در حال بارگذاری ...
اردیبهشت ماه 96 به روایت حواشی الدوله

از حرف تا عمل فاصله بسیار است

ایران تئاتر- حسین سینجلی: فشردگی برنامه‌های تئاتری در اردیبهشت‌ماه آنقدر زیاد است که اغراق نیست این ماه را تئاتری‌ترین ماه سال بنامند؛ جشن‌های صنفی خانه تئاتر، جشن‌های اردیبهشت تئاتر ایران، جشنواره دانشگاهی و اجرای روزانه نزدیک به صد نمایش در تهران یک طرف، اظهارنظر تئاتری‌ها درباره انتخابات یک طرف.

احتمالاً شما هم با کسانی برخورد داشتید که زمان‌هایی که به آنها نیاز دارید پیدایشان نمی‌کنید و انگار آب می‌شوند و در زمین فرو می‌روند اما وقتی کاری با آنها ندارید مدام جلوی چشم‌تان هستند و روزی چند بار آنها را می‌بینید. حواشی‌الدوله هم حداقل در رابطه با من جزو ایندسته قرار می‌گیرد؛ هر چند خودش این مسئله را قبول ندارد. از شما چه پنهان بعد از تعطیلات نوروز تصمیم گرفتم که تمام حاشیه‌هایی که او شنیده و دیده به طور منظم با شما در میان بگذارم اما تا امروز که مقدور نشده. البته دلیل دارد؛ چراکه این دوست عزیز و شفیق و البته کمی پُرمدعای ما باور دارد که هر حاشیه‌ای گفتنی نیست و تنها باید حاشیه‌هایی را که می‌تواند طرح آنها به نوعی باعث اصلاح امور شود را عمومی کرد. به همین خاطر از من قول گرفته که بدون هماهنگی با او حرف‌هایش را جایی مطرح نکنم. البته نه اینکه من خیلی ادم خوش قولی باشم اما واقعا دوست ندارم او را دلخور کنم. مخلص کلام اینکه بعد از حدود تقریبا بیست روز، دیشب ایمیل حواشی‌الدوله به دستم رسید. آنچه در ادامه می‌خوانید متن کامل ایمیل دریافتی از حواشی‌الدوله بدون هیچ دخل و تصرفی در محتوای آن است:

 

تاثیر انتخابات بر اهالی تئاتر

انتخابات ریاست جمهوری اونقدر امسال پُرحاشیه شد که بعیده کسی به نوعی مستقیم یا غیرمستقیم درگیر اون نشه. جالبه که تئاتری‌ها هم مثل سایر هنرمندان حوزه‌های دیگه، اظهارنظرهای زیادی در این‌باره کردند که بعضی از اونها خیلی تاثیرگذار بود. از بهزاد خان فراهانی به عنوان رئیس انجمن بازیگران خانه تئاتر که در مصاحبه‌ای تصویری یه جورایی زد به خطوط قرمز و برگشت تا هومن برق‌نورد که برای تبلیغ و تشویق برای حضور در انتخابات یه ووله نمایشی را اجرا کرد و با دوست فرضی‌اش گپ زد. امیر جعفری هم که این روزها در نمایش «ضیافت پنالتی‌ها» مشغول بازی است یه گفتگوی تصویری انجام داد و همون گفتگو هم براش کلی حاشیه درست کرد و مجبور شد بعدش یه تکذیبه منتشر کنه. بگذریم از اینکه شنیدم در روزهای پخش مناظره‌های انتخاباتی  تعداد تماشاگران بعضی از سالن‌ها یه مقدار کم شده ولی اینطور که من دیدم در کل فضای لابی اکثر سالن‌ها صحبت درباره انتخابات حرف اول رو می‌زد. اگه بخوام هنرمندان اسم ببرم خیلی میشن ولی اینارو از بین تئاتری‌ها مطمئنم که در انتخابات فعال بودن. سیما تیرانداز، آزاده صمدی، ترانه علیدوستی، فرهاد آئیش، جمشید مشایخی، سحر دولتشاهی، الهام پاوه‌نژاد، نوید محمدزاده، ویشکا آسایش، الهام کردا، لیلی رشیدی، باران کوثری، حمید پورآذری، پانته‌آ بهرام، عادل بزدوده، شهره سلطانی، افشین هاشمی، نسیم ادبی، اتابک نادری، صابر ابر، رضا کیانیان، مهدی پاکدل، همایون غنی‌زاده، رامین ناصرنصیر، فاطمه معتمدآریا، آرش عباسی، محمود دولت‌آبادی، حسین پاکدل، بهاره رهنما، احمد مهرانفر، بهروز بقایی، هادی مرزبان، حمیدرضا آذرنگ، پرستو گلستانی و... از جمله دیگر چهره های تئاتری بودند که در کنار تعداد زیادی از اهالی سینما و موسیقی علاوه بر حضور در انتخابات مردم را به رای دادن تشویق کردند.

 

ابتکار بروشوری یک کارگردان

نمایشنامه «ولپن» از اون متن‌هایی است که من از جوانی تا امروز هر کارگردانی که در هر جای ایران آن را اجرا کرده هر جور شده خودمو به اون سالن رسوندم و دیدم. از «ولپن» نوشین بزرگ در دهه 30 بگیر تا «ولپن» تئاتر آناهیتا به کارگردانی مصطفی اسکویی در دهه 40 تا «ولپن» مهدی کوشکی چه در تئاترشهر و چه در ایرانشهر، همه رو دیدم. اما به نظرم مهدی کوشکی جدای از اینکه «ولپن» را در چه سطحی روی صحنه برد در پایان اجرا اتفاقی ابتکاری را برای نخستین بار رقم زد که به نظر من باید تحسین‌اش کرد. بعد از پایان نمایش کوشکی روی سن آمد و خطاب به تماشاگران گفت که اگر علاقه دارند او بروشورهای آن ها را هنگام خروج در لابی امضاء می‌کند. راستش تا اومدم قضاوتش کنم اینرو اضافه کرد که کسانی که بروشور امضاء شده او را دارند در نمایش بعدی او می‌توانند با ارائه آن از تخفیف ویژه استفاده کنند. البته آنقدر مستقیم هم نگفت و قبلش کمی درباره اینکه امروزه کم‌کم داره دوره بروشورهای کاغذی به سر میرسه و از این حرفا زد. اما در مجموع این ابتکار مهدی کوشکی به نظرم جالب بود. او با این کار تا حد زیادی حضور تماشاگران در نمایش بعدی‌اش را تضمین می‌کند. خلاصه اینکه در دوره‌ای که گروه‌های تئاتری باید به این توانایی برسند که بتوانند روی پای خودشان بایستند، این دست ابتکارهای خلاقانه برای تداوم حضور مخاطب نشان از هوشمندی آن هنرمند دارد.

 

جشن‌های خانه تئاتر؛ هر سال دریغ از پارسال

1) امسال هم انجمن‌های صنفی زیرمجموعه خانه تئاتر مثل سال‌های قبل به مناسبت بزرگداشت روز جهانی تئاتر و روز ملی هنرهای نمایشی از 7 تا 14 اردیبهشت ماه جشن‌ها و برنامه‌های متعددی را با دبیری سهراب خان سلیمی برگزار کرد. راستش من نمیدونم چرا هر برنامه‌ای که خانه تئاتری‌های دوست داشتنی و زحمتکش برگزار می‌کنند توش یه داستانی به وجود میاد. یعنی نشده یه بار زحمتای این دوستان بدون حاشیه و حرف و حدیث به سرانجام برسه. یک روز مونده به شروع «هفته بزرگداشت روز جهانی تئاتر» اهالی رسانه برای حضور در نشست خبری این برنامه به خانه تئاتر دعوت شدند. از این بگذریم که این نشست در روز تعطیلی رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها (از نظر کاری) برگزار شد و عملا هر خبری هم می‌دادند از نظر کار رسانه به قولی می‌سوخت و دیده نمی‌شد اما عجیب‌تر این بود که بعد از حدود 20 دقیقه تاخیر دوستان برگزارکننده تنها چیزی که در ابتدا مطرح کردند این بود که امسال جشن‌های ما گسترده‌تر از سال‌های قبل است و مجددا فردا در نشستی دیگر جزئیات آن را تشریح می‌کنیم! راستش شنیدن این حرف برای من هم که خبرنگار نیستم قابل هضم نبود چه برسه که بروبچه‌های رسانه که در روز تعطیلی خودشون اومده بودن اونجا. خلاصه این قضیه با اعتراض بچه ها مواجه شد و دبیر جشن هم کوتاه آمد و درباره برنامه‌ها توضیحاتی داد. نکته جالب توجه اما در این نشست تاکید بسیار زیاد سهراب خان سلیمی به عنوان مسئول یا دبیر در نظم و انضباط و برنامه‌ریزی دقیقی بود که بارها بر آن اشاره کرد. ولی از حرف تا عمل فاصله بسیار است.

2) در همان نشست مسئول امور رسانه‌ای و روابط عمومی جشن‌های خانه تئاتر (احسان حاجی‌پور) هم در سخنان کوتاهی از برنامه‌ریزی و تدارکات مفصل و حضور تیمی از افراد حرفه‌ای برای پوشش خبری همه جانبه مکتوب، مجازی، تصویری و... این جشن‌ها خبر داد. به شکلی که من احساس کردم جریان حتی برای خود خانه تئاتری‌ها هم اینقدر جدی نیست که پوشش خبری‌اش انقدر جدی باشه. ولی باز هم از حرف تا عمل فاصله بسیار است.

3) همون روز نشست سهراب خان سلیمی آنچنان از اهمیت مدالیوم خانه تئاتر سخن گفت و اعلام کرد در سال‌های گذشته اهداء بی‌حساب و کتاب این مدالیوم کمی باعث خدشه‌دار شدن این تندیس ارزشمند شده و به همین دلیل امسال در اهداء مدالیوم سختگیرانه عمل می‌کنیم که نگو و نپرس. اما بماند که فکر کنم روزی دو تا مدالیوم در این روزها به هنرمندان اهداء شد. در واقع این نشان داد که انجمن‌ها هیچ هماهنگی در برنامه‌هایشان با دبیر جشن نداشتند.

4) کاری ندارم طی برگزاری جشن‌های خانه تئاتر از چه کسانی تجلیل و تقدیر شد ولی نمی‌تونم اینو نگم که امسال هیچ‌یک از جشن‌های برگزار شده توسط انجمن‌ها چنگی به دل نمی‌زد. از بی‌نظمی و تاخیرهای بی‌پاسخ که دیگر چیزی نگم بهتره.

5) درباره وضعیت اطلاع‌رسانی هم که عرض کردم کیفیت نه تنها با آنچه اعلام شده بود فاصله زیادی داشت که متاسفانه اغراق نیست اگه بگم تیم حرفه‌ای دوستمون ترکوند. بولتن روزانه نگو دُر نایاب. البته از این جهت که آنقدر تعداد کمی چاپ می شد که معمولا نیامده تمام بود. ببخشید گفتم چاپ می‌شد، چاپ نمی‌شد بلکه پرینت گرفته می‌شد و با قیچی بریده بعدشم منگنه و خلاص. یعنی در دوره‌ای که انتشار بولتن‌های کاغذی داره وَرمی‌افته پخش کردن اینچنین بولتنی خودش یه شاهکاره.  اگه در 9 تا بولتنی که منتشر شد روی هم رفته به تعداد انگشتان یه دست گفتگو، یادداشت، مطلب خودنی و حتی عکس قابل توجه وجود داشت باز آدم دلش نمی‌سوخت اما دریغ و صد افسوس که چیزی نیود جز اسراف کاغذ. پُر کردن الکی صفحات با عکس‌های عموما قدیمی در بولتن با قطع A5 آن هم نه یکی بلکه دو تا و بعضا سه تا برای یه گفتگوی حداکثر سیصد کلمه‌ای!، انتشار گفتگویی که اگر خواننده هنرمند را از عکس نشناسد تا انتهای گفتگو نام او حتی یک بار هم عنوان نشده!، گزارش تصویری در قطع A5 در دو صفحه لایی وسط بولتن به تعداد 17 تا 20 قطعه! و... از جمله برجستگی‌های خیلی برجسته این 9 شماره بود. نهایتا اینکه از حرف تا عمل فاصله بسیار است.

6) خدا شاهده نوشتن این حاشیه‌ها اون هم برای جشن‌های خانه تئاتر اصلا کار آسونی برام نیست. چون خوب می‌دونم که این عزیزان با چه مشقتی هر سال این جشن‌ها را با کمترین کمک مالی برگزار می‌کنند. اما آخه هر تشکل و انجمن و صنفی اگه بعد از ده، دوازده دوره برگزاری یک مراسم یا جشنواره یا جشن نتونه به یه استاندارد حداقلی برسه پس حتماً یه جای کارش ایراد داره. ضمن اینکه مخاطبان تئاتر در آنچه به عنوان جشن سالانه از اصلی‌ترین نهاد صنفی هنر نمایش در کشور توقع دارند انعکاسی از با کیفیت‌ترین شکل تئاتر در همه صنوف است. نه اینکه مثلا مجری یکی از این جشن‌ها برای جذب مخاطب به حاضران بگه فلان نمایش ویژه خانم‌هاست حتما بیایید کارو ببینید کلی بزن و برقص توش هست!

 

اعلام خودمختاری استانها در برگزاری جشن‌های اردیبهشت تئاتر

از قدیم همیشه فصل‌ها بهار رو بیشتر دوست داشتم و این علاقه از زمانی‌که جشن‌های اردیبهشت تئاتر در سراسر کشور برگزار میشه، بیشتر هم دوستش دارم. یعنی حساب کن در یکی از بهترین ماه‌های سال (به لحاظ آب و هوایی) اونم به خاطر تئاتر به همه شهرهای ایران سفر کنی چی میشه. یه جورایی برام عادت شده بود که هر سال به بهانه جشن‌های اردیبهشت تئاتر یه ایرانگردی درست و حسابی خودمو مهمون کنم. اما امسال به خاطر عدم برگزاری این برنامه در تعدادی از استان‌ها عملا ایرانگردی ما نصفه کاره موند. راستش اینطور که من متوجه شدم امسال برگزاری جشن اردیبهشت تئاتر به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان‌ها واگذار شده.  تعداد زیادی از استان‌ها هم بودند که برنامه‌هایشان را دقیق چیده بودند و همه چیز مشخص بود. خلاصه فکر می‌کنم اگه از سال آینده ادارات کل در استان‌ها از الان خودشان را برای جشن‌های اردیبهشت تئاتر آماده کنند و این سنت میمون ادامه داشته باشد علاوه بر اینکه باعث خوشحالی هنرمندان تئاتر استان‌ها است خللی در ایرانگردی من هم ایجاد نمیشه.

 

چه جشنی بود جشن بازیگر

از بین دوستانم که تعداد زیادی در کار بازیگری آن هم بازیگری تئاتر هستند بارها درباره اینکه کدام جایزه و دیده شدن در کدام جشنواره برایشان مهم تر است هر بار اکثرشان متفق القول گفتند که برایشان جشن بازیگر و دیده شدن توسط داوران این جشن به خاطر اینکه یک اتفاق صنفی است از باقی جوایز برایشان مهم‌تر است. البته من هم تا حد زیادی با آنها موافقم. حالا با این اوصاف تصور کنید انجمن صنفی بازیگران خانه تئاتر قرار است برای چهاردهمین بار این جشن سالانه را برگزار کند و همانطور که عرض شد حداقل توقع اینست که بعد از ده، دوازده دوره، این جشن حداقل استانداردها را داشته باشد. اما باز هم همان روز نشست بهزاد خان فراهانی با حرف‌هایی که درباره داستان اسپانسر برنامه و مسئله اهداء زمین‌ها عنوان کردند خودشان حاشیه را کلید زدند. اما از این گذشته در روز جشن هم متاسفانه بی‌نظمی و بی‌برنامگی آنقدر فراوان بود که نمیدونم از کجای آن بگم. البته نه اینکه جشن بازیگر هیچ لحظه خوبی نداشته باشه ولی سمت غمگین کننده جشن به شاید آن میچربید. به ویژه وقتی چهره شکسته فردوس خان کاویانی را روی سن سالن اصلی دیدم. عجب رسمیه رسم زمونه. قابل توجه عزیزان در انجمن صنفی بازیگران خانه تئاتر که معمولا گفتنی‌های زیادی دارند؛ از حرف تا عمل فاصله بسیار است.

 

نمیشه شما دلسوزی نکنید

راستش چند روزی بعد از برگزاری جشن بازیگر، یکی از دوستان که اتفاقاً در برنامه های هفته بزرگداشت روز جهانی تئاتر مسئولیت اطلاع رسانی با یک تیم حرفه ای !را برعهده داشت، در انتشار عکسی سلفی خود با فردوس خان کاویانی در اینستاگرام که در همان شب جشن بازیگر انداخته بوده، متنی را بدین شرح زیر آن نوشت: «بهترین قسمت یک شب پر از بلاهت، دیدار با استاد فردوس کاویانی عزیز و حسرت و حسرت و حسرت... #نمایش #خانه_تئاتر #فردوس_کاویانی #احسان_حاجی_پور». راستش خیلیا نسبت به این پست واکنش نشان دادند و امیدوارم دو ریالی دوستمان بابت این سوتی افتاده باشد. بهتره من چیزی نگم چون یه وقتا نمیتونم خودمو کنترل کنم. همین.

 

دانشجوهای حواس جمعِ دوست داشتنی

دو سه روز پیش پسر یکی از دوستای قدیمی رو دیدم. بعد از احوالپرسی و چاق سلامتی چون می‌دونستم داره تو دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران رشته نمایش درس میخونه ازش پرسیدم چه خبر دانشگاه خوبه همه چیز ردیفه. بهم گفت نه عمو میخوان دانشگاه رو یواش یواش از فرم فعلی‌اش بندازن. گفتم چطور؟ مگه میشه؟ گفت بعد از اینکه یکی دوتا رشته رو از ساختمان پردیس به ساختمان های مجاور منتقل کردند شنیدم که می‌خوام بچه‌های موسیقی و تجسمی رو هم به ساختمان‌های دیگه‌ای منتقل کنند. راستش شوکه شدم. اما گفتم بهتون بگم که اگه شما هم در این باره چیزی شنیدید طبق آخرین خبری که من در ایران تئاتر از ماجرای پردیس خواندم ظاهرا دانشجوها در اعتراض به این مسئله تحصنی با عنوان «هنرها_می‌مانیم» برگزار کردند و خلاصه اینکه رئیس دانشکده به آنها قول داده که نه تنها هیچ رشته ای به خارج از پردیس منتقل نمیشه که اون دوتا رشته‌ای هم که رفته برمیگردن. خلاصه اینکه این دانشجوهای حواس جمعِ دوست داشتنی خیلی خوبن.




مطالب مرتبط

پانتومیم؛ هنر رهایی از هراس و ناشناختگی

پانتومیم؛ هنر رهایی از هراس و ناشناختگی

علیرضا خمسه: جهان همواره دو دوره صلح و جنگ را تجربه کرده است، دوره صلح، زمان پانتومیم و دوره جنگ، دوره کلام است؛ این جمله معروف مارسل مارسو، یکی از نامدارترین هنرمندان میم است مبنی بر اینکه تمامی ...

|

نظرات کاربران