سیستم اجرایی ما کاملاً ایرانی و مدرن است که جلوههای بدیع تعزیه و عنصر ایجاز آن را شکل دادهاند. همه عناصر اجتماع سمبلهایی است که اتفاقاً تماشاگر، آنها را میشناخته و معنای آنها را میداند. نمایش ایرانی و آئینی همیشه دغدغه من بوده و ابزار و ادواتی را به خدمت گرفتهام که سمبلهای آشنایی برای فرهنگ مردم سرزمینم هستند. در این مقوله وامدار ادبیات پررمز و راز کشور هستم، اما متأسفانه تئاتر جدید ما از این رویکرد دور افتاده است.
سیستم اجرایی ما کاملاً ایرانی و مدرن است که جلوههای بدیع تعزیه و عنصر ایجاز آن را شکل دادهاند. همه عناصر اجتماع سمبلهایی است که اتفاقاً تماشاگر، آنها را میشناخته و معنای آنها را میداند. نمایش ایرانی و آئینی همیشه دغدغه من بوده و ابزار و ادواتی را به خدمت گرفتهام که سمبلهای آشنایی برای فرهنگ مردم سرزمینم هستند. در این مقوله وامدار ادبیات پررمز و راز کشور هستم، اما متأسفانه تئاتر جدید ما از این رویکرد دور افتاده است.
"رضا صابری" معتقد است:«تئاتر جدید و درامنویسان جوان ما با ادبیات پررمز و راز فارسی بیگانه شدهاند.»
"رضا صابری" که قرار است نمایش"تراژدی تردید" را خرداد ماه در مجموعه تئاترشهر روی صحنه ببرد، به سایت ایران تئاتر گفت:«در نمایشنامه"تراژدی تردید" کلمات و واژهها بسیار رمزآلود هستند، با این حال تلاش کردهام در پیچ و خم دیالوگها به نوعی پالایش و آراستگی برسم. این ممکن است برای تماشاگر دشوار باشد، اما قطعاً به مفهوم نمایش نزدیک است.»
وی درباره شیوه اجرایی این نمایش و بهرهگیری از عناصر تئاتر مدرن گفت:«سیستم اجرایی ما کاملاً ایرانی و مدرن است که جلوههای بدیع تعزیه و عنصر ایجاز آن را شکل دادهاند. همه عناصر اجتماع سمبلهایی است که اتفاقاً تماشاگر، آنها را میشناخته و معنای آنها را میداند. نمایش ایرانی و آئینی همیشه دغدغه من بوده و ابزار و ادواتی را به خدمت گرفتهام که سمبلهای آشنایی برای فرهنگ مردم سرزمینم هستند. در این مقوله وامدار ادبیات پررمز و راز کشور هستم، اما متأسفانه تئاتر جدید ما از این رویکرد دور افتاده است.»
وی در پاسخ به این پرسش که آیا قطع ارتباط تماشاگر با کلام را میپسندید، گفت:«این اتفاق که تماشاگر کلام را رها کند و به اجرا متوسل شود، خیلی عالی است. در ضمن همه ما شخصیت"حُر" را میشناسیم. در این نمایشنامه به لحاظ تکنیکی سعی کردهام به سمت نمایش بدون قصه بروم، اما یکی از دغدغههای اصلی من تعزیه بود. جلوههای بدیع تعزیه را در اجرا و خلق تصویر به کار گرفتهام. در واقع هر عنصر در شکلی موجز و سمبلیک روی صحنه حضور دارد. برای مثال پارچه سبز در طول اجرا معانی و مفاهیم بسیاری را تداعی میکند. طنابی که نقطه اتصال زمین و آسمان است، مثلث زردی که کف صحنه رسم شده و حتی آن لوح گلی"ماهی در خاک افتاده" همه در جهت مفهوم کلی نمایش و با معانی متعدد به کار گرفته شدهاند.»
وی درباره شخصیتپردازی"حُر" در نمایشنامه"تراژدی تردید" توضیح داد:«همه ما به طور سنتی درباره وقایع عاشورا اطلاعاتی داریم، اما نگاه من به این واقعه این بود که هنرمند باید لایههای پنهان یک رویداد را ببیند. شخصیت حُر راهی بود تا به لایههای پنهان آن واقعه عظیم دست پیدا کنم. در نمایش ما دو حر وجود دارد. حری که به سوی کربلا میرود و حری که از کربلا بازمیگردد و این دو در نقطهای که تردیدگاه حر است با هم رو در رو میشوند تا در نهایت همان حری باقی بماند که اولین کسی است که وارد میدان شده و شهید میشود. باید بگوییم در تجربه مشترک با اعضای جوان گروه، با بخش کوچکی از شخصیت حر مواجه شدیم و به اندازه ظرفی که در اختیار داشتیم به آن دست پیدا کردیم.»
وی با اشاره به این که تجربه اجرای عمومی در تهران برای تجربه آموزی اعضای جوان گروه من، اتفاق مهمی است، گفت:«این نمایش پس از اجرا در همایش آئینهای عاشورایی در سه استان خراسان رضوی، جنوبی و شمالی اجرا شد. بدیهی است که برای اجرا در تهران تغییرات جزئی خواهیم داشت. از این که مرکز هنرهای نمایشی زمینه این اجرا را فراهم کرد و از این که کار دوستانم در گروه به معرض قضاوت عمومی قرار میگیرد، خوشحالیم.»
صابری عرصه تئاتر را عرصه تجربهگرایی دانست و افزود:«از تکرار مکررات خوشم نمیآید. همواره احساس میکنم باید به سوی درک چیزهای نو و تازه بروم. گرچه تئاتر یک امر شخصی و روشنفکرانه است، اما باید با مردم معنا پیدا کند.»