امیرکاووس بالازاده(عضو هیأت علمی گروه نمایشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران) با ارائه مقالهای که به تفاوت میان مخاطبان تئاتر غربی و نمایش ایرانی میپرداخت، گفت:«که تئاتر غرب دو نوع مخاطب فعال و خنثی دارد و منظور از مخاطب فعال، تماشاگری است با گزینش و انتخاب به دیدن نمایشها میرود و به طور نسبی این افراد با اطلاعات قبلی دست به انتخاب نمایشهای مورد علاقه خود میزنند و همچنین در ضمن دیدنِ نمایشها با دیگر افراد علاقهمند به تئاتر به تبادل ن
امیرکاووس بالازاده(عضو هیأت علمی گروه نمایشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران) با ارائه مقالهای که به تفاوت میان مخاطبان تئاتر غربی و نمایش ایرانی میپرداخت، گفت:«که تئاتر غرب دو نوع مخاطب فعال و خنثی دارد و منظور از مخاطب فعال، تماشاگری است با گزینش و انتخاب به دیدن نمایشها میرود و به طور نسبی این افراد با اطلاعات قبلی دست به انتخاب نمایشهای مورد علاقه خود میزنند و همچنین در ضمن دیدنِ نمایشها با دیگر افراد علاقهمند به تئاتر به تبادل نظر و اطلاعات خواهند پرداخت. بنابراین مخاطب فعال تئاتر غربی، گزینشگری است که به طور آگاهانه به دیدن نمایشها میرود.»
سمینار"تئاتر و مخاطب" صبح یکشنبه سوم تیر ماه با سخنرانی امیرکاووس بالازاده، مشهود محسنیان، آرش پژمان، محمدجواد عظیمی و خدیجه خدادادیپور در تالار صمیمیمفخم دانشکده هنرهای نمایش و موسیقی دانشگاه تهران برگزار شد.
امیرکاووس بالازاده(عضو هیأت علمی گروه نمایشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران) با ارائه مقالهای که به تفاوت میان مخاطبان تئاتر غربی و نمایش ایرانی میپرداخت، گفت:«که تئاتر غرب دو نوع مخاطب فعال و خنثی دارد و منظور از مخاطب فعال، تماشاگری است با گزینش و انتخاب به دیدن نمایشها میرود و به طور نسبی این افراد با اطلاعات قبلی دست به انتخاب نمایشهای مورد علاقه خود میزنند و همچنین در ضمن دیدنِ نمایشها با دیگر افراد علاقهمند به تئاتر به تبادل نظر و اطلاعات خواهند پرداخت. بنابراین مخاطب فعال تئاتر غربی، گزینشگری است که به طور آگاهانه به دیدن نمایشها میرود.»
وی افزود:«در مقابل افراد خنثیای هم هستند که تنها به عنوان ناظر بر دیدن نمایشها میروند و بین آنها و گروه اجرا فاصلهای مشخص و معین وجود دارد.»
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به گروههای مدرنی که در صدد هستند تا فاصله میان مخاطب و گروه اجرایی را بردارند، گفت:«هدف این است که تماشاگران هم به بازی گرفته شوند. با چشم پوشی از تأثیر تئاتر شرق که در چنین تفکر اجراییای تأثیر بسیار گذاشته است، بیتردید به چنین فرایندی میتوان دست یازید، اما موفقیت این قبیل گروهها چندان قابل اعتنا نیست.»
امیرکاووس بالازاده سپس به هنر تعزیه ایرانی و ارتباط این هنر با مخاطب پرداخت و تعمیم دادن این موضوع که در نمایشهای ایرانی مخاطبان ایرانی جزء نمایش میشوند، گفت:«مخاطب این گونه نمایشی گاه میکوشد در شکل اجرا تأثیر بگذارد و حتی با داشتن دینی که پیشاپیش با این نوع نمایشها آشناست و بارها در حسینهها و تکیهها بدان گوش داده، باز هم به دیدن تعزیهها برود. حسین اسماعیلی در"درآمدی بر نحوه شناسی تعزیه" مینویسد که سالها پیش از این در یک تعزیه شهادت امام رضا(ع) در مشهد شاهد بودم که در لحظهای که مأمون عباسی به امام رضا(ع) انگور زهرآگین میخوراند، یک تماشاگر فریاد زد: "قربان غریبیِ آقا، انگور را نخور! زهریه! نخور"، جالب این جاست که تماشاگران در مجموع از این هشدار شگفتزده نشده بودند.»
وی اعتقاد دارد که مخاطب فعال تئاتر غربی در تعزیه ایرانی حالت منفعل به خود میگیرد و در این صورت بیننده بی انگیزه را میتوان خنثی فرض کرد و ما در تعزیه با مخاطبانی سر و کار داریم که فعالاند و نحوه حضور آنها در هنگام اجرا به این گونه است که گاه ایشان را به بازیگر، منتقد و حتی در لحظههای افت نمایش به فردی خنثی، ـ یعنی در حال گفتوگو با تماشاگر پهلو دستیاش ـ بدل میسازد.»
مشهود محسنیان(کارشناس و منتقد تئاتر) با ارائه مقالهای تحت عنوان"تأثیر تکنولوژی مدرن بر مخاطب تئاتر" به جایگاه و تأثیر تماشاگر بر شیوههای اجرایی تئاتر مدرن قرن بیستویکم پرداخت و گفت:«تئاتر تکنولوژیک در همین فاصله زمانیِ کوتاه که از عمر آن میگذرد، تفاوتهای بسیاری با تئاتر سنتی پیدا کرده است و مرزهای مدرنیسم را پشت سر میگذارد.»
بنا بر نظر وی استفاده از تکنولوژی مدرن در تئاتر و به خصوص استفاده از نرم افزار و سخت افزارهای دیجیتال، به گفته بانیان آن برای جذب هر چه بیشتر تماشاگران است. سؤال اصلی این جاست که این تکنولوژی چه تأثیری بر بدنه تئاتر دارد؟
از دیگر مواردی که در مقاله مشهود محسنیان به آنها پرداخته شده بود، انعطافپذیری مخاطب، کیفیت اجرا، تأثیرات متقابل تماشاگر و اجرا، تأثیر مخاطب در وجود و ظهور تکنولوژی، هوش کامپیوتری و میزان فروش بود.
آرش پژمان(دانشجوی فوق لیسانس ادبیات نمایشی در دانشگاه آزاد اسلامی بوشهر) مقاله خود را تحت عنوان"تحلیلی بر تعامل تئاتر و مخاطب براساس نظریه نمایشی"گافمن" ارائه کرد.
او در این مقاله به بُعدی از تئاتر که آن را به عنوان"الگوی کوچک شده از جامعه" معرفی میکند، پرداخت. به اعتقاد این گروه، تئاتر میدان نیروهاست. میدانی بسیار کوچک، اما در آن همه تاریخ جامعه به نمایش درمیآید و به رغم کوچکیاش به عنوان الگوی زندگی مردم به کار میرود.»
وی در ادامه با اشاره به این دیدگاه که با ورود به حوزه جامعهشناسی، به عنوان"نظریه نمایشی" توسط اروین گافمن(جامعه شناسی معاصر آمریکا) مطرح شد، گفت:«به اعتقاد گافمن، میل اجراهای تئاتری و انواع کنشهایی که همه ما را در اعمال روزمره و کنشهای متقابلمان انجام میدهیم، وجوه مشترک بسیاری وجود دارد. به نظر او، کنشهای متقابل که بسیار شکننده است با اجراهای اجتماعی حفظ میشود. اجراهای ضعیف با اختلالها، به کنش متقابل نیز به همان اندازه اجراهای تئاتری آسیب میرساند.»
وی افزود:«گافمن تحت نظریه نمایشی خود، مبحثی با عنوان"مدیریت تأثیرگذاری" را مطرح میکند و ضمن شناسایی عوامل تأثیرگذار در یک کنش متقابل، تلاش میکند تا راه کارهایی جهت مدیریت تأثیرگذاری میان کنشگران(بازیگران) و حضار(تماشاگران) ارائه دهد.»
محمدجواد عظیمی مقالهای تحت عنوان"چرا و چگونه مخاطب برای تئاتر مهم است؟!" را قرائت کرد که در آن با توجه به ماهیت تئاتر که برای ارائه شدن به مخاطب توجه داشته است، گفت:«تئاتر بدون مخاطب شکل نمیگیرد.»
وی در ادامه به ماهیت گروهیِ خلق و ارائه تئاتر در یک تماشاخانه اشاره کرد و افزود:«مخاطب تئاتر فقط نمیبیند، بلکه در ساختار آن هم مشارکت فعال دارد. به قول معلم بزرگ تئاتر"کنستانتین سرگوئیچ استانیسلاوسکی" یک تئاتر بزرگ بدون تماشاچی بزرگ شکل نمیگیرد!»
عظیمی در ادامه به مخاطب تئاتر پرداخت که نقش انفعالی ندارد و همراه با درک بصری از اثر، درک عقلانی خود را براساس فرآیند آفرینش همزمان بر آن چه بر صحنه میگذرد، اضافه میکند و این گونه تئاتر شکل میگیرد.
این استاد دانشگاه در ادامه به ضرورت شناخت مخاطب تئاتر پرداخت که با شناخت ضمیر مخاطب، فاصله میان ارائه رمز و قرائت آن کمتر میشود.
وی در پایان یک تئاتر موفق را منوط به برقراری هماهنگی بین تمام عناصرش دانست که در نهایت باعث ارتباط بهتر، گستردهتر و تأثیرگذارتر بر مخاطبان خواهد شد.
خدیجه خدادادیپور دانشجوی سال سوم بازیگری از مؤسسه آموزش عالی غیر انتفاعی دانشگاه نبیاکرم تبریز مقاله خود را با عنوان"تأثیر متقابل تئاتر و مخاطب" قرائت کرد.
در این مقاله به ارتباط بازیگر و مخاطب پرداخته شده بود.