گفت وگو با علیرضا میرزایی نژاد کارگردان نمایش «خبرگو»
انتخاب راوی درنمایش خبرگو برایم در حکم یک چالش بود

علیرضا میرزایی نژاد

خبرگو

خبرگو

خبرگو
ایران تئاتر:علیرضا میرزایی نژاد کارگردان جوان تئاتری درنمایش "خبرگو" به واکاوی و بررسی تاثیرات و سلطه رسانه ها بر آدمی در روزگار مدرن می پردازد و آنکه رسانه چقدر می توانند حقایق را با جو سازی دروغ نشان بدهند و یا دروغ ها را با بزرگ نمایی مثل یک حقیقت نشان بدهند وباعث مسخ شدن آدمها بشوند . استفاده از الگوهای مینی مالیستی در متن و دکور صحنه باعث شده مخاطب ارتباط ملموس تری با نمایش پیدا کند
داستان نمایش درباره یک مرد خبرگوی باسابقه است که به همراه همسرش، به کارگزاری بنگاه خبرسازی دولت مشغول است. این دو آنچنان مشغول کار خود در ارائهی دقیق برنامههای خبرگزاری هستند که در طول سالیان زندگی مشترکشان حتی فرصت آمیزش و تولید فرزند را نیافتهاند. زن آنچنان در تکرار پیوستهی روزمرگیاش گرفتار شده است که حتی گذشت زمان را درک نمیکند و از همسرش دربارهی ایست ساعت میپرسد ولی مرد با خونسردی و اطمینان به او پاسخ میدهد که او اشتباه میکند چرا که مدیر به او گفته است که حتماً ساعت کار میکند و زمان در حال گذر است. در بخش کارفرمایان اما، آقای مدیر و خانم روانکاو در حال بررسی راههای پیش رو در راستای چیرگی پیوسته و بیشتر، بر جان و روان خبرنگار و همسرش هستند. روانکاو معتقد است که روش پیشینیان در تأکید فشار بر کهولت جسم و افسردگی ذهن میتواند به راحتی به نقطهی ضعف و اهرم فشار لازم برای خنثیسازی خطرات احتمالی خبرگو تبدیل شود. مدیر و روانکاو تلاش میکنند تا با بهرهگیری از روشهای هیپنوزگر خود، فکر و روان خبرگو را در اختیار مطلق برنامههای سیستماتیک خود گیرند. در این نمایش که هر شب ساعت ۱۹:۳٠ در تماشاخانه ازغنون میزبان مخاطبان است، بازیگرانی همچون؛ خسرو بامداد، مرتضی خانجانی، زهرا مهرابی، شکوفه حیدریان ایفای نقش میکنند . همچنین از دیگر عوامل این نمایش ۶۵دقیقهای میتوان به: "نرگس نره ای: دستیار کارگردان"، "سینا افشار: طراح گرافیک"، "آرمین ناظم: طراح موسیقی"، "رضا خدایی: طراح گریم:، "علیرضا ساکی: مدیر صحنه:، "علیرضا حسین زاده: ساخت دکور"، "محمد درجزی، احسان امامی و ایلیا شهیدی فر: دستیاران صحنه"، "امین علوی و مرجان رضایی: مجریان گریم"، "نرگس نره ای: ساخت تیزر"، "امیر پارسائیان مهر: روابط عمومی" و "گروه هنر مدرن: تبلیغات و فضای مجازی" اشاره کرد. با علیرضا میرزایی نژاد درباره اجرای نمایشش گفتوگویی انجام دادهایم.
بر اساس چه ضرورتهایی به سراغ طرح قدرت رسانههای جمعی بر افکار عمومی رفتید؟
در دنیای مدرن سیطره رسانهها بر تمام شئونات مردم نفوذ پیدا کرده است . این رسانهها طبق سیاست گذاریهای خودشان واقعیت را می سازنند و در اصل آن را بازسازی میکنند و همهچیز به رسانه ختم میشود و بدون رسانه زیست در جوامع مدرن امکانپذیر نیست .
آیا در نمایش خبرنگاه نقادانهای به سلطه رسانه بر انسان انجام دادید؟
به نظرم پاسخ این سؤال بر عهده مخاطب و منتقدان است.در هرصورت نکته مهم این است که من بهعنوان کارگردان نمایش تلاش کردم تبعات و اثرات سلطه هدفمند و تا حدی مخرب رسانهها و ساختار نظاممندشان بهخصوص در جوامع غربی را نشان بدهم.
در امریکا که اوج و کانون رسانههای بزرگ خبری و شنیداری است. بارها هنرمندان متفکر و مستقلی مثل سیدنی لومنت درد هفتاد ودرفیلم اسکاری شبکه به نقد چنین جریاناتی پرداختهاند. چقدر در کارتان از این نوع آثار استفاده کردید؟
فیلم شبکه را ندیدهام و الگویی از فیلم و نمایشی خاصی نگرفتم. اما با توجه به گستردگی ارتباطات و دیدن فیلم ، نمایش و گزارشهای خبری و مستند ناخودآگاه تأثیراتی در ذهنم ایجاد میشود .
در بخشهایی از نمایش به سراغ ایجاد موقعیتهای کمدی رفتید. این مسئله بر اساس چه ویژگیهایی به وجود آمد؟
ساختار نمایش این ایجاب را برایم به وجود آورد که جاهایی به سمت خلق موقعیتهای کمدی بروم .در اوج تراژدی و لحظات درام فضای کمدی میتواند باعث تأثیرگذاری بیشتر موضوع بر ذهن مخاطب بشود . از سوی دیگر هر اثر نمایشی ساختار خاص خودش را دارد که باعث میشود جفت و بست معماری نمایش با درکنارهم قرار گرفتن دو موضوع متفاوت به وجود بیاید.
در ساختار نمایش خبرگو فضای تئاتر ابزورد دیده میشود که همخوانی مناسبی با تم و موضوع نمایش دارد؟
در این بحث الگوی مشخصی نداشتم . ساختار ابزوردی که در خبرنامه مورد استفاده قرار دادم تا حد زیادی با فضای ابزورد متداول متفاوت است.
انتخاب راوی در ساختار اجرایی نمایش چه ویژگیهایی داشت ؟
انتخاب راوی در نمایش خبرگو برایم در حکم یک چالش بود . مدتها در حین شروع تمرینات کشمکش با خودم داشتم که آیا شخصیت راوی حضور داشته باشد و یا نه و اگر هم حضور داشته باشد حضورش فیزیکال باشد و فقط صدایش شنیده شود. مدتها درباره این مسائل فکر کردم . درنهایت تصمیم بر استفاده از راوی گرفتم و حالا که اجرای نمایش شروع شده است . خوشحالم که چنین کاری را انجام دادهام . به نظرم مهمترین کارکرد حضور راوی در بعد مفهومش قابل تعریف است و اینکه صاحب قدرت صدای راوی را کنترل میکند و گاهی آن را قطع میکند . مسئله مهم دیگر این است که جهانبینی و تفکرات راوی چگونه است و آیا راوی پیش برنده داستان است و یا صرفاً حرف میزند بدون هیچ اثرگذاری دراماتیک .
بحث خودکشی مجری چقدر میتواند بهعنوان یک عنصر پیش برنده درام در نمایش خبرگو دارای جایگاه باشد ؟
بیس اصلی نمایش قدرت فراگیر و غیرقابل کتمان رسانه در دنیای مدرن این روزگار است . نکته مهم دیگر در نمایش این است که یک فرد چگونه لای چرخدندههای سیستم و قدرت گیر میکند و به استیصال و ناامیدی میرسد .
آیا نمایش خبرگو را میتوانیم یک نمایش مدرن بدانیم؟
پاسخ به این سؤال کمی دشوار است. در نمایش مدرن از راوی استفاده نمیشود و اصراری هم ندارم که تعابیری مثل مدرن ، پسامدرن و غیره را به نمایشم الصاق کنم.
آیا بر اساس ویژگیها و فضای نمایش خبرگو سالن ارغنون را برای اجرای نمایش انتخاب کردید؟
ویژگی و فضای نمایش بهگونهای بود که باید در یک سالن بلک باکسی اجرا میشد و مخاطب در فضای نزدیکی با نمایش و بازیگران مواجه میشد . به همین دلیل مدتها دنبال سالن مناسب برای اجرای نمایش بودیم و مذاکراتی با چند سالن انجام دادیم و در نهایت با سالن ارغنون به توافق رسیدیم.
گفتوگو از احمد محمد اسماعیلی .