نمایشنامهخوانی؛ فرصتی برای آشنایی با نگاههای دانشجویان فراهم میکند
از سابقه بخش مرور آثار در جشنواره تئاتر دانشگاهی اطلاع ندارم، اما اگر آثار نویسنده دیگری هم خوانده میشد به دلیل این اقدام، دستاندرکاران جشنواره را تحسین میکردم. بارها گفتهام که حتی در جشنواره فجر باید بخش مروری بر آثار هنرمندان بگذاریم. آثار ساعدی، بیضایی، رادی و...همواره باید دیده شوند. امیدوارم این حرکت حتی به صورت اجرای صحنهای در جشنوارههای حرفهای کشور ادامه پیدا کند.
"محمد یعقوبی" مرور آثارش در بخش نمایشنامهخوانی جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی را فرصتی برای تجدید خاطره اجراهای گذشتهاش عنوان کرد.
این نویسنده و کارگردان تئاتر که مجموعه نمایشنامههایش در جشنواره تئاتر دانشگاهی امسال و در بخش نمایشنامهخوانی خوانده میشود، در گفتوگو با سایت ایران تئاتر گفت:«از سابقه بخش مرور آثار در جشنواره تئاتر دانشگاهی اطلاع ندارم، اما اگر آثار نویسنده دیگری هم خوانده میشد به دلیل این اقدام، دستاندرکاران جشنواره را تحسین میکردم. بارها گفتهام که حتی در جشنواره فجر باید بخش مروری بر آثار هنرمندان بگذاریم. آثار ساعدی، بیضایی، رادی و...همواره باید دیده شوند. امیدوارم این حرکت حتی به صورت اجرای صحنهای در جشنوارههای حرفهای کشور ادامه پیدا کند.»
وی در ادامه جای جشنوارهای با عنوان"میراث ادبیات نمایشی ایران" را خالی دانست و افزود:«به اعتقاد من هر سال باید نمایشنامهای چون"مرگ یزدگرد" بیضایی یا بهترین کارهای رادی توسط گروههای متفاوت و با شیوههای گوناگون اجرا شوند. فکر میکنید شکسپیر چگونه شکسپیر شد؟ چون مدیران وقت و سرمایه گذاران فرهنگی کشورش به طور پیوسته کارهای او را اجرا کردند. "هملت" بهتر از"مرگ یزدگرد" نیست ولی روی"هملت" سرمایهگذاری شد و خوب صادر شد اما آثار هنری ایرانی حتی در داخل کشور خوب عرضه نمیشوند. با یک اثر هنری باید گاه همچون یک کالا برخورد کرد به خصوص ادبیات نمایشی و تئاتر که با روح انسان نیز سر و کار دارد.»
این درامنویس با ابراز خرسندی از این که این نمایشنامهخوانی فرصتی برای ارتباط بیشتر دانشجویان با آثار او را به وجود آورده است، گفت:«حدود شش یا هفت ماه پیش از سوی دبیرخانه جشنواره به من اطلاع دادند که نمایشنامههایم در قالب چنین بخشی خوانده میشود. به شخصه دوست دارم که بچههای دانشجو نیز با آثارم ارتباط پیدا کنند به خصوص این که نمایشنامههایم چاپ نشدهاند و استفاده از وبلاگ هم هنوز گسترده نیست.»
وی ادامه داد:«تنها شرط من برای نمایشنامهخوانی این بود که همه آثارم شرکت داشته باشند مگر این که کسی حاضر نشود کاری را بخواند. خوشبختانه این اتفاق افتاده است. حتی یکی از نمایشنامههایم به نام"از تاریکی" که هرگز اجرا نشده نیز خوانده میشود. این نمایشنامه در سال 80 در بازبینی فجر و به دلیل مضمونش رد شد و خودم خیلی دوست دارم آن را اجرا کنم.»
وی درباره ارتباطش با گروههای شرکت کننده در بخش مرور آثار گفت:«من فقط با دو کارگردانی که متن"از تاریکی" را انتخاب کردهاند، صحبت کردهام. شاید این متن که قبلاً اجرا نشده و نقد و نظری درباره آن موجود نیست، سوالات بیشتری را برمیانگیزد.»
یعقوبی ضمن یادآوری برخی اشتباهات در اطلاع رسانی بخش مرور آثار گفت:«در پوستر فراخوان جشنواره هیچ اشارهای به مرور آثار من نشده بود و کمتر کسی نسبت به این جریان اطلاع داشت. افرادی با خود من تماس میگرفتند و وقتی از دبیر جشنواره خواستم این اطلاع رسانی انجام شود، روزهای زیادی تا اتمام فرصت باقی نمانده بود. از این گذشته فکر نمیکنم ساعت 12 ظهر در خانه هنرمندان زمان مناسبی برای نمایشنامهخوانی باشد. قطعاً فشردگی و همزمانی برنامهها دلیل این اقدام بوده است ولی به نظر من نباید برنامهای قربانی برنامهای دیگر شود. به هر حال این همزمانی امکان دارد در همه جشنوارهها پیش بیاید.»
وی پیشنهاد داد:«اگر قرار است این برنامه دوام داشته باشد باید در یک سالن دانشگاهی و در ساعتی بهتر برگزار شود.»
وی در خصوص اثرات این نمایشنامهخوانی تصریح کرد:«فکر میکنم اگر قرار باشد اجرایی روی آثار دیگرم تأثیر بگذارد، همان اولین بار که کاری از من روی صحنه رفت تأثیر خود را گذاشته است. هیچ اجرایی به اندازه آن اولین بار تأثیرگذار نیست. من جایی راهم را مشخص کردهام، تصمیم را گرفتهام و آن چه بلد هستم و درست میدانم را ادامه میدهم. ولی این نمایشنامهخوانیها فرصتی است که من با دانشجویان، دلایل انتخاب هر متن و نگاهشان آشنا شوم. این اتفاق فرصتی برای مرور اجراهای گذشته است.»