در حال بارگذاری ...
...

گفتگو با «روی فراتی» کارگردان نمایش «در سایه» از فرانسه

 جمال جعفری آثار  آیا نمایش شما از ژانر نمایشی خاصی پیروی می‌کند؟  البته. سیاست کاری ما این است که از موسیقی در تئاتر و برعکس استفاده کنیم و همچنین از تمام امکانات تصویری، تا بیشتر با تماشاچی ارتباط برقرار کنیم. این ...

 جمال جعفری آثار

 آیا نمایش شما از ژانر نمایشی خاصی پیروی می‌کند؟
 البته. سیاست کاری ما این است که از موسیقی در تئاتر و برعکس استفاده کنیم و همچنین از تمام امکانات تصویری، تا بیشتر با تماشاچی ارتباط برقرار کنیم. این چیزی است که در تئاتر برزیل و دنیا مطرح است. باید از تمام عوامل استفاده کرد تا بتوان ارتباط بیشتر و بهتری با تماشاگر و مخاطبان برقرار کرد. در این تئاتر از موسیقی استفادة خیلی بهتری شده و اینکه چیزهایی که از طریق زبان نمی‌توان بیان کرد. مخصوصاً وقتی از دوره‌های تاریخی کشورهای مختلف صحبت می‌شود، با موسیقی خیلی راحت‌تر می‌توان آن را بیان کرد تا موضوع و مضمون نمایش به تماشاگر انتقال یابد.
 آیا این شیوة نمایش از تئاتر برزیل گرفته شده است؟
 نمی‌توان گفت که این یک مکتب مخصوص است که از برزیل آمده. برزیل کشوری است که موسیقی با فرهنگش عجین شده است. در آنجا مردم، شادی و غم‌هایشان را با موسیقی انتقال می‌دهند. من برزیلی ـ ایتالیایی هستم و می‌دانید که در هر دوی این فرهنگ‌ها موسیقی نقش مهمی دارد. خانم «ایزابل ریبرو» که همکار نویسندة من است، خیلی تحت تاثیر فرهنگ برزیل است و ترجیح می‌دهد که موسیقی نقش بیشتری داشته باشد. علاوه بر این نمی‌توان گفت که آن یک سلیقة شخصی است که در این گروه وجود دارد. بلکه میل خود گروه است که می‌خواهد از موسیقی استفاده کند. یعنی برای بازیگران این تئاتر، خواندن موسیقی با ترانه فقط خواندن نیست. بلکه یک ابزار است برای بیان شخصی. تک‌تک بازیگران این نمایش دنبال این سبک هستند و می‌خواهند بدانند چگونه می‌توانند خودشان را با موسیقی بیان کنند. در اصل می‌توان گفت این نمایش، کاری است براساس زندگی روزمره و از آنجا که بیشتر مخاطبان ما یک طبقة خاص اجتماعی نیستند و همه، مردمی هستند که در طول زندگی روزمره‌شان با موسیقی سر و کار دارند، آواز خواندن و شنیدن موسیقی را دوست دارند. ما فکر کردیم از این راه می‌توان مخاطب بیشتری جذب کرد. همة اینها نتیجة یک کاوش گروهی است. برخلاف گروه‌هایی که خیلی سخت کار می‌کنند و محدودة مشخص و خشکی را برای خود قایل می‌شوند، ما سعی کردیم از موسیقی استفاده کنیم تا آن موانعی را که ممکن است سر راه بازیگر و تماشاچی باشد، برداریم. بنابراین نتیجه گرفتیم که با این روش می‌توان هر بار مطالب بیشتر و بیشتری را عرضه کرد.
 آیا چنین گرایش و روشی اسم خاصی دارد؟
 نمی‌توانم بگویم که یک اسم یا ژانر خاصی دارد. ولی می‌توان گفت که این تئاتر از متدی استفاده می‌کند که یک برزیلی آن را سی‌سال پیش ابداع کرده و نام «تئاتر دولوپ ریمه» بر آن گذاشته است. این تئاتری است که سعی دارد ابزار موسیقی را در اختیار بازیگر قرار دهد، تا رنج‌ها و دردها و آرزوها را از آن طریق بیان کند. آواز خواندن، فقط برای گفتن این دردهاست. تئاتر «دولوپ ریمه» ابزاری را در اختیار این گروه قرار داده تا به اهدافشان به راحتی دست یابند. ما همان تئاتر «دولوپ ریمه» را که در برزیل شکل گرفته بود، بعد از سی سال در فرانسه تاسیس کردیم و اسم همان تئاتر را هم روی گروهمان گذاشتیم. ولی این بدان معنی نیست که بخواهیم حتماً به آن سبک و سیاق وفادار بمانیم. چرا که در این سی سال زندگی تغییر کرده و به همان نسبت مسایل انسان هم تغییر کرده است. در ضمن ابزار ارتباطی‌ هنرمند نیز عوض شده است. در زمینة موسیقی با ترکیب انواع و اقسام ابزارآلات موسیقی و انواع وسایل ارتباطی‌ای که پیشرفت کرده، می‌خواهم تاثیرگذار باشم.
 چند سال است که ساکن فرانسه هستید؟
 بیش از 25 سال است که در شهر پاریس زندگی می‌کنم. پاریس شهری است که بیش از هر شهری در آن زندگی کرده‌ام. چند سال هم در «سن پائولو» زندگی کردم. 9 سال است که مدیریت این گروه را برعهده دارم. 25 سال پیش وقتی به پاریس آمدم، فهمیدم که سال‌های پایان تبعیدم را در اروپا می‌گذرانم. چون می‌دانستم که دیکتاتوری برزیل تا چند سال دیگر پایان می‌یابد و عفو شامل من می‌شود و می‌توانم بازگردم. ولی آمدنم همان و 25 سال ماندنم در پاریس همان.
 زیرنظر تئاتر دولتی کار می‌کنید یا یک تئاتر آزاد هستیم؟
 ما نه می‌توانیم بگوییم یک تئاتر خصوصی هستیم و نه یک تئاتر دولتی. تئاتر خصوصی در دست طبقه خاصی از ثروتمندان اداره می‌شود. تئاترهای دولتی هم از نامش پیداست که، توسط دولت حمایت می‌شود. این گروه فقط از طرف دولت حمایت می‌شود و حقوقش را از دولت می‌گیرد.
 وقتی دولت به شما پول می‌دهد، آیا در زمینة مضمون کارتان هم نظر می‌دهد؟
 درست‌ است که تا یک اندازه‌ای از این گروه حمایت می‌شود. ولی نباید این تصور پیش آید که فرانسه یک کشور رویایی و ایده‌آل یا بهشت است. بنیاد این گروه‌های تئاتر، بعد از جنگ دوم گذاشته شد، هنگامی که عده‌ای از آدم‌ها حرفی برای گفتن داشتند. بنابراین پایة این تئاتر را آدم‌هایی که دنبال آزادی بودند، گذاشتند. درست است که گروه‌ها از طرف دولت حمایت می‌شوند، اما گزینش سخت و در حد محدودی نیز صورت می‌گیرد. در اصل عایدی این تئاترها براساس آن سیاستی است که مدیر آن گروه تصمیم می‌گیرد. گروه‌هایی هستند مثل گروه «دلاپریمه» که خیلی گروه ثروتمندی نیست یا گروه‌هایی هستند که یارانه‌های خیلی بالایی نمی‌گیرند. معمولاً در گروه‌های این چنینی، مدیر از طرف دولت انتخاب می‌شود. اما با همة اینها باز هم دلیل نمی‌شود که وقتی وزیر یا دولتی عوض شود، این یارانه‌ها تغییر کنند. در کل، سیاست دولت از تئاتر، یک سیاست حمایتی است.
 آیا راضی هستید؟
 هیچ وقت نمی‌توانم بگویم از شرایط راضی هستیم. چون در آن صورت زندگی تعطیل می‌شود. حتی می‌توان گفت این شرایط نسبت به فرانسة 10ـ15 سال پیش، تغییر یافته است. در آن سال‌ها دولت از خیلی از گروه‌های نوپا و جوان حمایت می‌کرد. ولی حالا دیگر این کار را نمی‌کند. ما در پاریس، تئاتر کوچکی داریم که در سال، 7 تا 10 گروه که در بینشان گروه‌های معروفی هم وجود دارند، می‌آیند تا در این تئاتر بازی کنند. با این وجود می‌توانم بگویم که شرایط در فرانسه، نسبت به کشورهای دیگر اروپا ـ چون شناخت نسبی دارم ـ و ایتالیا که مهد تمدن و فرهنگ و دموکراسی است، خیلی بهتر است.
 تئاتر ایران را می‌شناسید؟
 خیلی کم. یک بار برای جشنوارة عروسکی آمدم و این بار که آمدم فقط با دو، سه کارگردان آشنا شدم. چیزی که نظرم را خیلی جلب کرده، کمیت تماشاچی‌های ایران است. در اینجا تماشاگران می‌خواهند که تئاتر اجرا شود. در ماه سپتامبر که برای نمایش عروسکی آمده بودم این اقبال را داشتم که در برخی از این کارگاه‌ها شرکت کنم. در آنجا با 20 نفر از دانشجویان صحبت کردم که به تازگی فارغ‌التحصیل شده‌ بودند و کم‌کم وارد کار تئاتر می‌شدند. آن میلشان برای یادگرفتن و تعاملی که دوست داشتند با گروه‌های دیگر داشته باشند و آن تبادل اطلاعات، خیلی برایم قابل احترام است. خیلی دوست دارم آنها را دوباره ملاقات کنم و برنامه‌ای را هماهنگ کنم که بتوانیم با هم همکاری داشته باشیم. اگر ما این جا هستیم نمی‌خواهیم به کسی چیزی یاد بدهیم یا از کسی چیزی یاد بگیریم. صرفاً آمده‌ایم تا تبادل داشته باشیم و همزمان به هم چیز یاد بدهیم و از هم چیز یاد بگیریم. این میلی که در این دانشجوها وجود دارد، بسیار احترام برانگیز است.
 در اینجا مشکلی برای اجرا نداشتید؟
 برخی از کارهای مربوط به نمایش را در پاریس انجام دادم و برخی از آنها را اینجا تکمیل کردم. خیلی دوست داشتم ترجمة متن به صورت همزمان انجام شود. چون در نمایش‌ها از دوره‌های تاریخی کشورهای مختلف صحبت می‌شود. بنابراین علاقه داشتم تماشاگر حرف‌های ما را به طور کامل متوجه شود. چون حق اوست. اگر چه ممکن است به لحاظ تکنیکی، شرایط زیاد شبیه آنجا نباشد، اما باید وقت آن برسد که کشورهای مختلف حرف هم را بفهمند و بدانند که در جاهای دیگر دنیا چه اتفاقی می‌افتد و چه پیش می‌آید و واقعیت کشورهای مختلف را ببینند. یک نکتة جالب این بود که خانم‌های نمایش ما عادت نداشتند با حجاب به روی صحنه بروند. شاید این اتفاق هیچ وقت در پاریس پیش نیاید. ما همین که آمدیم و آن را تجربه کردیم و تبادل صورت گرفت برای ما جالب بود. چون معتقدیم ـ در نمایشنامه هم به آن اشاره شده ـ دنیا جایی است که باید هر روز یک قدم پیش‌تر بگذاریم، و ما از اینکه این قدم را جلو گذاشتیم، بسیار خوشحالیم.