در حال بارگذاری ...

خودشناسی‌ کودکانه‌

روزنامه اعتماد به قلم رضا آشفته نقدی را بر نمایش " الاغ پردردسر " منتشر کرده است.

روزنامه اعتماد
رضا آشفته‌
نمایش‌ «الاغ‌ پردردسر» که‌ برای‌ کودکان‌ در تالار هنر هر روز عصر ساعت‌ 455 اجرا می‌شود درباره‌ الاغی‌ است‌ که‌ نمی‌خواهد الاغ‌ باشد، و پس‌ از آنکه‌ الاغ‌ پی‌ به‌ هویت‌ خود می‌برد، از الاغ‌ بودنش‌ دیگر نالان‌ نمی‌شود. شاید این‌ نوع‌ تزریق‌ تفکر به‌ کودکان‌ درباره‌ خودشناسی‌ کمی‌ ساده‌ و کمی‌ جلف‌ به‌ نظر آید. برای‌ آنکه‌ خودشناسی‌ امری‌ ضروری‌ برای‌ کودک‌ نیست‌ و در این‌ دوره‌ سنی‌ اصلا خودشناسی‌یی‌ صورت‌ نمی‌گیرد، بلکه‌ در این‌ دوره‌ کودک‌ به‌ دنبال‌ ارتباط‌ تنگاتنگ‌ با اشیا، افراد و پدیده‌های‌ دنیای‌ پیرامونش‌ است‌. او حتی‌ در دنیای‌ فانتزی‌ و رنگارنگ‌ درون‌ خویش‌ نیز خارج‌ از خودشناسی‌ به‌ دیگرشناسی‌ علاقه‌مند است‌، و اصلا در آنجا هم‌ شناخت‌ چندان‌ مهمی‌ نمی‌یابد. خودشناسی‌ تقریبا از سنین‌ بلوغ‌ مطرح‌ است‌ و پیش‌ از این‌ خودشناسی‌ برای‌ کودک‌ مطرح‌ نیست‌. کودک‌ به‌ دنبال‌ آن‌ است‌ که‌ با دنیای‌ بیرونی‌ ارتباط‌ برقرار کند. تا اینجا در می‌یابیم‌ که‌ تفکر موجود در نمایشنامه‌ نمی‌تواند در برگیرنده‌ پیامی‌ در خور توجه‌ و به‌ نوعی‌ این‌ ارتباط‌ با کودک‌ باشد. از سوی‌ دیگر پرویز جعفری‌ چندان‌ به‌ عناصر درام‌ وفادار نیست‌ و شاید عدم‌ شناخت‌ باعث‌ شده‌ که‌ به‌ روایتی‌ ساده‌ بسنده‌ کند. همچنین‌ اشعار منظوم‌ نیز نمی‌تواند برای‌ بیان‌ حس‌ و حال‌ها و معرفی‌ شخصیت‌ها و پس‌ از آن‌ برقراری‌ ارتباط‌ با کودک‌ موثر باشد.
لیلی‌ رضایی‌ نیز برای‌ کارگردانی‌ از اولیه‌ترین‌ مواد و عناصر بهره‌ می‌برد، بی‌آنکه‌ به‌ دنبال‌ کاربردی‌تر شدن‌ آنها باشد. به‌ جز خورشید که‌ با بالا و پایین‌ آمدن‌ که‌ تداعی‌گر روز و شب‌ است‌، دیگر هیچ‌ المانی‌ از صحنه‌ جابه‌جا نمی‌شود و کودک‌ باید به‌ مدت‌ 45 دقیقه‌ شاهد یک‌ مکان‌ بی‌جنب‌وجوش‌ باشد. در صورتی‌ که‌ جابه‌جایی‌ اشیا و رنگها و بهره‌مندی‌ از رقا نور و حرکت‌ می‌توانست‌ بر جذابیت‌ و ضرباهنگ‌ نمایش‌ بیافزاید.
ساخت‌ عروسک‌ و عروسک‌گردانی‌ از امتیازهای‌ اثر است‌، برای‌ آنکه‌ تنوع‌ رنگ‌ و تکنیک‌ در ساخت‌ عروسک‌ها مشهود است‌ و عروسک‌گردان‌ها نیز به‌ بهترین‌ نحو و با صرف‌ انرژی‌ مضاعف‌ در جان‌بخشی‌ به‌ عروسک‌ها جولان‌ می‌دهند. اگر همین‌ نکته‌ را از اثر بگیریم‌، و حضور راوی‌ را نیز از امتیازات‌ مثبت‌ آن‌ پاک‌ کنیم‌، آن‌ وقت‌ نمایش‌ در پیش‌ پا افتاده‌ترین‌ وضعیت‌ نمی‌توانست‌ باعث‌ ماندن‌ تماشاگران‌ کودک‌ در سالن‌ باشد.
آنچه‌ در پس‌ اجرای‌ «الاغ‌ پردردسر» آزار دهنده‌ نمی‌نمود، همانا بازاری‌ جلوه‌ کردن‌ اؤر بود. ای‌ کاش‌ آثار مربوط‌ به‌ کودکان‌ و نوجوانان‌ حتما با حضور مشاوره‌یی‌ تربیتی‌ و روانشناسی‌ تهیه‌ شود. از سوی‌ دیگر در اجرای‌ اؤر باید از بهترین‌ مواد و عناصر استفاده‌ شود تا هیچ‌ چیزی‌ تصنعی‌ و بیهوده‌ جلوه‌ نکند. اگر در ساخت‌ آهنگ‌ و شعر در نمایش‌ الاغ‌ پردردسر حوصله‌ بیشتری‌ دیده‌ می‌شد، آن‌ وقت‌ کودک‌ نیز می‌توانست‌ بهتر با اثر همسو شود، و حداقل‌ مفاهیم‌ را از آن‌ جذب‌ کند و مهمتر اینکه‌ در دقایقی‌ کوتاه‌ از یک‌ اثر نمایشی‌ لذت‌ ببرد، و اگر اثری‌ از این‌ هم‌ بتواند فراتر برود، پیامی‌ ماندگار را در ذهن‌ او تزریق‌ کند. البته‌ آثاری‌ هستند که‌ به‌ این‌ مرحله‌ از تاثیرگذاری‌ می‌رسند که‌ برای‌ تماشاگر کودک‌ به‌ عنوان‌ پدیده‌یی‌ نامیرا ماندگار می‌شوند.