احصایی نمایش خود را به دلیل تشویق و استقبال خارجیها، خوب نمیداند بلکه کار خود را خوب میداند از این جهت که باعث رضایت خاطر تماشاگران ایرانی و خارجی شده است. او همچنین به امیررضا کوهستانی و حضور بینالمللیاش اشاره میکند که هر سال در چند جشنواره بینالمللی حاضر میشود و باعث اعتبار و شناسایی تئاتر کشورمان در سطح جهانی شده است.
احصایی نمایش خود را به دلیل تشویق و استقبال خارجیها، خوب نمیداند بلکه کار خود را خوب میداند از این جهت که باعث رضایت خاطر تماشاگران ایرانی و خارجی شده است. او همچنین به امیررضا کوهستانی و حضور بینالمللیاش اشاره میکند که هر سال در چند جشنواره بینالمللی حاضر میشود و باعث اعتبار و شناسایی تئاتر کشورمان در سطح جهانی شده است.
رضا آشفته:
عباس غفاری کارگردان نمایش"کبوتری ناگهان" و سیامک احصایی کارگردان نمایش"حقیقت اینه که خورشید دور ما میگرده" از سفر آلمان و اجرای در جشنواره تئاتر روهر این روزها برگشتهاند. این دو نمایش روزهای 29 و 30 مهر ماه در تئاتر روهر هر کدام یک اجرا ساعت 7 شب داشتهاند.
در این سفر نگار عابدی، مریم معینی، مریم سرمدی، شبنم مقدمی، آتیه جاوید، نسرین درخشانزاده و ندا مقصودی به عنوان بازیگر، نرمین نظمی(طراح لباس)، هانا کامکاری(آهنگساز) و شیما بلوکیفر(نوازنده)، عباس غفاری را همراهی کردهاند.
از گروه تئاتر امروز نیز محمدرضا حسینزاده و پانتهآ پناهیها به عنوان بازیگر، نرمین نظمی(طراح صحنه و لباس به همراه سیامک احصایی) و رکسانا بهرام(دستیار کارگردان) در این سفر بودهاند. به همین بهانه از این دو کارگردان دعوت کردیم تا طی گفتوگویی، گزارشی از سفر خود را بیان کنند.
عباس غفاری و سیامک احصایی در دفتر ایران تئاتر سفر خود را بسیار ارزنده و تاثیرگذار ارزیابی کردند.
عباس غفاری در ابتدا درباره چگونگی انتخاب شدن کبوتری ناگهان برای سفر به آلمان گفت:«ما در جشنواره تئاتر فجر پارسال دو شب متوالی چهار اجرا داشتیم که در شب دوم روبرتو چولی و چند هنرمند خارجی دیگر به دیدن کارم آمدند. بعد از اجرا او با چند تن از بازیگران و من گفتوگو کرد. از صحبتهایش پیدا بود که کار را پسندیده و خط اصلی داستان نمایش را گرفته است. با آن که داستان مربوط به دوره قاجار و از زبان ادبی و تغزلی زمان قاجار برخوردار بود، باز هم ارتباط با مهمانان خارجی برقرار شده بود. خسرو محمودی هم به من کمک کرد تا متن را به زبان آلمانی ترجمه کنم و آن را همراه با CD اجرا در اختیار روبرتو چولی قرار دهم تا در آلمان نظر شورای تئاتر مولهایم نیز برای دعوت از این کار جلب شد. بعد از سه ماه دعوتنامهای از چولی به مرکز هنرهای نمایشی رسید که گروه ما در مهر ماه 85 میتواند در جشنواره تئاتر مولهایم کبوتری ناگهان را اجرا کند.»
وی در ادامه افزود:«امسال برخلاف سالهای قبل جشنواره تئاتر مولهایم از حالت متمرکز بیرون آمده و به شکل غیر متمرکز در چند نوبت از سال با شرکت آثاری از ایران، ترکیه و چند کشور آسیایی برگزار شده است.»
امسال از ایران سه نمایش"اترارنامه"(اصغر خلیلی، از اصفهان) در مرداد ماه و دو نمایش فوق نیز از تهران در آن جا اجرا شد.
سیامک احصایی نیز نمایش حقیقت اینه که خورشید دور ما میگرده را در تئاتر فجر یک شب دو بار اجرا کرد که در همان شب روبرتو چولی با دیدن کار آن را پسندید و از گروه تئاتر امروز دعوت کرد تا اجرایی نیز در جشنواره مولهایم داشته باشند. همچنین در این شب دیتر کومل نیز در اجرای اول نمایش را دیده و آن را پسندیده بود. او نیز از طریق دستیارش سیامک احصایی را در جریان حضور در جشنواره تئاتر فرایبورگ قرار داده بود. آنها نیز در خرداد ماه 85 در تئاتر مارین باد به همراه نمایش"دو متر در دو متر جنگ" نیما دهقان شرکت کردند و پس از آن نیز موفق به حضور در جشنواره تئاتر مولهایم شدند.
سیامک احصایی حضور عباس غفاری را براساس حمایت مرکز هنرهای نمایشی دانست و افزود:«به ازای این حضور در جشنواره تئاتر فجر نیز همین تعداد از هنرمندان تئاتر روهر به ایران خواهند آمد، اما نمایش من به دلیل آن که یک بار تحت حمایت مرکز هنرهای نمایشی برای حضور در فرایبورگ قرار گرفته بود، نمیتوانست از چنین امتیازی طبق قانون جدید مرکز برخوردار شود. برای همین به اطلاع چولی رساندیم که از شرکت در مولهایم معذور هستیم و او نیز رسماً از گروه ما دعوت کرد تا با حمایت مالی آنها به جشنوارهشان برویم.»
وی همچنین به حذف کمک مالی مرکز هنرهای نمایشی برای حضور در جشنوارههای خارجی تحت عنوان حق مأموریت اشاره کرد و گفت:«با توجه به آن که جشنوارههای خارجی به گروهها حق مأموریت میدهند، چنین امتیازی نیز از طرف مرکز هنرهای نمایشی برای هنرمندان حذف شده است.»
این دو گروه چهارشنبه 26 مهر ماه به مقصد فرانکفورت پرواز کردند. پیش از آن نیز سفارت آلمان در تهران نیز همکاری صمیمانهای را با هر دو گروه برای صدور ویزا کرده بود. آنها با رسیدن به فرودگاه سوار اتوبوس میشوند تا با طی سه ساعت راه به شهر دویسبورگ بروند و در آن جا در هتل محل اقامت خود مستقر شوند. بعدازظهر همان روز نیز باز با اتوبوس به شهرک مولهایم میروند تا قبل از اجرا با تئاتر روهر آشنا شوند. سیامک احصایی درباره این تئاتر گفت:«یک ساختمان قدیمی که قبلاً حمام پزشکی بوده است. از 25 سال پیش تبدیل به تئاتر شده و در این خصوص دولت آلمان وام برای ساخت و بودجه سالیانه برای اداره آن جا به روبرتو چولی(مدیر تئاتر) و هیأت مدیره آن جا پرداخت کرده است. این تئاتر شامل دو یا سه سالن کوچک در کنار تالار اصلی با 350 نفر ظرفیت میشود. یک سالن تمرین کامل و مجهز دارد و در جایی شبیه سالن انتظار مهمانیهای کوچک و جلسات گفتوگو و نقد و بررسی برگزار میشود. همچنین کتاب فروشی، کارگاه گریم، دکور، لباس و... نیز در این ساختمان دیده میشود. ابعاد سالن اصلی با 9 متر عرض و 16 متر عمق و 6 متر ارتفاع است که در حاشیه این ابعاد اصلی راهرویی با 3 متر در طرفین آن برای عبور و مرور بازیگران وجود دارد. سیستم نوری سالن کاملاً کامپیوتری است و در ظرف 2 تا 3 ساعت به راحتی میتوان تمام پروژکتورها و فیتلرهای نوری را انتخاب و تنظیم کرد. بی آن که احتیاج به حضور چند تن از عوامل فنی باشد. این تجهیزات با آن که هزینه بر است اما میتواند برای صرفهجویی در اتلاف وقت در تئاترهای ایران نیز به کار گرفته شود.»
عباس غفاری نیز پیش از سفر به آلمان ابعاد و طرح دکورش را برای تئاتر روهر آلمان ارسال کرده بود و از قبل، آنها دکور را ساخته بودند. در زمان اجرا نیز با صرف زمانی معادل با یک ساعت و چند دقیقه این دکور به راحتی نصب شد. نصب دکور و تنظیم نور برای عوامل ایران باعث شگفتی شده است برای آن که در تالارهای تئاترشهر و دیگر تالارها زمان زیادی صرف این کارها میشود.
وی همچنین تبلیغات جشنواره را مناسب دانست برای آن که در مانیتورهای مستقر در سطح شهر درباره نمایشهای حاضر در جشنواره مدام تصویر تبلیغی پخش میشد و سه روز قبل از حضور گروه ایرانی به آن جا در یک روزنامه محلی درباره کارهای ایرانی گزارش کوتاهی به همراه عکس چاپ شده بود. همچنین در شب اجرا نیز با حضور چند خبرنگار و منتقد از مطبوعات و رادیوی دویچه وله و بیبیسی بر اهمیت آن افزود شد.
سیامک احصایی نیز فرستادن دعوت نامه برای تماشاگرهای مشترک با تئاتر روهر را یک راه سریع برای اطلاع رسانی مخاطبان دانست و همچنین چاپ و انتشار کاتالوگ برنامههای تئاتر در طول سال را یک راه مفید برای پیگیری دقیق مخاطب در نظر گرفت. در دو شب اجرای گروههای ایرانی تماشاگران نیم ساعت قبل از آغاز اجراها در سالن انتظار حضور داشتهاند. این در حالی است که در تهران مردم برای خرید بلیت باید زمان بیشتری را صرف کنند و گاهی نیز صفهای طولانی و نرسیدن بلیت باعث اتلاف وقت تماشاگران میشود.
همچنین برای ارتباط تماشاگران با کبوتری ناگهان متن توسط ایرج زهری به آلمانی ترجمه و از طریق مانیتوری در بالای سالن دیالوگها برای مخاطبان پخش میشد. بلیت برای هر نمایش 14 تا 18 یورو و برای دانشجویان و دانش آموزان به صورت نیم بها در نظر گرفته شده است.
عباس غفاری از استقبال تماشاگران آلمانی به خوبی یاد میکند. در آلمان برای تشویق رسم نیست که از جا به پا خیزند، مگر کار خیلی فوقالعاده باشد. این اتفاق برای هر دو گروه ایرانی افتاد و آنها چند بار بازیگران نمایشها را برای تشویق به صحنه فراخواندند.
احصایی نیز نمایش خود را به دلیل تشویق و استقبال خارجیها، خوب نمیداند بلکه کار خود را خوب میداند از این جهت که باعث رضایت خاطر تماشاگران ایرانی و خارجی شده است. او همچنین به امیررضا کوهستانی و حضور بینالمللیاش اشاره میکند که هر سال در چند جشنواره بینالمللی حاضر میشود و باعث اعتبار و شناسایی تئاتر کشورمان در سطح جهانی شده است. همچنین از برگزار شدن یک کارگاه آموزشی توسط پانتهآ پناهیها در مولهایم به نیکی یاد میکند چون بازیگر کار او باید درباره نحوه کار کردنش به بازیگران آلمانی به مدت چند هفته توضیح بدهد. این اتفاقات باعث ارزشمند جلوه کردن تئاتر ایران در سطح جهان شده است. وی همچنین اعتقاد دارد که تئاتر ما در سالهای اخیر به خوبی به دنیا معرفی شده است و برخلاف نظر یکی از کارگردانهای حرفهای که حضور کارهای ایرانی در خارج و به ویژه جشنواره فرایبورگ را غیرمعتبر ارزیابی کرده بود، حضور کارهای ایرانی را در سطح بالا و قابل قبولی ارزیابی میکند.
عباس غفاری نیز بر این نکته اشاره کرد که هیچ کاری بنا بر رابطه در جشنوارههای خارجی حضور نیافتهاند. بلکه آنان بنا بر رأی و سلیقه خود کارهایی را انتخاب کردهاند. سیامک احصایی نیز بر متفاوت بودن کار خود با کار عباس غفاری و اصغر خلیلی تاکید کرد که این دلالت بر حضور و انتخاب ژانرهای مختلف کشورمان در جشنوارههای خارجی خواهد کرد.
عباس غفاری نیز به فعالیتها و متفاومت بودن آتیلا پسیانی که باعث ایجاد اتفاقات تازهای در تئاتر کشورمان شده است، اشاره کرد و گفت:«او نه تنها به زبانی جهانی رسیده است بلکه کارهایش رنگ و بویی کاملاً ایرانی دارد.»
بنا بر گفته این کارگردان، حضور او و سیامک احصایی نمونه کوچکی از جریان بزرگ تئاتری در کشورمان بوده است که متاسفانه مسؤولان فرهنگی کشورمان استقبالی از چنین حرکتهایی نکردهاند. آنها زمانی به فرودگاه مهرآباد میآیند. نه تنها استقبال نمیشوند بلکه در گمرک نیز ساعتی توضیح میدادهاند که آکسسوار صحنه را به آلمان برده و برگرداندهاند. اما آنها اصلاً شناختی از تئاتر نداشته و در ازای ورود کالا به کشور حق گمرک میخواستهاند.