گفت وگو با الهام شعبانی طراح لباس نمایش هملت
بازیگر است که به لباس هویت و روح می بخشد
ایران تئاتر:الهام شعبانی دانش آموخته ی طراحی لباس از دانشگاه الزهرا است . این بازیگر با سابقه تئاتر چند سالی است که در حوزه طراحی لباس در تئاتر حضور موثری دارد. گنجفه ، باغ شکرپاره، یادم تو را فراموش ، راپورت های دکتر مصدق ، خواب زمستانی ، مکبث ، ترنج ، مخاطب خاص ، من چه جوری یک..... و داستان های میان رودان از جمله کارهای درخشان بازیگری و طراحی لباس شعبانی محسوب می شوند.
هملت این اثر نمایشی برداشتی آزاد از نمایشنامه هملت ویلیام شکسپیر به کارگردانی آرش دادگر با بازخوانی شهرام احمدزاده با رویکرد اجرایی مدرن است . نمایش هملت که پیش از این توسط آرش دادگر در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نیز اجرا شده بود از ۱۷ فروردین امسال در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه رفته است. بازیگران این نمایش عبارتاند از مهران امام بخش، حسام منظور، بهروز کاظمی، عمار عاشوری، علیرضا آرا، امین طباطبایی، شبنم فرشادجو، پانتهآ پناهیها، مونا فرجاد، امیر رجبی، اسماعیل صالحی، رسول مکوندی، نامیرا حفیظی و افشین صفرى. گفتنی است نمایش هملت که سال ۲۰۱۴ پنج اجرا در کمپانی پیکولو تئاتر میلان ایتالیا داشت، پیشتر برنده جایزه بزرگ و بهترین کارگردانی و طراحی صحنه از جشنواره بینالمللی تئاتر فجر شده بود. این نمایش همچنین بهعنوان بهترین نمایش از نگاه منتقدین تئاتر لهستان در سال ۲۰۱۶ هم انتخاب شده بود. با الهام شعبانی درباره طراحی لباس نمایش هملت گفتوگویی انجام دادهایم.
آیا طراحی بهاندازه بازیگری برایتان دارای جذابیت است ؟
هردوی این عرصهها برای من جذابیت دارند و پیشنهادات خوب در هر دو عرصه را میپذیرم.
آیا تجربیات بازیگریتان درزمینهٔ ارائه کار بهتر در حوزه طراحی به شما کمک کرده است ؟
خیلی مؤثر بوده است. من کارم را در تئاتر حرفهای از بازیگری شروع کردم . در حین بازیگری هم نقشم را شخصت پردازی میکنم و به همین دلیل با زیروبمهای نقش آشنا میشوم و این امر در طراحی به من این امکان را میدید با نگاه وسیعتری این کار را انجام بدهم . همواره در حین طراحی خودم را جای شخصیت قرار میدهم و جهات و ابعاد مختلف شخصیتش را در طراحی موردتوجه قرار میدهم . اشراف به مختصات پوشش بازیگر و شناخت از خواسته کارگردانهای مختلف در بزنگاههایی در بازیگری هم به من کمک کرده است .
در بحث طراحی هماهنگ شدن بازیگر با لباسش بحث بسیار مهمی است ؟
بله، نباید فراموش کنیم بازیگر است که به لباسی که من طراحی کردهام روح و کاراکتر میبخشد . اگر بازیگر بالباسش راحت و اخت نباشد و من درست لباسش را طراحی نکرده باشم. بهطور حتم در کارم ناموفق بخواهم بود. بهطور مثال شخصیت پلونیوس در نمایش ما که پانتهآ پناهیها ایفایش میکند . به خاطر بازی چیره دستانه پناهیها لباسش همخوان با کاراکترش دارد و بازیگر هم با رضایتی که از لباسش داشته بازی مؤثری ارائه کرده است . همه اجزا یک اجرا باید باهم هماهنگی داشته باشند تا کلیت کار اجرای موفقی باشد .
آنطوریکه بازیگران نمایش اذعان داشتهاند. با آنها درباره طراحی لباس تعامل و مشورت خوبی داشتید؟
برای من نظر بازیگر درباره لباسش خیلی مهم است . هیچوقت با دیدن صرف تمرینات و خواندن متن طراحی را شروع نمیکنم . در اغلب کارهایی که طراحیشان را قبول میکنم رابطه خوبی با بازیگران برقرار میکنم . به همین جهت زمان زیادی را صرف میکنم و در تمرینات حاضر میشوم. گروه تئاتری کوانتوم همگروه حرفهای است و در بسیاری از جلسات تمرینی نمایش هملت حضور داشتم . دوست دارم در تمام مراحل خلق شخصیت توسط بازیگر در کنارش باشم و لباسی متناسب با این وضعیت طراحی کنم .
علاقه نداشتید در نمایش هملت سوای طراحی لباس بازی هم انجام میدادید؟
من یکباری در نمایش بازگشت افتخارآمیز مردان جنگ برای آرش دادگر باز کردم و البته خیلی علاقه داشتم در هملت همبازی کنم .
به ایفای کدام نقش علاقه داشتید؟
دوست داشتم گرتورد را بازی کنم . البته شبنم فرشاد جو بازیگر توانایی است و به شایستگی نقش را بازی کرد . از همان ابتدای شکلگیری تمرینات قرار بود من در حوزه طراحی لباس کارکنم .
آیا بر اساس خوانشی که آرش دادگر از نمایشنامه هملت داشتید .طراحی لباس را انجام دادید؟
نمایشهای آرش دادگر امضای خاصی دارند و نگاه مولفانه در آن وجود دارد . آرش دادگر در اجرای هملتش خوانش مدرنی انجام داد و فضای گروتسک و عجیبوغریبی در نمایش وجود دارد . با تعاملی که با آرش دادگر داشتم . به این نتیجه رسیدیم اگر طراحیها به سمت کلاسیک بودن برود . با شیوه کارگردانی نمایش در تعارض خواهد بود و کار من هم بهعنوان طراح زیر سؤال میرود . بنابراین در طراحی لباس تلفیقی از کلاسیک و مدرنیته را به کاربردم. در نمایش اگر دقت کنید افلیا آوازهای ایرانی میخواند . تلاش عمده من این بود که لباسها در خدمت فضای نمایش باشند و تافته جدا بافتهای به نظر نرسند .
درباره کوالیته رنگهای لباس شخصیتها طیفهای متنوعی از رنگهای گرم و روشن و سیاه و تیره بهطور مثال در شخصیت گورکن استفاده کردید. در این زمینه بر اساس چه ویژگی به سراغ این شیوه کاری رفتید؟
محور اصلی نمایش هملت بروز یک اتفاق بین پدر و پسر است و فضای نمایش تیره و تاریک است . به همین از رنگ غالب مشکی در طراحی لباسها استفاده کردم و تنها رنگ سفید مطلق متعلق به لباس سفید افلیا است و دلیلش پاک و معصوم بودن این شخصیت است . دختری که درعینحال باردار بودن خودکشی میکند .
لباس پدر هملت هم سفید است؟
بله، چون روح وار در نمایش حضور دارد و ناجوانمردانه و بیگناه کشتهشده و به همین دلیل لباس پدر هملت را هم سفید انتخاب کردم.
در لباس گورکن تلفیق رنگ مشکی و زرد دیده میشود ؟
رنگ زرد نشانه تنفر است و اگر دقت کنید گورکن بر طبق مصلحتش نسبت به آدمها تغییر موضع میدهد و در مقطعی با هملت همپیمان میشود و در آخر نمایش هم گورکن از معدود شخصیتهایی است که زنده میماند . گورکن از زندگی و آدمها تنفر دارد و دچار یاس و سرخوردگی است و تلفیق این دورنگ به شخصیت شناسیاش کمک زیادی کرده است.
گفتوگو از احمد محمد اسماعیلی