یادداشت ناصح کامکاری کارگردان نمایش منظومه مور بیملکه به همراه بخشی از نمایش نامه
منظومه مور بیملکه نمایشی است مرکب از سه داستان بهنامهای:ماهی با قلاب گریخته، مرغ باغ هپروت و منظومه مور بیملکه که هر یک از این نمایشها در ژانر متفاوتی ارائه میشود
منظومه مور بیملکه نمایشی است مرکب از سه داستان بهنامهای:ماهی با قلاب گریخته، مرغ باغ هپروت و منظومه مور بیملکه که هر یک از این نمایشها در ژانر متفاوتی ارائه میشود. هر سه این نمایشها با دستمایه قرار دادن مضمون عشق و ارتباط به موضوعاتی مانند مهاجرت و تبعات آن میپردازند. در نمایش منظومه مور بیملکه الهام پاوهنژاد، علی بیغم، آشا محرابی و محمد حاتمی ایفای نقش میکنند و بازیگرانی چون: بهروز بقایی، فرهاد آئیش، احمد آقالو، کاظم بلوچی، احمد مهرانفر و بهزاد فراهانی نیز در اپیزود مرغ باغ هپروت با بازی در نقشهای متنوع به همکاری با گروه تئاتر ارژنگ پرداختهاند که این نقشها ضبط و در هنگام اجرا پخش خواهد شد.
گروه تئاتر ارژنگ فعالیت خود را از سال 77 آغاز کرده و با نمایش در فراق فرهاد به جامعه تئاتری معرفی شده است. "تانگوی تخممرغ داغ" نوشته اکبر رادی در سال 81 توسط این گروه با بازی ثریا قاسمی، فرخ نعمتی، سهیلا رضوی، الهام پاوهنژاد، سیاوش چراغیپور، محمد حاتمی، علی بیغم و مهنوش صادقی نقشخوانی شد،"سر به ازای سرنیزه" نوشته ناصح کامگاری در سال 83 در فرهنگسرای نیاوران با بازی بهروز بقایی و کاظم هژیرآزاد نیز نمایشنامهخوانی شده است.
ناصح کامکاری همچنین یکی از نمایشنامههای"کتاب سی اسفند سال کبیسه" را در خانه هنرمندان در اسفند ماه 85، نمایشنامهخوانی خواهد کرد.
بخشی از نمایشنامه:
مرد ششم تو عزیزم یک ودیعهای، یک هدیه، موهبت! یک عروسک ملوس!
زن من عروسکم، عروسک... (با حرکاتی عروسکوار سر و دست تکان میدهد و میخواند.) سوار نیومد عروسک/ بهار نیومد عروسک/ بخت سفید رهگشا/ از راه نیومد عروسک ..(با فریاد) من عروسکم، عروسکی پشت دری بسته.
مردششم در برابر دری بسته! ما همه در برابر یک در بستهایم!
زن ولی تو آزادی، پشت سرت دیوار نیست!
مردششم تو هم مشکلی اگه داری با دیوار بی در و پیکر پشت سر داری، نه با دری که بین ماست. از در چرا ایراد میگیری؟ در که پشت و رو نداره، هر طرفش باشی توی گنجهای! عروسک ملوسک توی گنجه!
زن (میگرید) آخه گنجه تاریکه، ملوسک میترسه.
مردششم نه، ملوسک نمیترسه، چون مجاز نیست بترسه. عروسک میخنده، روی صورتش نقش خندهس، فقط خنده ...
زن (بیحالت میخندد) عروسک فقط میخندد.
مردششم عروسک چشاش بازه، نمیخوابه، نمیترسه... ملوسک فقط عروسکه.
زن (با نگاهی مات و اشکآلود) ملوسک فقط عروسکه.
مردششم (کمکم صدایش دور و محو میشود.) باریکلا، عروسک فقط میرقصه، میخنده و میرقصه.
زن (عروسکوار میچرخد و میخواند.) میرقصه، میخنده، میرقصه، میخنده ... نه زنده نه مرده، نمیخوره، نمیخوابه ... میخنده، میرقصه ... میرقصه ... میرقصه ... میمی میمی ... میمی ... میمی میمی ... میمی ...( میچرخد و تندتر میگوید. میگوید و میگوید تا ... تاریکی و غلبه موسیقی.)