در حال بارگذاری ...

گفت و گو با گوین کریل بازیگر تئاتر

تئاتر موزیکال‌ اصالتاً هنری‌ آمریکایی‌ است‌؛ در حالی‌ که‌ مگا موزیکال‌ بریتانیا حدود ۲۰ سال‌‌ عمر دارد. وقتی‌ به‌ تماشای‌ تئاترهای‌ برادوی‌ می‌رویم، یک‌ انرژی‌ آشکار و همهمه‌ وجود دارد در حالی‌ که‌ چنین‌ چیزی‌ در این جا وجود ندارد.

مایکل پورتنتیر
ترجمه: مجتبی پورمحسن
گوین کریل ، بازیگر جوانی که در نخستین حضورش در صحنه تئاتر به دلیل بازی در نمایش نامزد دریافت جایزه تونی شد، اخیراً در وست اِند لندن نقش"برت" را در نمایش "مری پاپینز " بازی کرده است.گفت و گو با او را بخوانید:
شما اهل‌ شهر کوچکی‌ در اوهایو هستید. همچنین رشته‌‌‌ تحصیلی‌تان‌ در دانشگاه‌ میشیگان، تئاتر موزیکال‌ بوده است. وقتی‌ به‌ نیویورک‌ رفتید به‌ معنای‌ واقعی‌ از کارتان‌ کنار کشیدید. چه‌ طور شد که‌ به‌ نمایش‌"مری‌ پاپینز‌" در لندن‌ پیوستید؟
من‌ برای‌ تئاتر در برادوی‌ تست‌ صدا می‌دادم. آنها دنبال‌ یک‌ آمریکایی‌ برای‌ شخصیت‌ برت‌ بودند و دوست‌ داشتند من‌ باشم‌، ولی‌ سعی‌ می‌کردند که‌ گیوین‌ را متقاعد کنند؛ چون‌ او خیلی‌ سرشناس‌تر است. "گیوین"‌ همان‌"برت"‌ است.
آیا در نظر دارید وقتی‌ که‌ او از نمایش‌ کنار بکشد، نقش او را‌ در برادوی‌ ‌بر عهده‌ بگیرید؟
به‌ شکل‌ رسمی، خیر! البته من‌ علاقه‌مندم‌ تا این‌ نقش‌ را بازی‌ کنم‌، ولی‌ فعلاً نه! در درجه‌‌‌ اول‌ شاید احتیاج‌ به‌ استراحت‌ داشته‌ باشم. ‌قراردادم‌ را تا نوامبر تمدید کرده‌ام. و به این ترتیب مدت زیادی از خانه دور خواهم بود.
آیا به‌ انجمن‌ بازیگران‌ بریتانیایی‌ پیوستید؟
نمی‌دانم. فکر می‌کنم‌ این‌ کار را کرده باشم. قبل‌ از این که‌ بیایم‌ همه‌ چیز به‌ عهده‌‌‌ من‌ گذاشته‌ شده‌ بود، من‌ باید ویزا و اجازه‌‌‌ کار می‌گرفتم. من‌ هنوز عضو انجمن‌ بازیگران‌ آمریکایی‌ هستم. همه‌ فکر می‌کنند که‌ به‌ جای‌ گیوین‌ لی‌ آمده‌ام، اما این‌ طور نیست. او با یک‌ آمریکایی‌ ازدواج‌ کرده،‌ بنابراین‌ می‌تواند هر زمان‌ که‌ خواست‌ در برادوی‌ کار کند. درواقع‌ من‌ به‌ جای‌ لیزا اهار آمده‌ام؛ کسی‌ که‌ در این جا"مری‌ پاپینز" را بازی‌ می‌کند. او تابستان‌ امسال‌ به‌ ایالت‌ متحده‌ می‌رود تا در تور نمایشی‌ “بانوی‌ زیبای‌ من” که‌ ترور نان‌ و ماتیو برن‌ اجرایش‌ می‌کنند نقش‌ “الیزا” را بازی‌ کند.
لهجه‌ کاکنی‌ برت، برای‌ شما چالش‌ عجیب نبود؟ از لهجه‌‌‌ دیک‌ ون‌ دیک‌ در فیلم، انتقادات‌ زیادی‌ شد.
می‌دانم! اینجا، به‌ آن‌ “کاکنی” می‌گویند. به‌ خاطر"آمریکایی‌ بودن"‌ کاملاً زیر نظر بودم. مردم‌ منتظر بودند تا ببینند چگونه به‌ لهجه‌‌‌ کاکنی‌ صحبت‌ خواهم‌ کرد؛ به‌ همین‌ دلیل‌‌ سرسختانه‌ تلاش کردم. همین‌ که‌ درباره‌‌‌ برنامه‌ شنیدم‌ می‌دانستم‌ دوست‌ دارم‌ نقش‌ برت‌ را بازی‌ کنم. به‌ ندرت‌ اتفاق‌ می‌افتد که‌ آدم‌ هم‌ نقش‌ اول‌ نمایش‌ باشد و هم‌‌ راوی!
چه‌ طوری‌ آماده‌ شدید؟
خیلی‌ قبل‌ از اینکه‌ آنها برای‌ آزمون‌ صدا در نیویورک‌ برنامه‌ریزی‌ کرده‌ باشند، ‌به‌ کتاب فروشی‌"دراما" رفتم‌ و یک‌CD لهجه‌‌ کاکنی‌ را خریدم‌ و بارها و بارها به‌ آن‌ گوش‌ دادم. در طول‌ تمرین‌ مربی‌ مکالمه‌ کمپانی‌ با من‌ تمرین کرد و وقتی‌ به‌ این جا آمدم، مربی‌ دیگری‌ داشتم.
مطمئنا! بودنِ‌ تمام‌ وقت‌ شما بین‌ بریتانیایی‌ها ،کمک‌ زیادی‌ کرده است...
البته! چیزی‌ مثل‌ غرق‌ شدن‌ است. در گروه‌مان‌ آدم‌هایی‌ بودند که‌ از شرق‌ لندن‌ می‌آمدند و من‌ به‌ لهجه‌شان‌ گوش‌ می‌دادم. استیو کروین‌ کاملاً به‌ لهجه‌‌‌ کاکنی‌ حرف‌ می‌زد و جیم‌ فار تنها کسی‌ بود که‌ می‌توان‌ گفت‌ کاملاً کاکنی‌ صحبت‌ می‌کرد.
آیا در کمپانی‌ شما بازیگری‌ به‌ اسم‌ جیم‌ فار هست؟
بله، او متوجه‌ نمی‌شود که‌ چرا این‌ مسأله‌ خنده‌دار است.
لهجه‌‌‌ شما بازتاب‌ مثبتی‌ داشت؟
بله، پدر منشی‌ صحنه‌ نمایش، کارگردان‌ است، او هفته‌‌‌ گذشته‌ نمایش‌ را تماشا کرد و گفت‌ که‌ هیچ‌ وقت‌ نمی‌توانسته‌ حدس‌ بزند که‌ من‌ آمریکایی‌ هستم. بچه‌ها بعد از برنامه، پیشم‌ می‌آمدند و می‌گفتند [با لهجه‌ی‌ بریتانیایی‌ ] “شما خیلی‌ خوبید”. بچه‌ها سخت‌گیرترین‌ نوع‌ تماشاچیان‌ هستند؛ چون‌ خیلی‌ صادقند اگر آدم‌ خوب‌ نباشد، با پوزخند نگاه‌ می‌کنند. همچنین‌ وقتی‌ همه‌ ‌ متن‌ را گفتم‌ بعد از افتادن‌ پرده، تماشاچیان‌ از نحوه‌ی‌ حرف‌ زدنم‌ شگفت‌ زده‌ به‌ نظر می‌رسیدند.
می‌خواهم‌ راجع‌ به‌ صحنه‌ای‌ که‌ در طول‌ صحنه‌ می‌رقصیدید، بپرسم. آن‌ صحنه‌ توجه‌ زیادی‌ را چه‌ در لندن‌ و چه‌ در نیویورک‌ به‌ خودش‌ جلب‌ کرد.
آن‌ کار بیشتر از هر کار دیگری‌ نیازمند هماهنگی‌ بود. تسمه‌ مرا بالا می‌کشید و سِن‌ با من‌ حرکت‌ می‌کرد. من‌ روی‌ تسمه‌ بودم‌ و باید به‌ اندازه‌‌ 80 نفر قدرت کنترل‌ می‌‌داشتم، چون‌ اگر اشتباهی‌ رخ‌ می‌داد، ‌حتماً جانم را از دست می‌دادم. سخت‌ترین‌ کارم‌ این‌ بود که‌ می‌بایست‌ با همه‌‌ طناب‌ها در شب‌های‌ مختلف‌ اجرا، می‌رقصیدم. طناب‌ها حدود 20 پوند سنگینی‌ داشتند ‌و اذیتم‌ می‌کردند.
آیا رقص‌ آغاز نمایش، وحشت‌ کمتری‌ ایجاد می‌کرد؟
در حقیقت‌ من‌ هیچ‌ وقت‌ از انجامش‌ نترسیده‌ام، آنها می‌گفتند که‌ سیم‌ها می‌توانند یک‌ خانه‌ را از جا بلند کنند و تسمه‌ می‌تواند بار دو تُنی‌ را نگه‌ دارد. من‌ بیشتر به‌ اجرای‌ خوب‌ فکر می‌کردم،‌ تمام‌ ذهنم‌ مشغول‌ این‌ بود که‌ به‌ هدفم‌ برسم،‌ اما گیوین‌ [لی‌ ] دوباره‌ آمد و کمکم‌ کرد و من‌ به‌ این‌ سطح‌ رسیدم.
چه‌ تفاوت‌ عمده‌ای‌ بین‌ اجرای‌ تئاتر در برادوی‌ با اجرای‌ آن‌ در لندن‌ می‌بینید؟
به‌ نظر من‌ مهمترین‌ تفاوت‌ در تماشاگران‌ است. این جا تماشاگران‌ خیلی‌ تودار هستند. همچنین‌ وضع‌ ظاهری‌ کارکنان‌ متفاوت‌ است. عملکرد منشیان‌ صحنه‌ در ایالت‌ متحده‌ با کاری‌ که‌ آن‌ها در این جا انجام‌ می‌دهند، متفاوت‌ است.
و تفاوت‌های‌ دیگر؟
تئاتر موزیکال‌ اصالتاً هنری‌ آمریکایی‌ است‌؛ در حالی‌ که‌ مگا موزیکال‌ بریتانیا حدود 20 سال‌‌ عمر دارد. وقتی‌ به‌ تماشای‌ تئاترهای‌ برادوی‌ می‌رویم، یک‌ انرژی‌ آشکار و همهمه‌ وجود دارد در حالی‌ که‌ چنین‌ چیزی‌ در این جا وجود ندارد.
شاید چون‌ در نیویورک‌ سالن‌های‌ تئاتر نزدیک‌ هم‌ قرار گرفته‌اند و همچنین‌ احساس‌ بودن‌ در اجتماع‌ را به‌ آدم‌ القا می‌کنند؛ در حالی که این جا بیشترِ سالن‌ها پراکنده‌اند. ‌در نیویورک‌ هر وقتِ‌ روز که‌ بی‌کار‌ باشم‌ و بیرون‌ بروم‌ می‌توانم‌ مردمی‌ را ببینم‌ که‌ در حال‌ اجرای‌ کنسرت‌ یا برنامه‌‌‌ خیریه‌ هستند. در لندن‌ به‌ ندرت‌ چنین‌ چیزی‌ اتفاق‌ می‌افتد.
یک‌ حقیقت‌ دیگر این‌ است‌ که‌ در‌ لندن‌ اجراها خیلی کوتاه است.
‌آن‌ها کلوپ‌هایی‌ ‌دارند که‌ شبیه‌ کلوپ‌های‌ ما نیستند. مترو ساعت‌ 30/12 بسته‌ می‌شود، و تاکسی‌ها به‌ شکل‌ مضحکی‌ گران‌ هستند. اینجا همه‌ چیز گران‌ است! ولی‌ من‌ یک‌ آپارتمان‌ زیبا در خیابان‌ کاونت‌ گاردن‌ و یک‌ اتاق‌ لباس‌ فوق‌ العاده‌ دارم.
فکر نمی‌کنم‌ که‌ هیچ‌ وقت‌ اتاق‌ زیبایی‌ مثل‌ این‌ نصیبم‌ شود؛ در نیویورک‌ کمبود فضا خیلی‌ زیاد است. لندن‌ شهر متحیر کننده‌ای‌ است‌ و از اینجا سفر به‌ دور اروپا خیلی‌ راحت‌ است. ‌یک‌ روز تعطیلم‌ را به‌ پاریس‌ رفتم. این‌ تابستان،‌ دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها تعطیلم‌ و قصد دارم‌ به‌ ایرلند، اسکاتلند، آمستردام‌ و ولز بروم. می‌خواهم‌ هر آخر هفته‌‌ ‌را در یک‌ جا سر کنم.
کار موسیقی‌ شما در چه‌ حال‌ است؟
عالی‌ است! آن‌ها CD مرا در لابی‌ و صندلی‌های‌ جلویی‌ می‌فروشند. ‌راب‌ راس‌ و من‌ هنوز هم‌ مکمل‌ یکدیگریم‌ و با هم‌ می‌نویسیم. وقتی‌ برای‌ اولین‌ بار کار با یکدیگر را شروع‌ کردیم، من‌ دوست‌ داشتم‌ موسیقی‌ پاپ‌ بسازم‌ و او ترجیح‌ می‌داد موزیکال‌ کار کند.
کار در مراحل‌ اولیه‌ است. ما اول‌ صداها را ضبط‌ کردیم،‌ ولی‌ حالا روی‌ قسمت‌های‌ تئاتری‌ آهنگ‌ها و محتوای‌ داستان‌ کار می‌کنیم. دوست‌ دارم‌ نمایش‌ تازه‌ و مدرن‌ باشد.
آیا در نظر دارید که‌ به طور همزمان‌ در‌‌ تئاتر و موسیقی‌ پاپ‌ کار کنید؟
بله! من‌ مدتی‌ روی‌ موسیقی‌ متمرکز شدم‌ و با آدم‌های‌ زیادی‌ در این‌ رشته‌ ملاقات‌ کردم، موسیقی ‌دنیای‌ متفاوتی‌ دارد...