گفت وگو با حسین جمالی کارگردان نمایش چل گیس
دوست داشتم حس نوستالوژی دهه شصتی ها را بیدار کنم
ایران تئاتر:در گذشته های نه چندان دور یکی از تفریحات بچه ها گوش کردن به داستان های مادر بزرگ ها در زیر کرسی در زمستان ها و در حیاط خانه در تابستان ها بود .یکی از این داستان های جذاب و شیرین ، داستان قصه حسن کچل و چل گیس است.
حسین جمالی موسس گروه تئاتری نیست کارگردان محجوب ، جلتنمن و نوجوی تئاتر همواره سعی در تلفیق داستان های ایرانی با داستان های خارجی دارد.جمالی بیش از یک دهه است که حضور مستمر در تئاتر دارد. مجلس انتقامجویی هملت،مجلس شبیه لیر بیچاره و رومئو و ژولیت ازجمله اجراهای صحنهای حسین جمالی هستند. جمالی در نمایش چل گیس از تکنیک نمایشی و فرهنگ عامیانه برای جذب مخاطبان بهدرستی بهره گرفته و با اتکا به تجربیات گذشتهاش بهخوبی فضا و حس و حال لازم را در نمایشش به وجود آورده است. نکته مهم در آثار جمالی دید پژوهشیاش به موضوع نمایش است. این کارگردان در نمایش چل گیس نگاهی به نمایشهای شرقی دارد و در کنارش استفاده درستی از موسیقی و ترانه برده است. درحالیکه در موسیقی این نمایش از موسیقیهای قدیمی استفادهشده است، سعی شده تا حال و سلیقه امروزی نیز در آن لحاظ شود.نمایش چل گیس بر اساس ایدهای از علی و هدایت هاشمی از دوم خرداد ساعت 21 در تالار چهارسوی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته است. حمید پورآذری نیز طراحی صحنه این نمایش را بر عهده دارد . بهناز نادری، فربد فرهنگ، وحید نفر، مسیح کاظمی، یلدا عباسی، مجید رحمتی و آرش غلام آزاد از بازیگران این نمایش هستند .دیگر عوامل چل گیس عقیل تقیزاده (مدیرتولید و برنامهریز)، اشکان شهروزی (دستیار کارگردان)، محمد زمان وفاجویی (مدیر و مشاور اجرا)، مایکل تیوا (آهنگساز و تنظیمکننده)، پگاه ترکی (طراح لباس)، پژواک سراج (طراح پوستر)، شاهین رحمانعلی (طراح نور)، بهمن صنیعی (طراح گریم)، مهراد ابوالقاسمی (طراح صدا و فضاسازی)، امین همیالی (نوازنده گیتار)، مایکل تیوا (نوازنده فلوت و سنتی سایزر)، علی المعی (نوازنده سازهای کوبهای و افکتها)، سارا حدادی (مشاور رسانهای و مدیر روابط عمومی)، امیر قالیچی ها (مدیر تبلیغات مجازی)، گوانمهر اسماعیلپور (مشاور نمایشنامه)، فرشید ایوبی نژاد (عکاس)، غزل زارعی (دستیار لباس) و آرش پاشایی (ساخت دکور ) هستند. با حسین جمالی درباره اجرای نمایش چل گیس گفت گویی انجام دادهایم.
آیا با اجرای نمایش مجلس انتقامجویی هملت سهگانه شما درباره داستانهای عربی پایان و با اجرای چل گیس یک سهگانه جدید درباره داستانهای ایرانی را قصد اجرا دارید؟
سهگانه قبلیم از منظر پژوهشی بهجایی رسید و دوست داشتیم در نمایش ایرانی به فرمولی برسیم . با اجرای مجلس انتقامجویی هملت این پروژه به بار نشست و اگر فرصتی باشد بازهم به سراغ داستانهای شکسپیر خواهم رفت.
این تلفیق داستانهای ایرانی باشخصیتهای معروف داستانهای خارجی مثل پینوکیو چقدر در اجرای چل گیس برایتان مهم بود ؟
دغدغهای همیشه در درونم وجود دارد که به دنبال ایجاد ارتباط هستم. کلمه ارتباط برایم مهم است . مسئله این است که میخواستم برای آدمبزرگهایی که دو دهه قبل کودک بودند نمایشی روی صحنه ببرم و رفتم به سراغ نوستالژیهای این نسل . نسل ما با داستان و کمک استریپ های زیادی عجین بود.
آیا حسنکچل را از نوع داستانهای کمیک استریپی میدانید؟
تنتن و میلو را نسل ما به شکل کمیک استریپش به خاطر دارند. اما حسنکچل قصه مادربزرگها است و به نظرم مهجور مانده و در حقش ظلم شد. قصهای بسیار زیبا که برای همه جذاب بود.
علی حاتمی در اواخر دهه چهل حسنکچل را تبدیل به یک فیلم موزیکال کرد ؟
آن فیلم روایت علی حاتمی از داستان حسنکچل بود و حاتمی داستان را بافرهنگ عامیانه تلفیق کرد و یک فیلم موزیکال ساخت. علی حاتمی روایتی را از داستان ارائه کرد که تبدیل بهعنوان بیس قابل رجوع برای همه شد و سایر روایتها مورد بیتوجهی قرار گرفت .
آیا این موردتوجه قرار گرفتن روایت علی حاتمی از داستان حسنکچل را مثبت ارزیابی میکنید و یا منفی ؟
این تأثیرگذاری نشانه توانایی هنرمند است که میتواند با خلق اثری ماندگار ، سایر رویاها را کمرنگتر کند .
نمایش شروع خوب و اثرگذاری دارد و بهراحتی مخاطب را درگیر میکند . اما از ابتدای نیمه دوم نمایش و حضور شخصیتهای خارجی مثل شازده کوچولو و پینوکیو مقداری ریتم نمایش افت پیدا میکند؟
همه ماها داستان حسنکچل را میدانیم و بارها آن را شنیده و با داستان ارتباط برقرار کردهایم . موقع که در میانه روایت موضوعی که برای مخاطب نامآشنا است و چند کاراکتر جدید حضور پیدا میکنند . طبیعی است که شما و یا مخاطب احساس کند که ریتم کار کند شده است و دوست دارد با دقت دیگری نمایش را دنبال کند .
عشق در نمایش چل گیس بهعنوان موتور درام نقش محوری در نمایش دارد؟
عشق بهعنوان یک انگیزه در زندگی آدمها خیلی میتواند نقش مهمی داشته باشد. در جامعه فعلی بهواسطه مسائل اجتماعی و اقتصادی که به وجود آمده است. فضای زندگیها تهی از عشق و سرد شده است . پرداختن به مقوله عشق از نوع حسنکچلی که پر از سادگی و انسانیت است ، برایم خیلی در اجرای چل گیس مهم بود و شاید دلیل سادگی روایت در نمایش همین وجود عشق ساده باشد. این عشق زندگی ساز ، درمان گر و راهنما است. نمیدانم چرا در اغلب نمایشها به مصائب و مشکلات میپردازند و از این خوبی و زیباییها مثل عشق دور هستند . اگر عشقی هم مطرح میشود عشق ناکام و تلخی است.
با توجه به ریتم و فضای نمایش به نظر میرسد پایانبندی نمایش کمی زودهنگام انجام شد ؟
با توجه به شرایط بیماریم و بستری شدنم همزمان با شروع اجرای نمایش ، نتوانستیم برخی از ایدهها را در نمایش به کار ببریم. صحنه آخر پرداختش به همین سبک و سیاق است ، اما نوع اجرایش به گونه دیگری بود و از چند شب قبل با کمک و محبت بازیگران تغییراتی در پایانبندی نمایش انجام دادیم و صحنه فینال نمایش مفصلتر شد.
گفتوگو از احمد محمد اسماعیلی