در حال بارگذاری ...
...

بازیگرتان را هدایت کنید

 بخش اول  هو ـ هی ـ ها وقتی یادداشت‌های یک کارگردان تئاتر را می‌خوانید، از هیچ چیز تعجب نکنید  یک نکته بسیار مهم «تئاتر، پدیده و مکانی مقدس» همانگونه که «بروک» می‌گوید، از دیرباز میان هنرمندان تئاتر، رسم بر این ...

 بخش اول
 هو ـ هی ـ ها

وقتی یادداشت‌های یک کارگردان تئاتر را می‌خوانید، از هیچ چیز تعجب نکنید

 یک نکته بسیار مهم
«تئاتر، پدیده و مکانی مقدس»
همانگونه که «بروک» می‌گوید، از دیرباز میان هنرمندان تئاتر، رسم بر این بوده که محیط تئاتر را یک محیط فرازمینی و بی‌آلایش فرض کنند. این نیاز و این نگاه، تنها به تمایل عده‌ای هنرمند اخلاق‌گرا پدید نیامده است. اگر چه همین تمایل هم، بشر امروز و دیروز و فردا را قانع می‌کند ولی ریشه‌های تاریخی این نگره به طور کامل قابل بررسی است.
هنگامی که یونانی‌ها در رویارویی با پدیده‌های طبیعی توجیه ناشدنی، ترسی آمیخته به احترام حس می‌کردند، خود را در مقابل خدایی بزرگ می‌دیدند. این احساس حتی امروزه نیز در بشر قابل مشاهده است. حضور در مکان‌های مقدس، سایه‌های عظیم و حتی سکوت، این احساس را در ما به وجود می‌آورند. علت اشاره به یونان دو دلیل عمده دارد. نخست اینکه، ایشان اولین قومی بودند که اشارات و دریافت‌های وجودی خود را در قالب اندیشه‌های مدون به جهان «حکمت» عرضه داشتند و دوم به این دلیل که در همان دوران، وقتی ارسطو سعی می‌کرد تعریف جامعی از هنر تئاتر ـ که از دل آیین‌ها و مراسم دینی برآمده ـ ارائه دهد، تراژدی را برخاسته از احساس ترس و شفقتی می‌دانست که مخاطبان نسبت به قهرمان در خود حس می‌کردند. مسئله بسیار ظریف است. آنجایی که انسان خود را در مقابل پدیده‌ای عظیم، خرد و ناچیز ببیند؛ آنجایی که انسان به چیزی جز خود بشری‌اش احساس نیاز پیدا کند، همان جا محیطی قدسی و جادویی که سرشار از ترس و احترام است، پدید می‌آید.
این همان محیطی است که شما کارگردان علاقه‌مند و تیزهوش، مسئول و رهبر آن هستید. به کمک اعمال خود، و موعظه‌های پی در پی، این محیط را فراهم آورید. شاید به همین دلیل است که امروزه در جهان هنرها، بیشترین حقایق بشری در سالن‌های نمایش مشاهده می‌گردند. چنین محیطی، عنصری خلاق، بارور و نیروبخش است و هر چه آدمیان به این عنصر نزدیک شوند، تقدیس شده و فضیلت می‌یابند. خود را محو در این عنصر کنید تا گروه شما، به خصوص بازیگرهای شما تقدیس یابند. محیط تئاتری شما، از حیث عاطفی باید همگان را دچار حالات دوگانه «شیفتگی و هراس»، «فلسفه و خوف» کند. محیطی پر از رمز و راز که در یک آن هم جذب می‌کند و هم وحشت برمی‌انگیزد. یک نگاه ساده به ما می‌گوید که ساختار و درون آثار بزرگ دنیا و تمایلات هنرمندان بزرگ تئاتر، چنین است. «پیتر بروک» در «فضای خالی» به دنبال چنین حال و هوایی است. به دنبال این محیط مقدس باشید. چنانچه این محیط را در حدود توان حسی و عاطفی گروه نمایشی خود نمی بینید، حداقل کورسوهای آن را چشم‌انداز خود و گروه قرار دهید.

 بازیگر و چند تعریف
در تعریف بازیگر و بازیگری، نظرات گوناگونی، به خصوص طی قرن گذشته، ارائه شده که کمابیش به زبان فارسی ترجمه گردیده است. آرا و نظرات «آنتونن آرتو»، «استانیسلاوسکی»، «برتولت برشت»، «یرژی گروتووسکی» و دیگر نظریه پردازانی که هر کدام به نحوی و از دیدگاه خاصی به مسئله بازیگر و بازیگری نگریسته‌اند، بیانگر ژرف بودن مسئله است. من می‌توانستم بخشی از آرا یکی از این بزرگان صحنه‌های تئاتر را برایتان ذکر کنم ولی از آنجایی که معتقدم مسئله هدایت بازیگر، مسئله ویژه‌ای است که بستگی کامل به محیط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی او دارد، به همین دلیل بدون نگاه خاص به هر اندیشه مکتوبی، سعی می‌کنم با استفاده از تجربیات شخصی و گروهی، دیدگاه ویژه خود را ارائه دهم.

1 ـ بازیگر کیست
کارگردان عزیز دقت داشته باشید، در این نوشته ما از دیدگاه ویژه «هدایت بازیگر توسط کارگردان» به مسئله بازیگر خواهیم پرداخت. بین آموزش بازیگر و وظایف شخصی بازیگر با «هدایت بازیگر» تفاوت قایل شوید. هر کدام از اینها حوزه خاصی برای بررسی دارند. به طور مثال «ترکیب صحنه» و «رابطه بازیگر با عوامل فنی صحنه» ربطی به حوزه «هدایت وی توسط کارگردان» ندارد. به هر حال برای درک بهتر مباحثی که از این پس طرح می‌شود، برای خودتان تعریفی کلی از «هدایت بازیگر» داشته باشید. نگارنده این سطور قصد ندارد تعریف خاص و مشخصی از حوزه هدایت بازیگر ارایه دهد. چرا که اعتقاد دارد که تعریف حوزه هدایت بازیگر با توجه به تعداد و توانمندی‌های دسته بازیگران، تغییرپذیر خواهد بود. حضور چهار بازیگر هوشمند و مشتاق یک نوع هدایت را می‌طلبد و حضور چهار بازیگر غیرمشتاق و مشکل‌دار ـ مشکلات اجتماعی، اقتصادی و ... ـ نوع دیگری از هدایت را خواهد طلبید.
برای بازیگران درشت اندام «استانیسلاوسکی»، برخی از انواع نوشیدنی و تغذیه، حکم زیرپوش در سرمای سخت مسکو را دارد ولی برای من که بازیگر شما هستم، همان‌ها ممکن است تحریم شده باشند. عجله نکنید، توضیح خواهم داد. بازیگری که کرایه خانه، مشغله عمده ذهن اوست، با بازیگری که این مشکل را ندارد، دو نفر محسوب می‌شوند با دو دنیای خاص و ویژه که ارتباط با هر کدام مستلزم درک عمیق شرایط آنهاست.
پس اینگونه آغاز کنید: «بازیگر کیست؟» جواب، ساده است. «یک انسان که دارای توانایی‌های ویژه‌ای در زمینه تقلید و خلق نوعی از زندگی بر صحنه است. زندگی‌ای تکراری یا خلاقانه و یا از پیش تعیین شده توسط همکار دیگر شما به نام نویسنده».
در تمامی آنچه که در جمله بالا آمده، یک کلمه بسیار مهم وجود دارد که کمتر مورد نظر کارگردان‌ها و حتی خود بازیگرهاست. «انسان»! شما بدون شناخت از روابط موجود در حوزه «انسان‌شناسی» نمی‌توانید در حوزه «هدایت» وی، نظریه محکمی ارائه دهید. پس برای هدایت بهتر وی، خصیصه‌های «عاطفی»، «فیزیکی» و هر چه را که مرتبط با وجود آدمی است، شناسایی کنید. عصر آینده، عصر شناخت از «ژنتیک» آدمی است. به خاطر داشته باشید هر عاملی که در رشد کمی و کیفی انسان موثر باشد، بر میزان توانایی‌های او و توان هنری‌اش بسیار تأثیرگذار خواهد بود. پس سعی کنید برای توانایی‌ها و عوامل مرتبط با مسئله «هدایت بازیگر» از جمله «عواطف»، «حواس»، «محیط اجتماعی» و امثال اینها، تعاریفی روشن و صحیح بیابید. تئاتر در حوزه علوم انسانی است. به همین دلیل پرداختن به مسایل فوق ضروری به نظر می‌رسد.

2 ـ طرح چند سؤال
بهترین روش برای شناخت یک نمایشنامه و «تجزیه و تحلیل» آن، طرح «صورت مسئله‌ای» است مبتنی بر خود اثر، برای «هدایت بازیگر» هم به همین شکل عمل کنید. بر اساس محیطی که در آن کار می‌کنید، سؤال‌هایی طرح نمایید که منجر به شناخت عمیق‌تر شما از همکارانتان گردد.
مهمترین سؤال را در قسمت اول این بخش طرح کردیم. شما دوباره آن را طرح کنید و به جواب نزدیک شوید: «بازیگر کیست؟»، «بازیگرهای شما چه کسانی هستند؟»، «از هر بازیگر چه چیزهایی باید بدانید؟»، «چه مواردی؟»، «دانستن هر نکته چه تأثیری در جریان هدایت دارد؟»
بازیگر از کارگردان چه چیزهایی باید بداند؟ از آنجایی که این نوشته در این مورد بر نظریه خاصی استوار است، در ادامه سعی خواهد شد به بخشی از پاسخ این سؤال، بپردازیم. بگذارید بازیگرهایتان فکر کنند استیلای شما بر نمایشی که قرار است اجرا شود، مطلق نیست. بلکه در حد گمان و فرضیات است. اگر بازیگرهایتان فکر کنند، تنها شما، به طور مطلق بر متن مورد نظر استیلا دارید، قدرت خلاقیت خود را از دست خواهند داد. از طرف دیگر، مواظب باشید بازیگرها شما را در ارتباط با متن نمایشی، ناتوان فرض نکنند. در چنین شرایطی بازیگر، عاصی و کنترل‌ناپذیر خواهد شد.
هر از گاهی، موارد شکست و پیروزی‌های هنری گذشته خود را برای بازیگرها نقل کنید. بسیار مهم و ضروری است که بازیگرها احتمال شکست را بپذیرند. قدرت اعتراف، بهترین ابزار ارتباطی بین شما و بازیگرانتان خواهد بود.
به بازیگرانتان اطمینان بدهید، ضمن احاطه به روش‌های رایج کارگردانی، قصد دارید تجربه‌های خود را در امر کارگردانی به کار گیرید.
هدایت بازیگر از چه لحظه‌ای آغاز می‌شود؟ اگر گروهی منسجم و متشکل دارید، روابط معمولی شما با بازیگرها بی‌اهمیت نخواهد بود. سؤال اخیر را با توجه به نوع و کیفیت روابط شخصی‌تان، طرح کرده و به آن پاسخ دهید.

3 ـ کارهایی که می‌توان انجام داد
شما به عنوان کارگردان، حول محور هدایت بازیگر، اهرم‌های گوناگونی خواهید داشت. اما پیش از پرداختن به جزئیات، لازم می‌دانم اقداماتی را که در حاشیه این وظیفه مهم می‌توان به‌کار بست، برایتان ذکر کنم. شما آزاد خواهید بود با توجه به شرایط گروهی بازیگرهایتان، تغییراتی در کارهای خود به وجود آورید. مهم، اقدام شما برای ایجاد ارتباط صحیح با بازیگرهاست. هر لحظه که از تمرین‌های شما بگذرد، ایجاد ارتباط مشکل‌تر خواهد شد. پس زودتر اقدام کنید:
الف ـ تنبیه و تشویق به موقع و صحیح بازیگرها را به یاد بسپارید. این اقدام در لحظاتی که بازیگر در انتظار آن است، در رشد کار او مؤثر خواهد بود.
ب ـ اکثر مواقع، به دنبال کشف لحظات نمایشی باشید. خاکریز و جبهه برنده را در دستان خود نگهداری کنید. این شیوه را تا زمانی که بازیگرها احساس ضعف روحی ندارند دنبال نمایید ولی با درک اولین جرقه‌های ضعف در بازیگر، این خاکریز را به بازیگرتان بسپارید. بگذارید او برنده جدال باشد.
پ ¬ـ بازیگرهایتان را بر اساس توانایی‌های هنری و روحیات فردی و شرایط اجتماعی‌شان دسته‌بندی کنید. برای هر دسته برنامه ویژه‌ای در نظر بگیرید. در بخش‌های بعدی این نوشته، در این باره بیشتر توضیح خواهیم داد.
ت ـ تکلیف خودتان را روشن کنید. آیا می‌خواهید بازیگرها در ارایه نقش‌هایشان با استفاده از «عمل براساس حواس جسمانی» بازی کنند یا با بهره‌گیری از «ارایه عواطف و احساسات روحی و روانی» نقش، به عمل خلاقه نزدیک شوند.
برای آشنایی بیشتر، بهتر است کلیه نظریه‌هایی را که در این ارتباط وجود دارد، مطالعه کنید. «سیستم استانیسلاوسکی» در دوره خود و حتی امروزه با تغییرات عمده‌ای در سطح مدارس بازیگری، به بازیگرها پیشنهاد می‌کند «عمل بر اساس حواس جسمانی» مطمئن‌ترین شیوه است. اگر کتاب «بازیگری حرفه‌ای» را مطالعه کنید، به این نکته، یقین پیدا خواهید کرد.1 حواس جسمانی ـ بر اثر تمرین، تکرار و ممارست ـ به طور کامل در اختیار بازیگر است. اما فراموش نکنید، در این منطقه خاص از جهان، یعنی در شرق و به خصوص کشور ما، انسان راه کنترل احساسات روحی و عواطف خود را می‌شناسد. برهان من، اشراق و عرفان این منطقه از جهان است. پس چنانچه لازم و ضروری باشد، می‌توانید از این مسیر نیز استفاده کنید.
ث ـ نظم، وجدان و انضباط گروهی و فردی، هر طالبی را به هدف خود نزدیکتر می‌کند. شما این تفکر را در میان گروه با اعمال منظم خود ترویج کنید.
ج ـ آزادگی و آزاد اندیشی در کنار یک تفکر ناب مذهبی، نه به عنوان فن، بلکه به عنوان یک ویژگی انسانی برای هنرمند بودن و انسان بودن الزامی است. بازیگرهای جوان، عاشق این نوع تفکر هستند. هیچ چیز برای «آدمی»، این گل سرسبد خلقت، بدتر و زشت‌تر از «به نرخ روز نان خوردن» نیست. نان را به «نرخ حقیقت» بخورید. خداوند پیروزکننده شما خواهد بود.
بخش نخست این مطلب را با بند «ج» به پایان می‌رسانم. یک بار دیگر به سازماندهی گروهی بازیگرهایتان نظری بیاندازید. شما مسئول هدایت هنری انسان‌های متفاوتی هستید. قرار نیست آنها مانند شما به نمایش موردنظرتان، نگاه کنند. شما قصد دارید یک وحدت عملی میان این جمع متفاوت به وجود آورید.

 پانویس‌ها1ـ
برودر، ملیسا و دیگران. بازیگری حرفه‌ای. ترجمه احمد دامود. نشر روز بهان (صفحه 21 این کتاب را با دقت بخوانید).