به گزارش سایت ایران تئاتر، این بازیگر، عروسکگردان و کارگردان حوزه نمایش کودک و نوجوان با بیان این مطلب گفت:«هیچگاه نباید فکر کنیم که میتوانیم حرفهای گنده گنده و مهم را تنها با صدایی که تقلید صدای کودکان است و با لحنی کشدار به آنان بگوییم، بلکه باید کودکان را بشناسیم، آنان را باور کنیم و به خواستههایشان احترام بگذاریم. محدودکردن کودکان به موضوعات یک بعدی از کودک در آینده، انسانی با نگاهی محدود و توانی ضعیف در مواجهه با دنیای پیرامونی میسازد
به گزارش سایت ایران تئاتر، این بازیگر، عروسکگردان و کارگردان حوزه نمایش کودک و نوجوان با بیان این مطلب گفت:«هیچگاه نباید فکر کنیم که میتوانیم حرفهای گنده گنده و مهم را تنها با صدایی که تقلید صدای کودکان است و با لحنی کشدار به آنان بگوییم، بلکه باید کودکان را بشناسیم، آنان را باور کنیم و به خواستههایشان احترام بگذاریم. محدودکردن کودکان به موضوعات یک بعدی از کودک در آینده، انسانی با نگاهی محدود و توانی ضعیف در مواجهه با دنیای پیرامونی میسازد.»
"نگار استخر" گفت:«مطالعه روانشناسی کودک و نوجوان و گذراندن واحدهایی عملی در خصوص آموزش، نحوه برخورد و برقراری ارتباط با کودک، برای جامعتر کردن اطلاعات یک دانشجوی رشته عروسکی ضروری است.»
به گزارش سایت ایران تئاتر، این بازیگر، عروسکگردان و کارگردان حوزه نمایش کودک و نوجوان با بیان این مطلب گفت:«هیچگاه نباید فکر کنیم که میتوانیم حرفهای گنده گنده و مهم را تنها با صدایی که تقلید صدای کودکان است و با لحنی کشدار به آنان بگوییم، بلکه باید کودکان را بشناسیم، آنان را باور کنیم و به خواستههایشان احترام بگذاریم. محدودکردن کودکان به موضوعات یک بعدی از کودک در آینده، انسانی با نگاهی محدود و توانی ضعیف در مواجهه با دنیای پیرامونی میسازد.»
وی تصریح کرد:«کودکان در نهایت سادگی، دنیایی بسیار پیچیده و پر رمز و راز دارند. اگر یک بالشتک کوچک برای بزرگسالان فقط یک بالشتک است، برای کودک میتواند یک ماشین، یک کوه، یک انسان، یک صندلی، یک کارخانه و صدها چیز دیگر باشد. پس نباید هیچگاه آنها را دست کم انگاشت؛ ناآگاه تصور کرد و حد درکشان را پایین و اندک در نظر گرفت. باید دنیای آنان را وسعت بخشید، تخیل آنان را فعال کرد و به آنان این امکان را داد تا بتوانند فراتر از آن چه که میبینند، برداشت کنند.»
وی ادامه داد:«باید به کودکان امکان داد بیشتر و بهتر و از زوایای مختلف به موضوعات بنگرند و از هر زاویه، چیزی جدید و نو ببینند.»
استخر در نقد تولیدات نمایشی ویژه کودکان و نوجوانان گفت:«به نظر میرسد اگر تنها صدایی کودکانه داشته باشیم به آنها رسیدهایم، در حالیکه متأسفانه همه ما فراموش می کنیم که زمانی کودک بودهایم و فراموش میکنیم که در آن دوران دنیا در نظر ما چگونه بوده. در نظر برخی از افراد که این روزها ورود به دنیای هنر برایشان امکانپذیر شده کار کودک یعنی عروسک، فرقی هم نمیکند که حیوان یا انسان باشد، چون لزوماً باید شیطان و پررو باشد و بازیگر حرص بخورد، دنبالش بدود و... با این روش کار کودک خیلی سهل و آسان است! در این میان اصلاً نگاه نکردهایم که آنکس که روبروی ما نشسته و ناظر هنرنمایی ما بوده چه میخواسته، چه باید میشنیده و به چه باید میرسیده است.»
وی با تأکید بر این که موضوعات سادهای چون گرگ بدجنس، روباه ناقلا، بره شجاع و توپ قلقلی باید با توجه به دنیای پیشرفته امروز و کودکان پیشرو امروزی تغییر کنند، گفت:«این قصهها باید به شیوههایی بدیع، خلاق و نوین بیان شوند تا کودکان بتوانند ذهن خود را فعالتر کرده و با دیدی متفاوت به آنها نگاه کنند.»