در حال بارگذاری ...
نقد نمایش ریحانه نوشته و کار سیروس همتی

از فدک تا باغ عدن راهی است که بانوی کوثر آن را می داند

ایران تئاتر_سید علی تدین صدوقی : نمایش ریحانه که این روزها به مناسبت ایام فاطمیه در تالار مهر حوزه هنری روی صحنه است. در خصوص ماجرای فدک است اما با نگاهی امروزی. سیروس همتی که خود جز هنرمندان ارزشی و معتقد است زمانی که کار مذهبی می‌کند بنا به همان اعتقاداتی که در او ریشه دوانده باجان دل می‌نویسد و از همین روست که حرفش و نگاهش و فکرش و تئاترش به دل می‌نشیند.

ریحانه باغی دار باغستان، باغی که چون باغ بهشت است، باغی که همیشه سرسبز است ،اما پس از پدرش کسانی چشم طمع به این باغ رادارند. نامردمانی که هرکدام در پستی و منصبی را اشغال کرده‌اند از قاضی و فرماندار و داروغه گرفته تا وکیل و برج‌ساز و ... همگی هم‌داستان شده‌اند و دسیسه کرده‌اند تا باغ بهشت ریحانه را یکجا ببلعند و بجای  آن طرحی بزرگ شامل مراکز فروش و برج‌ها و اتوبان‌ها و... غیره برپا کنند؛ اما ریحانه به‌تنهایی مقابلشان می‌ایستد و به دنبال شاهدانی می‌گردد که در دادگاه حاضر شوند و شهادت دهند که این باغ پس از پدرش بنا به وصیت او به ریحانه تعلق دارد. همان‌گونه که ریحانه دوعالم فاطمه زهرا (س) انجام داد؛ اما ناکسان حرام‌خوار که زور و زر و تزویر و قدرت را به یکجا در دست دارند شاهدان او رامی کشند.

آنان حتی به باغبان پیر باغ و خانواده هایی که از این باغ ارتزاق می کنندنیز رحم نمی‌ نمایند ؛ ریحانه نمی‌تواند شاهدی را پیدا کند  وبه دادگاه بیاورد. آن‌هایی هم که می‌دانند حق با ریحانه است از ترس جانشان در دادگاه حاضر نمی‌شوند. ریحانه در این میان تنها و مظلوم ناکسان را به عقوبت پروردگار باز می‌نهد ،که حضرت حق جل و اعلا داد او را از این نامردمان نامرد بازستاند .سیروس همتی با نشانه‌گذاری و اشاراتی در دیالوگ‌ها به‌خوبی مخاطب را متوجه اصل ماجرا می‌نماید که نمایش اشاره به چه دارد و از چه واقعه‌ای نشأت‌گرفته است. باغبان می‌گوید « پدرریحانه آن یازده درخت را کاشته که همیشه سرسبز هستند .اشاره به یازده امام بعد از مولا علی (ع)». از سویی ما هیچ‌گاه چهره ریحانه را نمی‌بینیم واین خود هوشمندی سیروس همتی را می‌رساند که بدون اشاره‌ای مستقیم ربط شخصیت اصلی زن نمایش را با بانوی فدک به زیبایی نشانمان می‌دهد. زمین خوران که به‌هیچ‌عنوان پا پس نمی‌کشند به هر نیرنگ و جنایتی دست میازند تا باغ ریحانه را تصاحب کنند. تنهایی و مظلومیت ریحانه تو را به یاد تنهایی و مظلومیت بانوی کوثر جان جانان پیامبر (ص) بی‌بی دوعالم حضرت ریحانه مرضیه (س) می‌اندازد که اشک در چشمانت جاری می‌سازد .آنگاه ‌که مظلومیت فاطمه زهرا (س) را به یاد می‌آوری دیگر اشک مجالت نمی‌دهد.

یکی از نقاط قوت نمایش طراحی صحنه آن است که از ترکیب صندلی‌ها چوبی با پشتی‌های بلند شکل‌گرفته. صندلی‌هایی که در طول نمایش کاربردها و معانی مختلفی پیدا می‌کند. از صندلی ریاست گرفته تا نردبان که نشانه بالانشینی است. تا گیوتین که وسیله حکومت و ظلم و خفقان وفشار واستبدادحاکمان و زمین خوران است. تا درختان باغ  شاید می خواهد بگوید اگر انسان باشی و به عدالت حکم کنی از همین صندلی به باغ بهشت نیز می توانی برسی ، اما کو انسان وانسانیت وعدالت ؟  زمین هم  می تواند یک نشانه باشد . نشانه  ای از زندگی . اینان نه زمین‌خوار که زندگی انسان‌ها را می‌بلعند. رنگ سرد خاکستری صندلی‌ها نیز تأثیر دوچندان بر این خفقان و فشار بخشیده است.

بازیگران که هرکدام دو یا سه نقش را ایفا کرده‌اند روان و بدون اغراق بازی می‌کنند. طنزی که در بازی شهرام مسعودی است و طنازی‌ای که دربازی‌های سروش طاهری و علی سلیمانی است بخصوص حرکات ظریفی که گاه سلیمانی در برخور با ریحانه انجام می‌دهد. همین‌طور بازی متفاوت آزیتا نوری وفا در دو نقش. درنهایت ریحانه که توگویی انگار در برابر گیوتین  ایستاده است. جملات حضرت فاطمه زهرا (س) را که پس از واقعه فدک فرمودند تکرار می‌کند. شاید بتوان گفت که ریتم نمایش درجاهایی کند می‌شود؛ که جا برای رسیدن به ریتم مطلوب را دارد. از سویی می‌توان به‌نوعی با تأکید بر روی باغ عدن مفهوم وسیع‌تری به باغ و کارکردش در نمایش افزود. مفهومی که نشان دهد ما همه میوه‌ی آن باغ هستیم؛ که چناچه توسط ابلیس و ابلیسیان گاز زده شویم دست به هزار جور کار ناجور خواهیم زد و درنهایت خویش به فنا خواهیم داد؛ و اشاره به اینکه اگر به فدک و فدکیان متوسل شویم ما نیز از میوه‌های آن باغ که همان چهارده معصوم هستند بهره‌مند خواهیم شد.

سیروس همتی با طرح ماجرای فدک در بستری امروزی می‌خواهد بگوید که این ماجرا تمام نشده وهنوزهم فراوان‌اند کسانیکه حقشان توسط صاحبان زر و زور و تزویر و قدرت و همانها که پست و مقام و مطامع دنیا تمام وجودشان را گرفته است خورده می شود و پایمال می گردد. پس وظیفه ما حداقل به صحنه کشیدن این ظلم و ستم است تا بلکه بتوانیم این‌گونه از حجم آن در جامعه بکاهیم و کسانی را که در خواب خرگوشی قدرت فرورفته‌اند بیدار کنیم. تا بلکه به خود آیند و دست از چپاول و غارت بیت‌المال و حق مردم بردارند. چون اگر از این خواب خرگوشی بیدار نشوند آنگاه خیلی دیر می‌شود و ممکن است صبر خدا نیز بدر شود. چراکه به فرموده پیامبر اکرم (ص) « الملک یبقا مع الکفر ولا یبقا مع الظلم» این جمله ای است که در نمایش نیز گفته می شود. ای‌کاش که مسئولین وآنان که از نزدیک دستی بر آتش دارند و بقول امام راحل خدمتکاران مردم‌اند نه بیشتر، بیایند و نمایش‌هایی این‌چنین را ببینند؛ که واقعاً دیدن این نمایش برایشان ضروری ولازم می نماید. چراکه تئاتر آینه تمام نمای جامعه است و به فرموده مقام معظم رهبری مده ظل العالی « تأثیر اجرای یک نمایش خوب بیش از هزار سخنرانی است.»

در خصوص موسیقی نمایش نیز باید گفت که احسان تارخ بدون زیاده‌گویی در موسیقی سعی کرده بود با خواست نمایش همراه شده و آن را کامل کرده و مفهوم زیر متن را انتقال دهد. به سیروس همتی و گروه بابت اجرای گرم و صمیمی و تأثیرگذار خسته نباشید می‌گوییم.




نظرات کاربران