در حال بارگذاری ...
...

علیرضا کوشک‌جلالی، نویسنده و کارگردان تئاتر در گفت‌وگوی اینترنتی با خبرنگار سایت ایران تئاتر‌ با اعلام این خبر افزود:«این نمایش از روی رمان مشهور"رابینسون کروزوئه" اثر دانیل دافو(1917) الهام گرفته شده و توسط نینو دینترونا و جیاکومو راوی چیو نوشته شده است.»

علیرضا کوشک‌جلالی، نویسنده و کارگردان تئاتر در گفت‌وگوی اینترنتی با خبرنگار سایت ایران تئاتر‌ با اعلام این خبر افزود:«این نمایش از روی رمان مشهور"رابینسون کروزوئه" اثر دانیل دافو(۱۹۱۷) الهام گرفته شده و توسط نینو دینترونا و جیاکومو راوی چیو نوشته شده است.»

علیرضا کوشک‌جلالی نمایش"رابینسون و کروزوئه" را با بازی شاپور سلیمی و کریستین اسکارمن چندی قبل در آلمان روی صحنه برد.
علیرضا کوشک‌جلالی، نویسنده و کارگردان تئاتر در گفت‌وگوی اینترنتی با خبرنگار سایت ایران تئاتر‌ با اعلام این خبر افزود:«این نمایش از روی رمان مشهور"رابینسون کروزوئه" اثر دانیل دافو(1917) الهام گرفته شده و توسط نینو دینترونا و جیاکومو راوی چیو نوشته شده است.»
جلالی درباره چگونگی انتخاب این رمان برای اجرای صحنه‌ای گفت:«در دورانی که هر جا چشم می‌اندازیم، نفیر جنگ به گوش می‌رسدو انسان‌ها یا به عبارتی سربازان، بازیچه قدرتمندان هستند، این نمایش که در آن دوستی، عشق و محبت موج می‌زند، مرا سخت به خود جلب کرد. نمایشی است که سیر پر درد و رنج و سختی را از دشمنی تا دوستی طی می‌کند. این نمایش ما را وادار می‌کند که به ‌ دوست‌ و دشمن و اصولاً به انسان‌، به چشم دیگری نگاه کنیم و حتی تا آن جا پیش می‌رود که انسان را با خودش، در جزیره تنهایی که زندگی می‌کند، روبرو می‌کند. نمایش تأکید بر این دارد که پیش داوری را به کنار گذاشته و سعی در شناختِ اصولی انسان‌ها داشته باشیم.»
جلالی با اشاره به این که این نمایش تقریباً بی کلام است، خاطر نشان کرد:«این نمایش داستانی ساده ولی شفاف و عمیق را بیان می‌کند و تمام این محتوا را در قالب طنزی جالب بیان می‌دارد. به گونه‌ای که می‌تواند با مخاطبان متفاوت(از نظر سنی) ارتباط برقرار کند.»
جلالی سپس درباره نحوه کارگردانی‌اش برای این اثر توضیح داد:«شیوه اجرای من همیشه از دل متن سرچشمه می‌گیرد. اما چیزی که در این اجرا برایم‌ مهم بود، پرداختن به این مسأله بود که نمایش حالت شعاری به خود نگیرد و پیام نمایش از دل کار و بدون هیچ شعاری خود را نشان بدهد؛ چرا که به هیچ وجه نمی‌خواستم نمایش به یک میتینگ سیاسی ضد جنگ تبدیل شود. در ضمن سلاح همیشگی‌ام(طنز) نیز کمک بزرگی به پیاده کردن این مطلب کرد.»
وی درباره طنز مورد نظرش در اجرا گفت:«طنزی که مد نظر من است، طنزی تلخ است که انسان مجبور است با یک چشم بگرید و با چشم دیگر بخندد. من این نوع گریستن و یا خندیدن را عالی‌ترین نوع بروز احساسات انسانی می‌دانم که نمونه‌اش را شاید در اجراهایی که در ایران داشته‌ام، دیده باشید: "موسیو ابراهیم و گل‌های قرآن" و یا"پابلونرودا" و یا"بازرس".»
جلالی سپس درباره استقبال تماشاگران از اجرا افزود:«استقبال خوبی چه در شهر بُن، چه در شهر کلن از این نمایش به عمل آمد. ولی این کار نیز مثل بسیاری از کارهای دیگر مشکلات خاص خودش را داشت. بر اثر تبلیغات سرسام‌آور، مردم آلمان تصویر سیاهی از مردم ایران دارند. وقتی من به عنوان یک ایرانی، نمایشی ضد جنگ را به صحنه می‌بردم با چنین سؤالاتی پس از اجرا رو به رو می‌شدم:«اجرا بسیار زیبا بود. اما واقعاً شما که یک ایرانی هستید از جنگ متنفرید؟» و یا این که:«این نمایش که کار ضد جنگ بود!» ‌به عبارت دیگر، از منِ ایرانی، نمی‌توانند توقع ‌داشته باشند که: کارِ ضد جنگ انجام دهم و تازه، کار خوب هم باشد!»
گفتنی است در نمایش رابینسون و کروزوئه شاپور سلیمی و کریستین اسکارمن بازی کردند. طراح صحنه جورج سولو بودیان و نرگس نصیری بودند. این نمایش در بروتفابریک بُن و خانه فرهنگ‌های جهان در کلن اجرا شد.