یادداشتی بر نمایش اخککندو به کارگردانی هادی عامل هاشمی
نبرد خرد و بیخردی از نوع سیاه
ایران تئاتر – بهنام حبیبی: تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر، با نمایش "اخککندو" گونهای از نمایش اصیل ایرانی به نام "دیگبهسر" را به نمایش میگذارد.
"اخککندو" روحی است سرگردان در فرهنگ عامه مردم در زمانی که نمایش تخت حوضی در میان مردم کوچه و بازار جایگاهی داشته است. این بار این روح سرگردان و تا حدی مردمآزار، در خانه مرد ثروتمندی به نام "جهانگیرخان" جا خوش کرده است و حتی کلید صندوقخانه این حاجی خسیس را در اختیار گرفته است. حاجی که از سر اجاقکوری افسر ملوک (همسر اول) تجدید فراش کرده است، از همسر دومش دختری به نام "گندم" دارد. "حمزه"، نوکر خانه حاجی که سیاهی از نوع سیاه تخت حوضی است، عاشق "گندم" است اما حاجی جهانگیر قصد دارد تا "گندم" را به "کریم گزمه چی"، پاسبان محل شوهر بدهد. "حمزه" با همکاری "بهادرخان" برادر دوقلوی حاجی که به تازگی در پی دریافت سهمیه ارثش، از فرنگ به خانه بازگشته است، در خواستگاری "کریم گزمه چی" خلل ایجاد میکنند و به این ترتیب، پاسبان به خواسته خود یعنی "گندم" نمیرسد. در این میان، "افسر ملوک" همسر اول نیز در پی گرفتن انتقام از حاجی، حمزه را متقاعد میسازد تا با ریختن زهر در گوش حاجی، او را به قتل برساند و در ازای این کار، با "گندم" ازدواج کند. اما سیاه به جای این کار با احضار "اخککندو"، او را در رقص به مبارزه دعوت میکند و شکستش میدهد و کلید صندوقخانه را از او بازپس میگیرد.
کارگردانی "اخککندو"، به روش هدایت بازیگران نمایش ایرانی و ترکیبش با درام غربی، از دراماتورژی و طراحی میزانسن های صحنهای خوبی برخوردار است. دراماتورژی بازیگران که بیشتر از میزانسن تمامرخ بهره میگیرند به خوبی نوع کارگردانی تخت حوضی نمایش را نشان میدهد که در آن، بازیگران اگرچه با یکدیگر و حتی با پشت سر گفتوگو میکنند ولی در پوزیسیون تمامرخ نسبت به تماشاگر دراماتورژی میشوند. ریتم نمایش، از امتیازات خوب کار است که نسبت به داستان نمایش از زمان کافی برخوردار بود و با فراز و فرودهای مناسبش، اجازه یکنواختی به نمایش نداد. اکت و مکثهای بازی بین بازیگران و اجرای موسیقی و تعویض صحنهها نیز همگی از مهارت کارگردان در آفرینش نمایش تخت حوضی خبر میدهند.
بازیگران "اخککندو"، گروهی از بازیگران توانمند و آمادهاند که با تکیه بر ابزارهای بازیگریشان، به خوبی نمایش ایرانی را به روی صحنه میآورند و تکنیک فاصلهگذاری در این نوع نمایش را نیز به خوبی میشناسند.
"اخککندو" اگرچه از دکور تئاتری به شیوهی غربی بیبهره است اما با توجه به نوع تخت حوضی کار، اکسسوارهای متحرکی را در جاهایی از کار به بازی میگیرد که همگی به جا و مناسباند. اجرای زنده موسیقی سنتی ایرانی با سازهای ایرانی، فضایی کاملاً آشنا برای تماشاگر ایرانی را میآفریند که در کنار طراحی نور تقریباً ساده و مناسبش، ترکیبی از طراحیهای اکسسوار، نور، و موسیقی را به توانمندی دیگر عوامل کار میافزاید.
"اخککندو"، اجرایی از گنجینه بیهمتای نمایش ایرانی است که در گونهها و فرمهای بسیار زیادی در این سرزمین زیست میکردهاند و حالا در پس گنجههای خاک خورده این هنر اصیل، تا حدی فراموش شدهاند. "اخککندو" نمادی از خرافات طنزآمیز مردم در برخورد با رویدادها و چالشهای زندگی روزمرهشان بود که در قالب روحی خندهآور با سیاه هوشمند و عاشقپیشه رو در رو میشود و مثل همیشه به اندیشه ورزی و درایت سیاه قصه میبازد. "اخککندو" روایت پیروزی همیشگی اندیشه و عشق بر خرافات و خودبینی است.