در حال بارگذاری ...
...

‌نمایشنامه‌نویسی دشوارترین شاخه ادبی است و نمایشنامه کم توفیق‌ترین و کم مخاطب‌ترین شاخه ادبیات به شمار می‌رود. کمتر کسی رغبت می‌کند به شکل جدی و به عنوان شغل به نمایشنامه‌نویسی بپردازد. در چنین شرایطی برگزاری مسابقه ادبیات نمایشی یک اتفاق مبارک است.

‌نمایشنامه‌نویسی دشوارترین شاخه ادبی است و نمایشنامه کم توفیق‌ترین و کم مخاطب‌ترین شاخه ادبیات به شمار می‌رود. کمتر کسی رغبت می‌کند به شکل جدی و به عنوان شغل به نمایشنامه‌نویسی بپردازد. در چنین شرایطی برگزاری مسابقه ادبیات نمایشی یک اتفاق مبارک است.

‌کیفیت بالای اثر از نظر شخصیت‌پردازی، قصه‌گویی و پرداخت اثر بهترین معیار است و اگر اثری با چنین خصوصیاتی بتواند من را جذب کند، بی‌شک آن را انتخاب خواهم کرد.‌ ضمن این که‌ نوگرایی، اندیشه نو و پختگی اثر مهمترین معیار من برای انتخاب آثار است.‌‌
‌نمایشنامه‌نویسی دشوارترین شاخه ادبی است و نمایشنامه کم توفیق‌ترین و کم مخاطب‌ترین شاخه ادبیات به شمار می‌رود. کمتر کسی رغبت می‌کند به شکل جدی و به عنوان شغل به نمایشنامه‌نویسی بپردازد. در چنین شرایطی برگزاری مسابقه ادبیات نمایشی یک اتفاق مبارک است که شاید کمترین حُسن آن ایجاد رغبت و شوق و انگیزه برای نوشتن نمایشنامه باشد.‌
‌با وجود شرایط نامطلوبی که برای نمایشنامه‌نویسی وجود دارد، سالانه نزدیک به هزار نمایشنامه‌ تولید می‌شود و متونی که به جشنواره ارسال می‌شود، به این نکته تأیید می‌کند؛ اما طبیعی است که همه این تولید انبوه حائز کیفیت نیست و باید دید چرا تعداد کمی از این تولیدات از کیفیت بالایی برخوردارند. به اعتقاد من دلایل مختلفی باعث این مسئله می‌شود، اما مهمترین دلیل، شرایط اقتصادیِ گریبانگیر نمایشنامه‌نویس است.‌
‌در این چند سال اخیر نمایشنامه‌نویس حتی در سقف دستمزدها هم کمترین درجه را دارد. به قول یکی از دوستان سقف دستمزد نمایشنامه‌نویس، کف دستمزد بازیگری است.‌
اما در مورد نسل جوان باید بگویم که این اتفاق می‌افتد که گاه وقتی بزرگان نمایشنامه‌نویسی درباره نسل امروز این هنر حرف می‌زنند، همیشه نگران و بی‌اعتماد به نظر می‌رسند. نگرانی نسبت به نسل جوان امری کاملاً طبیعی است؛ چرا که این نسل در حال آزمون و خطاست. شاید نسل پیش‌تر هم نسبت به استادان امروز نگرانی‌هایی داشته‌اند که این هم کاملاً طبیعی به نظر می‌رسد؛ اما واقعیت این است که نسل جوان کم ارتباط و گاهی بی‌ارتباط با تجربیات پیشینیان است.‌
‌با مطالعه آثار جوانان به این نتیجه می‌رسید که انگار نسل جوان دارد از نو همه چیز‌ را تجربه می‌کند و کمتر با گذشتگان در ارتباط است. به نظرم بستر لازم برای این ارتباط فراهم نشده که بخشی از این امر به هنرمندان و بخش دیگر به مسئولان مر‌بوط است.‌