محمد یعقوبی نمایشنامهنویس: با آثار شاخصی در حوزه ادبیات نمایشی شهرستان برخورد کردهام
هر بار به عنوان داور به خوزستان رفتم، با نمایشنامههای قابل قبولی از نویسندگان آبادانی نظیر ثامری، سواعدی و وزیری مواجه شدم. همین وضعیت در همدان هم وجود داشت و چند نویسنده خلاق را در آن جا دیدم.
محمد یعقوبی گفت:«من تاکنون در چند استان به عنوان داور حضور داشتهام و در این میان گاهی با آثار شاخصی در حوزه ادبیات نمایشی برخورد کردهام.»
محمد یعقوبی نمایشنامهنویس و کارگردان به سایت ایران تئاتر گفت:«یکی از استانهایی که در آن با آثار قابل قبولی مواجه شدم خوزستان و به خصوص اهالی تئاتر آبادان بود.»
وی ادامه داد:«هر بار به عنوان داور به خوزستان رفتم، با نمایشنامههای قابل قبولی از نویسندگان آبادانی نظیر ثامری، سواعدی و وزیری مواجه شدم. همین وضعیت در همدان هم وجود داشت و چند نویسنده خلاق را در آن جا دیدم.»
وی افزود:«برخلاف آن چه تصور میشود، اتفاقاً کارهای شاخص و مطرح تئاتر شهرستان عموماً رئالیستی هستند.»
یعقوبی خاطر نشان کرد:«نباید فراموش کنیم که اگر هملت، هملت میشود دلیلش این است که روی آن سرمایهگذاری شده است. هنرمند شهرستانی اگر متن اورژینال با کیفیت نمینویسد، حداقل کاری که میتوانیم بکنیم این است که اجازه ندهیم با متن ضعیف کار کند و فرصت دهیم تا آثار بزرگ را کار کند.»
این نمایشنامهنویس ادامه داد:«در شرایطی که در شهرستان نمایشنامه خوب به ندرت نوشته میشود، باید از میراث ادبیات نمایشی ایران استفاده کرد. آثاری از رادی، بیضایی، ساعدی و دیگر نویسندگانی که میتوان نوشتههایشان را کار کرد و تعدادشان هم کم نیست.»
یعقوبی درباره گریز کارگردانان شهرستانی از متون رئالیستی گفت:«در بعضی شرایط انگار کارگردانان ما میخواهند بی نیاز از متن شوند؛ به همین دلیل به پرفورمنس روی میآورند. من منکر این کار نمیشوم ـ چون آن هم نوعی از تئاتر است ـ اما این جریان به نویسنده ربطی ندارد و بیشتر از سوی کارگردانان هدایت میشود.»
یعقوبی درباره علاقهمندی شهرستانیها به انجام کارهایی که مورد پسند خارجیها است، خاطر نشان کرد:«این مسأله ریشه در یک جریان فرهنگی دارد. روزگاری برای شهروند دهه 50 سفر خارجی امری بسیار ساده بود؛ به شکلی که حاضر نمیشد حتی برای تفریح به هر کشوری برود، اما امروزه این شرایط برای هر کسی محیا نمیشود. این میل به خارج رفتن هم تابعی از شرایط امروز ماست که در تئاتریها هم وجود دارد.»
نویسنده نمایشنامه"رقص کاغذ پارهها" ادامه داد:«هنرمند شهرستانی تنها کاری که میتواند بکند آن است که فریب این بازیها را نخورد. این جریان در طی زمان حقیقت خودش را نشان میدهد. باید پذیرفت که همیشه جریانی که اصل و ناب است میماند.»
وی ادامه داد:«مثلاً اریک امانوئل اشمیت نمونه خوبی برای رساندن منظور من است. او هم دیالوگ مینویسد و قصه تعریف میکند و کاملاً مشخص است که چرا این گونه مشهور شده و هنرمند بسیار اصیلی است.»
یعقوبی در پایان اضافه کرد:«"پرفورمنس" را نباید انکار کرد اما این نوع تئاتر در بدنه تئاتر جهان شاید پنج درصد اجراها را به خود اختصاص داده، در حالی که در کشور ما به خاطر نبود توانایی تولید متون نمایشی، بیش از حد به این اجراها پرداخته شده و بدیهی است که حمایت نکردن مدیران فرهنگی از جریان نمایشنامهنویسی به این وضعیت نامطلوب دامن میزند.»