در حال بارگذاری ...
...

بهزاد صدیقی صحنه پردازی موجز، مختصر و مفید آدم آدم است را از نکات خوب اجرا دانست که در خدمت القای مفاهیم قرار گرفته است. همچنین ترکیب‌بندی‌های صحنه از فکر خلاقه کارگردانی و بازیگری برخوردار است که باعث می‌شود تماشاگر لحظه به لحظه با اثر همراه شود.

بهزاد صدیقی صحنه پردازی موجز، مختصر و مفید آدم آدم است را از نکات خوب اجرا دانست که در خدمت القای مفاهیم قرار گرفته است. همچنین ترکیب‌بندی‌های صحنه از فکر خلاقه کارگردانی و بازیگری برخوردار است که باعث می‌شود تماشاگر لحظه به لحظه با اثر همراه شود.

رضا آشفته:
جلسه نقد و بررسی نمایش"آدم آدم است" به کارگردانی شکوفه ماسوری توسط جمعی از منتقدان کانون ملی منتقدان تئاتر شب گذشته در تالار مولوی و پس از‌ اجرای نمایش برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، در این جلسه علاوه بر شکوفه ماسوری، سه منتقد ـ منوچهر اکبرلو، بهزاد صدیقی و اشکان غفارعدلی ـ حضور داشتند.
اشکان غفار عدلی به ارسطویی شدن متن برتولت برشت، در بازنویسی میلاد اکبرنژاد در ابتدا انتقاد کرد و گفت:«هر چند میان پرده‌هایی برای فاصله گذاری بین تابلوها قرار گرفته‌، اما در مجموع متن و اجرا به سمت منطق و ساختار ارسطویی پیش رفته است. همچنین میان پرده که شامل چند قطعه ترانه و شعر است، ارتباطی با اجرا ندارد.»
شکوفه ماسوری درباره بازنویسی‌ متن برشت گفت:«با توجه به دو ترجمه‌ای که از"آدم آدم است" در دسترس بود، هر دو از زبان کهنه‌ای برخوردار بودند که نمی‌توانست با مخاطب ارتباط برقرار کند. همچنین در صدد عام کردن و به روز کردن آن بودیم. از آن جا که"آدم آدم است" برای اولین بار پس از انقلاب اجرا می‌شد، برخی از صحنه‌های آن با ضوابط اجتماعی امروز همخوانی نداشت و باید با بازنویسی مجدد و با حذف و تعدیل، متن را با ضوابط امروز سازگار می‌کردیم.»
وی در ادامه با اشاره به این که برخی از متن‌های برشت به لحاظ موضوع، قصه و پلات دارای ساختار ارسطویی هستند، گفت:«این متن‌ها با آن که دارای ساختار ارسطویی هستند اما قطعه قطعه شده‌اند، مانند"دایره گچی قفقازی". همچنین به دلیل این که متن اصلی طولانی بود، برخی از اجرای صحنه مانند معبد و درگیری کاهن با جرایا جیپ را حذف کردیم. همچنین صحنه‌های دیگر را هم از فیلترهایی عبور دادیم تا با انعطاف هنری بتوانیم آن را به اجرا برسانیم.»
‌کارگردان میان پرده‌های اجرا را متناسب با آن دانست و گفت:«خود برشت در صدد ارتباط میان پرده با اجرا نبود، اما ما این طور عمل نکرده‌ایم، ما حتی می‌توانستیم شعبده و ژانگولر و موسیقی هم در این لحظات پخش کنیم که اصلاً ربطی هم به اجرا نداشته باشد.»
منوچهر اکبرلو هم در سخنان خود با اشاره به این که برتولت برشت با این تلقی اشتباه که آثارش سیاسی است و مورد سوء استفاده برخی از گروه‌ها و احزاب سیاسی قرار می‌گیرد، از اجرا در ایران بعد از انقلاب بازمانده‌، گفت:«دو سه سال پیش هم امیر دژاکام با اجرای دایره گچی قفقازی ادای دین به برشت کرده بود. اما نکته‌ این جاست که برشت و متن‌هایش از روحیه اعتراض برخوردار هستند، اما این اعتراض در اجرای"آدم آدم است" تلطیف شده بود.»
وی در ادامه با تأکید بر توجه کارگردان"آدم آدم است" به جذب مخاطب فراگیر گفت:«با این وجود از تمهیدات دم دستی پرهیز شده و ‌جذب مخاطب به سمت ابتذال پیش نرفته‌ که این نکته، حسن اجراست.»
شکوفه ماسوری هم با اعلام این که اعتقاد شدیدی به تئاتر دانشگاهی دارد، گفت:«من به دنبال جذب نیروهای جوان در گروه هستم و با اندیشه ورزی به دنبال ارائه یک اجرا می‌روم. من مخاطب را به دو گروه عام و خاص طبقه بندی می‌کنم و ساحت برشت را برای گروه تحلیل می‌کنم تا بتوانم پیوند ارگانیکی با مردم برقرار کنم. حجم انرژی صرف شده برای تولید"آدم آدم است" خیلی زیاد بود.»
وی به عنوان یک کارگردان و مدرس تئاتر اعلام کرد که اصلاً اعتقادی به سیاسی بودن متن برشت ندارد و همه تعریفش از سیاست به فرهنگ دهخدا برمی‌گردد که سیاست را روش زندگی تعریف کرده. وی به"انعطاف هنرمند" برای در صحنه بودن تأکید کرد و به پنج سال دوری خود از صحنه اشاره کرد که باید و نبایدها مانع از چنین حضوری شده و حالا به این نتیجه رسیده است که برای ماندن بر صحنه باید انعطاف نشان داد.»
بهزاد صدیقی هم بازنویسی از برشت را با توجه به این که تغییرات اساسی در متن ملاحظه می‌شود و از ماهیت اصلی متن دور شده‌، نام مناسبی برای چنین عنوانی ندانست. او تأکید کرد که این یک برداشت آزاد از متن برشت است که دیگر تعلق به میلاد اکبرنژاد دارد. در کل دنیا نیز نویسندگان براساس آثار کلاسیک(شکسپیر یا برشت برداشت آزاد خود را می‌نویسند.
وی صحنه پردازی موجز، مختصر و مفید آدم آدم است را از نکات خوب اجرا دانست که در خدمت القای مفاهیم قرار گرفته است.
همچنین ترکیب‌بندی‌های صحنه از فکر خلاقه کارگردانی و بازیگری برخوردار است که باعث می‌شود تماشاگر لحظه به لحظه با اثر همراه شود.
شکوفه ماسوری میان پرده‌های آدم آدم است را بر اساس موتیف‌های ایرانی تنظیم کرده است و بنا بر نظر برشت به دنبال ایجاد یک هزار تو در بیان قصه نمایش نبوده است. وی در این خصوص گفت: در پیش پرده اصرار من به وامداری از بیژن مفید و شهر قصه بوده که این پیش پرده از میان پرده‌ها تفکیک‌ می‌شود و بعد از پایان هر روایت، شاهد یک میان پرده هستیم. بیضایی هم در زمان اجرای شب هزار و یکم، به جای میان پرده به پخش موسیقی ایرانی اکتفا کرده بود، این روش بیضایی است. از آنجا که خود برشت و تئاتر اپیک وامدار فرهنگ مشرق زمین است، ما هم در اجرای خود به این قراردادها وفادار مانده‌ایم. به همین دلیل از هومن خدادوست به عنوان یک زن پوش استفاده کرده‌ایم.
غفارعدلی هم ایده زن‌پوش را کمک کننده اجرا دانست، و از ترکیب نثر و شعر در متن و میان پرده‌ها به عنوان یک عنصر ایجاد کننده فاصله‌گذاری یاد کرد.
ماسوری یک دلیل عمده دیگر برای استفاده از زن‌پوش را اروتیک بودن متن برشت ارزیابی کرد.
منوچهر اکبرلو هم در ادامه به بیرون رفتن برخی از بازیگران به عنوان یک ایراد در اجرا اشاره کرد که عموما در اجراهای برشتی به عنوان قرار داد، بازیگر همین که پا از صحنه بیرون می‌گذارد، و در حلقه می‌نشیند، یا پشت به تماشاگر می‌ایستد، نشانه خروجش از اجرا خواهد بود.
شکوفه ماسوری هم شیوه خود را به دلیل پرهیز از کلیشه‌های متداول برشتی دانست تا بتواند با روش خود ذهن مخاطب را از آن شیوه دستمالی شده پاک کند و علت عمده چنین رویکردی را نداشتن نمونه‌های زیاد قابل استناد برشتی دانست.
اکبرلو همچنین به کند شوندگی و تند شوندگی ضرباهنگ آدم آدم است خرده گرفت که در برخی از لحظات از آن چه که باید باشد، دورشده است. همچنین تغییر و تحول شخصیت گالی‌ (با بازی علیرضا کریمخانی) را زودتر از حد معمول دانست، و علت آن را جهش‌های داخل متن بازنویسی شده دانست.
بهزاد صدیقی هم حذف برخی از صحنه‌ها را علت این جهش دانست که در نهایت نمی‌تواند بیانگر تحول لحظه‌ای شخصیت‌ گالی‌ و استحاله آن در شخصیت جراپاجیپ باشد.
شکوفه ماسوری هم ریتم کند شونده را به دلیل فرصت دادن به مخاطب به منظور اندیشه ورزی دانست تا در این لحظات فرصتی برای نفش‌گیری عمیق مخاطب ایجاد شود.
این کارگردان در پایان نیز درباره تفاوت تیپ و شخصیت در پاسخ به یکی از حاضران توضیحاتی داد و در ادامه یکی دیگر از حضار گفت که همه آثار برشت کمونیستی نبوده و او در سال‌های آخر عمر که در آمریکا زندگی می‌کرد از این تفکر کاملا مبرا بود، و همچنین در سال‌های آغازین نمایشنامه‌ نویسی‌‌اش به شیوه کاملا اکسپرسیونیستی عمل می‌کرده است.