جشن تئاتر ـ جشن نقد
برمیگردیم به یک سالی که گذشت و در گیرودار، کارهایمان، فرصت بازبینی نداشتیم ـ نقدی بر سالی که گذشت من به عنوان عضوی کوچک از جامعه تئاتری، پیشنهاد میکنم ـ دستاندرکاران هر سال را نامی بگذارند در خور جشن تئاتر. امسال را جشن نقد کارهای سال ۸۵ بگذاریم. نهراسیم از نقد بیتردید آن چه قابل اعتناست، قابلیت نقد دارد.
هر سال متولد میشویم در روزی که آئیناش را ـ جشن تئاتر گذاشتهایم.
برمیگردیم به یک سالی که گذشت و در گیرودار، کارهایمان، فرصت بازبینی نداشتیم ـ نقدی بر سالی که گذشت من به عنوان عضوی کوچک از جامعه تئاتری، پیشنهاد میکنم ـ دستاندرکاران هر سال را نامی بگذارند در خور جشن تئاتر. امسال را جشن نقد کارهای سال 85 بگذاریم. نهراسیم از نقد ـ بیتردید آن چه قابل اعتناست، قابلیت نقد دارد ـ تئاتر هنر نجیب و شریفی است ـ تئاترهایمان را در جشن نقد کنیم ـ اگر قبول داشته باشیم ـ نقد ـ خون تازه ـ بیهیچ آلودگی ـ در رگ تئاتر است
فرقی ندارد ـ هنرمند تئاتر را نقد میکنیم یا مسئولان تئاتری را. نقد میشویم تا در سال آینده ـ نو و تازه تعهدمان را در گستره تئاتر ـ ادا کنیم. نهراسیم از نقد ـ بترسیم از این که نقد نشدهایم. نقد تاریخ را از آسیب مصون نگه میدارد و معنای چراغ آینده است را باورپذیرتر میکند. اهل خانه باید منصفانه نقد از خود را ـ جشن بگیرد. گلایه را به بهار ـ به جشن تئاتر ببخشیم و عدالت را در نقد هدیه دهیم. مسئول مرکز هنرهای نمایشی خود اهل تئاتر است و به قول خودشان ـ مهمان نیست اهل خانه است و از نقد معقول، هراسی ندارد ـ دل به میز نداده است و دلش برای کار تئاتر ـ بیقراری میکند ـ اهل تئاتر هم که از نقد استقبال میکنند ـ در جشن تئاتر باید خانه تکانی کرد. پسرفتهامان را باز گوییم و پیشرفتهامان را بشناسیم ـ برنامه بدهیم و امید داشته باشیم. معتقدم اهل هنر ـ نومید نیست ـ چون ساکن و ساکت نیست... پویاست در حرکت است ـ اگرچه. یک شب واجب الحج است. شبی واجب الذکات... اما همه وقت در رجاء ـ قدقامت عشق را، تکبیر میگوید. سقف میشکافد و گل میافشاند تا طرحی نو دراندازد.
عزتالله مهرآوران
(نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر)