با روزبه حسینی
حسینی و معینی که در این تجربه مشترک نتوانستند به ایدهآلهای خود نزدیک شوند و زمینه مساعدی را برای همکارهای بعدی پدید آورند. در گفتوگوهای خود پایان این تجربه را متذکر شدند.
”روی ماه اسم تو را دستی نوشته است” نمایش اخیر گروه ”و ناگهان” است و به عبارتی اولین تجربه مشترک روزبه حسینی در مقام نویسنده و مریم معینی در مقام طراح و کارگردان است. البته به گفته کارگردان و نویسنده نمایش این آخرین تجربه مشترکشان نیز میتواند به حساب بیاید، چرا که آنها دیگر تمایلی به ادامه همکاری ندارند.
”روی ماه اسم تو را دستی نوشته است”، نمایشی عروسکی و بدون کلام است که با تلفیقی از عروسک و بازیگر مفاهیم و معانی را تصویر میکند. این نمایش برای نخستین بار در هشتیمن جشنواره تئاتر عروسکی به روی صحنه رفت و به دلیل داشتن پارامترهای تجربی در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در بخش تازه اضافه شده به نام بخش”تمرین ـ اجرا” در کارگاه نمایش نیز حضور یافت.
همچنین نمایش مزبور اولین نمایشی نیز میتواند به حساب بیاید که در بخش کارگاه نمایش بعد از حضور در جشنواره اجرای عمومی داشته است.
بازیگران نمایش عبارتند از: ستاره پسیانی، سیدجواد حسینی، هومن خدادوست، مرضیه سرمشقی، المیرا طالبی، لیلا مدنپور، علی معینی، فرحناز نادری، هدی نقابت، الهام شکیب، آزاده صادقی، بهارک نهضت اخلاق و آرتمیس نیازی. این نمایش هر شب در کارگاه نمایش راس ساعت 18 به روی صحنه میرود.
روزبه حسینی، نویسنده متن سالهاست که در مقام نویسنده و کارگردان در عرصه تئاتر فعال است. همچنین وی از دو سال گذشته در مقام نویسنده و مشاور پایاننامههای دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشجویان شش نمایشنامه عروسکی نوشته است. نمایشنامههایی که اغلب مخاطبانش نیز بیش از کودکان، بزرگسالان را در بر میگرفت.
در یک مرور کلی میتوان گفت حسینی تا به حال نمایشهایی مانند”هشت دقیقه تو کَتِ من نمیره”، ”ببند اون دهنو”، ”با مسیح به صلیب میکشند با ما چه میکنند” را نوشته و کارگردانی کرده است.
همچنین نمایشهای” دو تکگویی” و ”سهراب، اسب، سنجاقک” را که در دوره اجرایش جز نمایشهای پر سر و صدا بود، به روی صحنه برد. حسینی همینطور جز معدود کارگردانهای جوانی بود که دو نمایشنامه”گل یاس” و”عکس خانوادگی” محمود استادمحمد را در تئاتر لالهزار به اجرا برد.
تابستان امسال آخرین تجربه این کارگردان نمایش ”حکایت الکتریک عاشق” نیز در تالار مولوی به روی صحنه رفت.
نمایش”روی ماه اسم تو را دستی نوشته است” که بر اساس طرحی از مریم معینی که در حال حاضر این نمایش به عنوان اولین تجربه کارگردانی و حرفهای او به حساب میآید، نوشته شده است.
روزبه حسینی نویسنده متن درباره روند نوشتن این متن میگوید:«مریم معینی یک طرح اولیه داشت، درباره دختری که دچار سرگردانی و کابوس در کویر میشود. او مورد تجاوز قرار میگیرد و از دل این تجاوز یک زایش اتفاق میافتد. بر اساس این طرح نمایشنامهای نوشتم که اکنون نامش در خاطرم نیست، متنی که مورد قبول گروه واقع نشد و من دوباره نوشتن را از سر گرفتم و متنی را ظرف یک ماه به پایان رساندم، متن نامش”پشت شیشه تصویر تو را باران زده است” بود که این متن هم در پروسه کار گروهی تغییرات زیاد کرد از جمله حذف برخی از قسمتها و تغییراتی در پایان نمایش، بخصوص حذف تصویر شیشه که بخش مهمی از بار معنایی نمایش توسط شیشه تصویر میشد. بنابراین ناچار شدم نام آن را نیز دوباره تغییر دهم به طوری که با مضمون نمایش هماهنگ شود و در نهایت نامش ”روی ماه اسم تو را دستی نوشته است”، شد.»
اولین و آخرین تجربه
البته روند تغییرات در تمرینهای جشنواره فجر نیز ادامه پیدا کرد. روزبه حسینی در اینباره میگوید:«به نظرم من به عنوان نویسنده نتوانستم مشاور خوبی برای گروه و کارگردان باشم. معینی شاید تصورش این است که با نویسنده باید کمتر درباره شیوه اجرایی صحبت کند، و بیشتر از تماشاچیها و بازیگرانش مشورت میگرفت در حالیکه به نظرم این مشورتها بیشتر باعث تضاد در اجرا و متن شد. من به عنوان نویسندهای که خود نیز کارگردان است متن را با پارامترهای اجرایی نوشتم به هر حال من در این نمایش نهایتاً به عنوان تکنسین همکاری داشتم. اظهار نظرهایی در حد تابش نور، همین. »
حسینی و معینی که در این تجربه مشترک نتوانستند به ایدهآلهای خود نزدیک شوند و زمینه مساعدی را برای همکارهای بعدی پدید آورند. در گفتوگوهای خود پایان این تجربه را متذکر شدند. حسینی درباره این تصمیم جدید و علت کنارهگیری مریم معینی از گروه”و ناگهان“ گفت:« باب همکاری جدی ما دو نفر در نمایش”حکایت الکتریک عاشق” شروع شد که معینی به عنوان طراح صحنه و بازیگر این نمایش فعالیت کرد. پس از آن خواست تا یک تجربه مشترک دیگر داشته باشیم حالا بعد از این مدت وی به این نتیجه رسیدند که دیگر مایل نیستند به طور مرتب با گروه ”و ناگهان” همکاری کنند مگر همکاریهایی به صورت متفرقه. به هر جهت به نظرم حفظ رابطه نویسنده و کارگردان به خصوص در نمایشهای تجربی نیازمند برداشتن فاصلهها و درک بالا است اگر کسانی مانند چرمشیر و پسیانی مدتهاست که با هم کار میکنند به این دلیل است که آنها توانستهاند به درک متقابل برسند. دیگر اینکه این جایش مال من است، آن جا، مال تو، افکار بچگانه و تخریب کننده برای گروه است.»
یک طرح کارگاهی
حسینی همچنین درباره کارهای بعدی گروه”و ناگهان” میگوید:« نمایشی با عنوان”حفاظت، 66، برجک” به نویسندگی و کارگردانی احسان فلاحتپیشه در حال تمرین برای اجرا در جشنواره بینالمللی دانشجویی هستیم که در سال آینده، برگزار میشود.»
وی همچنین خبر میدهد که به دلیل نقاط قوت اجرا و توانائیهای گروه به احتمال قوی این نمایش در نوبت اجرای عمومی نیز جای خواهد گرفت.
همچنین وی از طرح بعدی این گروه میگوید که فعلاً توسط مدیریت کارگاه نمایش”آتیلا پسیانی” در حال نقد و بررسی است. این طرح تجربه نو و متفاوت به شکل کارگاهی در بخشهای نور، صدا، تصویر، آوا و موسیقی است که بر اساس طرحی از موسیقی و حمیدرضا فلاحی تنظیم شده است. نمایش نیز فعلاً با عنوان”آنچه میشنوید، ساز کجکوک سکوت است” شناخته میشود.
ریشه بیاعتمادی از کجاست
حسینی از جمله کارگردانهایی است که در دوره مدیریت پیشین تمام نمایشهایش را با قرارداد گیشه به روی صحنه برده است و تنها نمایش اخیرش”حکایت الکتریک عاشق” است که با مرکز قرارداد بسته است. او که بابت قراردادهای گیشه مشکل چندانی ندارد و به قول خودش میتواند به دنبال اسپانسر برای اجراهایش بگردد اما درباره بحث داغ این روزها یعنی بستن قرارداد با گیشه میگوید:« با توجه به اظهارات اخیر، دیگر فکر نمیکردم بتوان تئاتر کار کرد . این حرف را به این دلیل نمیگویم که در دوره جدید حتی یک ریال هم از سوی مرکز برای نمایش امسالم دریافت نکردهام، باز هم به دلیل شرایط ناگوار زندگی و کار خودم نیست بلکه به خاطر شرایط مادی و معنوی اعضای گروهم میگویم که تا حالا یک ریال هم دریافت نکردهاند و من در مقابلشان مسئول هستم.»
وی در اینباره نقش اسپانسرها را بسیار مفید دانست و گفت:« من معتقدم که اگر تئاتر اسپانسر پیدا نمیکند به دلیل کم درایتی و کم کاری مدیران تئاتری است. من در نمایشهای قبلیام سعی کردم اسپانسر برای اجراهایم پیدا کنم و فقط به گیشه اکتفا نکنم، چطور است که من جوان زورم به متقاعد کردن اسپانسرها میرسد ولی مرکز هنرهای نمایشی با این عظمتش نمیتواند یکی دو اسپانسر داشته باشد. چطور است که در پایان تیتراژ سریالها اسم یکی دو نفر خیّر را به عنوان کمک دهنده مادی میبینیم حالا تئاتر که عواملش تغذیه کننده تئاتر و سینما هستند نمیتوانند اسپانسر داشته باشند.»
وی تاکید کرد:« در دورههای پیشین نیز ما همیشه مشکل بودجه داشتیم، اصلاً تئاتر همیشه با بحران بودجه روبرو بوده است. چرا این اتفاق به این شکل بروز پیدا کرده است؟ حالا باید ببینیم که چه بیاعتمادیی باعث شده هیچ کس به تئاتر کمک نکند.»