یادداشتی پیرامون پیوستن تئاتر فجر به «من صدای آب هستم»
جهان را به آب زنده گردانیدیم
ایران تئاتر - ارمغان بهداروند : تئاتر میگوید و حتما خواهد گفت که تشنگی هم برای ما و هم برای وجببهوجب این سرزمین، دندانتیز کرده است. حتما خواهد گفت که باید ایثار کنیم تا فردا را به کفران نعمت خویش، زمینگیر نکنیم.
تئاتر به گواه تئاتر، چشم و گوش و دهان جامعه است. پیراهن مردم را به تن دارد و آنقدر مردم شده است که تمییزش از خلق ناممکن است. خوشیها و ناخوشیهای روزگار خویش را به بازی میگیرد و هیچ از این خصلت جوانمردانه کوتاه نمیآید. از اول هم قرار بوده است که هنرمند، گویای روزگار خویش باشد و بس.
سی و پنجمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر درراه است. پیغامبری که بیکتاب و معجزه حتی، اصحاب معتقدی دارد. اصحابی که ایمان دارند تئاتر میتواند قطاری باشد که بهسوی ایستگاه سعادت و رستگاری شتابان است. تئاتر میبیند و حتما دیده است که «آب» نگرانی امروز و دلشوره فردای سرزمین من وتوست. تئاتر میشنود و حتما شنیده است که «آب» هست، ولی کم هست. تئاتر میگوید و حتما خواهد گفت که تشنگی هم برای ما و هم برای وجببهوجب این سرزمین، دندانتیز کرده است. حتما خواهد گفت که باید ایثار کنیم تا فردا را به کفران نعمت خویش، زمینگیر نکنیم. حتما خواهد گفت «من صدای آب هستم». یادمان باشد ما هم مسئول گفتههایمان هستیم و هم مسئول ناگفتههایمان. پذیرش مسئولیت اجتماعی و ترویج الگوی مدنی، بلندترین فواره فجر سی و پنجم است که به تدبیر دبیر ارجمندش، با «آب» آغازشده است و امیدواریم با آبوتاب به دیگر بایدها و نبایدها بینجامد. دعا کنیم که تئاتر چشم و گوش و دهان باقی بماند.