در حال بارگذاری ...
...

چیستا یثربی:جای تأسف است که در ایام محرم، موسیقی‌هایی از هیئت‌های مذهبی می‌شنویم که ریتم‌ آن‌ها متعلق به موسیقی غربی است و حتی در برخی موارد از سبک موسیقی رپ استفاده کرده‌اند

چیستا یثربی:جای تأسف است که در ایام محرم، موسیقی‌هایی از هیئت‌های مذهبی می‌شنویم که ریتم‌ آن‌ها متعلق به موسیقی غربی است و حتی در برخی موارد از سبک موسیقی رپ استفاده کرده‌اند

میزگرد تخصصی تعامل فرم و محتوا در تئاتر عاشورایی دوشنبه گذشته با حضور چیستا یثربی و جمعی از خبرنگاران در تالار کوچک مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، در ابتدای این میزگرد، چیستا یثربی با اشاره به این که شاید روزی صحبت‌هایی که در این میزگرد گفته می‌شود به عنوان مرجع شناخته شود، گفت:«وقتی نام هنر عاشورایی به میان می‌آید به سرعت به یاد تعزیه می‌افتیم. سال‌هاست به این دیدگاه دست پیدا کرده‌ایم که بسیاری از نمایش‌ها می‌توانند در ردیف‌ هنرهای عاشورایی محسوب شوند، در حالی که شاید 30 سال قبل شاهد چنین نمایش‌هایی به عنوان نمایش عاشورایی نبودیم، همچنان که اکنون می‌بینیم که تعزیه به همان شکل سابق باقی نمانده است.»
یثربی با اشاره به بهره‌گیری از موسیقی در نمایش‌های عاشورایی اظهار کرد:«جای تأسف است که در ایام محرم، موسیقی‌هایی از هیئت‌های مذهبی می‌شنویم که ریتم‌ آن‌ها متعلق به موسیقی غربی است و حتی در برخی موارد از سبک موسیقی رپ استفاده کرده‌اند. وقتی هم از آن‌ها پرسیده می‌شود، این موسیقی چه سنخیتی با مقوله محرم دارد؟ در پاسخ می‌گویند هر چیزی که بتواند توجه جوان امروز را به واقعه عاشورا جلب کند، مطلوب است. شخصاً با این طرز تفکر مخالفم و فکر می‌کنم که صاحب‌نظران مذهبی نیز با چنین ایده‌ای موافق نباشند، چرا که وقتی موضوعی لباس مناسب بر تن نداشته باشد، اصل اندیشه آن نیز زیر سوال می‌رود.»
یثربی خاطر نشان کرد:«وقتی ما هنری داریم که در رابطه با اولیاء و انبیاء است، نمی‌توانیم درام دینی به معنی این که شخصیت اصلی آن اولیاء و انبیاء باشند، به وجود آوریم، ولی می‌توانیم شبیه آن‌ها را بسازیم، آن هم به گونه‌ای که فقط برای ما یادآوری آن بزرگان را به همراه داشته باشد. هنر نمایش اسلامی، هنر حذف حضور است، یعنی حضور شخصیت‌ها حذف شده و در نهایت این که هنر عاشورایی فقدان مفهوم می‌آفریند. این فقدان حضور، بر بودن خداوند بر صحنه تأکید دارد. بنابراین‌ حضور بازیگر و دیدگاه کارگردان و... رنگ می‌بازد. یعنی کارگردان نمی‌تواند نظر شخصی بدهد. در اسلام، هنر با حکمت و عقل ترکیب می‌شود.»
وی افزود:«تمام هنرمندانی که در هنر عاشورایی حضور دارند، همگی راوی هستند. بنابراین باید به دنبال مشخصه‌هایی بگردیم که فقط در هنر اسلامی وجود دارد که اولین آن‌ها را در تعزیه می‌بینیم. این مشخصه‌ها چیزی نیستند جز ایجاز و وزن. ما در تعزیه می‌بینیم که حتی بازیگر هم گریه می‌کند، چرا که یک برش زمانی صورت گرفته، حضور وجود ندارد و اصل نماد و نشانه‌ها ایجاز است. من فکر می‌کنم موسیقی که با نام موسیقی عاشورایی مورد استفاده قرار می‌گیرد باید ویژگی‌های خاصی را به همراه داشته و جدا شدن از مظاهر زمینی را به همراه داشته باشد.»
یثربی سپس به تأثیر حضور تماشاگر اشاره کرد و گفت:«در نمایش‌های مذهبی، تماشاگر یک ناظر منفعل نیست بلکه به صورت کلی کار را درک می‌کند و با توجه به تحلیل آزادی که در ذهن او وجود دارد از مشهودات خود به نتیجه می‌رسد. نمایش‌های مذهبی و آئینی معمولاً پایان بندی قطعی ندارند و نمی‌توانیم بگوییم که مثلاً عاشورا اتفاق افتاد و تمام شد و حتی نمی‌توان نگاه تراژیک نسبت به آن داشت.»
یثربی گفت:«تفاوت یک اثر نمایشی خوب عاشورایی با یک اثر خوب غیر عاشورایی در این است که اثر عاشورایی فرایند تفسیر اثر را در مخاطب فراهم می‌کند. کار عاشورایی برای این که بتواند در این بخش موفق باشد، سرنخ‌های درستی به مخاطب خود می‌دهد. نباید فراموش کرد که نمایش‌های مذهبی از معدود نمایش‌هایی هستند که رابطه آن‌ها با تماشاگر ارتباطی ارگانیک و زنده است و همچون نمایش معمولی نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت.»
وی از نادیده گرفته شدن"کلمه" در آثار عاشورایی ابراز تأسف کرد و گفت:«کلمه ایجاد کننده یک نوع زندگی است. ما در تعزیه طفلان مسلم می‌بینیم که با یک واژه"برادر جان" مردم گریه می‌کنند، چرا که در پشت این کلمه یک دنیا مظلومیت نهفته است. یکی از ضعف‌هایی که به لحاظ ساختار، تئاترهای مذهبی امروز از آن آسیب می‌بینند این است که کلمه فضا را پیش می‌برد، در حالی که استفاده کردن به جا از کلمات یک ساختار را به وجود می‌آورد.»
وی افزود:«حُر شخصیتی است که در مورد او بسیار نوشته شده ولی کلماتی که برای او نوشته می‌شود به نظر من حالت نوعی اطناب را دارد. اگر ما قصد داریم"آنِ" کلمه را برای او به تصویر بکشیم باید آهنگ و ریتم درونی داشته باشد. جای تأسف است که در برخی آثار نمایش عاشورایی دیده می‌شود که همه حرف می‌زنند و چیزهایی را بیان می‌کنند که شاید در حقیقت تمام آن‌ها 10 کلمه شود، بنابراین کارگردانی موفق است که همان 10 کلمه را به خوبی به کار گیرد.»
این کارگردان تئاتر در پایان خاطر نشان کرد:«به نظر من وقتی ما کاری مذهبی و عاشورایی می‌بینیم، با فاش شدن هویت شخصیت‌ها، هویت ما نیز آشکار می‌شود. ما و کار عاشورایی نیز باید با هم به یک دید جدید برسیم و دیدگاه‌های شخصی‌مان تکمیل شود. باید یاد بگیریم که از صورت نمایش به معنای نمایش برسیم و ادراک تماشاگر باید ادراک معنایی باشد. بهترین شکل برای یک کار عاشورایی خوب هم در نظر گرفتن شکل، تعلق نداشتن به جای خاصی و استفاده از کلمات اثرگذار است.»