نقشی بسیار سخت که گاه مرا کلافه و سردرگم میکند و لحظاتی آشفته و بیقرار و زمانی عصبی و درمانده؛ سخت است
نقشی بسیار سخت که گاه مرا کلافه و سردرگم میکند و لحظاتی آشفته و بیقرار و زمانی عصبی و درمانده؛ سخت است
زمانی که مشغول بازی در نمایش"تولیدی عروس خانم" به کارگردانی سوسن رحیمی بودم، آقای سحرخیز این کار را به من پیشنهاد داد، ولی چون چند روز قبل از این پیشنهاد برای بازی در نمایش"خدا را هجی کن" به کارگردانی مهران امامبخش دعوت شده بودم و زمان تمرین و اجرای هر دو کار در یک زمان بود، مجبور شدم کار سحرخیز را به رغم میل خود رد کنم. پس از چند ماه مجدداً پیشنهاد بازی در این کار به من داده شد و جالب این که به عللی کار عقب افتاده بود و تقدیر بر این بود که من بالأخره ایفاگر نقش فتانه شوم؛ نقشی که بسیار دوست دارم.
فتانه زنی دلربا و جذاب است؛ یعنی بخش عشوهگر و آشوبگر زن. نقشی بسیار سخت که گاه مرا کلافه و سردرگم میکند و لحظاتی آشفته و بیقرار و زمانی عصبی و درمانده؛ سخت است ولی دوست داشتنی، تبسم در آن گم میشود و این لذتبخش است!
فتانه زنی است که گمان میکند فقط زیبایی است که مرد را عاشق نگاه میدارد و عاطفه، تعهد و... را فراموش کرده و حال که بر صحنه است درمییابد دلربایی، فقط یکی از پایههای عشق است و پایههای محکمتر نیز وجود دارند که اگر فراموششان کنی همه چیز رنگ میبازد.