در حال بارگذاری ...

لزلی: بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم‌ نگه داشتن یک پروژه در ذهن بهترین راه است، حتی اگر صحبت‌ کردن درباره ایده‌های جدید به طور شگفت‌انگیزی اغواکننده باشد. من شخصاً متوجه شده‌ام که پیشرفت به وسیله مشترک کردن ایده‌ها قبل از آن که آن‌ها کاملاً شکل گرفته باشند، سبب تلف کردن انرژی خلاقانه اولیه یک ایده غریزی می‌شود که برای ساخت یک قطعه جدید غلیان می‌کند. ‌‌بنابراین من آن را برای خودم نگه می‌دارم.

لزلی: بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم‌ نگه داشتن یک پروژه در ذهن بهترین راه است، حتی اگر صحبت‌ کردن درباره ایده‌های جدید به طور شگفت‌انگیزی اغواکننده باشد. من شخصاً متوجه شده‌ام که پیشرفت به وسیله مشترک کردن ایده‌ها قبل از آن که آن‌ها کاملاً شکل گرفته باشند، سبب تلف کردن انرژی خلاقانه اولیه یک ایده غریزی می‌شود که برای ساخت یک قطعه جدید غلیان می‌کند. ‌‌بنابراین من آن را برای خودم نگه می‌دارم.

برگردان به فارسی: رضوان زندیه
یادداشت مترجم:
لزلی هیل(1) یکی از هنرمندان معروف و بین‌المللی حوزه پرفورمنس آرت(2) است که علاوه بر پرفورمنس آرت در زمینه‌های مشابهی چون اینستالیشن آرت(3) (هنر چیدمان)، فیلم، ویدئو و وب فعالیت داشته است. او به همراه همکار هنری‌اش"هلن پاریس" (4) در 1996 شرکت کیریس دات کام(5) را تأسیس کردند که به وسیله سازمان‌ها و نهادهایی چون شورای هنرهای انگلستان(6) ، ICA (7) ، مرکز ملی دانش‌های بیولوژیکی(هند) (8) ، شورای استرالیا(9) و... حمایت می‌شد‌‌. در این شرکت‌ها آن‌ها بیش از 30 پروژه را در تالار‌هایی نظیر خانه‌یِ اپرای سیدنی(10) ، شورای نمایش انگلیسی در فستیوال ادینبورگ(11) به نمایش گذاشتند. همچنین لزلی هیل به تدریس پرفورمنس در دانشکده‌ها هم می‌پردازد. به همراه هلن پاریس در زمینه تألیف کتاب و مقاله فعالیت‌های بسزایی داشته‌اند که از آن جمله می‌توان کتاب‌های The Guerilla Gude to Performance Art (که متن زیر ترجمه یکی از مصاحبه‌های آن است) وPerformance and Place و مقاله‌های متعددی در زمینه پرفورمنس و... را نام برد. ‌
پرفورمنس را چگونه آغاز کردید؟
لزلی: من‌ تجربه کوتاهی در تئاتر و تصویر داشتم، اما به نظرم انتقال من به سوی Live Art یا پرفورمنس واقعاً از نویسندگی نشأت می‌گرفت. در اوایل دهه 90 اصطلاح"خود افسانه نویسی"(15) آنرده لرد(16) مرا جذب خودش کرد و من روی چندین خود افسانه نویسی که به نظر می‌آمد مستلزم پرفورمنس بود کار کردم، البته این حسی بود که من برای اجرای خود افسانه نویسی داشتم و ممکن است برای کس دیگری این حس وجود نداشته باشد. تابلوی تبلیغاتی که بیرون از کلیسای باپتیست‌(17) در زادگاه پدر و مادربزرگم ‌به یاد می‌آورم که می‌پرسید: آیا چیزی برای گفتن دارید؟ این سوال اغلب در ذهنم تکرار می‌شد. من فکر می‌کنم پرفورمنس را به عنوان یک تمایل حقیقی برای روی صحنه بردن آغاز کردم. اما هر چقدر برای این سوال جواب‌های صریح وجود داشته باشد،‌ همچنان سوال در ذهن باقی است. من حمایت‌های زیادی برای پرفورمنس‌های اخیرم از لوئیز کیدن(18) در ICA ‌‌، لندن و مارک وادل(19) در CCA (20) ، گلاس‌گو(21) و نیز از لوئیز ویور(22) داشتم. همه آن‌ها واقعاً به من در راه انداختن و آغاز کردن کارم از لحاظ اجرا، کارمزد، تأمین بودجه و هزینه‌ها، مکان‌های اقامت و... کمک کردند. کارهای خوب زیادی در اطراف وجود داشت و من از صحنه و ارتباط مابین هنرمندان لذت می‌بردم. پرفورمنس/ لیوآرت (Live Art) مثل یک زمینه خوب برای خلق و نمایش اثر به نظر می‌آید.
فکر می‌کنید چه راهبردهای پارتیزانی برای آمیختن حرفه‌تان با پرفورمنس دارید؟
لزلی: به نظرم اگر آدم بخواهد درباره آن فکر کند، تقریباً همه چیز مثل یک استراتژی پارتیزانی به نظر می‌رسد،‌ چرا که پرفورمنس یک هنر آسان، قابل تعریف و با توجیه مالی مشخصی نیست، بنابراین گاهی حتی ‌درخواست یک ماشین فکس‌، ممکن است درخواست بزرگی ‌به نظر بیاید‌. در 1996 من و هلن پاریس شرکت کیریس دات کام را که شامل هر دوی ما به عنوان کارگردان هنری در هسته مرکزی آن بود، تأسیس کردیم و سپس برای پروژه‌های خاص مورد نیاز قرارداد می‌بستیم و آن‌ها را توسعه می‌دادیم. از آن جا که من و هلن ملیت‌های متفاوتی داریم(هلن انگلیسی است و من آمریکایی) استراتژی‌های زیادی باید در یک مکان مناسب، در زمان مناسب و با مجوزهای مناسب‌ و... ارزیابی شود. این دلیلی است که در دو سال اخیر ما به پیوند زدن موقعیت هنرمند به دانشگاه‌ها/ موسسات تمایل پیدا کردیم، چنان چه بتوانند برای ما مجوز صادر کنند تا هر جایی که هستیم کارمان قانونی و مجاز باشد. تألیف این کتاب هم قطعاً قسمتی از استراتژی پارتیزانی است.
کار کردن به عنوان بخشی از یک شرکت در مقایسه با یک اجرا کننده مستقل چگونه است؟
لزلی: کار کردن به عنوان قسمتی از یک شرکت هم بسیار نشاط انگیز و هم بسیار دلسرد کننده‌تر از کار مستقل است. ‌من فکر می‌کنم مشخص و تعیین شده بودن وظایف مخصوصاً در تولیدات بزرگتر، می‌تواند مفید و کمک کننده باشد. من و هلن اغلب یک پروژه را با هم آغاز می‌کنیم و خیلی زود مشخص می‌کنیم که در یک قسمت خاص چه کسی رهبر و هدایت کننده است و چه کسی مذاکرات و گفت‌وگوها را با کارکنان و مکان مورد نظر انجام می‌دهد. این روزها من در رابطه با اشخاصی که می‌خواهم با او همکاری کنم مایلم کمی محافظه کارتر باشم، شما می‌توانید کار اشخاص دیگر را دوست داشته باشید یا این که شخصاً به آن‌ها علاقه داشته باشید، اما به این مفهوم نیست که می‌توانید با آن‌ها همکاری داشته باشید. من توجه کرده‌ام هنرمندانی که روابط مشترک خوب و مستحکمی دارند به ادامه همکاری و زنده نگاه داشتن این روابط تمایل بیشتری هم دارند. روابط کاری خوب مثل ذرات طلا هستند.
چگونه ساخت یک اثر جدید را آغاز می‌کنید؟ آیا پروسه هر لحظه ‌متفاوت است یا الگوهایی در راه رسیدن به یک اثر جدید وجود دارد؟
لزلی: من فکر می‌کنم کار مستقل همیشه از حسی که می‌گوید من چیزی برای گفتن دارم شروع می‌شود و سپس چگونگی بهتر بیان کردن آن از طریق یک پرفورمنس زنده، یک قطعه ضبط شده یا یک قطعه محاوره‌ای برای‌ وب یا CD ... مطرح است. ‌من به هیچ فرمی وابسته نیستم و کار کردن در گستره‌ای کاملاً متفاوت از فرم‌ها را دوست دارم. چیزی که خیلی برایم جالب است شروع با بعضی متریال‌ها، یک داستان، یا یک سطر‌ تحقیق است و سپس دیدن این که چگونه این فرم‌ها شکل می‌گیرند. همکاری‌ها می‌تواند پروسه را به سمت تغییرات اساسی پیش ببرد که یکی از جنبه‌های آن می‌تواند نیرو بخشی باشد، هر چند که بسیار مشکل است.
شما فکر می‌کنید اثر مجازی، پتانسیلِ پارتیزانی اثر زنده را دارد؟
لزلی: مطمئنم که دارد، گرچه هرگز اثری روی وب ندیده‌ام که برای مثال در ناخودآگاهم تأثیر یک اثر زنده را داشته باشد. ممکن است فرستادن یک ویروس ایمیلی سریع‌تر و دارای پیامدهای مهمتر از شکستن پنجره‌های‌ در خیابان اکسفورد(23) و چیدن صندوق‌های پستی روی آتش باشد، اما آیا این‌ها واقعاً در خاطرات ما حک می‌شود؟ ‌
شما به عنوان یک هنرمند هم در امریکا کار کرده‌اید و هم در انگلستان. امکانات هر دو جا را برای هنرمندان مقایسه کنید؟
لزلی: موقعیت‌های مالی ‌در انگلستان بسیار امیدبخش است، حداقل سرمایه‌هایی برای به کار گرفتن وجود دارد حتی اگر رقابت‌های زیادی برای به دست آوردن آن‌ها وجود داشته باشد. همچنین سطح حمایت دولت از هنرها در انگلستان واقعاً در تالار‌ها منعکس شده است، برای مثال ICA در لندن و ‍CCA در گلاس‌گو با فضاهایی مختص خودشان برای گالری‌ها، تئاترها، سینماها، رستوران‌ها‌ و کتابفروشی‌های واقعاً بزرگ، وجود دارند. ‌‌آن‌ها لوکیشن‌های مرکزی در شهر را هم در خدمت خود گرفته‌اند. ICA در مورد مال‌(24) یا کاخ باکینگ‌هام(25) مشارکت می‌کند. سالن‌های آمریکایی که هنرمندان مشابهی در آن‌ها مشغول به فعالیت هستند ـ های وی(26)، PS122 ، فرانکلیسن فورناس(27) ـ قطعاً در مسیری که تأسیس شده‌اند و نیز از لحاظ اجرایی پارتیزانی‌تر هستند و این بعضی‌ وقت‌ها خوب و بعضی وقت‌ها بد است، بستگی به ‌پروژه ‌دارد. در آمریکا کارهایی که منبع درآمد هستند به نظر می‌رسد اغلب به اجراهای دانشگاهی مرتبط هستند. اگر شما به اندازه کافی در به دست آوردن یک ملاقات خوش شانس باشید یا موقعیت اقامت(28) در یک دانشگاه آمریکایی را داشته باشید، فرصت بسیار خوبی است برای کسب هزینه ساختن اثرتان، اما به طور کلی فکر می‌کنم در انگلستان فرصت‌های بیشتری برای هنرمندان وجود دارد. همچنین من متوجه شده‌ام که هنرمندان آمریکاییِ بیشتری نسبت به انگلیسی‌ها به این جا برای تأمین سرمایه و هزینه کارشان می‌آیند.
بودجه کارتان را چگونه تأمین می‌کنید؟
لزلی: از طریق کمک هزینه دولتی، کارمزدها، بورس‌ها یا هزینه‌های تحصیلی، انجمن‌های هنرمندان، تحقیقات، توسعه سرمایه، کمک‌های غیر نقدی، کمک دوستان و یا خانواده‌ام و... همچنین از طریق تدریس پرفورمنس و گاهی اوقات کار کردن به عنوان یک هنرمند مستقر و مربوط به یک دانشگاه یا نهاد.
هنرمندانی که در نهادها یا موسسات مستقر هستند حمایت‌های به شدت مناسبی می‌توانند برای ساخت آثارشان فراهم کنند، اما تنها مسئله‌ای که پیش می‌آید، مسئله مالکیت‌ یا حق تألیف است.
من و هلن هنرمندان مستقر در موسسه مطالعات هنرها(29) در دانشگاه ایالت آریزونا(30) بودیم، زمان و حمایت‌هایی که به ما داده می‌شد غیر قابل باور بود. ‌برای مثال‌، در بخشی از یک ویدئو/ پرفورمنسِ زنده که بول(31) نامیده می‌شد، ما با"کِلی فیلیپس" (32) از کارکنان تولید در ASU در طراحی و ساخت یک گاونر(بول) فولادی و مکانیکی همکاری کردیم. داشتن حمایت تا این اندازه که یک نهاد یک مهندس و تکنسین‌های کاملاً ماهر برای ساخت چیزی به پیچیدگی یک گاونر مکانیکی را در اختیار بگذارد واقعاً شگفت‌انگیز است، اما بعد از این که نمایش تمام شد، الیزابت استرب(33) و برای استفاده از گاو‌ در تورهایی که انجام می‌داد اظهار تمایل کرد. در این نوع موقعیت‌ها مسائل مالکیت غریبی مطرح می‌شود. ‌آیا چون دانشگاه برای همه قسمت‌های کار هزینه کرده، مالک آن است؟ یا ما مالک آن هستیم چون هنر ماست؟ من ‌به هنرمندان و موسسات توصیه کنم در اولین فرصت این نوع مسائل مالکیتی/ حق تألیفی را جویا شوند و در نوشتن درخواست برای زمان یا دیگر شرایط، خجالتی و کم رو نباشند، چنانچه همه با این موافقت‌نامه احساس راحتی می‌کنند. گاهی اوقات جدی نگرفتن مسائل می‌تواند سبب مشکلات قابل توجه پس از آن شود، این‌ یک انتقاد نیست، همین مسائل مادی سبب به وجود آمدن سوالات می‌شود.
برآورد زمانی شما برای درخواست و کسب سرمایه و کمک هزینه چقدر است؟
لزلی: تأمین نیازهای مالی‌ می‌تواند مثل یک کار تمام وقت احساس شود. برآورد هزینه بسیار سخت است، برای این که این کار از نوع کارهایی است که زمان زیادی را صرف می‌کند. ‌بستگی دارد، گاهی اوقات شما موقعیت خوبِ داشتن یک فرد دیگر را برای تولید اثرتان دارید، بنابراین مجبور نیستید مسئولیت همه هزینه‌ها را بپذیرید، اما مجبور خواهید شد کار را با توضیحات واضح و روشنی ارائه دهید که تولید کننده‌تان بتواند کارش را آسان‌تر انجام دهد. گاه‌ گاهی دوست دارم یک متولی یا مجری داشته باشم، اما صادقانه در آخرین روز به این نتیجه می‌رسم که به کسی اعتماد ندارم، و خودم یا همکار هنری‌ام اثر را ارائه می‌دهیم. در این راه داشتن یک همراه اغوا کننده است، اما در بهتر یا بدتر شدن کار، آن‌ها نقش شما را ندارند. از پس کارِ سختِ تعریف کردن و ارتباطات یک پروژه بر آمدن، می‌تواند اولین قسمت فرایند ساختنش باشد و نیز می‌تواند به عنوان نقشه یک راه مفهومی به کار برود و برای رجوع به عقب مفید واقع شود.
همواره درباره یک شغل درآمدزا فکر کرده‌اید؟
لزلی: در استراتژی من، هم خود کار ‌و هم موقعیت استقرار هنرمند در یک نهاد یا متعلق به یک دانشگاه اهمیت دارد، چرا که من به عنوان یک هنرمند مستقر و وابسته به یک دانشگاه در عوض حقوق و حمایت‌های پژوهشی که آن‌ها می‌دهند، تدریس می‌کنم. من و هلن در لندن مستقر هستیم که بسیار گران است، بنابراین شما آدم‌های زیادی را پیدا نمی‌کنید که قادر باشید این جا بدون چند نوع شغل تمام وقت یا پاره‌وقت زندگی کنند، مگر این که به اندازه کافی خوش شانس باشند و بتوانند با کرایه کمتری یک ملک اجاره کنند یا چند سال قبل از این که قیمت‌ها دو یا سه برابر شود، جایی را خریداری کرده باشند. بنابراین بله من کار درآمدزا ‌داشته‌ام و اکنون هم دارم و آن‌ها به من برای کار روی این کتاب کمک تحقیقاتی دادند. زمان زیادی را برای پیدا کردن بهترین همکارها صرف کردم به طوری که کار درآمدزایِ من بیشتر از آن که فقط درآمدزا باشد، برای ساخت و تولید آثار هنری‌ام هم مورد استفاده قرار می‌گیرد.
یک چیز که کیفیت زندگی هنریتان را ارتقاء می‌دهد؟!
لزلی: زمان بیشتر
آیا توصیه‌ای‌‌ دارید؟
لزلی: تمرکز روی اثری که می‌خواهید بسازید. خودتان را از حرفه‌تان کاملاً جدا سازید. این کلید همکاری‌های هنری و همچنین رسیدگی به دیگر حرفه‌ها مثل تکنسین‌ها و مأموران مالی، برنامه‌ها و... است. به خاطر داشته باشید که برای یک هنرمند زمان بسیار گرانبهاتر از پول است بنابراین گزینه‌هاتان را طوری انتخاب کنید که بیشترین زمان را برای کارتان داشته باشید.
و دیگر؟
لزلی: بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم‌ نگه داشتن یک پروژه در ذهن بهترین راه است، حتی اگر صحبت‌ کردن درباره ایده‌های جدید به طور شگفت‌انگیزی اغواکننده باشد. من شخصاً متوجه شده‌ام که پیشرفت به وسیله مشترک کردن ایده‌ها قبل از آن که آن‌ها کاملاً شکل گرفته باشند، سبب تلف کردن انرژی خلاقانه اولیه یک ایده غریزی می‌شود که برای ساخت یک قطعه جدید غلیان می‌کند. ‌‌بنابراین من آن را برای خودم نگه می‌دارم. ‌

پی‌نوشت‌ها:
1- Leslie Hill
2- Performance Art
3- Installation Art
4- Helen Paris
5- Curious.com
6- Arts Council of England
7- Institute of Contcmporary Art
8- National Centre for Biological Science (India)
9- Australia Council
10- Sydney Opera House
11- The British Council Showcase at the Edinburg Festival
12- Shakers
13- Doris Humphery
14- Lloud New son
15- Automythogrophy
16- Andre Lorde
17- Baptist
18- Lois Keidan
19- Mark Waddell
20- Centre for Conetmporary Art
21- Glosgow
22- Lois Weaver
23- Oxford Street
24- The Mall
25- Buckingham
26- Highways
27- Franklin Farnace
28- Artist Resident
در این متن منظور، اقامت هنرمند(یا هنرمند مستقر) در یک مکان است که هنرمند در فلان دانشگاه یا موسسه ‌فعالیت‌های هنری خود را پی می‌گیرد و هزینه‌ها و مسائل تولید اثرش وابسته به آن دانشگاه یا موسسه است اما همان طور که خود لزلی هیل می‌گوید مسئله حق تألیف یا مالکیت پیش می‌آید که معمولاً بین طرفین(هنرمند و موسسه) توافقی است.
29- Institute for Studies in the Arts
30- Arizona State University
31- Bull
32- Kelly Philips
33- Elizabeth Streb
منبع:
از کتاب:
The Guerilla Guide to performance Art
Leslie Hill and Helen Paris
2001 چاپ اول
2004 چاپ دوم
33- 40 صفحات