تعریف مشخصی از تئاتر خصوصی نداریم
به گزارش سایت ایران تئاتر، محمود عزیزی در این جلسه سخنرانی با اشاره به تکیه دولت اولین مکان تئاتری که در آن از سوی دولت به هنرمندان تئاتری حقوق میدادند، گفت:«حمایت این چنینی دولت از هنرمندان فعال در تکیه دولت که در آن زمان از جمله مهمترین اماکن هنرهای نمایشی محسوب میشد، باعث شد که هنرمندان، دولت را حامی خود بدانند.»
نهمین نشست پژوهشی و سخنرانی مدیریت پژوهش و انتشارات مرکز هنرهای نمایشی روز گذشته با سخنرانی محمود عزیزی در مورد تئاتر خصوصی ـ تئاتر دولتی در تالار چهارسوی مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، محمود عزیزی در این جلسه سخنرانی با اشاره به تکیه دولت اولین مکان تئاتری که در آن از سوی دولت به هنرمندان تئاتری حقوق میدادند، گفت:«حمایت این چنینی دولت از هنرمندان فعال در تکیه دولت که در آن زمان از جمله مهمترین اماکن هنرهای نمایشی محسوب میشد، باعث شد که هنرمندان، دولت را حامی خود بدانند.»
این مدرس دانشگاه در ادامه با اشاره به عنوان تئاتر خصوصی در آن دوران گفت:«به غیر از فعالیت تعدادی از گروههای تئاتری که زیر چتر حمایتی دولت به فعالیت مشغول بودند، تعدادی از گروههای تئاتری بودند که با حمایت گروههای سیاسی آثار نمایشی مختلفی را تولید میکردند. این در حالی است که در این زمان بود که نویسندگان بزرگی وجود داشتند که به واسطه نگارش متون تئاتری که مسائل اجتماعی را مطرح میکردند از تئاتر خصوصی نیز حمایت میکردند، اما با شروع کودتای 28 مرداد، روند فعالیتهای گروههای تئاتری که زیر نظر بخش خصوصی به تولید آثار نمایشی میپرداختند، متوقف شد.»
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به فعالیتهای غیر کارشناسانه دولت در زمینه حمایت از تئاتر در آن دوران تاریخی گفت:«بین سالهای 1320 تا 1332 نهادهایی مثل هلال احمر(شیر و خورشید سابق) از شخصیتهای تئاتری غیر ایرانی برای راهاندازی تئاتر ملی استفاده میکردند که این مسأله خود جای سؤال بود که چرا با وجود شخصیتهای مطرح در مملکت خودمان از شخصیتهای تئاتری غیر ایرانی حمایت میشد، این در حالی بود که در میان این گروهها، گروههای آذری و ارامنه هم داشتیم که به سفارش دولت درباره تئاتر مطالبی مینوشتند.»
این مدرس دانشگاه افزود:«متأسفانه در همین زمان بود که به دلیل این رویکرد نامطلوب مرکز فعالیت فرهنگی پایتخت به تئاتر لالهزاری تبدیل و تئاتر تهران متکی به فروش گیشه شد. این روند تا زمانی ادامه پیدا کرد که اداره تئاتر به عنوان اولین مکان دولتی تأسیس و از سال 1343 به طور رسمی شروع به فعالیت کرد.»
وی گفت:«علاوه بر اداره تئاتر، تالارهای سنگلج، وحدت و مجموعه تئاتر شهر نیز به عنوان مکانهای نمایشی شناخته شده بودند که توسط دولت حمایت میشدند. البته پس از مدتی کارگاه نمایش برای اولین بار توسط بیژن مفید تأسیس شد و این مکان هم به دیگر مجموعههای تئاتری که زیر نظر دولت حمایت میشد، اضافه شد. ضمن این که تالار مولوی هم که در آن زمان در قالب برنامههای دانشگاهی به تولید آثار نمایشی میپرداخت، بعدها توسط دولت سرمایه گذاری شد.»
این کارگردان تئاتر در ادامه صحبتهای خود به انواع تئاتر در کشورهای اروپایی اشاره کرد و افزود:«انواع تئاترهایی که در چارچوب سیاستهای کلان فرهنگ نمایش در اروپا وجود دارد، به تئاترهای دولتی، ملی و خصوصی تقسیم میشوند.»
وی گفت:«البته منظور از تئاتر دولتی، تئاتری است که موظف به حفظ میراث فرهنگ ملی است نه به معنای حافظ منافع سیاسی. گروه تئاتر ملی نیز که آغاز آن در قرن بیستم بود با انجام فعالیتهای زیادی کار خود را آغاز کرد و بعد از مصادره کردن افکار انقلابیون در کشوری مانند فرانسه، روش گسترش فرهنگ و هنر را دنبال کرد که بعدها بسیاری از این فعالیتها به مراکز استانها هم کشیده شد؛ این در حالی بود که در کنار تئاتر دولتی و ملی، بخش خصوصی هم در جوامع اروپایی مطرح شد.»
این مدرس دانشگاه افزود:«نوع فعالیت بخش خصوصی در اروپا به دو بخش تقسیم میشد، این که در نوع اول گروههای تئاتری تابع سیاست فرهنگ مرکز هنرهای نمایشی باشند و از متونی استفاده کنند که با ارزش کیفی معیشتی منطبق باشد و در نوع دوم هم وابستگی نداشته باشند و در انتخاب متن مستقل و آزاد باشند؛ این گروهها از کمترین مقدار بودجه برای انجام فعالیتهایشان استفاده میکردند ولی در هر منطقهای بودند هم از طرف شهرداری مورد حمایت قرار میگرفتند.»
عزیزی در بخش دیگری از صحبتهای خود تصریح کرد:«متأسفانه در کشور ما آن چنان که باید حمایت ویژهای از تئاتر خصوصی نمیشود؛ این در حالی است که کمبود تالارهای نمایشی، تعداد زیاد کارگردانان متقاضی و مسائل و مشکلات مختلف در زمینه فروش گیشه از ناهنجاریهایی است که تئاتر ما با در نظر گرفتن اهمیت تئاتر خصوصی با آن مواجه است؛ ضمن این که باید بدانیم جهانبینی اجتماعی مدیون فعالیتهای هنری است.»
وی اظهار داشت:«مشکل بزرگ دیگری که در بین تئاتریها حاکم است این است که همه ما چشم به کمک یک شخصیت داریم و میخواهیم فقط یک نفر به ما کمک کند در حالی که خود ما به عنوان هنرمندان فعال عرصه تئاتر باید با تنظیم یک اساسنامه مدون و مشخص و ارجاع آن به نمایندگان دولت، درصدد حل مشکلات تئاتر برآئیم.»