در حال بارگذاری ...
...

گفت‌وگو با رضا مولایی بازیگر نمایش «موسیو ابراهیم»

علیرضا کوشک جلالی از کلمه استاد خوشش نمی‌آید!

به گزارش ایران تئاتر، رضا مولایی، بازیگر شناخته شده تئاتر، که نتجربه بازی در نمایش‌هایی چون «سه روایت از زندگی»، «سیستم گرون هلم»، «در انتظار گودو» ، «خدای کشتار»، «مجلس ضربت زدن» و.. را در کارنامه خود دارد، به بهانه اجرای مجدد «موسیو ابراهیم» گفت‌وگویی انجام داده است.

رضا مولایی به بهانه اجرای مجدد «موسیو ابراهیم» در تماشاخانه «پایتخت» موسسه کنش معاصر، با اشاره به روندی که در دل این متن جریان دارد گفت: «تبدیل یک اثر داستانی به نمایشنامه کار دشواری است و علیرضا کوشک جلالی با تبدیل داستان «موسیو ابراهیم و گل‌های قرآنی» نوشته نویسنده بزرگ فرانسوی اریک امانوئل اشمیت و تبدیل این داستان به نمایشنامه، کار بزرگی انجام داده است. این اثر داستانی در بین مخاطبان کارهای امانوئل اشمیت اثری محبوب و ستایش شده است.» او ادامه داد:  «کوشک جلالی با برداشتی درست و سالم از کار و نگاهی دقیق به این اثر داستانی، نمایشنامه‌ای را به رشته تحریر در آورد که قابل ستایش است. تاکنون آثار زیادی از داستان به نمایشنامه تبدیل‌شده‌اند. این مسئله با در نظر گرفتن قدرت قلم و نگاه صحیح به اصل اثر، امری است مشکل و نیاز به دانش و تجربه و درک بالایی در ساختار ادبیات داستانی و نمایشی دارد. کوشک جلالی این نمایش را در آلمان سال‌ها پیش اجرا کرده است. این متن به خاطر نگاه انسانی‌اش به ماجرا، از شعار به دور است و چنانکه اصلا خود آقای کوشک جلالی نگاهش به تئاتر، نگاهی شعاری نیست؛ او دوست دارد زندگی را به روی صحنه بیاورد تا تماشاگر با آن ارتباط بر قرار کند. این متن از آن دسته آثاری است که روی لبه تیغ حرکت می‌کند؛  می‌توان با دیدی یک‌سویه، راجع به ادیان به آن نگاه کرد؛ اما به عقیده من «موسیو ابراهیم» راجع به زندگی و لذت بردن از آن حرف می‌زند.»

مولایی در بخش دیگری از صحبت‌هایش عنوان کرد: «این نمایش همان‌قدر که ساده است، اگر ساده نیز به آن نگاه شود به عمق آن می‌توان پی برد. همان‌گونه که جایی از متن گفته می‌شود: «آرامش رمز خوشبختی است» ؛ این جمله ساده و راحتی است، اما اگر عمیق به آن نگاه کنید می‌فهمید چه معنا و مفهومی در آن نهفته است؛ مفاهیمی چون: صلح، آشتی ادیان و لذت بردن از زندگی و اگر به این مفهوم برسید شاید زندگی‌تان زیر و رو شود.»

او افزود: «اجرای این سادگی سخت است چون تماشاگر باید آن را درک و در محیط اطراف خود حس کند و وقتی از سالن بیرون می‌رود تازه با توجه به اتفاقاتی که دارد در درونش می‌افتد، به اثر فکر کند.» او در پاسخ به چگونگی برداشت‌های مخاطبان در چنین اثری گفت: «هر تماشاگر  در مواجهه با هر اثری ممکن است درگیر برداشت‌هایی شود که سازنده حتی به فکرش هم نرسد؛ زیرا تماشاگر با تخیل و داشته‌های خود با اثر رو به رو می‌شود. این برداشت‌ها برای ما لذت‌بخش است. من دوست ندارم بگویم ما از اول هم می‌خواستیم تنها این حرف را بزنیم، نه. البته این در حالی است که متن مشخص است و رویکرد آن معلوم است. اما به‌عنوان مثال وقتی تماشاگری می‌گوید: شما آن صندلی را آنجا گذاشتید و پدر به این شکل حرکت کرد، من به این برداشت رسیدم و به این دنیا رسیدم، برای من بسیار شیرین و لذت‌بخش است. با توجه به این روند من فکر می‌کنم ما تأثیر خود را گذاشتیم. تماشاگر خیلی ساده با متن ارتباط برقرار می‌کند.»

بازیگر نمایش «موسیو ابراهیم» در رابطه با حساسیت‌های تحلیلی این اثر گفت: «تماشاگر دنبال دیدن تحلیل نیست! او دوست دارد یک اثر را بدون قضاوت ببیند درعین‌حال هنرمند هم باید بداند که چه کار می‌کند.»

 

مولایی که پیش‌ازاین به دفعات با علیرضا کوشک جلالی تجربه همکاری داشته است، درباره همکاری‌اش با  استاد کوشک جلالی، گفت: «علیرضا کوشک جلالی از کلمه استاد خوشش نمی‌آید!». او همچنین در مورد چگونگی کار با کوشک جلالی ادامه داد: «کار کردن با او، خودش دنیای لذت بخشی است. من در همکاری با او بسیار راحتم. او دست بازیگر را باز می‌گذارد و می‌داند که چه‌کار می‌کند. من تعامل خوبی با او دارم. هنوز هم از اینکه آقای کوشک جلالی  به من پیشنهاد می‌دهد بسیار خوشحال می‌شوم. این ششمین تجربه همکاری من با او است. امیدوارم همیشه سلامت و پرانرژی باشد. او خیلی دور از شعار و شعارزدگی کار می‌کند. چنانکه او هیچ‌وقت انتخاب بدی نداشته است.»

رضا مولایی در پاسخ به این سؤال که با چه رویکردی نقش‌هایش را انتخاب می‌کند، گفت: «بخشی مهمی از کار روابط انسانی پشت‌صحنه است. من هیچ‌گاه در کار تعارف ندارم! باید کاری را دوست داشته باشم تا با تمام انگیزه و انرژی واردش شوم، بنابراین نمی‌توانم شعار دهم. متن و نقش تکلیف مرا مشخص خواهد کرد. اما اگر وارد کاری شوم برایم اهمیتی ندارد که گروه کار اولی باشد و یا کارگردان اثر اولش باشد و یا ... ،اگر ایده خوبی در میان باشد، کار را قبول می‌کنم. متن، خط قرمز من است. اگر نقشی را دوست ندارید، به دنبال آن نروید، اما اگر دوستش دارید تمام وجودتان را ببرید. کار تئاتر، کاری گروهی است؛ اگر حال یک نفر بد باشد، حال همه بد می‌شود. مخاطبان تئاتر محدودند اما تک‌تکشان برایم مهم هستند. دوست ندارم مخاطبی که از من «خدای کشتار»، «سیستم گرون هلم»، «موسیو ابراهیم» و ... دیده با انتخاب بدی از من، حال به هر دلیل یا هر شرایطی، مواجه شود. در «موسیو ابراهیم» خوشبختانه چون سلیقه‌های ما به هم نزدیک بوده مشکلی در پذیرش متن نداشته‌ام.»

او در مورد همکاری‌اش با اشکان خطیبی و دیگر عوامل «موسیو ابراهیم» گفت: «این سومین تجربه همکاری من با اشکان خطیبی است. من با او و چند بازیگر دیگر بسیار راحت هستم و این خیلی مهم است که در یک گروه همفکر کار کنی. اشکان خطیبی یک دوست خوب و صمیمی و یک  بازیگر حرفه‌ای و فعال است. همکاری با تک‌تک اعضای این نمایش برای من جذاب است و تمامی گروه با دل و جان در تلاش ارائه کار به نحوه احسنت هستند. شاید بخش زیادی از این تلاش ما به خاطر حضور در کار شخصی مثل علیرضا کوشک جلالی است. مطمئن باشید اگر نمایشی خوب از آب در آمده، قطعاً گروهی همفکر پشت آن بوده‌اند. در این اثر هیچ‌چیزی جز من و اشکان خطیبی در صحنه نیست. ابزار ما تنها بدن و بیان تخیل است که باید با این‌ها تماشاگر را با خود همراه سازیم و در این سفر این تجربه را با ما داشته باشند.»

 

«موسیو ابراهیم» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی که هیئت‌داوران تئاتر شهر کلن، جایزه‌ مخصوص تئاتر سال ۲۰۱۶ کلن آلمان را به‌پاس چند دهه فعالیت در عرصه‌های بین‌المللی به وی تقدیم کرده‌اند، با بازی رضا مولایی و اشکان خطیبی در تماشاخانه «پایتخت» موسسه کنش معاصر تا تاریخ 10 دی اجرا می‌شود.

 

گفت و گو از حمیدرضا اسد زاده