخانه قدیمی را تداعی میکندو چند استکان کوچک در دست بازیگران است.
تهمینه عرفانی:
این روزها در سالن اصلی تئاترشهر، شاهد تمرین نمایش"پایین، گذر سقاخانه" هستیم. این هشتمین نمایشنامه از آثار استاد اکبر رادی است که توسط هادی مرزبان برای صحنه آماده میشود. وقتی وارد سالن شدم، گروه، گرم تمرین بود. تمام دکور صحنه چند صندلی تاشو و دو نیمکت چوبی است که محیط یک قهوهخانه قدیمی را تداعی میکندو چند استکان کوچک در دست بازیگران است.
رابطه کارگردان با بازیگران بسیار دوستانه است و اشتباهاتشان را با خوش خلقی به آنها گوشزد میکند، تمام گروه با هم رابطهای گرم و صمیمانه دارند.
احساس مسئولیت
مرزبان دلیل انتخاب نمایشنامههای استاد رادی را برای اجرا این طور عنوان میکند:«من به گونهای با آثار رادی گره خوردهام و آنها را متعلق به خود میدانم و در قبالشان احساس مسئولیت میکنم، به نظر من هر کس حرفی برای گفتن دارد یا به اصطلاح فکری دارد، من این"حرفِ دل" را در درامهای استاد رادی پیدا میکنم و آنها را احساس میکنم. حتی در بعضی مواقع که میبینم آثار رادی بد اجرا میشود، احساس مسئولیت میکنم و حس بدی به من دست میدهد.»
یک مثلث عشقی؛ موضوعی به قدمت هابیل و قابیل
داستان نمایش پایین، گذر سقاخانه در زیرگذری در جنوب شهر تهران و در ماه محرم اتفاق میافتد. دو پهلوان کشتی که به نوعی رقیب یکدیگر هستند، عاشق دختری به نام"پری" میشوند که این موضوع داستانهای بسیار لطیفی را در کنار مراسم محرم پدید میآورد.
بارها این گونه داستانها را شنیدهایم و راجع به آنها بسیار فیلم و تئاتر دیدهایم؛ اما باز هم با ظرایف و زیباییهایی که در هر کدام از داستانها وجود دارد، میلی برای دیدن و شنیدن نمایشی دیگر در دل میجوشد و باز هم تماشاگرِ مشتاق را به پای صحنه تئاتر میبرد.
من تماشاگر خود را دارم
مرزبان تماشاگران خود را خوب میشناسد و خاطرنشان میکند:«من در تئاترهایم تماشاگر خود را دارم و هیچ گاه نگران نیستم. تماشاگران من بیشتر از طبقه متوسط هستند و این موضوع باعث خوشحالی من است که میتوانم این افراد را به تئاتر بیاورم و بارها دیدهام چگونه بعد از تماشای نمایش، راجع به آن صحبت میکنند و موضوع را نقد میکنند. به نظر من زیبا است که تماشاگر با سوال وارد تئاتر شود و جواب سوالش را پیدا کند یا اگر سوالی ندارد با مشغلهای در ذهن، از سالن خارج شود و راجع به داستان فکر کند.»
بازیگر نقش"پری"
هادی مرزبان و فرزانه کابلی یک گروه ثابت دارند که در حدود 20 تا 30 نفر هستند، اما در این کار نزدیک به صد نفر همکاری میکنند که اکثریت آنها را جوانها تشکیل میدهند. نمایش 12 تا 13 نفر بازیگر اصلی دارد و بیشترشان از همان گروه همیشگی هستند.
از بازیگرانِ نمایش میتوان امین زندگانی، شهرام عبدلی، هستی مرزبان، آشا محرابی، امیر غفارمنش، حامد آقایی، صادق توکلی، حسن سرچاهی، محمد اسدی، مهدی عبادتی، روحا... کمانی، پیمان عبیری، آیدا قهرمان و غزاله جزایری را نام برد.
امین زندگانی و شهرام عبدلی نقش دو پهلوان را ایفا میکنند، نقش پری(پریناز) به عهده دو بازیگر است، آشا محرابی و هستی مرزبان(دختر کارگردان نمایش) و این دو بازیگر یک شب در میان روی صحنه میآیند و نقش پری را ایفا میکنند. پیش از این نیز در نمایشهای دیگر شاهد یک نقش با دو بازیگر بودهایم؛ مثل نمایش"یک مرد، یک زن" به کارگردانی آزیتا حاجیان که نقش اول مرد را دو بازیگر ایفا میکردند.
15 آبان روی صحنه میآید
حدود یک ماه و نیم از تمرینات نمایش میگذرد و این روند تا یک ماه آینده ادامه دارد، به گفته کارگردان، این نمایش 15 آبان ماه روی صحنه میآید و به احتمال 90 درصد، در سالن اصلی تئاترشهر اجرا میشود. مرزبان مدت زمان نمایش را بیش از یک ساعت و نیم ذکر میکند و قرار است که 45 اجرا در 45 شب پشت سر بگذارد.
کارگردان توضیح میدهد:«نمایش، کلاً 12 صحنه دارد و با یک دکور ثابت اجرا میشود.»
مرزبان اعتقاد دارد که باید این گونه نمایشها در جشنوارههای خارجی حضور داشته باشند؛ زیرا عقاید، فرهنگ و ایمان ما در آنها نمایش داده میشوند و در شناساندن ما به دیگر ملتها بسیار موثر هستند.
او خاطر نشان میکند:«دوست ندارم ویترینم را به گردنم بیاندازم و اعلام کنم میخواهم اجرای خارجی داشته باشم، من معتقدم این از وظایف مرکز هنرهای نمایشی است که باید برنامهریزی و اجراکند. من و دانیال حکیمی برای نمایش"ملودی شهر بارانی" به جشنواره فرایبورگ دعوت شدیم و در آن جا رئیس جشنواره از من سوال کرد: "تو در کشورت کارگردان بزرگی هستی؟ و من جواب دادم: ما شرقیها عادت نداریم از خودمان تعریف کنیم، باید این را از تماشاگران من سوال کنید." باید این طور برنامهریزیها و فعالیتها را مرکز هنرهای نمایشی انجام دهد.»
نکتهای دیگری که مرزبان در گفتههایش به آن اشاره کرد این بود که:«تعدادی نمایش در جشنواره فرایبورگ به عنوان نماینده کشورمان اجرا شدند که عموماًً ضعیف بودند و من به این موضوع فکر کردم که چرا تئاترهای بهتری نباید در جشنوارههای خارجی اجرا شود.»
مرزبان، کارگردان نمایش پایین، گذر سقاخانه به برنامهریزیهای کوتاه مدت برای تئاتر و بردن آن به میان خانوادهها و ایجاد ارتباطی بهتر بین مردم و تئاتر اشاره کرد و گفت:«مردم، همان طور که برای فرزندانشان به فکر تهیه غذا، لباس و تحصیل هستند، باید برای تئاتر رفتن فرزندشان نیز برنامهریزی کنند و شرایط جامعه طوری باشد که تئاتر به عنوان یک نیاز برای مردم مطرح باشد و این مهم روزی عملی است که تعداد تئاترها زیاد شود. تئاتر کودکان جدا باشد، تئاتر سنتی، کلاسیک و طنز جدا باشند و وقتی مردم از خانه بیرون میآیند، بدانند که به کدام سالن میخواهند بروند و چه نوع تئاتری میخواهند ببینند.»
مرزبان در ادامه صحبتهایش گفت:«یکی از کارهای خوب فرهنگی راجع به تئاتر، پخش نمایش از شبکه چهار سیماست که با این برنامهها تئاتر به میان خانوادهها میرود. اما بهتر این است که نمایشی نزدیک به فرهنگ مردم پخش شود تا این که نمایشنامههای خارجی اجرا شود. به امید روزی که تئاتر در کشور ما جایگاهی تعریف شده میان مردم و تماشاگران پیدا کند.»