گزارشی از کارگاه طراحی صحنه پیام فروتن
وقتی می خواهید فاست«گوته» را طراحی کنید ضرورتاً! لازم نیست که یک کلیسای واقعی بسازید. ما می توانیم کاملا مدرن کار کنیم ولی باید عناصر و نشانههایی در آن به کار بگیریم تا فضای گوتیک فاست را نشان بدهد
نسیم احمدپور:
همزمان با برگزاری جشنواره تئاتر تجربه،4 کارگاه آموزشی با عناوین طراحی صحنه، نمایشنامهنویسی خلاق، چگونه یک تمرین را آغاز کنیم و دراماتورژی آثار برشت برگزار شد.
از این میان کارگاه طراحی صحنه را پیام فروتن؛ طراح صحنه و استاد دانشگاه-بر عهده داشت.(وی طراحی صحنه آثاری چون رازها و دروغها، خواب در فنجان خالی، شکلک، غزل کفر و...را در کارنامه هنری خود دارد.)
این کارگاه در کارگاه دکور دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و در تاریخ 3 اسفند از ساعت 9صبح تا 5 بعد از ظهر برگزار شد.
شرکت کنندگان در این کارگاه دانشجوهای طراحی صحنه بودند.
اصولا چه خبر است؟
«با نگرانی از خود میپرسم که صحنهپردازی تا کجا پیش خواهد رفت؟
بدون تردید حد و مرزی وجود دارد که نمیتواند از آن بگذرد. ولی به تجاوز خود در قلمرو ادبیات بیش از پیش ادامه خواهد داد.»
بک دوفوکیر ـ 1884
اینها را پیام فروتن در ابتدای کتاب«صحنه صفر» آورده است.
... و او برگزار کننده کارگاه آموزشی طراحی صحنه است.
... و در کارگاه دکور دانشکده هنرهای زیبا 15شرکت کننده، همه یک«صحنه صفر» دارند که او در بدو ورود به دستشان داده است و من هم یکی دارم.
... و دیگر این که در مقدمه(بعد از مقدمه) همین کتاب آمده است«به هر روی این نوشتار فراهم نشد مگر تنها به قصد جدیتر نگاه کردن به مقوله طراحی صحنه. مطالب این مجموعه، نظریههایی هستند پیرامون طراحی صحنه، ماهیت، ساختار و روند شکلگیری یک طرح صحنه ایدهآل.»
... وحالا ما در کارگاهی با مدیریت وی نشستهایم.
... و در کارگاه در طول اتاق دو میز طویل است با صندلیهای بلند و یک کامپیوتر و تختهای سفید و حدود 15 نفربه علاوه من و فروتن.
...و سوال: قرار است چه کار کنند اینها ؟ تا کی؟
و پاسخ فروتن: از قبل اطلاع دادیم که شرکت کنندگان همه لزوماً دانشجوی طراحی صحنه باشند و قبل از حضور در کلاس حتماً«فاست» را بخوانند.
... چرا فاست؟
... عظیم است و جای کاردارد. همین طور مالامال از فضاهای حسی تفکیک شده است.
... خب؟!
... خب البته قرار نیست که اینها(اشاره به دانشجوها) در این یک جلسه طراح شوند و نمیشوند. ولی من سعی میکنم که آنها در این جا سیستمی را یاد بگیرند که بر اساس آن بر روی فاست تمرین کنند و بعدها این تمرینات را اعمال کنند.
... برنامه خاصی برای تمرین درنظر گرفته شده است؟ یا بر اساس تئوری خاصی مثلاً...
... در این جا بچه ها می توانند به دو طریق به طرح نهایی خود برسند:
1) کولاژ(طراحی فضا)
2)طراحی صحنه برمبنای آنالیز معماری براساس تئوریهای«لوکوبوزیه».
... و اما در کارگاه:
فکر نکن! فکر نکن! کاملاً حسی
حاضران دو دستهاند در این ساعت نخستین کارگاه:
بیشتر کولاژ را انتخاب کرده اند و کمتر مداد در دست دارند و طرح میزنند.
کامپیوتری که گفتم پشت سر هم عکس نشان بچهها میدهد و برایشان موسیقی پخش میکند( به گمانم همان فاست). عکسها ساختمانها و معماری گوتیک را نشان میدهند...
... و همین حالا تصویر کلیسایی از همین دوران بر مونیتور است.
فروتن: وقتی می خواهید فاست«گوته» را طراحی کنید ضرورتاً! لازم نیست که یک کلیسای واقعی بسازید. ما می توانیم کاملا مدرن کار کنیم ولی باید عناصر و نشانههایی در آن به کار بگیریم تا فضای گوتیک فاست را نشان بدهد.
همه در تکاپو هستند و حین کار به فروتن گوش میدهند. میز طویل انباشت چسب است و کاغذ و رنگ و مداد ...
دختری از در بیرون میرود و وقتی برمیگردد در دستانش چند مجله«نیوز ویک» میبینم.
دو دختر دیگر میروند وبا دو تا چسب ماتیکی میآیند.
دختر کنار دستیام از آنهایی است که کولاژ کار نمیکند. ورقی را مالامال از مثلث و دایره و مربع کرده است. فروتن از مقابل میز میگذرد.
فروتن: درست میری.
او حالا از مقابل دختر بعدی که نمیبینم چه کرده میگذرد.
فروتن: درست میری.
حالا دختر کناریام با مداد رنگی حجم رنگ بنفش میپاشد بر طرح و فروتن یک دور گشته و دوباره رسیده به دختر کنار دستی من.
فروتن: نه نه موضوع داری؛ فقط طرح.
دختر سر تکان میدهد که یعنی نظر او را دریافته است.
فروتن: بچهها عکس زیاد ببینید، خیلی زیاد.عکس ایده میدهد.
مجلهای را باز میکند و میگوید: مثلاً این.
(تصویر زنی خوابیده بر ملافهای آبی رنگ.)
فروتن: مثلاً بافت نرم این عکس در تلفیق با بافتی خشن.
(مجله دیگری را باز میکند. تصویر چند نظامی.)
فروتن: یا طرح پلنگی لباس اینها. من میتوانم از آن ا ستفاده کرده و صحنهام را خشن کنم.
فروتن دوباره از مقابل بچهها میگذرد و راهنمایی میکند.
فروتن: این سینمایی است. تئاتری نیست.
دختری میپرسد: استاد این عکس مثلاً، فرمش با فضای گوتیک میخواند ولی رنگش نه. چه کارش کنم؟
فروتن: رنگ را آنالیز کرده و وارد یک قسمت از کارت کن.
دختری دیگر: وای خراب شد.
فروتن: عیب نداره.
(و سپس رو به همه.)
فروتن: بچهها دقت کنید کادرتان افقی باشد.
...: ای وای
فروتن: اشکالی نداره،حالا اگر عمودی کار کردید ادامه دهید و بعد آن را به افقی تبدیل کنید.
فروتن: در مواردی میتوانید از نقاشی استفاده کنید. مثلاً«کولتای»از نقاشی«رنه مگریت»در طراحیاش استفاده کرد.
(فروتن نقاشیهای«فرانسیس بیکن» را نزدیک به فضای گوتیک میداند.)
...: استاد حتماً A4 کار کنیم؟
...: نه میشه A3 هم کار کنید.
فروتن: فقط تا 11وقت دارید، یعنی از حالا فقط 20 دقیقه دیگه. در این فرصت هرچه بیشتر کلاژ کار کنید بیشتر دستتان میآد که در نهایت باید چه کار کنید.
فروتن: ما تا عصر همین طور زمان بندی شده پیش میریم. سعی کنید عقب نمونید.
فروتن:هیچ چیز در طراحی غلط نیست، فقط باید زیبا باشد. کمپوزوسیون، زیبایی و کاربرد.
(دختری عمیقا به فکر رفته و خیره به نا کجایی.)
فروتن: فکر نکن! فکر نکن! حسی.
(فروتن برای دقیقهای از در بیرون می رود.ریز ریز زمزمه شنیده میشود.
...: ... افسانه آه... دائی جان ناپلئون... آخی...
فروتن وارد میشود و همه ساکت.
فروتن: پنج دقیقه دیگه وقت دارید.
(دخترهای کنار دستیام ـ همانها که چسب ماتیکی خریدند ـ حالا دارند کاغذ تکه میکنند و میچسبانند.فروتن میآید و لحظاتی چند متفکر به آنها نگاه میکند، چیزی نمیگوید و میرود.دوباره بر میگردد و میگوید: سطح هات ولند، جمعشون کن.
دختر لبخند میزند که یعنی چشم.
... و حالا ساعت 11 است و زمانی که حاضران باید کارهاشان را توضیح دهند.
کار حسی باید دریافت شود و نه...
فروتن: خب، مرسی. داوطلب؟
(پسری با تی شرتی قرمز داوطلب میشود.)
فروتن: توضیح بده.
(پسر سه کولاژ کار کرده که نشان میدهد.)
پسر:من سعی کردم که... من سعی کردم که... من سعی کردم که...
(داوطلب دوم دختری است با دو کولاژ.)
دختر: ... بیشتر فرم مورد نظرم بود...
دختر2: (کولاژ کار کرده ودر آن عکسهایی را کنار هم چسبانده است.) اینا چند تا سربازن، این یه چیزیه شبیه مرده، اینم یه مادره، اینم...
فروتن: مرسی. نفر بعد.
(پسری با دو کولاژ.)
پسر: من هیچ دفاعی از هیچ کدوم ندارم.(میخندد. و یکی را از همان ابتدا کنار میگذارد و دیگری را بیاعتماد به نفس رو میکند و توضیح خاصی نمیدهد.)
فروتن: مرسی.
(دختری با سه کولاژ.)
دختر: من فقط و فقط فضا سازی مورد نظرم بود، همین.
(فروتن کار او را تائید میکند.)
(دختری با دو کار.)
دختر: من هم به فضا سازی خیلی توجه کردم به علاوه این که طرح با امکان کم قابلیت تبدیل شدن به صحنه را در خود داشته باشد.
(دختری با 4 کار.)
دختر: در این فرم مورد نظرم بود، در این رنگ، در این و این هم فرم.
(دختری با 3 کار.)
دختر: بافت برایم مهم بود.مثلا در این فکر کردم می شود از بافت درخت استفاده کرد.
(و پسری با 2کار که نمی شنوم چه می گوید.9
(دختری با 3کار که نفرآخر است.)
دختر: استاد من دوست ندارم در مورد کارم توضیح بدم، خب کار من همینه که میبینید دیگه، توضیح نداره.
فروتن: توضیح نمیدی، چون نمیتونی.(رو به همه.) ببینید اینها نمیتوانند کارشان را توضیح بدهند، چون کارشان حسی یه و کار حسی باید دریافت بشه. نمیشه اون را توضیح داد.
و دختری در ختم معرفیها: وای استاد ما چقدر متفاوتیم، نه؟(و جوابی نمیشنود.)
... و فروتن به کارگاه وقت استراحت و نهار میدهد. تا ساعت 1 بعدازظهر.
و اما نظرات لوکوربوزیه
فروتن ساعت بعد از استراحت را این طور شروع میکند.
فروتن: برنامه ما تا ساعت 5 به این ترتیبه:
- از ساعت 30/1 تا 3 طرح باید بسته بشه.
- از ساعت 3 تا 4 به پلان می رسیم.
- و از ساعت 4 تا 5 باید اسکیس نهایی را داشته باشیم.
من در این جا نظرات لوکوربوزیه را مطرح میکنم. شما میتوانید انتخاب کنید که از سیستم کولاژ حلو بروید و یا براساس نظریههای لوکوربوزیه.
اگر از سیستم کولاژ جلو میروید باید اختلاف سطح ها را پید ا کنید و به ارتباط این اختلاف سطحها فکر کنید.
لوکوربوزیه میگوید که طراحی باید بر مبنای تحلیل وآنالیز اجزای صحنه باشد. او برای این منظور مراحل زیر را پیشنهاد میکند.
فرم مرکزی: که شامل فرمهای عام و خاص است.
هندسه
فضا: به دست آوردن لایت موتیو(light motiv ) در این مرحله میگنجد.(لایت موتیو است که باعث چند وجهی و چند بعدی شدن کار میشود و هم چنین به واسطه لایت موتیو است که ما نقطه تمرکز دراثر ایجاد میکنیم. لایت موتیو راحت به دست نمیآید. در حقیقت کل کار است و برای به دست آوردن آن باید به متن بسیار دقت کرد. لایت موتیو در«رازها و دروغ ها» همان سه ستون است که من بعد از دیدن یک عکس به آن رسیدم.)
تعیین ورودی و خروجیهای اصلی: (این یکی از مهمترین مراحل کار است که طبق نظر لوکوربوزیه جزء مراحل میانی کاراست. او میگوید که این طراح صحنه است که راههای ورود و خروج بازیگر را به کارگران میدهد.)
دختری میپرسد: استاد اگر کارگردان از قبل خودش این را تعیین کرده باشه چی؟
فروتن: درست نیست و نباید قبول کنید. یعنی اصولی نیست. ولی خب ممکنه دلایلی هم باشه که شما قبول کنید ولی اصولی نیست. کارگردان حتی قبل از این که حتی گروه را تعیین کنه باید با طراح صحنه صحبت کنه.
فضاهای حرکتی اصلی: ارتفاعها واختلاف سطوح معمولاً در این مرحله شکل میگیرد.
فضاهای حرکتی فرعی(طراحی راه های میان بر برای حرکت بازیگر و احیاناً برای کمک به کارگردان که شاید بخواهد زمان نمایش را حفظ کند یا ریتم نمایش را سریع کند، در این مرحله است و طراح صحنه باید در این موارد به کارگردان کمک کند.)
تعیین ارتفاع گوشهها
(فروتن در توضیح این مرحله به شکل هرمی صحنه در رازها و دروغ ها و ارتفاع 15 سانتی متری دو طرف صحنه در این نمایش اشاره می کند.)
قطعات: در این مرحله ما روی بافت و رنگ و... اختلاف سطوح وقطعاتی که ایجاد کردیم متمرکز میشویم.
ریتم: در این مرحله به مراحل قبل برمیگردیم و کار را بررسی و روتوش نهایی میکنیم. در حقیقت خود را به جای کارگردان میگذاریم و به ریتم کار توجه میکنیم. (با توجه به فضاهای حرکتی فرعی)
فروتن: توجه کنید که همه این مراحل کاملاً تکنیکی است و مرحله ای که کمی خارج از تکنیک است لایت موتیو است.
در مراحل ریتم و قطعات میتوان فرم را تغییر داد؛ آن را تقویت کرده و یا فرسایش داد.
لوکوربوزیه خودش در مورد این دو مرحله آخر بحثی دارد به نام«فرسایش فرم».
و شرکت کنندگان موظف میشوند که با استفاده از این مراحل شروع به کار کنند و شروع میکنند. برخی به کولاژها خیره شدهاند و برخی دیگر سریع رفتهاند سراغ اصل ماجرا.و فروتن میان آنها راه میرود و راهنمایی میکند و احیاناً نظر میدهد. و متوجه میشوم که دوباره موسیقی پخش میشود و احتمالاً این ادامه دارد تا بچهها کارشان را تمام کنند. به کلاس دقیق میشوم. دو دختری که چسب ماتیکی خریدند، حالا در کلاس نیستند...