در حال بارگذاری ...
...

متنی را که سیدعظیم موسوی نگاشته، علاوه بر داشتن ساختار تئاتر کمدی، برگرفته از زوایای پنهان و پیدای اجتماع است که سبب همسویی بیشتر مخاطب با نمایش می‌شود

متنی را که سیدعظیم موسوی نگاشته، علاوه بر داشتن ساختار تئاتر کمدی، برگرفته از زوایای پنهان و پیدای اجتماع است که سبب همسویی بیشتر مخاطب با نمایش می‌شود

پژمان پروازی:
با اکبر عبدی آشناییم؛ بازیگر توانمند عرصه هنر که اینک دست به تجربه کارگردانی زده و در این کار نیز موفق است. اکبر آقا آکتور تئاتر را باید برگرفته از این دیدگاه دانست که پشت صحنه زندگی یک هنرمند نمایش چه خبر است؟ و وقتی می‌بینیم تنها جواب ممکن و راه‌حل محبوب ماندن، یک کلمه و آن هم‌"صداقت در عمل" است آرام می‌گیریم؛ چرا که از هنرمند چیزی جز حقیقت ‌نباید انتظار داشت.
اکبر و رضا دو هم خانه و مستأجر آقای بیژنی هستند. رضا دل در گرو مریم دختر صاحبخانه دارد و بیژنی هم دنبال آن است تا پس از مرگ همسر به زندگی خود و دخترش سر و سامان دهد، اما به هیچ وجه به دامادی رضا راغب نیست؛ چون اطلاعی از خانواده‌اش ندارد. در نهایت اکبر که خود بازیگر تئاتر است، تلاش می‌کند به خاطر رساندن دو دلداده به هم(رضا و مریم) وارد صحنه زندگی شودو با ارائه نقش‌های متفاوت، حقیقت اصلی زندگی را بیان کند و نه تنها بیژنی، بلکه همه قانع می‌شوند که عشق پاک میان زن و مرد در قالب ازدواج، عمل به فر‌مان خدا و بهترین کار است. در پایان، همه سر و سامان می‌گیرند و آن گونه که مختص نمایش‌های کمدی است، همه چیز به خیر و خوشی به سرانجام می‌رسد.
موفقیت کار اکبر عبدی در این نمایش را می‌توان از چند جهت مورد توجه قرار داد؛ داشتن سابقه فعالیت‌های هنری به ویژه تئاتر برای گروه و استفاه از برخی چهره‌های مطرح(حتی در پشت صحنه) از جمله خود اکبر عبدی، کریم اکبری مبارکه، ملیحه گلشن موسوی و... و مهم‌تر از همه برخورداری از یک متن قوی نمایشی.
شاید این نکته مطرح شود که بداهه و بازی، دو مؤلفه اصلی نمایش طنز محسوب می‌شود که باید گفت کاملاً منطقی است، ولی‌ نبود راه کاری برای حرکت در جهت ارائه موضوع در ساختار مناسب یا همان متن نمایشی، بهترین کارگردان و بازیگر را نیز دچار تزلزل یا حداقل تنزل کیفی می‌کند. متنی را که سیدعظیم موسوی نگاشته، علاوه بر داشتن ساختار تئاتر کمدی، برگرفته از زوایای پنهان و پیدای اجتماع است که سبب همسویی بیشتر مخاطب با نمایش می‌شود و طبیعی است دست کارگردان و بازیگران برای ارائه کاری مناسب به شدت باز است و لذا بعد از گذشت سه ساعت بیننده احساس خستگی نمی‌کند، بلکه شاد و مفرح از سالن خارج می‌شود و شاید آرزو کند که این کار را دوباره ببیند. داشتن شروع،‌ میانه، پایان، موضوع، کشمکش، تعلیق و رعایت قواعد درام و نیز بهره‌گیری از انواع شخصیت‌های محوری، مفید و دوری از تیپ‌سازی‌های غیر ضروری و همسانی آن با آدم‌های جامعه، از جمله ویژگی‌های نمایشنامه اکبر آقا آکتور تئاتر به حساب می‌آید. استقبال خوب تماشاگران از این نمایش بی‌شک نشان از توانمندی کارگردان آن دارد که با استفاده از تمهیدات مختلف نمایشی، به ویژه گرفتن بازی خوب از بازیگران، بیننده را تا پایان نگه می‌دارد. به عبارتی ساختن فضا با عناصر نمایش کمدی، شخصیت‌پردازی و میزانسن‌ مناسب را می‌توان از جمله دلایل موقعیت اکبر آقا آکتور تئاتر برشمرد، طراحی صحنه منطبق با سبک اجرا واقع‌گرایانه و به زندگی نزدیک است. وجود بالکن، اتاق خواب، پله‌های ورودی(که البته دیده نمی‌شود اما آن را احساس می‌کنیم)، مبلمان، آشپزخانه، حتی میز گریم بازیگر و سایر نشانه‌های صحنه‌ای متناسب است، اما می‌شد با اندکی تغییرات، چشم‌نوازتر شود و به کمدی‌تر شدن کار مساعدت نماید در بخش طراحی گریم و لباس هم با چنین رویکردی مواجهیم، با این تفاوت که خلاقیت بیشتری در آن لحاظ شده، به ویژه در بخشی که اکبر بنا به ضرورت نقش عمه خانم را بازی می‌کند. صداها بسیار خوب و گیراست و نور هم به تناسب، کارکرد خودش را دارد. اما نکته‌ای را که بتوان به عنوان بخشی متمایز و خلاقانه محسوب کرد، در این کار دیده نمی‌شود و روال معمول و همیشگی خودش را دارد. از افکت هم چندان خبری نیست و کارگردان ترجیح داده تا از صداهای رایج صحنه‌ای استفاده کند که البته لطمه‌ای به کلیت کار وارد نمی‌کند. باید اشاره کنیم به گروه موسیقی و نوازندگان به ‌خاطر کمک شایان‌شان در فضاسازی و شکل‌دهی کلیت داستان. تلفیق‌سازی‌های سنتی مثل کمانچه، تنبک و سنتور با پیانو، کیبورد و ویولون شکل بدیعی از موسیقی در این نوع نمایش ارائه داده است.
مهم‌ترین بخش کار، استفاده از توانمندی‌های بازیگران این نمایش است که پیش‌تر هم به آن اشاره شد. شاید احساس شود این نوع بازی از سایر انواع نمایش آسان‌تر باشد؛ چرا که به اصطلاح برخی زیرپوستی نیست، در صورتی که برعکس خیلی هم دشوارتر است و دلیل آن واکنش‌هایی مستمر بینندگان به تکه‌پردازی‌های صحنه‌ای است که اگر بازیگر قادر به کنترل خود نباشد، همه چیز از دست می‌رود، حتی انتقال مفاهیم مستتر در متن با طنازی دشوارتر از سایر انواع خواهد بود، به عبارتی هر کسی نمی‌تواند بازیگر باشد و هر بازیگری قادر نیست نقش‌های کمدی را به خوبی ایفا کند. دست‌مریزادی می‌گوئیم به تمام بازیگران عزیز این نمایش به ویژه اکبر عبدی که ثابت کرد هم چنان در این عرصه توانمند، خلاق و نوآور است. باید به مجموعه عوامل"گروه کوچه" خسته نباشید گفت که توانسته‌اند اوقات خوشی را برای مردم فراهم سازند.