در حال بارگذاری ...
...

گفت‌وگو با سیدحسین فدایی‌حسین بازبین و بازخوان آثار همایش عاشورایی:

درام یا نمایش عاشورایی در درجه اول باید یک نمایش یا تئاتر تمام عیار باشد تا بتواند مضمون عاشورایی‌اش را به بهترین نحو به مخاطب منتقل کند.

سیدحسین فدایی‌حسین؛ نویسنده و پژوهشگر تئاتر در کارنامه خود، تعداد قابل توجهی از نمایشنامه با رویکرد مذهبی و پژوهش‌هایی در این ارتباط دارد. فدایی‌حسین، بازخوانی و بازبینی سومین همایش آئین‌های عاشورایی در گفت‌وگو با سایت ایران تئاتر‌، انتقادها و پیشنهاد‌هایی در ارتباط با رویکرد نمایشنامه‌نویسان به تئاتر دینی و دین در تئاتر بیان کرده است که در ادامه می‌خوانید.
‌‌متون نمایشی مذهبی عموماً با چه رویکردی به تاریخ مذهب نوشته می‌شود و آیا اساساً امکان نوآوری و دخل و تصرف در تاریخ وجود دارد؟ ‌
‌حقیقت امر این است که نگاه و رویکرد اکثر نویسندگان آثار نمایشی در حوزه دین نگاهی مستند و تا حد زیادی وفادارانه نسبت به وقایع تاریخ مذهبی است. هرچند ‌در مسیر تبدیل روایت تاریخی به بیان نمایشی برحسب ضرورت‌های دراماتیک، تغییراتی در قصه‌ها و روایات صورت گرفته، آنچه در این نوع رویکرد همواره مهم تلقی گردیده، وفاداری به تاریخ و روایات مذهبی بوده‌است. این رویکرد به همان نسبت که ساده و سهل‌الوصول می‌نماید، از دو جنبه‌ی مهم نقطه ضعف این گونه آثار محسوب می‌شود. ‌
اول آنکه صرف روایت تاریخی یک رویداد ارزش چندانی ندارد و اساساً شأن و منزلت صحنه و نمایش فراتر از نقل روایت و ارائه اطلاعات تاریخی است. از آن گذشته مخاطب امروز، حتی اگر علاقمند و اهل مطالعه در تاریخ مذهب باشد، اطلاعات تاریخی را پیشتر شنیده و خوانده‌است، پس صرفاً برای کسب اطلاعات به دیدن نمایش نمی‌آید. آنچه او در تئاتر مذهبی می‌جوید و درعین حال نیاز امروز او به‌حساب می‌آید، بازتاب مسایل و دغدغه‌های کنونی جامعه در آیینه‌ی اعتقادات، روایات و وقایع تاریخ مذهبی است، نه صرفاً تکرار مکررات تاریخی و ذکر تذکرات اعتقادی.‌
مشکل دوم در این نوع رویکرد آن‌است که دست و پای نویسنده و گروه اجرایی برای هرگونه تأویل و تفسیر شخصی و متفاوت با اصل روایت و رویداد بسته است و هر تغییری حتی در زبان روایت، گاهی تخطی از اصل واقعه محسوب گردیده و وهن تاریخ محسوب می‌شود. بنابراین اگرچه به اعتقاد من هر نوع دخل و تصرف در تاریخ وهن دین محسوب نشده و مشمول بدعت‌گذاری نمی‌شود، شاید بهتر باشد، نویسندگان به‌جای پرداختن به روایت تاریخی وقایع و یا حتی دخل و تصرف در آنها با نگاهی اندیشمندانه به جوهره اصلی وقایع و فلسفه و مفاهیم پنهان در رویدادهای تاریخی، بازتاب و انعکاس آن را در شرایط امروز جامعه دنبال نمایند. ‌
شما بازخوان و بازبین نمایش‌های متقاضی حضور در سومین همایش آئین‌های عاشورایی بوده‌اید، مهمترین نکته‌ای که در این ارتباط توجه‌تان را به خود معطوف کرد چه بود؟
‌مهمترین نکته همان تلاش برای رسیدن به دیدگاهی بکر و ناب از وقایع و روایات دینی و در عین‌حال متناسب با شرایط زمان و مسائل مبتلابه جامعه امروز است. اما نکته مهم دیگری که لازم به ذکر به نظر می‌رسد آن‌است که اگر مجهز بودن هنرمند به علم، ابزار و امکانات هنری و اطلاع دقیق از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های هنر در هر عرصه‌ای لازم و ضروری به‌نظر می‌رسد، در حوزه دین و مذهب این تسلط و تجهیز هنری واجب است. چرا که طرح مفاهیم دینی و مذهبی به‌خصوص در جامعه‌ ما که از پیشینه‌ای غنی و پربار در این خصوص برخوردار است، دارای حساسیت و ظرافت بسیاری است. ‌
شما همواره در همایش‌ها و جشنواره‌هایی با رویکرد دینی و مذهبی حضور پررنگی داشته‌اید؛ اما امسال متقاضی حضور در سومین همایش نبوده‌اید.
‌ در درجه اول باید بگویم هرگونه فعالیتی در حوزه دین به توفیق نیاز دارد. اصطلاح طلبیده‌شدن که معمولاً برای رسیدن به توفیق زیارت اماکن مقدس بکار می‌رود، در این رابطه هم می‌تواند مصداق داشته‌باشد. واقعیت امر این است که در حوزه هنر دینی تا انسان از سوی صاحب معنوی اثر طلبیده نشود، توفیق خلق اثر را پیدا نمی‌کند. ‌
البته من امسال از این توفیق به‌شکل دیگری برخوردار بودم و آن این بود که توانستم در دو هیأت انتخاب (بازخوانی و بازبینی) آثار نمایشی سومین همایش آیین‌های عاشورایی حضور داشته‌باشم. بنابراین اطلاع از پتانسیل و ظرفیت‌های موجود در عرصه تئاتر عاشورایی برایم قابل توجه بود. امیدوارم با برنامه‌ریزی و همت مسئولین، دست‌اندرکاران و هنرمندان، افق‌های وسیع و بلند پیش روی در این عرصه در آینده‌ای نزدیک قابل دست‌یابی باشد. ‌
‌ارزیابی‌تان از کارهای اجراشده در حوزه نمایش مذهبی چیست؟ ‌
‌ کارهای اجرایی در حوزه هنر دینی دارای یک امتیاز ویژه و منحصر به فرد است و آن این است که دست‌اندرکاران این عرصه همواره از انگیزه و اشتیاق معنوی و درونی فوق‌العاده‌ای برخوردارند. این انگیزه و اشتیاق که از ایمان و اعتقاد متقابل هنرمند و مخاطب اثر سرچشمه می‌گیرد، باعث می‌گردد تا کار در این عرصه همواره هدف‌مند، پرشور و اثربخش جلوه ‌نماید. اما همین امتیاز ویژه، گاه باعث می‌شود تا هنرمندان و دست‌اندرکاران در سایه پتانسیل معنوی اثر پنهان گردیده و در وظایف اجرایی و هنری خود کوتاهی نمایند. غافل از اینکه یک اثر هنری فارغ از موضوع و مضمون آن می‌بایست ویژگی‌ها و خصوصیات یک اثر هنری را داشته باشد. ‌
به‌طور مثال در موضوع مورد بحث ما، درام یا نمایش عاشورایی، اثری که قراراست با این هدف خلق شود، جدای از ارتباط موضوعی و مضمونی با واقعه عاشورا به‌هرحال باید ویژگی‌های یک اثر نمایشی یا دراماتیک را داشته‌باشد. به اعتقاد من درام یا نمایش عاشورایی در درجه اول باید یک نمایش یا تئاتر تمام عیار باشد تا بتواند مضمون عاشورایی‌اش را به بهترین نحو به مخاطب منتقل کند. حتی مخاطب اثر عاشورایی هم می‌بایست در بدو امر خود را با یک نمایش یا تئاتر مواجه ببیند نه یک مضمون و موضوع عاشورایی که قرار است با ترفندهای نمایشی و دراماتیک عرضه شود. ‌
چه بسا در یک نمایش عاشورایی حتی در تمام طول اثر حتی نامی از نام‌های آشنا و اثری از نشانه‌ها و نمادهای معروف عاشورا دیده نشود اما در نهایت، مفهوم و یا تفکری عاشورایی به مخاطب منتقل گردد. این رویکرد به واقعه عاشورا که به‌نظر اثربخش‌تر و ارزش‌مندتر می‌رسد رویکردی است که کمتر در آثار نمایشی موجود دیده می‌شود.