بررسی ساختاری و مضمونی مجلس ظهر عاشورا از نگاه دکتر اردشیر صالحپور، پژوهشگر
هیچ ۲ نسخهای از تعزیههای ظهر عاشورا وجود ندارد که مثل دیگری باشد و همین هم یکی از جاذبههای تعزیه است.
فهیمه خضرحیدری:
«بررسی ساختاری و مضمونی مجلس ظهر عاشورا» عنوان یکی از سلسله نشستهای پژوهشیای بود که در نخستین همایش سراسری آیینهای عاشورایی در مجموعه تئاترشهر تهران برگزار شد. دکتر اردشیر صالحپور، استاد دانشگاه و پژوهشگر تئاتر که چند متن نمایشنامه کودک نیز نوشته است، دراین نشست درباره فرهنگ و هنر آیینی و بویژه تعزیه که آن را کاملترین شکل سنت نمایشی ایران دانست، سخن گفت.
دکتر صالحپور ضمن تاکید بر این که شکلگیری تعزیه اساساً به مجلس ظهر عاشورا مربوط میشود گفت:« واقعهای که در کربلا در سال 61 هجری اتفاق افتاد گرچه واقعهای تاریخی است اما به زودی به یک جریان فرهنگی و تعیین کننده تبدیل شد، به گونهای که کربلا کمکم نقطه عطف فرهنگ شیعیان شد و همین مجلس شهادت امام حسین در نسخهها ـ ورسیون ـ های مختلف نگاشته شد.»
دکتر صالحپور که بر اساس تطبیق 5 نسخه مختلف از مجلس ظهر عاشورا سخن میگفت، معتقد است که هیچ 2 نسخهای از تعزیههای ظهر عاشورا وجود ندارد که مثل دیگری باشد و همین هم یکی از جاذبههای تعزیه است. او میگوید:« ممکن است ساختار در نسخههای مختلف یکی باشد اما پردازش قطعاً متفاوت است و حتی در یک محله شما ممکن است شاهد آن باشید که در شبهای دهه محرم یک مجلس در قسمتی یک طور خوانده شود و در قسمت دیگر طور دیگر. من خودم در اراک شاهد آن بودم که در شبهای دهه محرم یک مجلس در یک محله یک جور خوانده میشد و در یک محله دیگر یک جور دیگر.»
دکتر صالحپور معتقد است که قضیه ظهر عاشورا به گونهای است که هر کس میتواند تاثیر و تأثر خودش را به نوعی در نسخ مختلف آن بروز دهد و بخش عمدهای از این جریانات محصول جوشش، تعلق و تعشق کاتبینی است که این مجالس را مینویسند.
5 نسخه معتبر از واقعه ظهر عاشورا
بر اساس گفتههای دکتر صالحپور کاملترین نسخهای که از ظهر عاشورا در دست داریم نسخه ”میرعزا” است که در واقعه شامل زمینه تهران و به عبارتی زمینه کاشان است. چرا که میرعزا خودش کاشانی بوده و تکیه دولت را هم اداره میکرده است. میرعزا از مهمترین افرادی است که نسخهای از تعزیه را نوشتهاند و نسخه او بسیار معتبر است. نسخه دوم نسخه ”میرانجم” است که اراکی بوده و در یکی از روستاهای اراک هم دفن است. نسخه سوم از ظهر عاشورا نسخهای است که مرحوم رجایی ظفرهای در حوالی نایین اصفهان نگاشته شده است. نسخه دیگر نسخه قزوین است. نسخه خور و بیابانک هم هست که مرتضی هنری آن را چاپ کرده است. دکتر صالحپور در تحقیقات خود نسخه میرعزا را اصل قرار داده است و کوشیده تا صحنههای مختلف را با یکدیگر تطبیق دهد.
تا ظهر روز دهم
نسخه مجلس ظهر عاشورا یا شهادت امام حسین(ع) دقیقاً در روز عاشورا، روز دهم محرم اجرا میشود و این سنتی است که باب شده است. در خیمهای که در محوطه تئاترشهر به مناسبت دهه محرم برپا شده نیز همین سنت اجرا میشود. معمولاً در روزهای اول و دوم نسخههای متفرقه خوانده میشود. حتی در بعضی شهرها در روزهای اول و دوم که هنوز سوگواری خیلی هم جدی نشده است، نسخهای مثل نسخه«شخص بستن دیو» که قدری هم مضحک و کمدی است اجرا میشود و از روز پنجم و ششم کمکم سنت عزا خودش را ابراز میدارد و جدی میشود. ولی تا قبل از آن مثلاً« نسخه شاهچراغ»، «فضل و فتاح» یا «قنبر» اجرا میشود. اینها خیلی نسخههای سوزناکی نیستند. از روز سوم و چهارم کمکم مساله« مسلم» مطرح میشود و طفلان مسلم و حر و علیاکبر و ... و عزاداری و سوگواری جدی میشود.
پیش واقعه
اولین نکتهای که درباره ظهر عاشورا مطرح است، بحث پیش واقعه است. بسیاری از نسخههای ظهر عاشورا پیش واقعه دارند. پیش واقعهها به نوعی برشهای کوتاه نمایشی هستند که ممکن است با خود واقعه مرتبط باشند یا نباشند. دکتر صالحپور پیش واقعه را با اشانتیون نمایش، دیباچة کتاب یا اورتور در موسیقی مقایسه میکند و میگوید:« پیش واقعه در نسخه میرعزا 10 تا 20 دقیقه طول میکشد و برشی به واقعه میزند تا پس از آن وارد اصل ماجرا شویم.»
پیش واقعه میرعزا
در پیش واقعه میرعزا ماجرا از حال و روز پریشان و دل نگران پادشاه هند شروع میشود. پادشاه دارد با خداوند نجوا میکند و مشغول ستایش و سپاس اوست:
ای کریمی که از ره الطاف بخشایندهای در سرای هستی ایجاد خود پایندهای
قیس را دادی جلال و تخت و بخت و اقتدار عالم معلوم و ربّ وحی و گشایندهای
پادشاه قیس در کمال جبروت و اقتدار است و به همین دلیل همراه با وزیر کاردانَش شکر خداوند را میگوید ولی ظاهراً اشکالی در کار است. دکتر صالحپور به نقل از نسخه میرعزا چنین روایت میکند: «پادشاه هر شب در خواب شمایلی را میبیند و نجوایی درونی را میشنود. این خوابهای شبانه پادشاه را برآشفته است. پس به پیشنهاد وزیر دانا پیکی را به صحرای کربلا و عربستان روانه میدارند.»
دکتر صالحپور میگوید:« در اینجا میبینیم که پیش واقعه طبق سنت ادبیات ایران با مناجات و یاد و نیایش خداوند شروع میشود. معمولاً آثار کلاسیک فارسی با مناجات و مدح یزدان و سپس نطع رسول و ائمه و اولیا شروع میشود.»
هند دوستان
دکتر صالحپور هند را کعبه دلها و مهد عرفان در ادب فارسی میداند و میگوید:«شاید به خاطر نوع اقلیم، طبیعت و یا تفکرات و فرهنگ سرزمین هند است که تعلق خاطر به آن در ادبیات ما همیشه وجود داشته. در داستان طوطی و بازرگان هم هند سرزمین دلها خوانده میشود و شاید به همین سبب است که در نسخههای مختلف از واقعه ظهر عاشورا قیس، پادشاه سرزمین هند وجود دارد.»
از طرف دیگر دکتر صالحپور پیدایش سبک هندی را در ادبیات فارسی در قرن نهم هجری زمینه بسیار خوبی را بر مراثی ادبی پس از قرن نهم میداند.
وی معتقد است که ساختار و سبک و سیاق قصههای شرقی در تمام نسخههای تعزیه رعایت شده است و اساساً تعزیه مردمیترین هنرهاست زیرا به دلیل ساختار ملودراماتیکی که دارد به راحتی با احساسات و هیجانات عاطفی و حسی مخاطب ارتباط برقرار میکند و به سادهترین شکل ارتباط مردمی برقرار میسازد و میگوید: «تعزیه به دور از حوزه منبر و مسجد و از میان کوچه و بازار و از کوی و برزن شکل گرفته است و گرچه صناعات ادبی هم بیبهره نیست و گاه ممکن است زبانش فخیم به نظر برسد ولی بسیار ساده و عوامانه است و حتی سکتههایی در اشعار آن وجود دارد که تنها در این سبک قابل قبول است.»
عازمم پابوس آن میرجهان
براساس نسخه میرعزا پادشاه هندوستان پس از آنکه تمثال امام حسین(ع) را میبیند قصد آن میکند که به دیدار او بشتابد.
گو به لشکر وزیر خوش سیما از برای تهیه این راه
روی به جانب حجاز کنید دل ما را از غصه باز کنید
پیش واقعه میرعزا با عزیمت هندیان به سمت حجاز به پایان میرسد ولی در همه نسخ این طور نیست. دکتر صالحپور میگوید:« در پیش واقعه نسخه میرانجم قیس، پادشاه هند، وجود ندارد بلکه مجلس با شمر و سنان شروع میشود. و یا در نسخه رجایی ظفرهای پیش واقعه به گونه دیگری است و با سخنان دختر کوچک و بیمار امام حسین(ع)، فاطمه شروع میشود. فاطمه همراه پرستارش در مدینه باقی مانده و اکنون در شرح درد خود میگوید:« خدایا باب من رفت و نیامد ”در برم دیگر نمیدانم چه آمد بر سر باب من مضطر” در نسخه خور و بیابانک هم فاطمه بیمار را داریم که البته با یک نوع ادبیات دیگر شروع به سخن گفتن میکند:
«اندر وطن غریبم و بیمارم ای پدر کس نیست غیر جده پرستارم ای پدر»
دکتر صالحپور تاکید میکند که گرچه چندان معقول به نظر نمیرسد که یک دختر بچه 5 ساله آن هم در زمان امام حسین(ع) بتواند این گونه حرف بزند ولی این جنبه در تعزیه خیلی هم مهم نیست.
«برای بیان احساسات و عواطف طبیعی است که اغراق صورت بگیرد و اینها در واقع همگی در خدمت فضاسازی مناسب برای داستان هستند.»
نسخه میرانجم
در نسخه میرانجم هم قیس، پادشاه هندوستان را داریم ولی از همان آغاز جنگ کربلا آغاز شده است و پادشاه هم با وزیر و خدم و حشمش به شکار رفتهاند. ولی دشت و صحرا زیبایی و زندگی همیشگی را ندارند. بنفشههای سوگوار و گلها و طبیعت گویا نگراناند و آلالهها در غم و داغ سوختهاند. چنانچه وزیر حیرت میکند:
در حیرتم ای شاه بافر چرا پژمرده گلهایش سراسر؟
دکتر صالحپور این صحنهها را فضاسازیهای مناسبی با زبان تمثیلی میداند برای مقدمهچینی سوگواری برای شهیدان کربلا.« در واقع در اینجا فضای مناسبی برای طرح واقعه کربلا ساخته میشود و سپس کمکم واقعه کربلا به تصویر کشیده میشود.»
ویژگی سمبولیک شیر
در نسخه میرانجم شیری به هنگام شکار به پادشاه قیس حمله میکند. پادشاه به شدت زخمی میشود و برای رهایی و نجات از امام حسین(ع) استمداد میطلبد. امام حسین در صحرای کربلا در حال جنگ است ولی قلبش به درد و رنج یکی از محبانش گواهی میدهد و از صحرای کربلا به یاری او میشتابد.
دکتر صالحپور این صحنه را نیز یکی از نمونههای اغراق دانسته میگوید:« وقتی امام حسین(ع) به یاری قیس میآید به روایتی 1951 زخم بر بدنش بوده است و علیاکبر را هم از دست داده بوده ولی میآید تا به قیس کمک کند و در اینجا میبینیم که امام حسین(ع) با شیر سخن میگوید.»
دکتر صالحپور این صحنهها و فضاسازیها را دارای ابعاد ( Bantastic ) جالب و شیرین قصههای ایرانی میداند و تاکید میکند:« اصلاً در اکوسیستم صحرای عربستان به طور قطع شیر وجود ندارد ولی این شیر یک ویژگی سمبولیک است. میدانیم که ایرانیها به حضرت علی لقب(اسدالله) دادهاند و اساساً شیر در تعزیه و فرهنگ ایرانی مهم است. شیر نمادی است از اهورا مزدا و میترا و مظهر دلاوری و شجاعت است. ایرانیها توجه و علاقه خاصی به شیر دارند. در تعزیه هم شیر حضوری دراماتیکی دارد ما در هیچ نسخهای از تعزیهها نمیبینیم که امام حسین شیر را بکشد.
تعزیه هنری ایرانی است
دکتر اردشیر صالحپور تعزیه را هنری ایرانی میداند و میگوید:« تعزیه از فرهنگ ایرانی غنی شده و وامدار سنت ایرانی است و از سوگ سیاوش، گریستن مغان بر سوگ سیاوش، آیین کین ایرج و ساختار سمبولیسم در نمایشهای ایران بسیار تاثیر پذیرفته است. ما پیش از اسلام ملتی نبودیم که آیین و فرهنگ نداشته باشیم و هنگامی که اسلام را میپذیریم همه آیینها و سنتها و اصالتهای واجد ارزش خود را حفظ میکنیم و با اسلام میآمیزیم. یکی از تبلورهای دین اسلام هم هنگامی است که با فرهنگ ایرانی آمیخته میشود. تعزیه هنری است شیعی و ایرانی. کما اینکه عربها اصلاً تعزیه ندارند. مگر نه اینکه خاستگاه اسلام عربستان است؟ ولی عربها آیینهای ما را ندارند. در حالی که فقط 1100 نسخه از تعزیههای ما را در واتیکان به نمایش گذاشتهاند.»
علاوه بر دکتر صالحپور از عروسی قاسم در بعضی نسخههای تعزیه یاد میکند و میگوید:« برای عروسی قاسم سبزه آب میکنند و این رسمی است که ایرانیان به گاه نوروز برای جشن و سرور انجام میدهند و یا در همین عروسی”واسونک” میخوانند و میدانید که ”واسونک”ها از آوازهای قدیمی ایرانی است که هنوز هم در عروسی شیرازیها خوانده میشود.»
این پژوهشگر تعزیه که عروسی قاسم را یک عروسی تمام عیار ایرانی میداند میگوید:«من از منظر تئاتر و به عنوان یک تئاتری به نسخههای تعزیه نگاه کردهام و معتقدم که باید ساختار قصههای ایرانی را دوباره مطالعه کنیم و ریشههای تعزیه را در آن روشن کنیم.»