در حال بارگذاری ...
...

گفت وگو با عباس کریمی کارگردان نمایش «و هزار سال و یک روز» حاضر در جشنواره

روایت همجواری مدفن پاک ترین و پست ترین آدم های تاریخ

عباس کریمی از تاریخ دان ها و مورخان باسابقه تئاتر است که بیش از سه دهه است که در تئاتر حضور موثری دارد وبارها در جشنواره بین الملللی تئاتر فجر حضور تاثیرگذاری داشته است . او تا به بیش از ۱۶ اثررا روی صحنه اجرا کرده است . جیجک جیک ما گنشجک ها به خانه بر می گردیم.تکان پشت دیوارهای خانه روز می گذرد و افراء از جمله اجراهای موفق کریمی محسوب می شوند.

نمایش وهزار سال و یک روز ازجمله نمایش های ارزشمند و دینی بخش مرور مسابقه سی و پنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجراست  نمایش فضای تاریخی مرتبط با وقایعی که منجربه شهادت امام رضا (ع)  و محل دفنشان شده دارد و عباس کریمی می کوشد با نگاهی هنرمندانه به این مسائل برسد و مخاطبان به درک جدیدی از فضائل و رفتارهای امام رضا دست یابند.در خلاصه داستان نمایش آمده : حضرت علی‌بن موسی الرضا (ع)، بوسیله انگور آغشته به زهر به شهادت می‌رسد. مامون خلیفه عباسی با تزویر و ریا ضمن برپایی مجالس عزا به دنبال قصاص قاتلان آن امام رئوف است، در این میان سربازان و کارگزاران او به باغبانی که انگور را کاشته می‌رسند. عوامل اجرایی این نمایش عبارتند از : عباس کریمی : طراح صحنه و نویسنده و کارگردان ، جواد پورسعید، اسحاق فرنود، محمد کریم مقدم، امیر مهرپویان، مهسا درگزی، شیوا حسین زاده، سمیرا محمدی بازیگران  و طراح و اهنگساز کیهان حجتی، طراح و اجرای نور، سپیده سلیمان‌زاده و سهیلا پورجابر، ساخت دکور صحنه سمیرا امیریان، جلیل حق پرست . با عباس کریمی در باره اجرای نمایشش و ویژگی های دینی و معنایش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

ایده شکل گیری نمایش برایتان چگونه به وجود آمد؟

 مضمون نمایش جزو دغدغه های ذهنیم بود و نمایش بر طبق مستندات تاریخی پی ریزی شده است . با توجه به اینکه  کارشناس ارشد تاریخ ایران هستم با اساتید دانشگاه هم صحبت کردم و تلاش کردم یک فضای متن و دیالوگ نمایش خاص ایجاد کنم، یک مقدار هم این زمان تاریخی و تصویرسازی زمان برد تا برای تماشاگر جذاب باشد همچنین برای همذات پنداری مخاطب نیز از کارشناس ادبی استفاده کردم تا لغات و کلمات  تا حدی نزدیک به  فضای آن دوران امام رضا همخوان باشد.البته اغلب مخاطبان  تا حدودی آشنایی با اتفاقاتی که منجر به شهادت امام رضا(ع) شد دارند .

 

بنابراین زبان نمایش کمترسمت و سوی زبان آرکائیک قرن سوم هجری را دارد ؟

نمایش زبان آرکائیک مختصآت کامل آن دوران را ندارد وگویش بازیگران شبیه حرف زدن های روز مره  خودمان است. در بحث طراحی لباس ها هم چنین رویکردی را دنبال کردم و تاثیر چنین رویکردی در مخاطبانی که نمایش را دیده اند بسیار مثبت بود .   

 

آیا ژانر نمایش وهزار سال و یک روز یک نمایش تاریخی دینی است؟

بله، در این طبقه بندی قابل ارزیابی است و بخشی از روایات نمایش به اتفاقات قرن سوم هجری قمری اختصاص دارد. سالهایی که امام رضا درکمال مظلومیت به شهادت می رسند . من در نمایش چندان به چگونگی شهادت  حضرت  نمی پردازم  و باغ مدفن امام رضا بیس اصلی درام نمایش است و بعدا در این باغ حرم حضرت ساخته می شود و تبدیل به زیارتگاه شیعیان می شود.

 

به نوعی نقطه درام شما همان تقابل خیر و شر است؟

بله، در نمایش ما به شکل متفاوت و جدیدی به این تقابل و رویارویی خیر و شر می پردازیم و به لحاظ تاریخی کارمان مستند است که قبرهارون الرشید هم در داخل حرم امام رضا(ع) قرار دارد و کسی که امام را به شهادت رسانده در نزدیکش دفن شده و این موقعیت ، موقعیت فوق العاده دراماتیکی است. کنار هم قرار گرفتن یکی از پاک ترین انسان های روی زمین و یکی از پلید ترین آدم های دوران موقعیت خاصی را در حرم امام به وجود آورده است. موقعیتی که کمتر در طول تاریخ بشر شاهدش بوده ایم.

 

آیا بررسی واقعه شهادت امام رضا و دفن ایشان بخشی از مضمون ودرون مایه نمایش محسوب می شود؟

 تلاش کردم در نمایش به مسائل مختلفی بپردازم . مباحث اخلافی  درساختار نمیش بسیار حائز اهمیت است. موضوعاتی که در آن روزگار رخ داده است. یک جورهایی امروز هم در جهان تشیع رخ می دهد . نکته جالب در شهادت امام رضا است این است مامونی که خود قاتل امام رضا است. در کمال بی شرمی و دنائت با عوام فریبی تظاهر می کند به دنبال قاتل حضرت است . اما نقشه اش به بن بست می رسد و می آیند سراغ باغبانی که در باغ درخت مو را کاشته است.و می خواهند او را مجازات کنند . درکنار این اتفاقات نمایشی روایت وفادارانه تاریخی جزو اولویت هایم بود .

 

 موقعی که اسم اجرای نمایش های تاریخی و دینی به میان می آید . اغلب مخاطبان تصور می کنند که کار باید طبق کلیشه ها و چارچوب های تکرار شونده در این آثار باشد. شما برای دوری از وجود چنین نگاه کلیشه ای در ساختار اجرایی نمایش چه کاری را انجام دادید؟

نکته ای که اشاره کردید بزرگترین دغدغه من در اجرای نمایش بود.برای اینکه از این فضا دور شوم درابتدا زاویه نگاهم را به این موضوع تغییر دادم و نیامدم لایه های سطحی و اتفاقاتی که بارها و بار توسط فیلمها و مورخان در برنامه ها در باره اما رضا روایت شده است را در نمایشم مورد استفاده قرار بدهم. در این صورت نمایشم حرف جدیدی برای مخاطب نداشت. درحقیقت باغ در نمایشم به عنوان یک موقعیت جغرافیایی صرف حضور ندارد و بخشی از فضای مفهومی نمایش در آن شکل می گیرد .

  

اجرای نمایش در جشنواره تئاتر رضوی چه بازخوردهایی داشت؟

نمایش در بخش ویژه تئاتر رضوی اجرا شد و خوشبختانه مورد استقبال گسترده مردم تئاتر دوست بجنورد قرار گرفت و نمایش در سالن گلشن با ظریف 480 نفر در دو اجرای نملیش با ظرفیت کامل مواجه شد.

 

چه تغییراتی  دراجرای این نمایش برای حضور در جشنواره تئاتر فجردر نمایش به وجود آوردید؟

جشنواره فجرمهم ترین جشنواره کشورمان است و به نوعی  ویترین تئاتر ایران است و جایگاه خاصی دارد و با توجه به مختصات سالن تالار هنر تغییرات عمده‌ای برای طراحی صحنه و لباس و دکور انجام دادیم و امیداومرم در جشنواره تئاتر فجر هم مورد استقبال خوب مخاطبان قرار بگیرد.

 

 گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی