«ترن» به روایت بازیگران هشت شهید در گفت و گو با ایران تئاتر
فراموش شدگان پر از یادآوری
ایران تئاتر - نجمه رحمتی : نمایش ترن، به کارگردانی و نویسندگی حمیدرضا آذرنگ داستان شهدای گمنام و خانوادههایی است که سالهاست در حسرت دیدار فرزندانشان چشم انتظارند .شهدایی که حضورشان در طول زمان و در روزمرگی های پرمشغله گاهی می رود که فراموش شود ،فراموش ای که هرگاه روایت شوند برای مردم ایران پراز یادآوری هستند.
در طول هشتسال دفاع مقدس بسیاری از جوانانی که برای دفاع از کشور به جبههها رفتند شهید و مفقودالاثر شدند و خانوادههای آنها با گذشت سالها از جنگ همچنان در بیخبری و چشم انتظاری بسر میبرند.
نمایش ترن که این روزها توسط حمیدرضا آذرنگ در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه میرود، روایتی متفاوت با نمایشهای موسوم به دفاع مقدس دارد. «ترن» داستان خانوادههایی را بیان می کند که سالهاست در حسرت دیدار فرزندانشان چشم انتظارند . شهدایی که در فراموشی ما گاهی بهانه فرصت طلبی و سودجویی هایی می شوند که با استفاده از نام شهید صورت گرفته ، اما یادآوری آن ها همواره برای دل های روشن و اندیشه های بیدار راهگشا است.
کارگردان در این نمایش قواعد مرسوم در این گونه از تئاتر را کنار میگذارد و به موضوعاتی میپردازد که از درون جنگ برخاسته است و همچنان پس از سالها ادامه دارد. «آیا این زمین است که آدم را فراموشکار میکند یا این آدمها هستند که با گذر زمان همه چیز روی زمین را به فراموشی میسپارند؟» خلاصه مورد نظر نویسنده و کارگردان است و ما در طول نمایش میبینیم که شهدا هیچگاه برای خانوادههایشان و بسیاری از افراد جامعه فراموش نشدهاند . خانواده هایی که همچنان با مشکلاتی بنهان و آشکار بسیاری که پس از شهادت فرزندشان با آن روبرو شدند دسته و پنجه نرم میکنند.
شخصیتهای اصلی نمایش ترن ۸ شهید گمنامی هستند که داستان حول محور این افراد شکل گرفته است با بازیگران نقش این شهدای گمنام درباره حضور و بازیشان در نمایش ترن گفتوگو کردیم.
پیام میرمصطفی :
سعی کردم به معصومیت شهدا نزدیک شوم
پیام میرمصطفی متولد سال ۱۳۶۸ است. او درباره نقش «حمید، پسر نویسنده» گفت: نقش من، نقش پسرانی است که در سنین نوجوانی وارد جنگ میشوند و به شهادت میرسند. من برای اینکه بتوانم این نقش را بازی کنم تحقیقات زیادی درباره این افراد داشتم البته راهنماییها و کمکهای آقای آذرنگ هم بسیار موثر بود.
او با بیان اینکه با پدران شهیدی که پسرانشان را در سنین نوجوانی در جنگ از دست داده بودند صحبت کرده و از حس وحال آنها جویا شده، ادامه داد: فکر میکنم در حال حاضر در جامعه ما باید بیش از این شهدا مورد توجه قرار بگیرند چراکه آنها از جانشان برای ما گذشتند و ما مدیون آنها هستیم و متاسفانه این روزها آنها و خانوادههایشان به فراموشی سپرده شدهاند.
میرمصطفی خاطرنشان کرد: ما سعی کردیم در نمایش با شرایطی که متولدین آن سالها داشتم نزدیک شویم آنها در دروهای از خاص از کشورما زندگی میکردند و مسلما با فضایی که ما در حال حاضر در سال ۹۵ در این کشور زندگی میکنیم بسیار متفاوت است و ما سعی کردیم به آن معصومیتی که آنها داشتند نزدیک شویم.
او در پایان گفت: نقشم را بسیار دوست داشتم وهمینطور همبازی بودن با آقای برهانی مرند برایم لذت بخش بود.
بهروز سروعلیشاهی:
شهدای گمنام در تمام دنیا ارزشمند هستند
بهروز سروعلیشاهی بازیگر نقش «محمد علی مشرف» که فرمانده سربازان را در نمایش برعهده داشت درباره نقش شهید گمنام گفت: این هنر نویسنده و آقای آذرنگ است که نمایش را به خوبی نوشته و مفهوم را در داستان رسانده است و من از طریق فیلمهای مستندی که درباره آن مقطع زمانی از کشورمان است با نقش آشنا شدم.
او ادامه داد: به نظر من شهید گمنام از مظلومیت خاصی برخوردار است چراکه هیچ نام و نشانی دارد و این موضوع در تمام دنیا سربازان گمنام بسیار ارزشمندند.
سجاد محمودی :
جامعه نسبت به شهدا دچار فراموشی است
سجاد محمودی بازیگر نقش «نادر» درباره این نقش گفت: باتوجه به اینکه جنگ را درک نکرده بودم با اطلاعاتی که کارگردان از آن زمان در اختیارم قرار داده بود سعی کردم با آن فضا ارتباط برقرار کنم.
او ادامه داد: در این مدت به این موضوع بسیار فکر کردهام که اگر چنین شرایطی ایجاد شود آیا حاضرم از همه چیز بگذرم و بروم. آنها از همه چیز گذشتند و فکر نمیکنم امروز افراد و جوانان ما مانند سی سال پیش باشند و در هنگام بروز چنین خطراتی اینطور از همه زندگیشان بگذرند و به جنگ بروند.
بازیگر نقش «نادر» با بیان اینکه نمیشود درباره این افراد سخن گفت چراکه آنها بسیار مقام و جایگاه والایی دارند، افزود: امروزه در اثر نبود تداوم انتقال اطلاعات ومفاهیم گاهی به نظر می رسدنگاه جامعه نسبت به این افراد بسیار تنزل پیدا کرده ، جامعه نسبت به شهدا دچار فراموشی شده و کمتر میبینیم که مردم به این افراد توجهی کنند ؛آنها از جانشان برای امنیت ما گذشتند و اگر امروز ما امنیت داریم به دلیل فداکاریهای آنها است.
عماد قلیپور :
هیچگاه تصور نمیکردم چنین نقشی را بازی کنم
عماد قلیپور درباره حضورش در نمایش «ترن» گفت: فضای بعضی از کارهای طوری است که از فضای تئاتری خارج شده و فضای دلی پیش میآید و همه پس از اجرای نمایش حالشان خوب است. به نظرم این تقابل گریه و خنده در کنار هم که باعث پیشرفت کار میشود، اتفاق مبارکی است و معتقدم خیلی هنرمندانه توسط آقای آذرنگ نوشته و کارگردانی شده است.
او با بیان اینکه چهارسال پیش قرار بود نقش یکی از سربازان را ایفا کند گفت: آن زمان بنا به شرایطی نتوانستم در آن اجرا بازی کنم و به عنوان کمک صحنه کار میکردم. همان موقع هم متن کار برایم جذاب بود و امسال خوشبختانه فضا طوری شد که همان کاراکتر را بازی کردم.
قلیپور خاطرنشان کرد: هیچوقت تصور نمیکردم روزی این کاراکتر را بازی کنم. اینکه چطور باید این نقش را درخشانتر میکرد یک حس بسیار درونی است. با توجه به اینکه دیالوگهای این شخصیت هم خیلی نبود مجبور بودم تمام آنچه را که میتوانم در این فرصت کوتاه ارائه دهم و البته بودن در کنار اساتید فرصت خوبی را رقم میزند.
او ادامه داد: در ابتدا تنها چیزی که برایم اهمیت داشت کار کردن در کنار گروهی بود که بسیار حرفهای هستند اما در ادامه و پس از صحبتهای بسیاری که با آقای آذرنگ انجام دادیم به لایههای زیرین این کاراکتر پی میبردم و متوجه میشدم که چه مسائلی وجود دارد که من اصلا به آنها توجه نمیکردم. ما صحبتهای زیادی داشتیم تا حق مطلب را ادا کنیم و لایههای مختلف این نقش را با صحبتهای زیاد شکافیتم تا به آنچه که باید برسیم.
عباس امیری:
نباید درگیر احساسات میشدم
عباس امیری با بیان اینکه قرار بود چهار سال پیش نیز در این نقش بازی کند، گفت: چهار سال پیش نیز این نقش را برای اجرا تمرین کردیم اما متاسفانه با ناملایمتیهای بسیار این اپیزود در نسخه چهارسال پیش که به کارگردانی نیما دهقان روی صحنه رفت حذف شد در آن نمایش با شهرام حقیقتدوست بازی میکردم.
او ادامه داد: حذف این صحنه در نمونه چهار سال پیش این نمایش برایم بسیار سخت بود چراکه خیلی دوست داشتم این نقش را بازی کنم. چند ماه پیش آقای آذرنگ تماس گرفتند و گفتند دوباره قراره است اجرا داشته باشند ازآنجا که احساس دینی به این نقش داشتم و خیلی تمایل داشتم آن را بازی کنم باکمال میل پذیرفتم.
این بازیگر بازی در این نقش را بسیار مشکل دانست و افزود: با توجه به راهنماییهای کارگردان تمام تلاشم این بود که تحت تاثیر سوالهای پسرم قرار نگیرم و خیلی بیتفاوت این نقاش را بازی کنم چراکه این سربازان دیگر متصل به زمین نیستند و دغدغههای انسانهای زمینی برای آنها مهم نیست و کارگردانها بارها تاکید داشت تحت تاثیر نقش و دیالوگهای بازیگر مقابلم قرار نگیرم و راحت بازی کنم. حتی در مواردی که در تمرینها منقلب میشدم تمرین را قطع میکردیم و دیگر ادامه نمیدادیم. اوایل برایم بسیار سخت اما رفته رفته با این موضوع کنار آمدم.
امیری با بیان اینکه در مواردی به عنوان بازیگر دوست دارد با آن حسی که در نمایش ایجاد شده همراه شود، گفت: تمام تلاشم را کردم تا آنچه را که متن از یک بازیگر میخواهد اجرا کنم اگرچه این نوع بازی برایم بسیار سخت بود از طرفی برای این نقش با چندین بازیگر روبرو شدم حدود چهار سال پیش با شهرام حقیقتدوست این نقش را تمرین کردیم در اجرای مجدد نیز ابتدا با حمید جدیدی و سپس میلاد کیمرام و در آخر هم با بهرنگ علوی کار کردم و این تغییر بازیگران نیز برایم سخت بود چراکه باید خودم را با سبک بازیگر مقابل هماهنگ میکردم.
او درباره شناختش از شهدا گفت: ما در محله قدیمیمان با خانوادههای شهدای زیادی در ارتباط بودیم و هنوز هم با مادران برخی از این شهدا در ارتباط هستم. من با این خانوادهها زندگی کردم و حس و حالی را که داشتند کاملا متوجه میشدم. با این چشمانتظاری آنها زندگی کردم و با این فضا غریبه نبودم.
اگر شهدا نبودند شاید در شرایط با آبرویی زندگی نمیکردیم
فرزین طاهری:
متاسفانه جامعه ما شعار زده شده
فرزین طاهری درباره نقش نصب قلی، شهیدی که یک انگشت اضافه در تابوت او قرارداده شده بود، توضیح داد: نقش شهیدی را بازی میکنم که یک انگشت اضافه به همراه آثاری که از او پیدا کردهاند با او دفن شده است و از این موضوع بسیار شاکی است و به نویسنده شکایت میکند.
او با بیان اینکه در دنیای امروز جهان بدون جنگ تبدیل به یک رویای دستنیافتنی شده و وقوع آن ناگزیر است و شکل میگیرد، اضافه کرد: اگر در دورهای که ما در آن زندگی میکنیم جنگی رخ دهد ما در قبال آن از آغاز، انجام تا پایان مسئول هستیم. بعد از انقلاب هم ما شاهد بروز جنگ در کشورمان بودیم همه ما در اطرافمان افرادی را میشناسیم که درگیر این ماجرا بودند و برای تحقیق درباره این آدمها لازم نبود راه دوری برویم بلکه در همین نزدیکیمان با این کاراکترها و شخصیتها مواجه میشدیم.
او افزود: شاید ما شهدا را ندیده باشیم اما خانوادههای آنها را در کوچه و خیابانمان دیدهایم و با مشکلاتی که آنها درگیرش هستند آشنا هستیم تمام این شهدایی که حمید آذرنگ در قصهاش نوشته هر کدام شاید به نوبه خود دغدغهای دارند.
ابن بازیگر خاطرنشان کرد: این شهدا به قول نویسنده داستان که نادر برهانیمرند نقش آن را بازی میکند از اندازههای زمینی فاصله گرفتهاند بنابراین با متر و مقیاس زمینی نباید آنها را سنجید و آنچه که در روی زمین برای ما مقیاس است برای آنها اهمیتی ندارد در مقابل برای آنها مسائل و موضوعاتی مهم است که شاید با متر زمینی قابل مقایسه هم باشد اما برای آنها ارزش بیشتری دارد مانند حقالناس،مال مردم و امانتداری.
طاهری با بیان اینکه معرفت فرهنگی درکشورهای مختلف متفاوت است گفت: آدمها در فرهنگهای مختلف شناخت متفاوتی نسبت به تاریخ و گذشته خود دارند. جغرافیا و فرهنگ بر روحیه افراد یک جامعه بسیار تاثیرگذار است. از دور که نگاه میکنیم گمان میشود که شهدا در جامعه ما زنده هستند اما وقتی وارد بطن جامعه میشویم میبینیم که این توجه عمقی نیست.
او ادامه : همه مسئولان در همه حال از شهدا و خانوادههای آنها یاد میکنند تمام کوچههای شهر و کشور ما به اسم شهید نامگذاری شده اما ما در این نمایش بحث رفاه اجتماعی را درباره خانوادههایی بیان میکنیم که حدود 20 سال است که سرپرست خانوادهشان را از دست دادهاند و میبینیم که گاهی اوقات این خانوادهها در ابتداییترین نیازهایشان ماندهاند. ما به هر جا که نگاه میکنیم یک عکس شهید را میبینیم و این موضوع متاسفانه تبدیل به یک شعار در جامعه ما شده است اما مهم این است که مشکلات خانوادههای آنها چیست و باید به آن رسیدگی شود.
بازیگر نمایش «ترن» با بیان اینکه نهادها و سازمانهایی مخصوص رسیدگی به خانوادههای شهدا وجود دارد که وظیفهشان رسیدگی به اوضاع خانواده شهداست ادامه داد: مردم درگیر مشکلات روزمره خود هستند و شاید تنها کاری که بتوانند در قبال شهدا انجام دهند این است که به آنها احترام بگذارند چرا که اگر چنین افرادی وجود نداشتند که برای وطنشان بجنگند در بهترین حالت ما در شرایط زندگی میکردیم که شاید شرایط با آبرویی برای ما نبود.
فرزاد صبوری:
نتوانستیم شهدا را به نسل جوان معرفی کنیم
فرزاد صبوری با بیان اینکه در یک خانواده مذهبی بزرگ شده و روحیات و خلقیاتش با دفاع مقدس عجین شده بود گفت: نقش من در ابتدا مشخص نبود فقط میدانستم که قرار است نقش یکی از شهدا را بازی کنم و تا چند روز مانده به اجرا نیز نقش نادر بردار حسین سلیمانی را بازی میکردم و یکباره تغییر کرد و در یک مدت کوتاه باید با قصه همسو میشدم.
او با بیان اینکه کارهای اخیرش همه با موضوع شهدا بوده ادامه داد: قطعا بدون باور اینکه شهدا زندهاند نمیشد این نقش را بازی کرد به هر صورت هر کسی اعتقادات شخصی خود را دارد اما برای من شهدا خیلی محترم هستند.
این بازیگر با بیان اینکه آقای آذرنگ نگاه جدیدی به موضوع شهدا داشته ، خاطرنشان کرد: اگر امروز جامعه به تدریج شهدا را به فراموشی میسپارد به دلیل عملکرد برخی مسئولان است چراکه خیلی کلیشهای درباره این افراد کار میکنیم همیشه در یادواره شهدا برخی مسئولان به دنبال پرکردن رزومه خود هستند و این برای جوان امروز تکراری شده است ما به دنبال یک موضوع نو و تازه هستیم.
او ادامه داد: به نظرم اگر قرار باشد به مسائل کلیشهای خیلی تکراری نگاه کنیم جامعه از آن زده میشود و متاسفانه عملکرد بد ما باعث شده تا مقدساتمان به یک موضوع کلیشهای تبدیل شوند برنامههای قوی برای شناخت شهدا به جوانان امروز نداریم چطور کشورهای دیگر میتوانند از قهرمانانشان بت بسازند اما ما نمیتوانیم شهدایمان را به نسل امروز معرفی کنیم.
محمد فرجی پو:
فضای حاکم بر شهدا با قراردادهای زمینی متفاوت است
محمد فرجیپو نقش شهید تبعه افغان را بازی میکند درباره این نقش گفت: در ورکشاپ آقای آذرنگ شرکت کرده بودم که پیشنهاد بازی در این نمایش به من داده شد و از همان زمان نیز درباره اوضاع زندگی این افراد مطالعه و تحقیق کردم و چندین قطعه از آهنگهای افغانی را گوش کردم تا با لهجه آنها آشنا شوم.
او ادامه داد: یک تکه از انگشت من در هنگام تفحص شهدای گمنام همراه با آثار شهید دیگر در تابوتی قرارداده شده و این موضوع باعث شده تا من همراه این سربازان شوم تا تکلیف این انگشت من روشن شود. این انگشت در جنگ کنده شده و انگشتی است که ماشهکش است یعنی با آن تیراندازی میکردند.
او با اظهار تاسف از برخی رفتارها نسبت به اتباع افغانی گفت: متاسفانه ما در کشورمان با اتباع افغانستان خیلی برخورد مناسبی نداریم و به عنوان ابزار به آنها نگاه میکنیم و به نظر من این نوع نگاه بسیار اشتباه است چراکه همه ما انسان هستیم. اما این شهدا همه با هم رفیقند چراکه فضای حاکم بر آنجا با آنچه ما روی زمین برای خودمان قرارداد کردهایم متفاوت است و حتی تا آخرین لحظه هیچیک از شهدا نمیدانند این شهید افغانی است در حقیقت این حس زمینی بودن در آنجا وجود ندارد.
امیر جعفری، مهراوه شریفینیا، نسیم ادبی، نادر برهانی مرند، سید علی صالحی، حسین سلیمانی، بهرنگ علوی، مجید رحمتی، وحید آقاپور، علی عامل هاشمی، سیاوش جامع، آذین نظری، باران شادی پور،فریده سپاه منصور، خسرو احمدی، فرید سجادی حسینی، هروز سرو علیشاهی، عباس امیری، سجاد محمودی، فرزین طاهری، فرزاد صبوری، محمد فرجی، پیام میر مصطفی، عماد قلی پور (بازیگران)، رضا مهدی زاده (طراح صحنه)، افسانه صرفه جو(طراح لباس)، روزبه سجادی حسینی(برنامه ریز)، راحیل مرشدی (دستیار کارگردان)، عکاس: سیامک زمردی مطلق، آوا فیاض( مدیر روابط عمومی)، تبلیغات مجازی( ایلیا شمس) و وحید لک(مجری طرح و مدیر تولید) عوامل اجرایی این نمایش هستند.