زاهدی، اسلامی، خاکی و دلخواه از تفاوتهای تئاتر دانشجویی با تئاتر دانشگاهی گفتند
جشنواره تئاتر دانشجویی و دانشگاهی هم به نظرم موازی کاری میکند سوال من این است که اگر این دو جشنواره را با یک هدف کلی در هم ادغام کنیم، میتواند کارایی مفیدتری داشته باشید یا هر کدام جداگانه؟
نیلوفر رستمی:میزگردی با عنوان بررسی تفاوتهای تئاتر دانشجویی با تئاتر دانشگاهی با حضور دکتر فریندخت زاهدی، دکتر اسلامی، دکتر مسحود دلخواه و دکتر محمدرضا خاکی برگزار شد. (علیرضا نادری و صادق صفایی از دیگر مهمانهایی بودند که در میزگرد حضور نداشتند.) این میزگرد آخرین برنامه از اولین سمینار تئاتر دانشگاهی بود که در تالار مولوی برگزار شد.
در ابتدای میزگرد، فریندخت زاهدی از اسلامی(مدیر فرهنگی وزارت علوم) خواست تا درباره تفاوتهای تئاتر دانشگاهی با تئاتر دانشجویی بگوید و این که اساساً چه لزومی به تفکیک این دو از هم بوده است؟
دکتر اسلامی در جواب گفت:«وجود جشنوارهها پاسخ به نیازهای آکادمیک جامعه است. تحول فرهنگی هدف غایی است و بدون حضور و حمایت اساتید، رسیدن به آن غیر ممکن است. به نظرم استاد، دانشجو و کارشناسان هر سه دسته باید در این امر مشارکت کامل داشته باشند.»
مدیر فرهنگی وزارت علوم ادامه داد:«تئاتر حرفهای ایران تئاتری است که الهام گرفته از دانشگاه است و به همین دلیل باید به دانشجویان و اساتید آن هر دو توجه شود، شاید جداسازی این دو تئاتر به خاطر همین مسئله باشد.»
زاهدی در ادامه بحث گفت:«هر چند که من از فراهم آمدن محیطهایی که دانشجویان بتوانند در آن تجربهها و دانستههای خود را محک بزنند و تشویق شوند، خوشحالم اما هنوز جدایی جشنواره تئاتر دانشجویی و دانشگاهی برایم روشن نیست! و برای پیدا کردن تعریف برای هر کدام دچار مشکل هستم. در هر دو این جشنواره فقط دانشجویان فعال هستند. در حالی که در تمام دنیا، تئاتر دانشگاهی، همکاری میان استاد و دانشگاه هر دو را در برمیگیرد، بدین نحوه هر دو این گروه در کنار هم نمایشی را در عرض یک سال برای اجرا آماده میکنند و دیگر نیازی به جشنواره تئاتر دانشجویی هم نمیبینند.»
زاهدی افزود:«این اواخر من با یک پروژه فرهنگی همکاری میکنم، در این پروژه متوجه شدم که سازمانهای زیادی در کنار هم کارهای موازی انجام میدهند و به دلیل نبود ساختار مدیریتی و نظارتی درست بودجه و انرژی کلانی به هدر میدهند. در این پروژه ما تعدادی از مراکز فرهنگی را پیدا کردیم که دقیقاً مثل هم کار میکنند حتی آدمهای مشخصی را برای همکاری دعوت کردهاند، اما چرا این همه موازی کاری صورت میگیرد، معلوم نیست! من آن را مربوط به ضعف مدیریتی میدانم که بیتعارف توسط ما باید نقد شود.»
زاهدی ادامه داد:«جشنواره تئاتر دانشجویی و دانشگاهی هم به نظرم موازی کاری میکند سوال من این است که اگر این دو جشنواره را با یک هدف کلی در هم ادغام کنیم، میتواند کارایی مفیدتری داشته باشید یا هر کدام جداگانه؟»
دکتر محمدرضا خاکی در ادامه بحث گفت:«چیزی که تقریباً هر سال تکرار میشود و ما نامش را تئاتر دانشگاهی گذاشتهایم اصلاً منعکس کننده تئاتر دانشجویی نیست. فعالیت دانشجو و کارهایش باید هدفمند و در ارتباط با چیزهایی که میآموزد، باشد ولی آن چه که در تئاتر دانشگاهی اتفاق میافتد براساس مطالعات بچهها نیست. من در طی سالها تدریس واقعاً شاهد تئاتر دانشجویی به معنای اخص کلمه نبودم.»
دکتر خاکی افزود:«حرف زدن از تئاتر دانشجویی و دانشگاهی در یکی، دو سال گذشته مطرح شده است چون احساس میشود نوعی بیسامانی، پراکندگی و بیهدفی در آنها وجود دارد. جشنوارهها فرصتی برای نتیجهگیری و تأمل به دست نمیدهد.»
مسعود دلخواه؛ مدرس و کارگردان هم در ادامه با اشاره به دوران جوانیش گفت:«زمانی که من به دانشگاه میرفتم، اکثر دانشگاهها نه تنها در سالنهای تئاتری خود اجرای عمومی داشتند بلکه حتی ورود برای مردم هم آزاد بود و بسیار استقبال میکردند، یادم میآید که در دانشگاه صنعتی شریف و یا تالار مولوی دانشجویان و اساتید را به بسیاری نمایشهای در آن تئاتر اجرا بردند. یادم میآید رکنالدین خسروی نمایشی از برشت را اجرا کرد که حتی مردم هم از آن استقبال فراوانی کردند. آن موقع جشنوارهای هم در کار نبود. به نظرم دانشگاههای ما احتیاج به اجراهای عمومی دارند البته با درهای باز به روی مردم. به نظرم عدم وجود این امکانات راه را برای پیشرفت تئاتر دانشگاهی میبندد.»
زاهدی هم در راستای صحبتهای دلخواه چند سوال را مطرح کرد:«در تمام این سالهایی که تئاتر دانشجویی برگزار شده، چقدر رشد کرده است؟ آیا توانستهایم که امکانات بهتری به این بخش از تئاتر اختصاص بدهیم؟ آیا افزایش سالن برای تئاتر دانشجویی داشتهایم؟ چرا به جای بسط فضای اجرا و با توجه به این که هر ساله بر تعداد دانشجویان تئاتر و جمعیت جوان افزوده میشود، حتی فضاهای موجود را هم محدود کردهایم؟ چرا سالنهای تئاتر دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه امیرکبیر یا دانشکده، حقوق، فنی و مهندسی، پزشکی و...(دانشگاه تهران) که روزگاری فعال بودند، اکنون تعطیل شدهاند؟ اکنون همه فعالیتهای دانشجویی فقط در تالار مولوی انجام میگیرد.»
زاهدی در ادامه گفت:«ظاهر امر نشان میدهد که خیلی به تئاتر دانشجویی توجه نشان داده میشود، اما واقعیت چیز دیگری است.»
دکتر اسلامی در پاسخ به سوالها و گمانهای مطرح شده، گفت:«از آن جا که من رشتهام روابط بینالملل است، شنیدن این حرفها برایم جالب بود، اما احساس میکنم که تئاتر دانشجویی بیش از هر چیز نیازمند به فضاسازی است. به نظرم این فضاسازیها از دل سمینارهای علمی ـ تخصصی و با همکاری اساتید و مدیران بیرون میآید. مدیران گروه باید در انجام فضاسازیها جدی باشند. من معتقدم به وجود جشنواره تئاتر دانشگاهی، چرا که خروجی یک ساله فعالیتهای دانشگاهیان به حساب میآید.»
اسلامی در ادامه با اظهار خوشحالی گفت:«خوشحالم که جشنواره به جایی رسیده است که به تئاتر سالانه دانشگاه کمک میکند و برگزار کنندگانش هم همگی از درون فعالان دانشگاه بیرون میآیند. همچنین خوشحالم که جشنوارهها آموزش و پژوهش را محور قرار میدهند و نه فقط رقابت را.»
دکتر اسلامی افزود:«در حوزه تئاتر دانشگاهی حمایتهای ما بیشتر معطوف به گروههایی میشود که مسائل انسانی و مشکلات زندگی دانشجویی را مطرح میکنند. به همین دلیل در حال اقدام به تأسیس خانه تئاتر دانشگاهی هستیم تا کمک کند به حوزهای که اساتید آن معتقدند مهجور مانده است. البته توضیحات بیشتر را در جلسات بعدی خواهم داد.»