در حال بارگذاری ...
...

در دومین همایش نقد هنر عنوان شد: تئاتر ما، نتوانسته جریان ساز باشد

دومین همایش نقد هنر ویژه بخش تئاتر عصر دیروز با سخنرانی فرشید ابراهیمیان، سیدمصطفی مختاباد و محمود عزیزی برگزار شد.

ایسنا: دومین همایش نقد هنر ویژه بخش تئاتر عصر دیروز با سخنرانی فرشید ابراهیمیان، سیدمصطفی مختاباد و محمود عزیزی برگزار شد.
مصطفی مختاباد که با موضوع جامعه‌شناسی تئاتر سخن می‌گفت از ایستایی هنر تئاتر به عنوان یکی از مشکلاتی نام برد که همچنان گریبانگیر تئاتر ماست.
وی توضیح داد: تئاتر ما در این سالها نتوانسته جریان‌ساز باشد و هنرمندان ما نتوانسته‌اند جریان هنری تئاتر را با همان مخاطبان اندک تئاتر در کنار دیگر رسانه‌ها، تثبیت کنند.
وی با تاکید بر لزوم توجه هنرمندان به نیازهای روز جامعه گفت: اگر هنرهای انرژی لازم را از سوی مردم دریافت نکنند، می‌میرند بویژه هنری همچون تئاتر که نیازمند ارتباط مستقیم و بی‌واسطه با تماشاگران است.
مختاباد، منتقد را واسطه‌ای میان هنرمند و مردم خواند و گفت: یکی از کارهایی که هنرمند می‌کند تحمیل ذهنیت خود به مخاطب است و باید توانایی این کار را داشته باشد. در اینجاست که منتقد به عنوان واسطه میان هنرمند و مردم وارد عمل می‌شود و فاصله میان این دو قطب را از میان برمی‌دارد.
وی افزود: در این شرایط، نقد خود به مثابه اثری ادبی تلقی می‌شود و زنجیره آن همچنان ادامه خواهد داشت. این پژوهشگر تئاتر گفت:کار منتقد جامعه‌شناس، شناسایی شرایط اجتماعی و واکنش هنرمند نسبت به آن است.
وی با اشاره به شرایط اجتماعی انسان امروز گفت: ‌در آثار بسیاری از نویسندگان معاصر، شاهد به هم ریختن ساختارهای اجتماعی و خانوداگی، تنها شدن انسان هستیم که اینها همه انعکاس واقعیت‌های اجتماعی جامعه غربی است.
مختاباد تصریح کرد: در جوامعی که امکانات فرهنگی در دست دولتهاست باید شرایطی ایجاد شود که هنرمند بتواند بر اساس واقعیتهای اجتماعی، تاثیرگذار و تاثیرپذیر باشد در غیر این صورت فضایی انتزاعی ایجاد می‌شود که واقعیت آثار هنری با واقعیتهای موجود متفاوت خواهند بود.
وی ضمن ادای احترام به زحمات هنرمندان خلاق تئاتر ایران گفت: متاسفانه هنوز جریان‌سازی در هنر ما ایجاد نشده و وضعیت انتزاعی و غیرمتعارفی وجود دارد که باید آن را تغییر داد. در این برنامه محمود عزیزی نیز از تعزیه به عنوان هنری ناب و بی‌واسطه با تماشاگران نام برد و گفت: در تعزیه ارتباطی معنوی میان تماشاگر و هنرمند وجود دارد و اگر خواهان تئاتری تاثیرگذار هستیم باید همچون تعزیه این فاصله‌ها را برداریم.
وی ادامه داد: وجوه گوناگون زیباشناختی موجود در تعزیه موجب می‌شود تعزیه بیش از هر تئاتری حر برای گفتن داشته باشد که این حرف منطبق بر نیاز روز مخاطبان است.
وی در پایان با اظهار تاسف از بی‌توجهی نسبت به اشکال هنرهای سنتی ایران افزود: در مقایسه با ترکیه، کاستی درک نداریم در این کشور یکی از کاخ‌ها به گروه‌های عروسکی سنتی اختصاص داده شده است در حالی که بسیاری از اشکلا هنرهای سنتی پس از مرگ هنرمندان آن رشته دچار رکود می‌شوند.
فرشید ابراهیمیان نیز با ارائه مبانی و ریشه‌های نقد تئاتر گفت: نقد ملازم با اندیشه و فلسفه و به تعبیری فرزند آن یا عین زیبایی شناسی شده است.
وی افزود: یکی از دلایلی که منجر به گسترش و تعالی نقد در جامعه غربی شده همین درهم آمیزی نقد و فلسفه بوده که تنوع آن هم وابسته به همین علت است.
وی با اشاره به تغییر نقدها در دوران‌های گوناگون گفت: هر دهه نقد خاص خود را می‌طلبد و این خود دلیل محکمی بر تغییر و دگرگونی نوع نگاه و شرایط فکری حاکم در جامعه است.