گزارش نیویورک تایمز از بهترینهای برادوی در سال 2006
در این مقاله فهرستی از بهترینهای برادوی در سال ۲۰۰۶ را ارایه کردهام که البته اینها تعدادی از نمایشهای محبوب من هستند. اما در یک دههای که من به عنوان منتقد تاتر نیویورک تایمز کار میکنم این اولین سالی است که آنقدر نمایش خوب در برادوی اجرا شده که انتخاب ده نمایش برتر کار دشواری است.
بن برنتلی
ترجمه: مجتبی پورمحسن
در این مقاله فهرستی از بهترینهای برادوی در سال 2006 را ارایه کردهام که البته اینها تعدادی از نمایشهای محبوب من هستند.
اما در یک دههای که من به عنوان منتقد تاتر نیویورک تایمز کار میکنم این اولین سالی است که آنقدر نمایش خوب در برادوی اجرا شده که انتخاب ده نمایش برتر کار دشواری است. مهم نیست که بزرگی برادوی امروزه مدیون استعدادهای خارجی و یا آف برادوی است. هیچ کس هم نمیتواند بگوید که اندیشه غالب بر برادوی فراسوی انگیزههای تجاری بنا شده است اما باید پذیرفت که برادوی در سال 2006 طعم متفاوتی داشت.
در اینجا ده نمایش برتر سال 2006 به انتخاب من میآید. قطعا نمایشهای دیگری هم بودند که شایستگی حضور در این فهرست را داشته باشند.
ساحل اتوپیا - بخش اول - سفر دریایی. در این اجرای جذاب از لینکلن سنتر تیاتر، کارگردان جک اوبرین اجرای نمایشی کاملی از نمایشی که صرفا مبتنی بر روده درازی نوشته شده را ارایه میکرد. اجرای اولین بخش از سه گانه مشهور تام استاپارد که دربارهی گروهی از روشنفکران روسی است که در رویای انقلاب هستند. با بازی درخشان بیلی کروداپ واتان هاوک چنان جذاب بود که همان شب منتظر اجرای بخش دوم و سوم سه گانه استاپارد بودم.
گروه، جان دویل کارگردان انگلیسی اجرای مجدد نمایش "سویینی تود" در سال گذشته با استفاده از همان شیوهای که خون را در رگهای نمایشی قدیمی جاری کرد گرمای نمایش دیگری از استفن سوندهیم که معمولا به اشتباه تاتری سرد تلقی میشود را به صحنه آورده.
باغهای خاکستری. کریستین ابرسول بهترین اجرای سالهای اخیر را با بازی در نقش مادر و دختری داشت که نام هر دویشان ادیث بیل است. او (و دیگر بازیگر درجه یک نمایش یعنی مری لوییز ویلسن) شاید بهتر از خود نمایش بودند که اقتباسی از یک فیلم مستند بود.
پسران تاریخ که احتمالا از شنیدن دربارهاش خسته شدهاید بخصوص حالا که نسخهی سینمایی این نمایش نیز اکران شده است. امابا کارگردانی حساب شدهی نیکولاس هایتنر که بر اساس درکی بینظیر از کار صورت گرفته، این نمایش آلن بنت از ابتدا تا انتها برای مخاطب جذاب بود. این نمایش که دربارهی عقل و نفس گروه دانشجویان آکسبریج است برندهی جایزهی تونی نیز شد.
کیلی و هرب، زنده در برادوی نمایشی که فضای خیابانهای مرکز شهر را به برادوی میآورد. جاستین باند و کنی ملمن در کنار یکدیگر از پتانسیل صنعت سرگرمی و احساسی گری تجلیل میکنند و با نفسی که بوی مشروب میدهد کنارش میگذارند.
ستوان یکم در انیشمور.علاوه بر اینکه در این نمایش بیش از هر نمایش دیگری در برادوی خون و خونریزی دیدیم، نمایشی که فشار آدم را بالا میبرد و باعث میشد و خون توی صورت آدم بدود. این یک کمدی اخلاقی از مارتین مک دانگ دربارهی تروریسم سیاسی در ایرلند است که بسیار دربارهی قتل عام انسانی بامزهتر از فیلمهای وحشتناک است.
سگ کوچک خندید، احیای با روح ژانری که با مرگ وندی واسر استاین به نظر میرسید در برادوی مرده است: کمدی موقعیتهای شهری، جولیت وایت در این نمایش نقش یک کارگزار شیاد هالیوودی را با لطافت طبع وحشیانهاش به نمایش گذاشت.
بازی پیژامه یکی از سکسیترین نمایشهای سال که مبتنی بر امیال شدید فیمینیستی بود.
شهر درخشان یک کار لطیف و زیبا از کرنر مک فرسون دربارهی ارواح و اینکه اجنه تنها زندگی میکنند با اجراهایی عالی از برایان اف اوبرین در نقش درمانشناسی اهل دابلین و اولیر پلات در نقش یکی از بیماران او، بر اساس معیارهای ادبی شهر درخشان بیتردید بهترین نمایش سال بود.
بیدار شدن بهار و سرانجام یک نمایش موزیکال که بر چیزی تاکید میکند که تصنیف خوانان از دههی 1950 به این سو بر آن تاکید میکنند. دل شکستگی، شکست واقعی در سنین نوجوانی و جوانی. بیدار شدن بهار را میتوان بهترین نمایش موزیکال سال دانست.