با مجله نمایش
علی خوشمنش مجلة نمایش در ادامة انتشار خود، پس از سه سال وقفه، پنجمین دورة خود را در پانزدهم آبان ماه ۱۳۶۶ از سر گرفت. در شناسنامة این شماره، دربارة «نمایش» چنین آمده: نشریهای از مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد ...
علی خوشمنش
مجلة نمایش در ادامة انتشار خود، پس از سه سال وقفه، پنجمین دورة خود را در پانزدهم آبان ماه 1366 از سر گرفت.
در شناسنامة این شماره، دربارة «نمایش» چنین آمده: نشریهای از مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و زیر نظر شورای نویسندگان که فهرست مطالب آن به قرار زیر است:
و یک بار دیگر نمایش، تئاتر و نخستین دهة انقلاب از لاله تقیان، جلوههایی از ذوق و ابتکار از جواد ذوالفقاری، تئاتر نمیمیرد از پرویز زاهدی، آژاکس ترجمة جلال ستاری، یادداشتهای یک دوستدار شکسپیر از یان کات و ترجمة قطبالدین صادقی، مقدمهای بر تئاتر شرق نوشتة جیمز . آر . براندن و ترجمة تقیان ـ اعتمادی، عروسکهای خندان نوشتة ایان دا ـ وی با ترجمة جواد ذوالفقاری، تئاتر هارلکن، تخیل از درک بوسکیل و ترجمة اختر اعتمادی، سومین تجربه، معرفی کتاب تئاتر، اخبار تئاتر و نامة خوانندگان.
با توجه به این مطالب و مقایسة آن با مطالب چهار شمارة دورة قبل، به نظر میرسد که محتوای دورة چهارم پربارتر بوده، اما همین که انتشار این مجله دوباره از سر گرفته شد، جای خرسندی است.
در سر مقالة این شماره چنین آمده: «پس از انتشار چهار شماره از این مجلة نوپا بود که متاسفانه مشکلات کمبود امکانات لازم برای تداوم انتشار مرتب و ماهانة آن باعث شد که «نمایش» به گاهنامهای مبدل شود. «نمایش» تلاشی است در اتصال و تصویر فعالیتهای نمایشی در سراسر کشور. از دور و نزدیک همة دستها و قلمهایی را که در راه تغذیة تئاتر پس از انقلاب احساس وظیفه میکنند، میفشاریم و پیشاپیش در انتظار یاری و همگامی آنان لحظه شماری میکنیم.»1
لاله تقیان در مقالة «تئاتر و نخستین دهة انقلاب» وضعیت تئاتر را در این دهه بررسی میکند. وی مینویسد: «در این سالها نمایش موفقیت نسبی از نظر مقدار و تعدد دارد اما کیفیت کارها نامطلوب و در حد نه نمایش حرفهای که تئاتری کاملاً غیرحرفهای است. متاسفانه همة دستاندرکاران نیز این واقعیت را میدانند و هر یک نیز در توجیه چنین وضعی عذر و بهانهها دارد و دلیل و برهان میآورد. هنرمند، کارگزار را مقصر میخواند و کارگزار هنرمند را ناتوان میداند. اما نتیجه یکی است: تئاتر، فاقد عملکردی فرهنگی است. چرا؟»2
جواد ذوالفقاری در مقالة «جلوههایی از ذوق و ابتکار» به نمایش عروسکی در ایران میپردازد.
دکتر جلال ستاری با ترجمة مقدمة کتاب «سوفوکل، آژاکس» نوشتة ژاکلین رمی، تراژدی آژاکس را با چهار عنوان 1ـ ماده تراژدی، 2ـ توان تراژدی، 3ـ ساخت تراژدی و 4ـ معنای تراژدی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. «تراژدی آژاکس که در آن دلاوری با دیوانگی و خودکشی در میآمیزد، یکی از تیرهترین و شکوهمندترین تراژدیهای تئاتر یونان است. این عظمت شاید به یک معنا مرهون امانتداری سوفوکل است که تمام خصایل قهرمان را بدانگونه که در حماسه نقش بسته، حفظ کرده است. اما خاصه مدیون تغییراتی است که وی در سنت روا داشته تا معنایش تراژیک گردد.»3
در شمارة چهارم دورة قبل مقالهای از «یان کات» دربارة نمایشنامة «مکبث» چاپ شد. در این شماره نیز مقالهای دیگر از او با عنوان یادداشتهای یک دوستدار شکسپیر آمده که به بررسی برخی از نمایشنامههای شکسپیر مانند «ریچارد سوم، ریچارد دوم و لیرشاه» میپردازد.
در مقالة «مقدمهای بر تئاتر شرق» لاله تقیان و اختر اعتمادی با ترجمة فصلی از کتاب «تئاتر در آسیای جنوب شرقی» نوشتة جیمز . آر . براندن، تاریخ نمایشهای سنتی را در شرق، به ویژه در آسیای جنوب شرقی و در دوران ماقبل تاریخ، پیش روی خوانندگان قرار میدهند.
ترجمة «عروسکهای خندان» از جواد ذوالفقاری، دربارة گویین ـ منگ (Gue Jin-meng) نمایشگر عروسکی معروف چینی و اجراهای عروسکی وی است.
«تئاتر هارلکن»، تاریخ کمدیا دلارته است. «نمایشهای ماسک از دوران رنسانس در ایتالیا معمول شد و در طول قرن شانزدهم از این کشور به فرانسه، انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی راه یافت. همچنین «میم» و «پانتومیم»های دوران «روم» و بالاخره آثاری که تنها به خاطر سرگرم کردن مردم ساخته میشد، در قرن شانزدهم به شیوهای درخشان در هنر نمایش انجامید. نمایشی که به «کمدیا دلارته» شهرت یافت. این نمایش، نمایشی است مبتنی بر بداههسازی (improvisation) به دلیل شیوة اجرا و امکانات خاص آن برای بیان مسایل اجتماعی «مردمی»ترین نوع تئاتر خوانده شده است.»4
«تخیل» از «درک بوسکیل» است که اختر اعتمادی آن را ترجمه کرده است. در این مقاله به عنصر تخیل و استفاده از آن در بازیگری پرداخته میشود. «تخیل عبارت است از پیشبینی آگاهانة حوادث آینده براساس درک حسی و تحلیل دریافتهای گذشته. در هنر تئاتر، کارکرد تخیل، آموزش و حفظ روان است و در این مورد هیچ تفاوتی با سایر فعالیتهای هنری که با درون انسان سر و کار دارند، نمیکند.»5 این مقاله با عنوانهای زیر نوشته شده است: تمرکز، جذب و دریافتهای حسی، خودانگیختگی، خلاقیت، اجازة تخلف، پاسخهای مستقیم و نتیجهگیری. «سومین تجربه» گزارش سومین جشنوارة تئاتر دانشجویان سراسر کشور از 21 تا 29 آبان ماه 1366 است. این شماره با معرفی کتابهای تئاتر و «اساسنامة کمیتة ملی تئاتر یونسکو» به پایان میرسد. این اساسنامه در دوازده ماده تنظیم شده است. در مادة یک این اساسنامه آمده: «به منظور کمک به گسترش و اعتلای هنر نمایش و مطالعه و جمعآوری اطلاعات و کمکهای فکری و عملی در این باره، مطابق با موازین و سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، کمیتة ملی تئاتر در کمیسیون تربیتی و علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در ایران تشکیل میشود.»6 و در مادة دوازده آمده: «این اساسنامه در دوازده ماده و چهارده بند و دو تبصره به تایید و تصویب رییس کمیسیون ملی یونسکو در ایران رسید.»7
پانویسها
1ـ ص 3.
2ـ ص 4.
3ـ ص 10.
4ـ ص 28.
5ـ ص 30.
6 و 7ـ ص 47.