محمد رضا مالکی کارگردان :
نمایش سفر شادی اصلا نمایش تلخی نیست

محمدرضا مالکی

سفر شادی
محمد رضا مالکی کارگردان نوگرای تئاتر کودک سال ها است که در این حوزه فعالیت می کند و تئاتر کودک جزو دغدغه های کاریش محسوب می شود
مالکی بازیگر توانا و قابلی هم هست فاکتور ۸ ،میوه ممنوعه،مدار صفر درجه،شاید برای شما هم اتفاق بیافتد، سرزمین کهن ، سفر به بی نهایت دور،طعم آلوی جنگلی، سقوط از ارتفاع پست،پیک نیک در میدان جنگ،خانه پدری از جمله کارهای مهم کارنامه کاری و بازیگری مالکی هستند . مالکی پیش از این نمایش های پریماه و پینوکیو را در ژانر کودک کارگردانی کرده بود و در نمایش جدیدش به موضوعی عاطفی در باره بیماری کودکان و شرایط محیط و خانواده می پردازد. نمایش سفر شادی روایتگر داستان دختری به نام شادی است و این دختر مبتلا به بیماری سرطان است،محمدعلی حسینعلیپور،نسیم تاجی،سوده سعدایی،سحر صبا بازیگران این اثرند.همچنین مریم رها ترانهسرا، پوریا شکیبایی صداپیشه، سینا ییلاقبیگی طراح صحنه،زیبا موسوی طراح لباس،سجاد کیانی آهنگساز، سعید زارع دستیار اول کارگردان وبرنامه ریز،امین میرزا باقری، حمیدرضا جدیدی، سارینا رزاق گروه کارگردانی، طراح گریم لیلا پریشان، دزیره قریشی طراح پوستر، مهدی صادقی عکاس، مهرانگیز قهرمانی مشاور رسانه دیگر عوامل اجرایی این نمایشاند.نمایش "سفر شادی" به نویسندگی سحر صبا و کارگردانی محمدرضا مالکی آذر ودی ماه در تالار هنر واقع در میدان هفت تیر، خیابان شهید مفتح جنوبی،جنب ورزشگاه شیرودی، خیابان ورزنده به صحنه رفته است. با مالکی در باره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.
آیا اجرای نمایش برای کودکان جزو دغدغه هایتان است و یا اینکه چون این گونه تئاتری دو سالن اختصاصی برای اجرا دارد شمارا مجاب می کند تا در این حوزه فعالیت می کنید؟
تئاتر کودک ونمایش عروسکی جزو دغدغه هایم است .زمانی هم شرایط مهیا شد که کار تئاتر بزرگسالان را هم اجرا کنم اما ترجیح دادم که همچنان در حوزه تئاترکودک فعالیت کنم . درکنارکارگردانی به بازیگری هم هراز گاهی می پردازم .شما موقعی که وارد فضای کارکودک می شوید با دنیایی فانتزی وعجیب وغریبی روبه رو می شوید که جذابیتش شما را رها نمی کند ودر تئاتر کودک شما به راحتی می توانید وارد دنیای فانتزی و خیال بشوید. کاری که درتئاتر بزرگسال نمی شود به آن پرداخت. البته با حرف شما موافقم که دو سالن اختصاصی (کانون پرورش فکری کودکان وهنر) برای اجراهای تئاتر کودک وجود دارد. منتهی آنقدر تعداد متقاضی اجرا دراین دو سالن زیاد است که هردوسال یکبار مجال اجرا به دست می آید ودرسال 1391 نمایش پریماه درتالارهنر اجرا کردم ودوسال بعدهم نمایش پینوکیو را اجرا کردم.ممکن است اجرای بعدی من چند سال بعد باشد و این خیلی بد است. این مسئله برای خیلی از بچه های تئاتر دلسرد کننده است وممکن است اعطای تئاتررا به لقایش ببخشند و بروند سراغ کار دیگری.اما چون اغلب مااهالی تئاترعاشق هستیم دوباره به این سمت وتحمل سختی وچالش ها می رویم. امیدوارم مسئولین تئاتری شرایطی را فراهم کنند که ماها بدون دغدغه جا و امکانات و مسائل مالی بتوانیم تمام تمرکزمان را روی اجرای نمایش متمرکز کنیم.
آیا کودک درون قوی هم دارید؟
یک مواقعی می بینم با سی وپنج سال سن ، کودک درونم خودش را بروز می دهد و من را مجبور می کنم فانتزی های ذهنم را روی صحنه عنیت ببخشم و با کودکان این فانتزی ها را در قالب اجرای یک نمایشبه اشتراک قرار بدهم.
بیشتر شما را بازیگر بدانیم ویا کارگردان؟
بازیگری هستم که به کارگردانی علاقه دارم.
آیا نمایش های کودک پتانسیل اجرا در سالن های خصوصی را ندارند؟
مشکل فعلی تئاتربحث اقتصادی است و برای اجرای نمایش در سالن خصوصی باید قرارداد فروش مالی داشته باشید . الان در تالار هنرحتی سی درصد از درآمد گیشه هم از گروه ها گرفته نمی شود و این یک سیاست خوب تشویقی است. در سالن خصوصی باید هر شب مبلغی پرداخته شود که با فروش نمایش به هیچ وجه نمی توانید آن را پرداخت کنید.
آیا نمایش های کودک مخاطبان دائمی و ثابتی ندارد که به دیدن این کارها بیایند؟
بحث این مسئله در میان نیست. آنقدر کارهای بون کیفیت کودک اجرا شده که مخاطب دائمی ریزش کرده است .
آیا در تالار هنرمیزان و سنجی درباره کیفیت آثار اجرا شده وجود ندارد؟
کارشناس هایی برای ارزیابی کیفیت نمایش ها وجود دارد وبرخی از اجراها را به دلیل کیفیت پایین رد شده است. اما دقت به آن حد لازم وجود ندارد.
برای جذب مخاطب راهکاری برای جذب مخاطبان از مهدکودک ها و دبستان ها وجود ندارد؟
پیگیر این کار بوده ام. اما سیستم مدارس فقط می توانند صبح ها بچه ها را برای دیدن نمایش بیاورند وچون سیستم اجرایی تالارهنربعد از ظهرها خدمات رسانی انجام می دهند. نمی شود بچه های مدارس را به دیدن نمایش ها ترغیب کرد و این هم یک چلش دیگر برای ما است.
کار قبلی شما پینوکیو یک داستان نام آشنا برای همه است . به چه دلیل در اجرای جدیدتان سفر شادی رویه جدیدی را در پیش گرفتید؟
در زمان اجرای نمایش پریماه طرحی را با دوستی به صورت مشترک آماده کرده بودیم و دلم می خواستم نمایشم را بر اساس متن ارژینالی روی صحنه ببرم. درمورد اجرای نمایش پینوکیوهم علاقه زیادی به این اثردرخشان کودک داشتم وبه جزچند تغییر کوچک وفادارانه نمایش پینوکیو را اجرا کردم.قصه پینوکیو آنقدر ملموس ،جذاب و دراماتیک است که برای هرکارگردانی اجرایش می تواند وسوسه آمیز باشد. نکته مهم دیگردرباره اجرای نمایش سفر شادی نوو ارژینال بودنش است وبه قول معروف من همیشه" دکمه دارم و برایش کت می دوزم". براساس همان طرحی که اشاره کردم متن و نمایش نامه ای نوشته شده وسال قبل به تالارهنرارائه شد و درحدود نه ماه بررسیش به طول انجامید و مورد تایید قرار گرفت. اما با گذشت زمان احساس کردم که اجرای متن در این مقطع فعلی محلی از اعراب ندارد و با هم فکری با نویسنده ایده سفر شادی را در باره سرنوشت دختر بیمار و دغدغه و آرزوهایش را عملیاتی کردیم.
آیا استفاده از بیماری برای شخصیت اصلی فضای نمایش را تلخ نمی کند؟
نمایش سفر شادی اصلا نمایش تلخی نیست ودر طول اجرا به ماهیت بیماری شادی نپرداخته ام. شادی در پرده اول نمایش می گوید من از اینجا(بیمارستان) خسته شده ام و نمی خواهم دیگر اینجا بمانم و فقط در همین حد به بیماری شادی در نمایش پرداخته می شود. در ادامه اتفاقات شاد و امیدوارکننده ای برای دختر رخ می دهد و پرسنل بیمارستان فضای دلنشین ومفرحی را به وجود می آورند وشادی وارد قصه وماجرایی ترتیب داده شده توسط پرسنل بیمارستان می شودوتمام آن چیزهایی را که در زمان بیماریش از دست داده است (شجاعت،شادی و امیدش) را دوباره به دست می آورد.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی
.