تحلیل حسین سلیمی از وضعیت تئاتر امروز ایران در آخرین نشست پژوهشی دفتر انتشارات و پژوهش مرکز هنرهای نمایشی
وی با طرح سه وجه"آزادی و نگرش مدرن به تئاتر"، "اصلاح ساختار تشکیلاتی در اداره تئاتر کشور" و"رشد فضاها و تالارها براساس یک الگوی تازه" به عنوان راههای نهادینه کردن تئاتر به تشریح هر یک از این عناوین پرداخت.
زهرا شایانفر:
آخرین نشست پژوهشی دفتر انتشارات و پژوهش مرکز هنرهای نمایشی در سال 85 با حضور دکتر حسین سلیمی روز گذشته 12 اسفند در تالار چهارسو مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، دکتر سلیمی؛ استاد دانشگاه که در پایان دهه 70 سمت رئیس مرکز هنرهای نمایشی را بر عهده داشت، در خصوص راهکارهای نهادینه کردن تئاتر به عنوان یک ضرورت به ایراد سخن پرداخت.
وی در آغاز سخن با اشاره به فعالیت گذشته خود در زمینه مدیریت تئاتر کشور گفت:«این که به چه صورت امکان دارد تئاتر در حوزههای تولید، ارائه و حمایت نهادینه شود، اولین سوالی است که زمینه این سخنرانی را تشکیل میدهد. در پاسخ به این سوال و در حوزه مباحث اداری، مالی و تشکیلاتی مطالب فراوانی میتوان بیان کرد، اما در این جلسه آن را در سه وجه مورد بررسی قرار میدهم. ابتدا یک سوال اصلی را مطرح میکنم وآن این است که لوازم اصلی رشد و اعتلای هنر تئاتر در جامعه ایران چیست؟ هر سال بیش از هزار فارغ التحصیل تئاتر داریم، در بودجه کشور نیز مبلغ خاصی به تئاتر اختصاص داده شده، ولی چرا این هنر به عنوان یک نیاز اجتماعی تلقی نمیشود؟ چرا گم است و چرا فارغالتحصیلان این رشته سرگردانند؟ این سوالات نشان میدهد که تئاتر هنوز نهادینه نشده است.»
وی با طرح سه وجه"آزادی و نگرش مدرن به تئاتر"، "اصلاح ساختار تشکیلاتی در اداره تئاتر کشور" و"رشد فضاها و تالارها براساس یک الگوی تازه" به عنوان راههای نهادینه کردن تئاتر به تشریح هر یک از این عناوین پرداخت.
دکتر سلیمی در خصوص آزادی و نگرش مدرن به تئاتر توضیح داد:«تئاتر بدون آزادی و نگرش مدرن نه در ایران بلکه در هیچ جای دیگر رشد نخواهد کرد. اگر همه مسئولان موافق رشد و اعتلای تئاتر باشند، پول و سالن نیز فراهم باشد، باز هم تئاتر رشد نخواهد کرد، زیرا تئاتر فقط در فضای آزاد رشد میکند. بازسازی و بازیابی هنر تئاتر در دنیای امروز با بازی مدرنیزم معنا میگیرد. تئاتر نماد و عصاره روشنگری بیان شده است. در ایران نیز تئاتر روشنگری و مدرنیته همزمان وارد ایران شدهاند. در دوره مشروطیت برای اولین بار با فرآوری دنیای مدرن مواجه میشوند و تئاتر یکی از نمادهای این دوره تاریخی کشور میشود. به طوری که پیشگامان تئاتر، روشنفکران عصر مشروطیت هستند و تئاتر به عنوان نمادهای رسوخ مدرنیزم در میان مردم تلقی میشود. در جامعه ایران بین تئاتر و جریان روشنفکری نمیتوان فاصله انداخت و بدون آن امکان ادامه حیات وجود ندارد و به شدت دچار از هم گسیختگی خواهد شد. بنابراین در جامعهای که فرهنگسازان و مسئولان فرهنگی نگرشهایی مقابل مدرنیزم دارند و جهتگیری فرهنگی جامعه، ضد مدرنیزم است، هنر تئاتر رشد نخواهد کرد. در زمان مدیریت من، در بین مدیران ارشد فرهنگی این نگرش دیده میشد و تئاتر را چیزی میدانستند که غربیان تجاوزگر آوردهاند و عدهای محدود که به آن میپردازند باید با یک شرایط بخور و نمیر فعالیت کنند و به خود مشغول باشند.»
وی این بحث را به مبحث دموکراسی گسترش داده و افزود:«جامعهای که دموکراسی و آزادی درگسترش زیادی نیافته باشد رشد و پویایی تئاترکمرنگ است و مخاطبی جذب نمیکند و قادر نخواهد بود رسالتی را که برایش تعریف شده انجام دهد.»
وی دورههای رشد تئاتر ایران را با دورههای فضای باز سیاسی و فرهنگی سدههای اخیر همزمان دانست و در این باره به"دوره آغاز ـ زمان مشروطیت"، "بعد از بحرانهای شهریور 1320"، "سالهای 40 تا 50"، "دوران اولیه بعد از انقلاب"، "دوره دوم مدیریت علی منتظری در سالهای 68 تا 72 ـ پایان جنگ تحمیلی" و"سالهای 76 تا 80" اشاره کرد.
سلیمی با ارائه آمار و ارقام و نمونههای مستند تاریخی این برهههای تاریخ معاصر کشور را مراحل شکوفایی تئاتر ایران ارزیابی کرد و افزود:«در این شرایط فضای باز، فشارهایی که بر مسئولان فرهنگی وارد میشود، چند برابر خواهد بود. آن قدر که شاید مانع ادامه حیات باشد اما تئاتر شکوفا میشود.»
وی با تأکید بر عنصر آزادی گفت:«تئاتر نمیتواند هنر فرمایشی باشد. نمیتوان به هنرمند تئاتر سفارش داد که به فلان نکته که مد نظر من و دغدغه من است، بپرداز. هنر تئاتر بدون خلاقیت که در اثر رهایی ذهن فعال میشود، شکل نمیگیرد. هنر تئاتر یک چاشنی برای خوش طعم کردن خوراک فرهنگی نیست، خودش به خودی خود ارزش تولید میکند.»
وی با اشاره به کمبود آموزش، کمبود متون نمایشی، نگارش متون فقط برای چاپ، رواج گسترده فرم آلیزم و اعتقادات رایج ضد تئاتر در برخی مناطق کشور گفت:«همه این مشکلات آسیب نهایی است که در اثر بسته بودن فضای سیاسی، اجتماعی و محدودیت به تئاتر وارد میشود.»
وی در خصوص اصلاح ساختار سازمانی در اداره تئاتر کشور به عنوان دومین عامل نهادینه کردن تئاتر گفت:«طرح تشکیل سازمان تئاتر کشور را برای نهادینه کردن تئاتر، مضر میدانم و اعتقاد دارم نباید پیگیری شود. با این که هیئت مدیره و بودجه مستقل خواهد داشت، اما یک سازمان مقتدر به معنی دولتی شدن تئاتر است. در جریان عمومی تشکیلات دولت نیز رویکرد به سمت کاهش تصدیگری دولت است. ما به امپراتور تئاتر احتیاج نداریم و رئیس مرکز در هر دورهای امپراتور تئاتر است.»
وی با اشاره به ساختار انجمن نمایش، آن را پوششی برای فعالیتهای مالی دولت در این حوزه دانست و افزود:«قدرت ریاست مرکز به واسطه ریاست هیأت امناء انجمن نمایش است که دلیل قید شدن در اساسنامه به طور اتوماتیک به وی داده میشود.»
دکتر سلیمی، مستقل شدن انجمنهای نمایش، دریافت سوبسید از دولت و شهرداریها، فعالیت مالی، هنری و مدیریتی هنرمندان در ساختار انجمن نمایش را تنها راهکار غیر دولتی شدن تئاتر دانست و تصریح کرد:«اگر انجمن نمایش از حالت سایهای و ابزار دست خارج شود، با استفاده از تقسیمبندی همین بودجه موجود، امکان نهادینه شدن تئاتر وجود دارد.»
وی در ادامه این مبحث به ارائه آمار و ارقام در خصوص تخصیص سوبسید گروهها پرداخت. وی گسترش مکانهای رسمی تئاتر را بخش سوم عناوین مورد بحث خود عنوان کرد و با اشاره به تئاتر آوانگارد جهان و توجه اهل تفکر به سالنهای کوچک گفت:«احداث سالنهای کم هزینه و کوچک به راحتی قابل دستیابی است. ساخت مجموعهای مثل تئاترشهر تاکنون 4 یا 5 بار وارد بودجه کشور شده و از سوی دیگر از آن خارج شده است. در حالی که طرح سالنهای ارزان قیمت با 60 تا 70 میلیون تومان قابل اجراست. با هزینه یک بار بازسازی تئاترشهر میشود چندین سالن کوچک ساخت. در حالی که با شهرداری قراردادی برای ساخت 20 سالن این چنینی وجود دارد. دولت میتواند این سالنها را ساخته و بهرهبرداری آن را همچون باشگاههای ورزشی به بخش خصوصی و شبکه انجمنهای نمایش واگذار کند.»
وی با اشاره به شکلگیری یک سالن کوچک در مشهد و فعالیت گسترده یک دوره آن بدون دریافت هیچ کمک دولتی گفت:«متأسفانه در ایران الگوهای موفق ماندگار نیستند که خود به دلیل رویکرد مهار کننده و نگرش کنترلگر در ساختار فرهنگی کشور است. این اتفاق در همه حوزههای فرهنگی رخ میدهد و خاص تئاتر نیست، زیرا ساختار وزارت ارشاد بر این نگرش کنترلگرا استوار است. فرهنگ مثل کالای کارخانهای ساختن نیست، از بطن جامعه و در طول زمان شکل گرفته است. کسانی که میخواهند فرهنگسازی کنند و آن را از راه کنترل و مهار مهندسی کنند، از رقابت سیاسی ترکشهایی را دریافت میکنند.»
این جلسه با پرسش و پاسخ حاضران و خبرنگاران خبرگزاریها و مطبوعات ادامه یافت.