در حال بارگذاری ...
...

در حین تمرینات عملی می‌توان متوجه نکاتی شد که صرفاً با فکر کردن هیچ گاه به آن‌ها پی نمی‌بریم. به ندرت‌‌ زمان کافی برای آن چه باید انجام داد، وجود دارد

در حین تمرینات عملی می‌توان متوجه نکاتی شد که صرفاً با فکر کردن هیچ گاه به آن‌ها پی نمی‌بریم. به ندرت‌‌ زمان کافی برای آن چه باید انجام داد، وجود دارد

برگردان به فارسی: مانیا کریمیان‌پور‌
مقدمه:
جولیان‌ بک(Julian-Beck) 85-1925 نقاش، شاعر و کارگردان آمریکایی به همراه جودیت مالینا(judith Malina) گروه‌"تئاتر‌ زنده"‌ (Living Theatre) را در 1947 تأسیس کردند. تئاتر در نگاه بک آئینی جهت تطهیر و پاکسازی انسان است. نظریات وی در پیوندی عمیق با ایده‌های"آنتونن آرتو" قرار دارد. چنان که می‌توان آثارش را برگرفته از تأملات نظری آرتو دانست.
در طی دهه 60 میلادی این جنبش به عنوان انقلابی‌ترین حرکت تئاتری در نیویورک و آمریکا مورد شناسایی قرار گرفت.
آثار جولیان بک حیطه وسیعی از اجراهای آئینی را در برمی‌گیرد که غالباً ریشه گرفته از موضوعات ازلی و سرنمون‌های(Archetype) ذهن انسان است. از برجسته‌ترین آثار او می‌توان به"‌فرانکشتین"‌ (1965)، "‌اینک بهشت"‌ (1968) و"‌دکتر فاستوس"‌ اشاره کرد. این آثار سرآغاز جریان تئاتری آف برادوی (off Broadway) در مقابل تئاتر رسمی(Broadway) قلمداد می‌شوند. گروه تئاتر زنده به عنوان تئاتر دگراندیش، در برابر هرگونه فعالیت تئاتر تجاری ایستادگی می‌کرد.
این گروه در حدود صد اجرا در 28 کشور جهان به نمایش گذاشت. در اواسط دهه 60 و پس از بحران‌های شدید مالی و درگیری‌های متفاوت با نهادهای رسمی، گروه دوره جدیدی از فعالیت‌های خود را آغاز کرد. زندگی جمعی، کار و اجرای اشتراکی هدف اصلی این جنبش جهت آفرینش فرم‌های نوین و غیرروایتی شده بود.
این جنبش با بهره‌گیری از تعهدات سیاسی ـ اجتماعی هنرمندان مختلف، هنر تئاتر را به مثابه ابزاری جهت تغییرات اجتماعی به کار می‌گرفت. به مانند دادئیست‌ها و آرتو، گروه"تئاتر ‌زنده"‌ با ارائه‌یِ ایده‌های اعتراضی در قبال جهان مدرن و نمایش شکاف‌های عمیق مدنی زائیده از جنگ، مخاطبان را با خود همراه می‌ساخت. اوج فعالیت‌های این گروه با جنگ آمریکا در ویتنام همزمان شده بود. توانایی‌های گروه و تأثیرگذاری‌های آن به‌ دلیل پیگیری تمایلات سیاسی با بهره‌گیری از هنرمندانی از هر کیش و مرام افزایش بی‌حدی یافته بود. در دهه 70 اوج فعالیت‌های گروه"‌تئاتر ‌زنده"‌ با طرح نظریه‌ای انقلابی تکمیل شد:«بی‌قیدی و آزادسازی تئاتر، خلق و‌ضیعتی که قادر باشد به تنهایی به کنش تئاتر خالص دست یابد.»
آثار این دوره از فعالیت‌های گروه شامل گردهمایی جهت آشنایی و زندگی و کار مشترک به عنوان پاسخی مستقیم به زندگی ماشینی و زجر و شکنجه‌ای بود که جهان صنعتی به شکلی روانشناختی بر انسان تحمیل می‌کرد. سفرهای خارق‌العاده‌یِ گروه از زندان‌های برزیل تا مقابل کارخانجات پیتزبورک از محله‌های کثیف پالرمو در جنوب ایتالیا تا کلاس‌های مدارس نیویورک‌، ‌آغاز شده بود. اعضای گروه تبدیل به دسته‌ای خانه به دوشِ بدوی شدند. گروه"تئاتر‌ زنده"‌ در بسیاری از موارد به طور رایگان برای مخاطبان خود نمایش اجرا می‌کردند.
یادداشت‌های جولیان بک با تأکید بر ایجاد حس تهاجمی(آفند) بر ضد ارزش‌های بورژوازی قصد بر فراهم‌آوری مدخلی بنیادین و تغزلی در تئاتر دارد تا صدای"آرتو" بار دیگر طنین‌انداز شود. ترکیبی نیرومند برای دانشجویان و نسل جوان دهه 60 و 70 میلادی. ایده‌های گروه"تئاتر ‌زنده"‌ بازنمایی قدرتمندِ بحران‌های اجتماعیِ این نسل محسوب می‌شد.
نوشتاری از جولیان بک
نکاتی درباره‌یِ تمرینات بازیگری
مادامی که نتیجه‌ گرافیکی(ترسیمی) تمرین بازیگری شفاف نشده، آن را ارائه ندهید. اگر بدن بازیگر توسط عناصر الهامی تحریک نشود، واکنش آن از روی میل و علاقه نخواهد بود. حرکاتی که در نتیجه انقباض بدن به وجود می‌آیند به علت فقدان معنی، بی‌روح هستند.
خط مشی گروه‌"‌تئاتر زنده"‌ چنین است:
پس از مشخص کردن طرحی که در صدد بیان فیزیکی آن هستیم اقدامات لازم را جهت ارائه آن انجام می‌دهیم. اگر کنش‌ها نیازمند تمرینات ویژه‌ای باشند، به آن تمرینات می‌پردازیم. در حین تمرینات عملی می‌توان متوجه نکاتی شد که صرفاً با فکر کردن هیچ گاه به آن‌ها پی نمی‌بریم. به ندرت‌‌ زمان کافی برای آن چه باید انجام داد، وجود دارد.
الزامات:
1- باید پیوسته بر این نکته آگاه بود که بدون تحرک فیزیکی توانایی‌های ذهنی کاهش می‌یابند. به همین دلیل انجام تمرینات انفرادی یوگا ضروری است. در طی روز به طور مرتب تنفس، حالات و حرکات خود را در حین انجام کارهای روزانه بررسی می‌کنیم.
در چنین وضعیتی بدن از آن چه در اطرافش می‌گذرد آگاه می‌شود. برای تربیت بدن جهت گسترش ظرفیت و استعدادهای آن، برای توسعه قدرت تخیل و ادراک، نباید از بدن جهت بیان موضوعات پیش پا افتاده استفاده کرد. ما در صدد رسیدن به آن چیزی هستیم که هنوز برای ادارک انسانی نامشخص بوده و در حال نابود ساختن ماست. اگر حساسیت با تمرین افزایش نیابد، همان گونه که هستیم باقی می‌مانیم، عقیم و گنگ. انجام تمرینات غیر هدفمند باعث تقویت و ایجاد ابتذال شده و آشفتگی ذهن را دامن می‌زند. همچنین تغذیه جسم حائز اهمیت است. بدن تغذیه را درک می‌کند.
***
2- من بر تئاتر پافشاری می‌کنم، زیرا تئاتر را به عنوان آئینی جهت پرستش به رسمیت می‌شناسم و نه به عنوان آئینی کهن که ما را از رسیدن به مرگ بازمی‌دارد.
3- به تئاتر برادوی علاقه‌ای ندارم، زیرا این تئاتر حتی نحوه سلام کردن را هم بلد نیست. در این تئاتر رنگ و آهنگ صدا مصنوعی و جنسیت عاریتی است. شیوه‌گری‌های این تئاتر نادرست است. یک مثال بارز از این نگاه، دنیای بی‌نقص و مصنوعیِ‌ هالیوود است. تصاویر شفاف، لباس‌هایی به دقت اتو کشیده، بدن‌هایی تر و تمیز. هنرپیشگان برادوی از هالیوود تقلید می‌کنند. آنان مقلدان فساد هستند.
4- همواره سعی کردم که ضرب آهنگ زمان، خلسگی، شدت، حالت تغزلی و تغییرات پی در پی آن را به مانند ریتمی موزیکال در اختیار گیرم. من در مسیر فراز و فرودها به موسیقی می‌رسم. در تلاش هستم تا به واسطه ریتم، زبان، طغیان استعارات و تصاویر، آزادی را با زبانی شاعرانه فریادگر باشم.
منبع:
این برگردان گزیده‌ای است از:
Beck, J. (1972). Acting Exercises:
Notes for Primary Lesson.
Life of the theater: The Relation of Artist to struggle of people.
San Francisco: City Lights Books.

ایران تئاتر:
برای آشنایی بیشتر با گروه"تئاتر زنده" نگاه کنید به کتاب‌"تئاتر تجربی" نوشته‌یِ جیمز‌روز اِوَنز با ترجمه‌یِ مصطفی اسلامیه، انتشارات سروش و کتاب"آنتونن آرتو، شاعر دیده‌ور صحنه‌یِ تئاتر" نوشته‌یِ جلال ستاری، انتشارات نمایش.