گزارشی از عکاسی تئاتر
مسعود پاکدل: خیلیها عکاسی میکنند. اما عکاسهای خوبی نیستند/ سیامک زمردیمطلق:به نظرم ما عکاس خوب کم نداریم/ رضا معطریان:عکاسی تئاتر بسیار جذاب و دوست داشتنی است
نیلوفر رستمی:
تنها در سالهای اخیر است که به عکاسی تئاتر به عنوان یک پدیده هنری و مستقل از تئاتر نگاه میشود که میتواند غیر از ثبت لحظات نمایشی، به عنوان یک اثر هنری نیز قابل بررسی باشد.
در این راستا، البته مطبوعات نقش مهمی داشتند، با گسترش مطالب تئاتری و اختصاص صفحات ویژه و ویژهنامههایی در زمان جشنوارههای تئاتر به مرور از عکسهای تئاتری نیز بسیار استفاده شد تا جایی که نمایشگاههای اختصاصی عکسهای تئاتر و تقدیر از عکاسان این حوزه در چند نوبت و به طور رسمی انجام گرفت. اما همچنان نیز با وجود تغییر دید، برخی از هنرمندان عکس را مانند وسیله تزئینی و غیر ضروری میدانند و عکاسان را جزء عوامل اصلی گروه به شمار نمیآورند. به این ترتیب هنوز در ردیف تقسیم و بودجه گروههای تئاتری از عکاسان نامی برده نشده است.
عکاسی تئاتر اغوا کننده است
رضا معطریان، یکی از فعالان این حوزه که در ردیف بهترین عکاسان مطبوعات حاضر ایران هم به شمار میآید و در تمام بخشهای خبری(اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی) مطبوعات فعال است درباره انتخاب حوزه تئاتر برای عکاسی میگوید:«عکاسی تئاتر را انتخاب کردم چون پیش از این که عکاس شوم، بازیگر تئاتر بودم، به تئاتر علاقهمندم.»
معطریان که به گفته خودش بیشتر علاقهمند به عکاسی مستند ـ اجتماعی است، درباره وضعیت حاضر عکاسان تئاتر و ویژگیهای عکاسی در این حوزه میگوید:«عکاسی تئاتر اغواکننده است، به همین دلیل عکاسها اوایل بسیار از کار کردن در این حوزه خوشحال هستند. به خاطر نور، رنگ، میزانسنها و کمپوزیسیونی که از طریق کارگردان به آنها میرسد و از پیش تعین شده است، طبیعتاً به عکسهای مطلوبتری میرسند و گمان میکنند که از طریق مهارت و نگاه خودشان به این عکسها رسیدهاند اما به مرور متوجه میشوند که اشتباه کردهاند و سرخورده میشوند همچنین از آن جا که عکاسی تئاتر کاربرد حرفهای ندارد و به طور مرتب و صحیح در مطبوعات کار نمیشود عکاسهای این حوزه خیلی زود خسته میشوند. وقتی حاصل کار خود را نهایتاً در چند نمایشگاه محدود در تئاترشهر با تماشاگرهای خاص ببینند و عکسهایشان تک و توک در مطبوعات چاپ شود، دلزده میشوند و به سراغ حوزههای دیگر میروند، با این وجود عکاسی تئاتر بسیار جذاب و دوست داشتنی است.
به اعتقاد رضا معطریان عکاسان تئاتر علاوه بر تسلط کاملا بر فنون عکاسی باید دارای ویژگیهایی باشند مانند:«عکاسی تئاتر درست است که سهل الوصول است و خیلیها عکاسی تئاتر را کاری ساده میپندارند اما بسیار مهارت و استمرار میطلبد. نکته اصلی این است که در تئاتر باید عکاس طوری عکس بگیرد که هرگز حضورش حس نشود و مزاحم سکوت و کار بازیگران، عوامل اجرایی و تماشاگران نشود به همین دلیل نیازمند داشتن یک سری ظرافتها است.»
این عکاس در ادامه میگوید:«در ابتدا عکاس باید به تئاتر مسلط باشد، آن را بشناسد، میزانسنهای درست و لحظات کلیدی تئاتر را درک کند و اساساً خودش صاحب دیدگاه در تئاتر باشد. وقتی از این منظر نگاه شود مسلماً عکسهای خوب و متفاوتی هم گرفته میشود. عکسهایی که فقط تکنیکهای فنی در آن لحاظ نشده باشد بلکه نگاه جدیدی از آن نمایش ارائه دهد. به عبارتی یک اثر هنری مستقل را خلق کند. دومین نکتهای که عکاسها باید رعایت کنند، احترام به تماشاگر و کارگردانها است که معمولاً به چشم نمیخورد. عکاسها معمولاً برای این که بتوانند عکسهای خوبی از اجرا بگیرند، تولید مزاحمت میکنند. در حالی که اگر عکاس، تئاتر را خوب بشناسد، میداند که دیدن تئاتر مهمتر از عکس گرفتن از آن است و خود به خود سکوت را رعایت میکند. بهتر است از دوربینهای کم صداتر استفاده شود و عکسهای کمتری نیز از اجراها گرفته شود این مسئله منوط به مهارت عکاس است که به موقع یاد بگیرد شاطر را فشار دهد. در حوزههای دیگر و یا حتی در نمایشهای موزیکال و پر سر و صدا که در تالارهای بزرگ اجرا میشود، گرفتن عکسهای زیاد مزاحمتی ایجاد نمیکند، اما در سالنهای کوچک و تئاترهایی که پر از سکوت است، مهارت عکاس و شناخت او حرف اول را در گرفتن عکس خوب میزند. آنها باید سعی کنند با کمترین عکسها به بهترینها برسند. به هر حال در تئاتر دیده و شنیده نشدن عکاس مقوله بسیار مهم است.»
عکسهای شسته و رفته
مسعود پاکدل یکی از عکاسان قدیمی این حوزه است که از سال 76 فعالیتش را در تئاتر آغاز کرد و به عنوان تنها عکاس ثابت تئاترشهر از تمامی نمایشهای که در سالنهای تئاترشهر و سالنهای دیگر روی صحنه میرفت، عکاسی کرد اما این فعالیت به درخواست خسرو نشان؛ مدیر اسبق مرکز هنرهای نمایشی در سال 83 پایان یافت. حاصل کار او آرشیو خوبی از نمایشهای آن سالها به حساب میآید. او در سالهای فعالیتش چندین نمایشگاه انفرادی و جمعی در مجموعه تئاترشهر و مراکز فرهنگی دیگر مانند عکاسخانه شهر و خارج از ایران برگزار کرد و تقدیرهایی نیز از او به عمل آمد. در حال حاضر پاکدل عمده فعالیت خود را روی سینما و تلویزیون و عکاسی صنعتی و تبلیغاتی متمرکز کرده است و فقط به طور گهگاه و میل شخصی عکسهایی از تئاتر میگیرد.
پاکدل خود از شروع فعالیتش این طور میگوید:«من از سال 70 عکاسی را شروع کردم اما وقتی برادرم به مدیریت تئاترشهر در سال 76 منصوب شد از من خواست که بروم و از تئاترهای روی صحنه عکس بگیرم. آن موقع خودم دفتر مستقل داشتم و درآمدم از طریق عکاسی پرتره، صنعتی و فیلم تأمین میشد.» او از دستمزدهای عکاسی تئاتر هم میگوید:«من در تمامی این سالها هیچ دستمزدی از تئاتر، غیر از کارهای پروژهای مانند عکاسی بولتن و کاتالوگ جشنوارههای فجر و... نگرفتم. تنها چیزی که در این سالها به ماندن ترغیبم میکرد، علاقهام به تئاتر بود. فقط در آخرین سال مدیریت مجید شریفخدایی با من قرارداد یک ساله بسته شد.»
پاکدل درباره عکاسی در سالهای 76 گفت:«آن موقع عکاسان تئاتر کم بودند، همان تعداد هم پراکنده کار میکردند. در واقع به طور منسجم تمام تئاترها را پوشش نمیدادند. آن موقع مطبوعات نیز خیلی به تئاتر بها نمیداد. بعضی اوقات در صفحات ادبی و هنری روزنامهها خبرهای کوتاهی از تئاتر چاپ میشد. اما از سال 76 کار تبلیغاتی جدی تئاتر آغاز شد و روابط عمومی مرکز علاوه بر فرستادن برنامههای تئاتری، عکسهای تئاترها را هم به روزنامهها و مجلات میفرستاد. به تدریج صفحات تئاتر در روزنامهها شکل گرفت و به نقد و گفتوگو بیشتر توجه نشان داده شد. اکنون وضعیت پوشش خبری تئاتر بسیار خوب است و به همان اندازه انعکاس عکسهای تئاتر هم چشمگیر شده است.»
این عکاس درباره عکاسهای که در آن زمان فعال بودند، گفت:«تعداد عکاسها زیاد نبود، قبل از من و خانم تاجیک، فتانه دادخواه عکاسی میکرد و بعدتر سیامک زمردیمطلق. اما به تدریج تعداد عکاسها بیشتر شد و از فعالیتهای آنها چند نمایشگاه عکس برگزار شد. حتی نمایشگاههایی در خارج از کشور هم داشتیم، به این ترتیب که عکاسها به همراه گروههای تئاتری به خارج میرفتند و در کنار اجراها، نمایشگاهی از عکسهایشان را برگزار میکردند من خودم یک بار در جشنواره مولهایم آلمان نمایشگاه انفرادی داشتم و یکبار هم یادم است که سیامک زمردیمطلق عکسهای از خودش و چند نفر از عکاسهای ایرانی را به جشنواره"بهار ایرانی" در پاریس به همراه گروه نمایشی"سعادت مردمان تیرهروز" برد.
در کنار اینها چند کتاب درباره عکسهای تئاتر منتشر شد. یک کتاب نیز زیر نظر نادر داودی تهیه و آماده چاپ شده با عنوان"تاریخ مصور تئاتر" که عکسهای 100 سال تئاتر ایران را در خود جا داده است؛ 75 سال قبل از انقلاب تا 25 سال بعد از انقلاب. به نظرم این اولین مجموعه حرفهای و قابل اتکا است. کتاب آماده چاپ است اما با تغییر مدیریت و روی کار آمدن خسرو نشان چاپش به تعویق افتاد.
این عکاس درباره نکاتی که در عکاسی تئاتر باید رعایت شود، گفت:«باید در تئاتر لحظات ناب توسط عکاس پیشبینی شود. چون عکاس با نور اندک و تعویض نور مرتب صحنه مواجه است و کارش بسیار مشکلتر از عکاسی در سینما و تلویزیون است. درآن مدیومها به دلیل نورپردازی قوی و کادرهای تنظیم شده که از طریق مونیتور دوربین فیلمبرداری قابل رویت است عکاسی آسانتر است، در واقع عکاس با فضای شسته و رفتهای روبهرو است. اما در تئاتر گرفتن عکسهای خوب و پیشبینی لحظات ناب نمایشی و از همه مهمتر سرعت عمل در کار، نیازمند تمرین زیاد است. در کنار اینها باید عکاس از همان روزهای آغاز فعالیتش عادت کند که از اجرا عکس بگیرد چرا که تمرینها فاقد روح اجرا هستند و آن گونه که بازیگر در مقابل تماشاگر ظاهر میشود، ظاهر نخواهد شد و به همین دلیل عکسها هم تصنعی از آب درمیآید. من خودم بعضی از عکسهایی را که در تمرین گرفتم، دوست ندارم.»
وقتی از مسعود پاکدل میخواهم نام بهترین عکاسهای تئاتر را از دیدگاه خودش عنوان کند، میگوید:«سخت است، خیلیها عکاسی میکنند. اما عکاسهای خوبی نیستند. مثل رانندگی، آیا همه رانندهها که در سطح شهر میرانند واقعاً راننده هستند؟! یا هزاران خبرنگار داریم اما شما واقعاً چند نفرشان را قبول دارید؟ آدمهای مورد نظر شما شاید به تعداد انگشتان دست هم نرسند. در تئاتر هم عکاسان زیادی داریم اما این که چند نفرشان در این کار مهارت دارند و به طور مرتب کار میکنند، به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد. شاید عکاسهایی باشند که عکسهای پراکندهشان جزء شاهکارها باشد اما چون پراکنده کار میکنند و تداومی در کار آنها نیست، نمیشود به آنها عکاس تئاتر گفت. البته با توجه به شرایط اقتصادی جامعه هم تخصصی کار کردن در یک حوزه غیر عملی است و به یک حُسن تعبیر نمیشود. مگر یک عکاس در طول سال چند پیشنهاد به او میشود که بتواند از این طریق امرار معاش کند؟
عکاس خوب کم نداریم!
سیامک زمردیمطلق، یکی دیگر از عکاسان فعال حوزه تئاتر است که کارش را از سال 67 با عکاسی نمایش"مدهآ" به کارگردانی قطبالدین صادقی آغاز کرده است. او علاوه بر تئاتر در حوزه سینما و تبلیغات نیز فعالیت میکند.
زمردیمطلق به نقل از خودش سال 65 وارد حیطه بازیگری تئاتر شده است، اما پس از مدتی ترجیح داده با عکاسی تئاتر را حفظ کند و به هدفهایش برسد.
زمردی در پاسخ به این سوال که آیا پس از گذشت 18 سال به اهدافش رسیده است یا خیر؟ گفت:«به نظرم به هدفم رسیدهام. من تا به حال در چندین نمایشگاه خارجی و داخلی جوایزی گرفتم از جمله در یکی از نمایشگاههای بینالمللی استرالیا که عکسی از نمایش"ادیپ" به کارگردانی رکنالدین خسروی از من به عنوان عکس برتر انتخاب شد. همچنین در دورههایی از سوی انجمن منتقدان خانه تئاتر و هیئت داوران جشنواره مورد تقدیر قرار گرفتم. همچنین 2 مجموعه کامل از نمایشگاههایم توسط کلکسیونرها خریداری شد. در سال 83 نمایشگاه انفرادی از عکسهای نمایش"شب هزار و یکم" برگزار کردم که تمامی عکسها توسط یک کلکسیونر خریداری شد و بعدتر نمایشگاه دیگری که حاوی 100 عکس بود یک کلکسیونر دیگر خریداری کرد. همچنین در حیطه عکاسی فیلم، در سال 81 از سوی پنجمین جشن خانه سینما به خاطر عکسهای"بچههای نفت" به کارگردانی ابراهیم فروزش تندیس جشن را گرفتم. به نظرم همه اینها برای یک نفر کافی باشد.»
زمردی پس از 18 سال فعالیت درباره وضعیت عکاسی در دهه 60 و 70 میگوید:«آن موقع به عکسهای تئاتر فقط به عنوان عکس یادگاری نگاه میشد. در حالی که عکاسی تئاتر یک شاخه مستقل است مانند عکاسی مد و... در سالهای اخیر اگر چه این نگاه تغییر کرده اما همچنان خیلی از کارگردانها، پرداخت دستمزد به عکاسان برایشان سخت است. آنها فکر میکنند فقط باید هزینه نگاتیو را پرداخت کنند!»
او در ادامه افزود:«با دو دیدگاه میتوان به عکاسی تئاتر نگاه کرد: یا فقط به عنوان عکاسی گزارشی به آن نگاه کرد، در حد ثبت لحظات، که در این صورت کارگردانها میخواهند که عکس به آنها روابط میان بازیگرانشان و میزانسنها را نشان دهد تا در طی کار بدانند که چطور کار شکل گرفته و در نهایت کجای کار هستند. اما عکاسی به این شکل کاری ابتدایی برای عکاس تصور میشود. باید به آن به عنوان یک اثر هنری توجه کرد. در حقیقت عکس در تئاتر ثبت اوج لحظات نمایش است.»
او همچنین درباره بهترین عکاسهای سالهای اخیر هم میگوید:«به نظرم ما عکاس خوب کم نداریم! هر کدام از دوستان امضاء خودشان را دارند. همه زحمت میکشند. از دانشجو گرفته که اولین تجربههایش را پشت سر میگذارد تا حرفهایها. خیلی از دانشجوها، معلوم است که ذهنشان بسیار خلاق است و عکاسهای خوبی خواهند شد.»